دبیرکل کومله! شما به هفت دلیل دقیقاً تجزیه‌طلبید

عبدالله مهتدی سرکرده گروهک کومله گفته که رسانه‌های ایران دروغ می‌گویند و او و دوستانش تجزیه‌طلب نیستند؛ اما بررسی مواضع و سوابق تاریخی کومله و حتی دموکرات نشان می‌دهد که آن‌ها دقیقاً جدایی‌طلب هستند.

کد خبر : 1191758

چند روز پیش نامه‌ای از عبدالله مهتدی سرکرده گروهک کومله در یکی از سایت‌های رقیبش منتشر شد که در آن به شکست پروژه ایجاد آشوب و اغتشاش در کردستان و ایران اعتراف شده بود. آن نامه نشان‌دهنده تشدید اختلاف در بین سران گروهک‌ کومله و براندازان بود.

مهتدی به تازگی نیز در استودیوی شبکه اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی حضور پیدا کرد و به گفتگو پرداخت تا نشان دهد که اختلافی بین احزاب و گروه‌های برانداز وجود ندارد؛ اما او در این گفتگو علی‌رغم تلاش‌هایش اذعان کرد که گروهک‌های برانداز وحدت ندارند.

مهتدی همچنین پس از انتقادها و فشارهای فراوان به دو گروهک کومله و دموکرات درباره تجزیه‌طلبی، سعی کرد تا با لاپوشانی این رویکرد، گروه متبوع خود را یک گروه استقلال طلب و خواهان تشکیل نظام فدرالی نشان دهد، اما سوابق حال و گذشته آنها با استناد به هفت دلیل، تجزیه‌طلب بودنشان را به وضوح نمایان می‌کند.

یک. اقتدا و خاستگاه کومله و حزب دمکرات، «قاضی‌محمد» است که در دهه 1320 در مهاباد اعلام خودمختاری کرد، جمهوری تشکیل داد و خودش را رئیس‌جمهور اعلام کرد.

قاضی‌محمد در پاییز سال 1324 و پس از دیداری که با میرجعفر باقراُف دبیر حزب کمونیست جمهوری آذربایجان در باکو داشت، حزب دموکرات کردستان را با هدف اخراج غیربومی‌ها از کردستان و تشکیل دولت سوسیالیستی تشکیل داد.

این حزب در حالی تشکیل شد که بخش‌هایی از خاک ایران در اشغال ارتش سرخ شوروی بود و تلاش می‌شد آن بخش از کشور نیز با مناطق اشغالی پیوند بخورد. این اقدام قاضی‌محمد با واکنش تند ارتش ایران مواجه شد. ارتش به جمهوری مهاباد حمله کرد و قاضی محمد را به دار آویخت.

 

دو. کومله و برخی احزاب کُرد تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب به پادگان‌های نظامی ارتش در شهرهای کردستان حمله کردند، تعدادی از مراکز حکومتی و دولتی را به تسخیر درآوردند، مسیرهای مواصلاتی درون شهری و برون شهری را بستند و بر چند شهر تسلط یافتند؛ در واقع مسیر تجزیه‌طلبی و جداسازی این بخش از کشور را طی کردند.

عبدالله مهتدی یکی از افرادی بود که در روز چهارم فروردین 1358 به پادگان لشکر 28 سنندج حمله کرد و وارد آن پادگان شد. نیروهای کومله در همان روز به رادیو تلویزیون سنندج نیز حمله کردند. همچنین طبق گفته کسانی که در آن برهه در کردستان بودند و بررسی اسناد و مدارک، کومله بیش از سایر گروهک‌ها در پی ایجاد جنگ در کردستان بود و خشن‌ترین نوع جنگ را به راه انداخت.

سه. دولت و حکومت برای حل و فصل مسائل کردستان نمایندگانی به کردستان اعزام کردند تا مذاکراتی صورت بگیرد، اما احزاب کرد به ویژه کومله در مسیر مذاکرات اخلال ایجاد کردند و زمانی که طرحی مبنی بر خودگردانی کردستان از سوی حکومت مطرح شد، این احزاب با زیاده‌خواهی که اسمش خودمختاری اما متمایل به تجزیه‌طلبی بود با آن طرح مخالفت کردند و از اصلاح و ارائه طرح قابل قبول خودداری کردند.

در شرایطی که دولت نمایندگانی به کردستان فرستاده بود، کومله بیانیه داد که «ما هرگز و در تحت هیچ شرایطی تا تحقق کامل انقلاب دموکراتیک ایران به رهبری طبق کارگر تن به خلع سلاح نخواهیم داد.» به هرحال فرستادگان دولت طرحی مبنی بر خودگردانی کردستان آماده کردند. در آن طرح تمام امور محلی در زمینه‌های برنامه‌ریزی، بودجه، کشاورزی، آموزش و پرورش، کارهای فرهنگی، قضایی و دادگستری، انتظامات، راهسازی، شهرسازی و امور مربوط به مطبوعات، انتشارات و رسانه‌های گروهی و بهداشت و درمان به مناطق خودگردان واگذار شده بود.

اما عزالدین حسینی که از سوی کومله پشتیبانی می‌شد گفت که ما به کمتر از خودمختاری راضی نمی‌شویم. احزاب کُرد در پاسخ به این طرح، طرح دیگری آماده کردند. در آن طرح تنها حقی که برای دولت مرکزی قائل شده بود، تخصیص بودجه برای سرزمین خودمختار بود!

البته کومله‌ای‌ها چند سال بعد و زمانی که به بن‌بست رسیدند و دچار اختلاف و جدایی شدند، عنوان کردند که ارائه طرح خودمختاری اشتباه بود و باید طرح خودگردانی را می‌پذیرفتند تا مسیر برای طرح دیگر خواسته‌هایشان هموار شود.

چهار. احزاب کرد به ویژه کومله و دمکرات همکاری مالی و سیاسی با رژیم بعث عراق داشتند. این همکاری‌ها پیش از آغاز جنگ شروع شد، اما پس از آغاز جنگ که تمامیت ارضی ایران هدف قرار گرفت و صدام به دنبال جدایی خوزستان از ایران بود و درخصوص جزایر سه‌گانه نیز ادعاهایی داشت، این همکاری‌ها شدت یافت.

رژیم بعث به گروه خبات کمک‌های نظامی و مالی می‌کرد و آن رژیم از روابط خوب خبات و کومله مطلع بود. جلال حسینی (برادر عزالدین حسینی و سرکرده خبات) هم به استخبارات عراق اطلاع داده بود که بخشی از این کمک‌ها را در اختیار کومله قرار می‌دهد. این ارتباطات همان زمان برملا شد و در روز هشتم بهمن 58 مردم و جمعی از مخالفان کومله در مهاباد تظاهرات کردند و شعار دادند: «جاش بعثی برو بیرون.»

کومله پس از حمله عراق به ایران نیز با رژیم بعث ارتباط برقرار کرد. عبدالله مهتدی در ابتدای جنگ پیشنهاد داد که باید از تضاد بین ایران و عراق استفاده و برای قوی‌تر کردن کومله مستقیماً از عراق کمک‌های مالی و تسلیحاتی دریافت کرد. البته این پیشنهاد مدتی مسکوت ماند، اما پس از مدتی و در پاییز 1360 زمانی که بخش‌های وسیعی از ایران در اشغال ارتش عراق بود، دریافت کمک مستقیم از صدام در مرکزیت کومله به تصویب رسید.

مهتدی در این راستا همراه با جعفر شفیعی به بغداد سفر و با مشاور صدام دیدار کرد. در آن دیدار از عراق خواسته شد تا سلاح‌های سنگین و ایستگاه رادیویی در اختیار کومله گذاشته شود.

همچنین نیروهای کومله به یگان‌های ارتش که برای مقابله ارتش صدام در مرزها مستقر بودند ضرباتی وارد می‌کردند و در مسیر تردد آن‌ها اختلال به وجود می‌آوردند. این در حالی است که کومله در برابر نسل‌کشی کردها توسط صدام و رژیم بعث عراق سکوت کرد. عراق در تیر و اسفند 1366 به سردشت و حلبچه حمله شیمیایی کرد و چند هزار کُرد ایرانی و عراقی شهید و مجروح شدند، اما کومله، دموکرات و حزب کمونیست ایران هیچ واکنشی نشان ندادند.

پنج. کومله و دمکرات به صراحت از همه‌پرسی استقلال کردستان عراق که منجر به تجزیه عراق می‌شد، حمایت کردند. گام بعدی آن همه‌پرسی پیوستن کردستان‌های ایران، ترکیه و سوریه به کردستان عراق و تشکیل کشور کردستان بود.

مهتدی در گفتگویی که با رسانه‌ها داشت، اعلام کرد: به احتمال قوی مردم در رفراندوم شرکت خواهند کرد و اکثریت آن‌ها رای خواهند داد و در آن صورت ما هم پشتیبانی می‌کنیم و چنین رای مردمی وسیعی مشروعیتی برای کردستان عراق بوجود خواهد آورد. استقلال کردستان تاثیری روحی، معنوی و سیاسی بر کردهای ایران خواهد داشت و اعتماد به‌نفس آن‌ها را برای گرفتن حقوق خودشان بیشتر خواهد کرد و کردهای ایران خوشحال خواهند شد که در همسایگی آن‌ها یک موجودیت کُردی شکل بگیرد.

کسانی که در پی برگزاری همه‌پرسی کردستان عراق بودند در مکتوبات و گفته‌های خود اشاره داشتند که آرمان ما تشکیل کشور کردستان با پیوستن کردستان‌های ایران، ترکیه و سوریه به کردستان عراق است. از این رو گام بعدی پس از برگزاری همه‌پرسی استقلال کردستان، تشکیل کشور کردستان و جدایی کردستان از ایران بود.

شش. احزاب ضدانقلاب کُرد در یکی دو دهه گذشته همکاری‌های بسیار نزدیکی با رژیم صهیونیستی و موساد داشتند. تنها هدف رژیم صهیونیستی براندازی نظام جمهوری اسلامی نیست، بلکه آن رژیم به دنبال تجزیه ایران است.

آخرین نمونه همکاری کومله با اسرائیل و موساد تلاش برای ایجاد انفجار در یک مرکز بزرگ صنعتی در اصفهان بود که البته با اشراف اطلاعاتی ایران خنثی و عوامل آن دستگیر و اعدام شدند.

مردخای کیدار افسر بازنشسته اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در اندیشکده بگین سادات در گفتگویی که چند ماه پیش داشت، گفت: موساد سال‌هاست که در شمال عراق پایگاه دارد و در کردستان عراق همکاری و فعالیت دارد. او در ادامه عنوان کرد: ما باید ایران را تکه‌تکه کنیم.

همچنین اسرائیل که در آرزوی تحقق نیل تا فرات است  از طرح همه‌پرسی کردستان عراق به شدت حمایت کرد. کرولین گلیک، معاون سردبیر روزنامه بانفوذ و راستگرای جروزالم پست اسرائیل که همچنین عضو ارشد یکی‌ از لابی‌های اسرائیل در واشنگتن، مرکز سیاست امنیتی، Center for Security Policy در یادداشتی نوشت: استقلال کردستان باعث بی‌ ثباتی خاورمیانه خواهد شد، و این بی‌‌ثباتی به سود اسرائیل و آمریکا و به زیان ایران و ترکیه خواهد بود.

داریوش همایون که در دوران پهلوی وزیر اطلاعات و جهانگردی و سخنگوی دولت بود و بهمن 1389 درگذشت، در اواخر عمرش افشا کرد که تلاش‌های جدی برای تجزیه ایران در دستور کار برخی کشورهای منطقه به ویژه اسرائیل قرار دارد و به همین دلیل اولویت خود را از مبارزه با جمهوری اسلامی تغییر داد.

همچنین در خصوص ارتباط موساد با شبکه اینترنشنال که مهتدی در دو ماه اخیر بارها روی آنتن آن شبکه حضور یافته است، باراک راوید خبرنگار معروف صهیونیست که در رسانه‌ها نزدیک‌ترین فرد به محافل تصمیم‌گیر رژیم اسرائیل شناخته می‌شود، عنوان کرد که موساد با استفاده از این شبکه به دنبال راه‌اندازی جنگ اطلاعاتی در ایران است.

 

هفت. این گروه‌ها اگرچه ادعا می‌کنند که به دنبال فدرالیسم هستند، اما تاکنون تصویر روشنی از فدرالیسم مدنظرشان ارائه ندادند. اگرچه فدرالیسم با جدایی‌طلبی تفاوت دارد، اما اگر اجزای آن روشن نباشد به سوی جدایی‌طلبی گرایش دارد و زمینه تجزیه را به وجود می‌آورد. ضمن اینکه سران و اعضای این گروه‌ها از ابتدا تاکنون بارها به صورت پنهانی یا در لفافه اظهار داشته‌اند که تمایل به تجزیه‌طلبی دارند. البته گروهک‌های ضدانقلاب چون از تبعات منفی واژه «تجزیه» در بین مردم ایران مطلع هستند، سعی می‌کنند از واژه «استقلال» استفاده کنند و در پوشش این واژه اهداف خود را دنبال کنند.

کومله در کنفرانس ششم در بخش اعلام موضعش نسبت به مسئله ملی اظهار کرد: «الف - ما حق ملل ساکن ایران را در تعیین سرنوشت خویش یعنی آزادی آن‌ها را تا حد جدایی کامل به رسمیت می‌شناسیم.» البته کومله چون به پیامدهای این اعلام نظر خود توجه داشت، بلافاصله نوشت: «قبول حق تعیین سرنوشت از نظر ما به معنای توصیه جدایی نیست!»

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: