مصداق آب در هاون کوفتن نباشیم!

به‌مناسبت‌های مختلف از سوی سازمان‌ها، رادیو و تلوزیون یا افرادی که دست به قلم می‌شوند، برای ما به کرات از سود و بهره مطالعه کتاب کم نگفته‌اند و کم ننوشته‌اند. تحصیل علم، بسط دادن تفکر انتقادی، پیشرفت خلاقیت، کاهش استرس، خُبرگی در نوشتن، بهبود روند ذهنی، کسب مهارت‌های ارتباطی، رشد تربیتی و اخلاقی و بالا رفتن اعتماد به نفس، گوشه‌ای از این مزایا و منافع است که همچنان می‌توان به این سیاهه افزود.

کد خبر : 1190583

یونس عزیزی |  نویسنده

به‌مناسبت‌های مختلف از سوی سازمان‌ها، رادیو و تلوزیون یا افرادی که دست به قلم می‌شوند، برای ما به کرات از سود و بهره مطالعه کتاب کم نگفته‌اند و کم ننوشته‌اند. تحصیل علم، بسط دادن تفکر انتقادی، پیشرفت خلاقیت، کاهش استرس، خُبرگی در نوشتن، بهبود روند ذهنی، کسب مهارت‌های ارتباطی، رشد تربیتی و اخلاقی و بالا رفتن اعتماد به نفس، گوشه‌ای از این مزایا و منافع است که همچنان می‌توان به این سیاهه افزود. اما در این یادداشت می‌خواهم از منظر توسعه به این موضوع نگاه کنم. بی‌تردید ازجمله پنداره‌های مهم زمانه ما که به دل‌مشغولی قابل اعتنایی تبدیل شده و همه کشورها به گونه‌ای برای تحقق آن به تقلا و تکاپو افتاده‌اند، مفهوم جذاب توسعه است. گفتاری که یکی از علت‌های به انجام شدن آن، بررسی سرانه مطالعه در بین مردم جوامع مختلف است.

بدون شک، جوامعی که در میدان توسعه قدم‌های مهمی برداشته‌اند با کتابخوانی انس و الفتی همگانی داشته‌اند و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی کتا‌بخوانی در جامعه آن‌ها نه‌تنها جایگاه خود را از دست نداده، بلکه سویه‌های تازه‌تری به خود گرفته است. به نظر می‌رسد برای رفع موانع و ایجاد زمینه لازم برای ترویج و توسعه فرهنگ مطالعه، نهادهای مختلفی باید با برنامه‌های کنشگرانه بلندمدت به سمتی روشن حرکت کنند که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم.

یکی از عوامل معتنابه در ایجاد فرهنگ مطالعه، خانواده است. شرایط خانواده، قواعد تربیتی، توجه پدر و مادر به مطالعه، وجود کتابخانه‌ای کوچک در خانه و البته دیدن کتاب در سبد خانوار که رابطه مستقیمی با اقتصاد خانواده دارد، الگوی شایسته‌ای در تقویت فرهنگ مطالعه در فرزندان است.

دو دیگر و البته موثرترین و شاید بی‌رقیب‌ترین عرصه در امر ترویج فرهنگ کتابخوانی نظام آموزش و پرورش است. نظامی که می‌تواند دانش‌آموز را با کتاب آشنا و لذت مطالعه را در او نهادینه کند. این اتفاق از چنان جایگاهی برخوردار است که موجب می‌شود نسل آینده هر جامعه‌ای مانوس با کتاب شود و در صورت غفلت، فرهنگ کتابخوانی را به چالش بکشد. اگر سیستم آموزش و پرورش به تفکر انتقادی و نگاه خلاقانه مجهز شود، بستر مطالعه خودکار فراهم می‌شود. اینجاست که نقش سیاستگذارن، برنامه‌ریزان، مدیران و دبیران مدارس پررنگ می‌شود.

درست است که توسعه فرهنگ کتابخوانی یک اراده عمومی را طلب می‌کند اما سازمان‌های دولتی و غیردولتی از دیگر نهادهایی هستند که در ترویج فرهنگ مطالعه نمی‌توان سهم‌شان را نادیده گرفت و به سادگی از کنار آن‌ها عبور کرد؛ به‌عنوان مثال وظیفه شهرداری‌ها در اختصاص نیم درصد درآمدشان به کتابخانه‌های عمومی مهم و اساسی است. رسانه‌هایی همچون رادیو و تلویزیون و نشریات مکتوب و غیرمکتوب در عصر ارتباطات و تاثیر رسانه بر افکار عمومی نیز سهم‌شان از دیگر بخش‌ها اگر بیشتر نباشد، کمتر نخواهد بود.

عامل چهارم اما در این نوشتار، کتابخانه‌های عمومی هر کشور است. اگر کتابخانه‌های عمومی به لحاظ کیفی پیشرفت کنند و از نظر کمی گسترش پیدا کنند و به کتاب‌های متنوع و متعدد همراه با کتابداران متخصص تجهیز شوند عامل مهمی در ایجاد انگیزه برای مردم به مطالعه خواهند شد.

ناگفته پیداست ایجاد فضای مطلوب، معماری مناسب و خدمات گوناگون در این عرصه موثر خواهد بود. نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور باید تلاش کند این مراکز فرهنگی جامع را در وهله اول به جایگاه اصلی خود ارتقا دهد و بعد در معرفی و شناساندن آن به افراد جامعه بیش از پیش تلاش کند.

ناشران هم به سهم خود نقش کم‌نظیری در ترویج فرهنگ کتابخوانی دارند. رعایت استانداردهای چاپ، جذابیت ظاهری، توزیع کتاب، احترام به سلیقه مخاطب از مواردی است که علاقه مردم را به مطالعه بیشتر می‌کند. بگذریم از اینکه وظیفه ناشران برای ارائه کتاب با کیفیت برای رده سنی کودک و نوجوان دوچندان است.

از این رهگذر می‌توان به موانع و مشکلات موجود در راه مطالعه هم اندیشید. اگر موارد بالا را در یک چشم به هم زدن مهندسی معکوس کنیم دقیقا به موانع موجود در مسیر ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی خواهیم رسید. افزایش قیمت کتاب و کاهش قدرت خرید مردم، عدم تنوع در آثار، تیراژ پایین، نبودن برنامه‌های تبلیغاتی درباره کتاب، ترجمه‌های بد، نبود کتابخانه در منزل، شرایط نامساعد آموزشی و پرورشی، وضعیت نامطلوب و غیر قابل دفاع رسانه‌ها در ساحت کتاب و کتابخوانی همه و همه مشکلات عدیده این مسیرِ پر چالش است.

همه این حرف‌ها به چند جمله پیش‌رو ختم می‌شود. برای توسعه و پیشرفت جامعه بی‌شک به مردمانی کتابخوان به شکل عمومی و فراگیر نیاز داریم و برای رقم خوردن این موضوع راهی جز برنامه‌ریزی در نظام آموزش و پرورش نداریم. همه موارد گفته و ناگفته در مسیر ترویج و تعمیق فرهنگ کتاب و کتابخوانی محصول یک نظام آموزشی خلاق، پویا و علاقه‌مند به کتاب است وگرنه همه تلاش‌ها، دلسوزی‌ها و برنامه‌های جوراجور به همین وضعیت امروز ختم می‌شود و به تعبیری مصداق آب در هاون کوفتن خواهیم شد.

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: