حمایت واشنگتن از اغتشاشات برای رسیدن به «برجامپلاس»
مقامهای امریکا در حالی که بروز اغتشاشات ایران را بهانهای برای تغییر رویکرد خود در قبال مذاکرات اعلام کردهاند، در عین حال با تبادل پیامهای پنهان غیر مستقیم با ایران نشان دادهاند برای حل موضوع هستهای بیش از آنچه نشان میدهند، شتاب دارند. امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «ایران» به توضیح چرایی پیگیری این رویکرد ضد و نقیض از سوی واشنگتن پرداخته است.
انتخابات کنگره امریکا در حالی برگزار شد که برخی تحلیلها این انتخابات و رویکرد ماههای اخیر کاخ سفید در مذاکرات را به هم مرتبط کرده و آن را بر تعلل «بایدن» جهت تصمیمگیری در مذاکرات وین اثرگذار میدانستند. چه اندازه این دیدگاهها را با تحولات جاری در صحنه سیاست امریکا متناسب میدانید؟
انتخاباتی که در کنگره برگزار شد، انتخابات میان دورهای بود که بر اساس نتیجه به دست آمده، یکی از مجالس کنگره یعنی مجلس نمایندگان در اختیار جمهوریخواهان قرار میگیرد؛ اما ترکیب سنا تغییر نمیکند و دموکراتها اکثریت را برعهده میگیرند. این در حالی است که جمهوریخواهان به رغم تبلیغات گستردهای که پیش از انتخابات مبنی بر شکست سهمگین حزب دموکرات داشتند، نتوانستند یک پیروزی قاطع به دست بیاورند و فقط توانستند یکی از مجالس کنگره را از دست دموکراتها خارج کنند که خود حائز اهمیت است. اما به هر روی پس از این انتخابات، جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان به اکثریت تبدیل شده و دست بالا را پیدا کردهاند. اگرچه عدهای معتقدند این اتفاق خوبی برای تحولات جاری در مذاکرات و مناسبات میان ایران و امریکا به شمار نمیآید اما از آنجایی که بر اساس قانون اساسی امریکا مسئولیت تنظیم سیاست خارجی بر عهده شخص رئیس جمهور و مشاورانش است بنابراین نمیتوان گفت که جمهوریخواهان با وجود سخت گیرتر بودن نسبت به موضوع مذاکره، بتوانند بر جهتگیری کلان دولت امریکا آنهم در شرایطی که خواستههای اصلیاش در قبال ایران محقق شود، اثر قابل توجهی بگذارند. اما خب این تهدید جمهوریخواهان مبنی بر اینکه اعلام کردهاند اگر در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری وارد کاخ سفید شوند، هر گونه توافق احتمالی را پاره میکنند، میتواند تأثیر خود را بر مذاکرات جاری دولت بایدن بگذارد و همچنین جمهوری اسلامی را نیز نسبت به روند کنونی درباره توافق احتمالی حساستر کند.
در پی بروز اغتشاشات داخلی در ایران، مقامهای امریکایی در مواضع اعلامی خود مدعی شدهاند که تمرکزشان را از روی مذاکرات برداشته و متوجه حمایت از آشوبهای ایران کردهاند. این موضعگیری در حالی است که آنها در عین حال به طور پنهان از طریق تبادل پیام غیر مستقیم با ایران نشان دادهاند که همچنان موضوع مذاکرات را با جدیت و شتابزدگی دنبال میکنند. چه دلایلی به سبب بروز چنین موضعگیریهای ضد و نقیضی از سوی دولتمردان امریکایی شده است؟
من معتقدم این موضعگیری امریکا مبنی بر تعلل در تصمیمگیری درباره مذاکرات وین از اغتشاشات اخیر شروع نشده است بلکه دولت امریکا بویژه از اواخر شهریورماه گذشته نشان داد که قصد بازگشت به برجام 2015 را ندارد و نخواهد داشت. واشنگتن از توافق 2015 بیرون نیامد که دوباره به آن بازگردد بلکه علاوه بر توافق 2015، برجامهای دیگری را هم میخواهد؛ یعنی مسیری را که در ماهها و هفتههای اخیر در پیش گرفته با هدف دستیابی به برجام پلاس و تغییر در متن توافق 2015 و برجامهای 2، 3 و 4 بوده است.
چه اهرمهایی برای تحقق این هدف در دست است؟
امریکا برای رسیدن به این هدف به اجرای عملیات روانی علیه ایران روی آورده است. طراحی سناریوهای جدید با اتکا به موضوعاتی همچون فروش پهپاد ایران به روسیه و ادعای مشارکت کشورمان در جنگ اوکراین، فضاسازی رسانهای درباره نیروی سپاه ایران و تلاش برای نشان دادن آن به عنوان مانعی برای عدم دستیابی به توافق، فشار به آژانس برای پیگیری پرونده ادعایی علیه ایران، هدایت و کمک به سازماندهی اغتشاشات داخلی ایران در چهارچوب تلاشهایی از سوی امریکا ارزیابی میشود که ایران را وادار به پذیرش برجامهای دیگر کند.
یعنی اگر همین الان ایران به فرض محال بپذیرد که با احیای برجام و برجام پلاس موافق است، امریکاییها بسرعت خود را آماده توافق میکنند و همه حمایت خود از اغتشاشات و شعارهای حقوق بشری را کنار میگذارند. در واقع میخواهم بگویم که همه اقداماتی که امریکا ذیل سناریوی فشار حداکثری و اعمال تحریمها انجام داده با هدف ایجاد نارضایتی در میان مردم ایران و سوءاستفاه از بهانههایی است که چند هفته اخیر در ایران رخ داده و جرقه آتشی شده که امریکا تلاش کرده بر آن بدمد تا بتواند از قبال آن منافع سیاسی خاص خود را تأمین کند نه اینکه نگران وضعیت اقتصادی مردم ایران باشد؛ وضعیتی که خود با تحریمهای یکجانبه و عهدشکنی در قبال تعهدات بینالمللیاش سعی کرده آن را سخت کند. بنابراین هدف امریکا این است که یا دولت ایران را وادار به پذیرش برجام مدنظرشان کند یا به قول خودشان آن را در آستانه فروپاشی و سقوط در پرتگاه قرار دهد به این امید که نظام جمهوری اسلامی در آن نقطه حاضر شود برجام پلاس را بپذیرد.
به موضوع آژانس اشاره کردید که امریکا وجهی از تلاش خود در اجرای عملیات روانی را بر آن متمرکز کرده و در حال پیگیری پروندههای ادعایی علیه ایران است اما این در حالی است که به نظر میرسد اقدامات تلافی جویانهای که کشورمان در روند بدعهدی طرفهای مقابل از خود نشان داده، سبب شده است کشورهای غربی نتوانند از بیانیههای تند و آتشین در نشست شورای حکام فراتر بروند. نظر شما چیست؟
ماحصل روندی که میان ایران و آژانس جریان دارد این است که روابط این دو طرف، تابعی از روابط ایران و امریکا است؛ یعنی هر وقت رابطه تهران و واشنگتن رو به بهبود و مدیریت بحران حرکت کند، آژانس گزارشهای مطلوبی مبنی بر پایبندی ایران به تعهدات هسته ایاش منتشر میکند و بالعکس هر وقت در زمین سیاسی، تنش بالا بگیرد، مدیر کل آژانس چرخش فاحش و سریعی در روند انتشار گزارشهای فنی و موضعگیریهای خود در قبال ایران نشان میدهد. یعنی این واقعیت معلوم شده که همه سازکار آژانس در قبال ایران تحت فضای سیاسی ای قرار دارد که از سوی کشورهای غربی عضو آژانس طراحی شده است. بنابراین همه مناسبات ایران و آژانس به آن پروژه بزرگتر بستگی دارد؛ اینکه روابط ایران و امریکا به چه سمت و سویی خواهد رفت.
در این راستا روی کار آمدن «بنیامین نتانیاهو» با در نظر گرفتن سابقه او در مانع تراشی در زمین مذاکرات هستهای را چه اندازه در تحولات پیش رو بویژه در مناسبات میان ایران و امریکا اثرگذار میدانید؟
روابط اسرائیل و امریکا بسیار عمیق، گسترده و استراتژیک است اما در عین حال اختلاف نظر هم دارند. این اختلافات در دوره اوباما و نتانیاهو مشاهده شد؛ ولی معتقدم در اینکه رژیم صهیونیستی تا چه اندازه بر واشنگتن نفوذ دارد، نباید دچار زیاده روی شد. ایالات متحده به عنوان یک قدرت بزرگ برای خود یک استثناگرایی قائل است و ابزار هدایتش را دست هیچ بازیگری حتی تل آویو نمیدهد. بنابراین اگر منافع آن اقتضا کند با ایران به تفاهم برسد، اسرائیلیها نمیتوانند کاری کنند. نمونه بارز آن در دوره اوباما بود که نتانیاهو به هر دری زد و حتی به کنگره رفت و همه لابی هایش را به کار گرفت ولی کاری از پیش نبرد؛ چون منافع ملی امریکا آن زمان در تفاهم با ایران تعریف شده بود الان نیز اگر دولت بایدن یا هر دولت دیگری به این نتیجه برسد با ایران به تفاهم برسد، مقامهای صهیونیستی نمیتوانند مانع شوند. زمانی مانع تراشی شان اثرگذار خواهد بود که دیدگاه واشنگتن و تل آویو در یک مسیر قرار گیرد.
روزنامه ایران