خنده به درد
خاطرهگویی عجیب پزشکان از بیماران!
در رابطه با اخلاق پزشکی رسالهها نوشته و مقالههای بسیاری تدوین شده است، در قانون تبصرههایی دیده شده و حرفهای بسیاری در رابطه با آن وجود دارد اما همه این موارد موید این نیست که این معیارهای اخلاقی همچنان رعایت میشود. البته که کجفهمیهایی هم هنوز در رابطه با اخلاق پزشکی وجود دارد، به عنوان مثال سرباز زدن یک پزشک از معالجه بیمار بر خلاف ذهنیت عام بیاخلاقی تلقی نمیشود و در شیوهنامههای مختلف معطوف به اخلاق پزشکی در رابطه با آن استدلالهایی وجود داد.
در صورتی که چنین کاری احتمالا در ایران تعبیر به بی اخلاقی پزشک میشود. از سوی دیگر بازگویی خاطرات پزشکان در مواجهه با بیماران خود در فضاهای عمومی از جمله فضای مجازی آنقدر عادی است که کمتر کسی به این فکر میکند که این کار مصداق واقعی بی اخلاقی است در صورتی که حداقل در فضای مجازی کاربران ایرانی کاری معمولی و حتی سرگرمکننده تلقی میشود. به تازگی در فضای مجازی بحثی داغ شده که منشا آن انتشار خاطرات چند پزشک از مواجههشان با بیماران مختلف است، مواجههای که اغلب معطوف به ناآگاهیهای مضحک بیماران رو در رو با پزشکان است. اتفاقا از تعداد لایکها و بازنشرها میتوان متوجه شد این مطالب خوانندگان بسیاری هم داشته و دارد. حالا این کار با مخالفت تعداد بسیاری رو به رو شده است، مخالفتی بر این مبنا که بیماران احتمالی آینده را در پیشگاه پزشکان معذب و خجالت زده میکند. آنها معتقدند که قضاوت کردن بیمار و به سخره گرفتن او مغایر با اخلاق و رفتار حرفهای پزشکی است. به باور آنها مکالمات بین پزشک و بیمار، همچون وکیل و موکل جزو اسرار محسوب میشود و افشای آنها با یا بدون ذکر مشخصات نیازمند مجوز کتبی کمیته اخلاق و رضایت کتبی شخص ذینفع است. رازداری یکی از اساسیترین وظایف انسانها در ارتباط با یکدیگر است و قرنهاست که حاکم بر روابط بین پزشک و بیمار است و سابقه بسیار طولانی و قدیمی دارد که به زمان بقراط و قسمنامه او میرسد. در سوگندنامه بقراط آمده است: «هر آنچه در رابطه با زندگی مردم و مراقبت از بیماران یا حتی جدا از آن، میبینم و یا میشنوم که نباید فاش شود را نزد خود نگاه خواهم داشت و چنین چیزهایی را به عنوان یک راز محفوظ خواهم داشت.» اصل بر این است که فقط در صورت رضایت بیمار میتوان اطلاعات وی را به اشخاص دیگر منتقل کرد در غیر این صورت باید نزد درمانگر محفوظ بماند و اهمیت این مساله در اسناد بینالمللی از جمله معاهده پزشکی ۱۹۴۸ ژنو و اصلاحیه ۱۹۶۸ آن نیز شایان توجه است.
از سویی دیگر سختیهای فراوان تحصیل در رشته پزشکی بر هیچکسی پوشیده نیست، عدم امنیت شغلی پزشکان با همه مرارتهای تحصیلی و کاری را هم به این سختیها اضافه کنید اما همه این موارد آیا دلیلی است بر اینکه نگاه پزشکان به بیمارانشان از موضعی بالا باشد؟ ناآگاهی بیماران از بدیهیترین اصول پزشکی نکتهای پرواضح است اما اینکه این ناآگاهی به شکل نامنصفانهای از سوی برخی پزشکان به سخره گرفته شود هم در هیچ مسلک و آییننامهای تایید نشده است. این ماجرا باعث بازشدن بحثی کلیتر هم شده است. آنقدر که برخی را به این باور رسانده که مشکل بسیار بزرگ آموزش پزشکی در ایران اخلاق پزشکی است، به اعتقاد آنها هیچ آموزشی در این زمینه وجود ندارد. در مقابل هم عدهای میگویند اخلاق حرفهای در ایران یک مشکل عمومی است و محدود به جامعه پزشکان نمیشود. هر چند هر دو طیف در این نکته اشتراک نظر دارند که در بهترین حالت، مسخره کردن بیماران (حتی بدون بردن نام و مشخصات) به شکل گیری اعتمادِ ضربه خورده پزشک - بیمار در سطح جامعه صدمه جدی وارد میکند.
به سخره گرفتن رفتار بیماران از سوی چند پزشک فعال در فضای مجازی هر چند اتفاق تازهای در رابطه بین بیمار و پزشک در ایران است اما این رابطه پیش از این هم این تنشهایی را به همراه داشته است. یکی از اشکال تنشزای رابطه پزشک و بیمار که به نظر میرسد روال غالب طبابت و آموزش پزشکی در ایران هم مبتنی بر آن است، پزشکی مستبدانه است. در این شکل از رابطه، پزشک بدون توجه به نظر بیمار و بدون مشورت با او، برنامه تشخیص و درمان را تعیین میکند و انتظار دارد بیمار بدون چون و چرا از دستورات او تبعیت کند. در این رویکرد، پزشک، خود را در جایگاه قدرت احساس میکند؛ کمتر در دسترس است و کمتر خود را موظف به توضیح به بیمار میداند. چنین رویکرد مستبدانهای اگر چه در شرایط اورژانسی ممکن است ضرورت داشته باشد، اما در مورد بیماریهای مزمن و نیز سرپایی که در حال حاضر اغلب مراجعات را تشکیل میدهند، میتواند یک رویکرد آسیب زا و تنش آور باشد که به ناخشنودی بیمار و بی نتیجه ماندن اقدامات تشخیصی و درمانی میانجامد. اما برخی از کارشناسان معتقدند نباید به این رابطه یکسو نگاه کرد و از سوی دیگر باید به فرهنگ و رفتار بیماری هم دقت کرد. فرهنگی به اعتقاد آنها از حالت مطلوب فاصله گرفته و خود به چالشی در فرآیند درمان بیماری و مراقبتهای پزشکی تبدیل شده است. آنها میگویند در این فرهنگ، توقعات غیر منطقی و ارزیابیهای غیرعلمی بیماران از پزشکی، عدم اعتماد به پزشک معالج، عدم پیروی از دستورات و تجویزهای پزشک، تقاضاهای غیرقانونی و مراجعات بدون توجیه و غیرضروری و. .. همگی از جمله رفتارهایی هستند که منجر به تنش در رابطه بیماران با پزشک شدهاند.