نقش اصلاحطلبان در زمینهسازی اغتشاشات اخیر
تعدادی از فعالان اپوزیسیون در نشست ضدایرانی اندیشکده «مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد» با موضوع ناآرامیهای اخیر به بررسی نقش اصلاحطلبان در زمینهسازی اغتشاشات اخیر پرداختند.
نغمه سهرابی، فعال اپوزیسیون و استاد گروه مطالعات زنان دانشگاه هاروارد در نشست ضدایرانی اندیشکده «مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد» با موضوع ناآرامیهای اخیر در ایران گفت: مجله «زنان» در دورانی که کسی حتی تصور نمیکرد به حجاب اجباری اعتراض شود، در دهه ۱۹۸۰ در مقالاتی بحث میکرد که حجاب تا چه اندازه به باورهای اسلامی مرتبط است. صاحب امتیاز و سردبیر این مجله «شهلا شرکت» بود که خودش در آن زمان، مسلمانی با حجاب بود. اقدامات مجله زنان فراتر از این مسائل بود و غالباً به نوع برخورد با زنان در قوانین ایران و جامعه ایران میپرداخت. مجله زنان در سال ۸۸ تعطیل شد.
وی به حضور فعالان اصلاحطلب و دارای نگرشهای اصلاحطلبانه در کنفرانس برلین در سال ۲۰۰۰ اشاره کرد و گفت: مهرانگیز کار یکی از فعالان حقوق زنان و حقوقدان بود و در این کنفرانس شرکت کرد. وی در ایران زندگی میکرد و بهعنوان یکی از اعضای هیئت ایرانی در کنفرانس برلین درحالیکه روسری به سر داشت درباره اقدامات حکومت ایران در اعمال خشونت علیه زنان سخن گفت.
سهرابی با اشاره به پویش یک میلیون امضاء با هدف پایان دادن به قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در ایران گفت: سازماندهندگان این پویش، خانه به خانه میرفتند تا یک میلیون امضاء جمع کنند برای اینکه این قوانین تغییر کند. بسیاری از سازماندهندگان این پویش دستگیر و محاکمه شدند. با وجود این، آنها توانستند مسئله حقوق زنان را در موضوعات رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ مطرح کنند.
حقوق زنان؛ بهانهای برای هدفی بالاتر!
فعال اپوزیسیون با اشاره به اغتشاشات اخیر اعتراف میکند این اعتراضات مختص به موضوع زنان نیست و با گریزی به انقلاب ۵۷ مثال میزند که در آن زمان بسیاری از گروههای چپگرا از اعتراض در روز جهانی زن حمایت نکردند. چپها و گروههای کمونیستی معتقد بودند که این اعتراضها سبب میشود توجهها از حرکت ضدامپریالیستی انقلاب و مبارزه آن زمان، به سمت دیگری منحرف شود.
سهرابی اما مبارزه امروز برای حقوق زنان را بخشی از یک مبارزه اصلی میداند و معتقد است برخلاف انقلاب ۵۷، مبارزه برای حقوق زنان سبب منحرف شدن حواسها از مبارزه اصلی نمیشود. الان این نگرش وجود دارد که این دو مبارزه به نوعی درهم تنیده هستند.
چگونه با انتشار عکسها، بر آتش اعتراضات بنزین بریزیم؟
هانا دارابی، عکاس ایرانی خارجنشین هم که یکی از حاضران در این نشست بود با اشاره به نقش شبکههای اجتماعی در ارائه روایتهای مختلف و متنوع روزانه از تظاهرات در ایران، استفادههای جدید از عکس و عکاسی را جالب توجه دانست
وی با اشاره به گسترش «نمادگرایی در اعتراض» و «هنر اعتراض» با استفاده از توزیع «عکسهای اعتراضاتی»، معتقد است: جوانان ایرانی از تصاویر بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی ارتباطات و بیان خواستهها و مطالبات خود استفاده میکنند.
دارابی میگوید در این تصاویر عکسهای زنان و دختران ایرانی را میبینیم که موهای خود را بالا میگیرند، انگشتهای خود را به نشانه پیروزی به شکل علامت هفت بالا میبرند و گاهی هم انگشت میانه خود را به نشانه توهین به همه نهادهای نظام دینسالار و مردمسالار بالا میبرند. این تصاویر به عکسهای نمادین این خیزش تبدیل شده است. در بازتولید فضای انقلاب ۵۷، مردم کارهایی شبیه سال ۵۷ (مثلا دستهای خونین) از نظر تهیه عکسها انجام میدهند. در این ایام عکسها هم قالبهای بینالمللی داشتهاند و هم بهصورت بسیار خاص به فضا و زبان ایران مرتبط بودهاند؛ با این نشانه، میبینیم که مکتبهای جدید مربوط به ساخت پوستر در اعتراضهای جاری ایران مشهود است.
آنطور که فارس نوشته، وی برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب در ارائه روایت از اعتراضات و معرفی کشتههای اعتراضات میگوید: در انتشار تصاویر مربوط به کشتهشدگان میتوان از نمادهای آشنا با فرهنگ مردم استفاده کرد که پیوند حسی و ارتباطی بهتری با جامعه هدف بهوجود میآورد. مثلا مفاهیمی از قبیل استفاده از گل لاله برای نشان دادن شهادت و نمادهای شهادت در شیعه و انتشار هدفمند عکسهای شهیدان. توجه به چنین انگارههایی در ایجاد یا بازنمایی روایتهای مرتبط با اعتراضها نیز مهم است. همچنین وجود نگاه نقادانه به بررسی تصاویر و اطلاعات منتشر شده بهویژه اطلاعات منتشرشده در شبکههای اجتماعی میتواند به ترسیم تصویری صحیحتر از این مسئله کمک کند.
کیهان