میراثی که ثبت شد، فرصتی که جا ماند
ثبت ملی آثار ایران چه فایدهای برای ما دارد؟
شب یلدا به نام ایران در یونسکو به ثبت جهانی رسید. چند ساعت پیش از آن هم خبر آمد که سوزندوزی ترکمن و البته عود هم به نام ایران و البته مشترک با کشور سوریه در حافظه میراثجهانی یونسکو ثبت شده است. اتفاقی مهم که با انتشار گسترده خبری در رسانههای ایران همراه بود و البته مایه مباهات و تفاخر ایرانیان در معرفی میراث پیشینیانشان به جهان.
پیش از اینها هم البته کم نبودهاند فهرست آثار میراث معنوی ایران که در یونسکو ثبت شدهاند. اما سوالی که شاید مهمتر از ثبتی اینچنین باشد، این است که اساسا چقدر این اقدام مهم است؟ به این معنا که پس از ثبت جهانی میراث معنوی ایران در یونسکو، قرار است چه اتفاقی بیفتد که ما حالا باید خشنود باشیم؟ در رابطه با ثبت آثار تاریخی این مهم پیامدهای قابلتوجهی دارد، چرا که علاوه بر جنبههای اقتصادی و فرهنگی، در حفظ و نگهداری آن اثر و معرفیاش تاثیری بهسزا دارد. از محمد محب خدایی، کارشناس حوزه گردشگری همین سؤال را داریم. اینکه اساسا چرا باید ثبت این آثار باعث خوشنودی ما باشد؟ او به جامجم میگوید:« امروز دنیا از ظرفیتهای دانش گردشگری در احیای سایر اقتصادهایش استفاده میکند. این حوزه اقتصادی پیرنگی فرهنگی و اجتماعی دارد و نام آن را «اقتصاد تجربه» گذاشتهاند. این گونه اقتصادی در کنار گونههای دیگری همچون اقتصاد خدمات، اقتصاد منابع و البته اقتصاد کشاورزی قرار میگیرد اما تفاوتهای جالب توجهی دارد. در گونه اقتصادی شاهد محصول هستیم اما در این حوزه بستری ایجاد میشود که دیگر حوزهها روی آن توان ارائه ارزش افزودهای در محصولاتشان هستند. با این توصیف وقتی باید از ثبت جهانی یلدا به عنوان یک میراث معنوی خوشنود باشیم که در کنار این توجه جهانی به این آیین، بتوانیم محصولات مرتبط با آن را به نوعی جهانی کنیم؛ به این معنا که بتوانیم میوه انار یا خشکبار این سرزمین را به عنوان محصولی مرتبط با این شب، جهانی کنیم؛ چرا که اساسا در این گونه اقتصادی محصول «تجربه گردشگران» است.» با توضیحات این کارشناس گردشگری، این گزاره پیش روی ما قرار میگیرد که ثبت جهانی یک اثر فرصتی است، اینکه بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم یا نه بحث دیگری است که به نوع سیاستگذاری ما در این حوزه بازمیگردد. به معنایی دیگر این اقدام یونسکو در ثبت آثار ایرانی به نوعی ویترینی در اختیار ما قرار داده تا ما بتوانیم با انجام اقداماتی محصولات خودمان را در این ویترین قرار بدهیم، برد اصلی این اقدام تنها در ارائه درست و معرفی آن به جهانیان است؛ زیرا آن طور که محب خدایی به جامجم میگوید، شاید مهمترین تاثیر این اقدام این باشد که «برای جهانیان یک انگیزه یا بهانه تازهای برای سفر به ایران شکل گرفته است.» ایران به گواه همان فهرستهای یونسکو در زمره کشورهای پرجاذبه جهان قرار دارد. تنوع قومیتی بالای این سرزمین هم دلیل دیگری بوده است که همواره این کشور جزو کشورهای مورد علاقه برای سفر سیاحان باشد اما همه این فرصتها به نوعی با سادهانگاری در اعمال قوانین و تصمیمها روبهرو بوده است. شاید ازدیاد این فرصتها به نوعی باعث شده تاثیر فراوان اقتصادی آن را روی معیشت مردمان نادیده بگیریم. زیرا تنها یکی از انگیزهها برای کشورهای دیگر باعث تحول شگفتی در اقتصاد آن کشورها بوده است. یکی از ایرادات تصمیمگیری در این حوزه همین موضوع است، اینکه ما همچنان گردشگری را زیرمجموعهای از حوزههای فرهنگیمان میدانیم. مصداقش این است که در مجلس شورای اسلامی هم این موضوع در کمیسیون فرهنگی مورد توجه قرار میگیرد. نه که بحث ارتباطی به فرهنگ نداشتهباشد اما آنچه میتواند باعث بهرهگیری از این فرصت قلمداد شود، نگاهی اقتصادی به چنین وضعیتی است؛ اتفاقی که میتواند به تحولی در اقتصاد کنونی ما که قرار است وابستگیاش به نفت کمتر شود بینجامد.