سقف خشونتورزی براندازان کجاست؟
دریای خشونتورزی براندازان، اساسا کرانه و حدی ندارد و هر چه بیشتر میگذرد باید منتظر رخنمایی ساحات متفاوتتری از این خشونت باشیم، به نحوی که حتی «خودیهای برانداز» نیز در امان نبوده و به نحو رقتآمیز و ترحمانگیزی، بلعیده خواهند شد.
به گزارش سایت فردا، براندازان و تجزیهطلبان تاکنون هر چه مرز اخلاقی و انسانی که قابل شکستن بوده را شکستند. از فحاشی و تهدید گرفته تا قتل و خونریزی. آنها حتی با فشار و تهدید افراد را از فعالیت معمول خود بازمیدارند که نمونهاش در وادار کردن کسبه به بستن مغازههایشان دیده شد. در تازهترین مورد با حمله به افراد مانع اظهارنظر و قلم زدنشان میشود.
روزنامه صبح نو در این زمینه نوشته: احمد زیدآبادی کنشگر اصلاحطلب چندی پیش در یادداشتی خطاب به حامد اسماعیلیون چهرهای که این روزها بنگاههای خبرپراکنی ضد انقلاب تلاش بی شائبهای برای قهرمان سازی از او صورت میدهند، تصریح داشت که بهتر است به دلیل خشمی که او را احاطه کرده، به عرصه سیاسی ورود نکند و کنار بایستد. این اظهارات با واکنش تند و حتی ارعاب و تهدید کسانی که سعی در بت سازی از اسماعیلیون دارند، مواجه شد.
این روزنامه اضافه کرده که دریای خشونتورزی براندازان، اساسا کرانه و حدی ندارد و هر چه بیشتر میگذرد باید منتظر رخنمایی ساحات متفاوتتری از این خشونت باشیم، به نحوی که حتی «خودیهای برانداز» نیز در امان نبوده و به نحو رقتآمیز و ترحمانگیزی، بلعیده خواهند شد. در چنین شرایطی باید این سوال را پرسید که خشونتطلبان که از ابراز خشونت به هیچ شخص و سازمان و نهادی پرهیز نمیکنند، چگونه میخواهند بنابر ادعای خود، پاسدار آزادی و آبادی ایران باشند و در ایران را به نقطه مطلوب برسانند.
در همین رابطه روزنامه جام جم نیز نوشته: مسأله اصلی این است این افراد بهاصطلاح مبارز هنوز که در این مسیر به جایی نرسیدهاند، این همه دچار شکاف و مسأله اخلاقی و معضل فحاشی هستند و طبیعی است هر ادعایی برای دموکراسی و آزادیبیان برای این جریان اساسا محلی از اعراب ندارد چون در حقیقت هیچ قرینهای برای چنین ادعایی از سوی این جریان وجود ندارد. وقتی این جریان با فردی مثل زیدآبادی اینطور رفتار میکنند دیگر مشخص است کمترین سطح از رواداری و مدارا با مخالفان را در چشمانداز خود ندارند و چنین رویکردی در برنامه فکری آنها تعریف نشده است.
روزنامه جوان به زاویه دیگری از ماجرا اشاره کرده و نوشته: در این میان تجربه جدیدی هم برای زیدآبادی اتفاق افتاد. اصولگرایان و حامیان ایران از خداحافظی او استقبال نکردند، گفتند محکم باش و بمان؛ او طی این مدت همیشه علیه اصولگرایان بود. او را به صداوسیما دعوت کردند و در همان برنامه علیه صداوسیما موضع گرفت. اما کسانی که تا حد زیادی همفکرش بودند، او را وادار به خداحافظی کردند، این دیکتاتورهای کوچولو!