اساتید ایرانی در زادگاه رودکی
اگر چنین می شد بی تردید تاجیکستان حیات خلوت موسیقی لوس آنجلسی نمی شد.
: معاون دانشگاه تهران از دیدارهایش می گفت و از اینکه روسای دانشگاه زادگاه رودکی چشمشان به ایران است. از اینکه آنها عزمشان را جزم کرده اند تا به خط نیاکانشان برگردند و در این راه چه تنهایند. مردمان تاجیکستان در تاریکی و کورمال کورمال سحرها برخاستند تا روزه و رمضان را پاس بدارند. آنها جشن دختران را راه انداختند تا نوروز را دور از چشم نامحرمان نگه دارند و به فرزندانشان بسپارند. آنها فرسنگها می پیمودند تا به خانه ای بروند که نسخه ای از شاهنامه را در خود داشت. خانه ای که در صندوقچه مخصوصش گنجی به نام مثنوی معنوی را پنهان می کرد حلقه انس پارسی گویانی بود که پاورچین پاورچین می آمدند تا در مراسم مثنوی خوانی شرکت نمایند. آنها اما اینک بیست سال است که آزادند. اما هنوز در شهر خجند هیچ کتابفروشی ندارند. آنها دربهایشان را به روی ما گشوده اند اما هنوز عطش کتاب دارند. وقتی که اولین کتابفروشی موسسه فرهنگی اکو در خجند گشایش می یافت. چند نفر را می دیدم که از شب پیش از دیگر شهرها آمده بودند تا مبادا پس از آئین گشایش کتابهای فارسی تمام شود. آنها عطش زبان و خط و فارسی دارند و ما در این دیار نمایندگی های مختلف داریم. اما تاجیکها آموزگار ندارند. بیست سال است که هیئتهای ما در این دیار در رفت و آمدند اما تاجیکها کتاب فارسی ندارند و... متن کامل یادداشت دکتر ایوبی رئیس موسسه فرهنگی اکو را در خصوص سفر تعدادی از اساتید دانشگاه تهران به تاجیکستان در این قسمت بخوانید ( + )