چرا کودکآزاری در ایران افزایش داشته است؟
خبر این است؛ مدیر مرکز سامانه اورژانس اجتماعی اعلام کرده که بیشترین تماس با اورژانس اجتماعی به خاطر کودکآزاری است. اما این اتفاق تازهای است؟ خیر.؛
پایگاه خبری سیندخت نوشت: خبر این است؛ مدیر مرکز سامانه اورژانس اجتماعی اعلام کرده که بیشترین تماس با اورژانس اجتماعی به خاطر کودکآزاری است. اما این اتفاق تازهای است؟ خیر. نهاینکه تکرار آن از اهمیت موضوع بکاهد که اتفاقا تداوم این رویه هشدارآمیز است.
متولی کودکآزری کیست؟
حالا سالهاست که کودکآزاری در صدر فهرست تماس با سامانه اورژانس اجتماعی است خبر از اهمیت این آسیب اجتماعی در جامعه ایرانی دارد. آن هم در حالی که عموما سیاستهای بالادستی تاکید بسیاری بر فرزندآوری دارد این نکته را دارای اهمیت بیشتری هم میکند. موضوع آزار کودکان در قانون هم دیده شده و پرواضح است که این موضوع هم نهادهای متولی بسیاری دارد، هر چند حالا با شنیدن نام این آسیب ناخودآگاه تنها نام سازمان بهزیستی به ذهن ما متبادر میشود. در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که ابلاغیه دو سال پیش است، یک آییننامه در ماده ۶ وجود دارد که باید توسط دولت به دستگاهها ابلاغ شود تا دستگاههای مختلف وظایف خود را در حوزه کودکان و نوجوانان بدانند، اما در متن قانون ۱۹ مورد کودکآزاری مشخص شده که بهزیستی تنها به عنوان یکی از دستگاههای متولی مسئولیت پذیرش و نگهداری کودکان را که در وضعیت آسیب هستند، به عهده دارد.
چرا گزارش کودکآزاری زیاد شده است؟
با سنجه آماری هم که به این موضوع نگاه کنیم شاهد آمار منفی تلخی در این حوزه هستیم. همین ماه گذشته و همزمان با روز جهانی پیشگیری از کودکآزاری محمدرضاحیدرهایی، سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد: « از ابتدای سال۱۴۰۱ تاکنون ۲۱هزار و ۴۰۶مورد کودکآزاری از طریق خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی گزارش شده است.» این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته کمی هم افزایش داشته است. گرچه در آمار تماسهای یکی دو سال گذشته موارد کودکآزاری افزایش یافته اما این موضوع به دو علت وابسته است؛ در زمان شیوع بیماری کرونا برخی مردان مشاغل خود را از دست داده و زمان حضورشان در خانواده بیشتر شده است و شاید این افزایش زمان حضور، اختلافات خانوادگی را بیشتر کرده است؛ از سوی دیگر نیز آگاهی مردم نسبت به خدمات ۱۲۳ افزایش یافته که این دو مورد میتواند در افزایش تماسها موثر باشد.
ناآگاهی عمومی از کودکآزاری
نکته مهم در این حوزه به ناآگاهی عمومی از این حوزه هم برمیگردد، اکثریت افراد خشونت را آسیب جسمی میدانند و اگر پدری فرزندش را تنبیه سخت بدنی میکند آن را آسیب جسمی تلقی میکنند اما پدری که از صبح از منزل بیرون میرود و مجبور است به دلیل مسائل اقتصادی فرزند خود را تا شب تنها بگذارد و چند شیفت کار کند را کودکآزاری محسوب نمیکنند.
اما دلایل دیگری هم در این میان وجود دارد. حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاری ایران معتقد است یکی از موارد مهم در این حوزه به ناآگاهی خانوادهها برمیگردد. او میگوید: «دلایل کودکآزاری در اصل مربوط به نشناختن و ندانستن نقش والدگری است، والدین نقش خود را در مقابل کودکان نمیدانند. حال اگر کودکآزاری را تقسیمبندی کنیم؛ بیشترین فراوانی مربوط به کودکآزاری روحی – روانی است. گاهی متوجه نمیشویم کودکآزاری میکنیم اما اثرات وضعی را بر کودک میگذاریم.» با این توضیح باید پرسید متولی امر خانواده در کشور کیست؟ مسئول آموزش خانواده کیست؟ مسئول آموزش در کشور کیست؟ این موارد اگر مشخص شود، بعد از آن باید به ساختارهای فرهنگی مانند وزارت ارشاد که بروندادههای فرهنگی تولید میکنند، در این حوزه ورود کنند.
چلک میگوید: «در کل کشور شاهد کودکآزاری هستیم که نشان از ضعف عمومی در جامعه است و والدین دانش والدگری و فرزندپروری را ندارند و اگر این دو دانش به جامعه تزریق شود شاهد این معضلات نیستیم.»