ايرانیها 5 سال يكبار به سينما میروند
دربرنامه هفت؛ تاكيد شد؛ درها به روي ساخت فيلم اجتماعي بسته شده. مميزي سخت موجب شده فيلمهاي اجتماعي و انتقادي جاي خود را به فيلمهاي كمدي بدهد. همچنين اعلام شد كه براساس آمار ايرانيها هر پنج سال يكبار به سينما ميروند.
ایلنا: برنامه هفت شب گذشته(29 مرداد) به بحث پيرامون فيلم افراطيها و برگزاري نشستي درباره علت ريزش مخاطب سينما اختصاص داشت. در قسمت دوم برنامه هفت كه اختصاص به وضعيت حضور مخاطب در سينماها داشت، سيدجمال ساداتيان، مسعود دهنمكي و اميرحسين علمالهدي درباره وضعيت مخاطب در سينماي ايران سخن گفتند. سيدجمال ساداتيان(تهيهكننده سينما) با اشاره به وضعيت فيلمهاي درحال اكران گفت: امروز ازتماشاگران جدي سينما سلب اعتماد شده است. اگر قبول كنيم كه امروز سينما دچار بحران مخاطب است، بايد وزارت ارشاد و صدا و سيما به آن كمك كنند. وي ادامه داد: در سالهاي قبل، فيلمهاي سينمايي در شبكههاي ماهواره تبليغ ميشدند اما دولت اين كار را ممنوع كرد درحاليكه هيچ جايگزيني براي آن تعريف نكرد. تهيهكننده به رنگ ارغوان افزود: امروز مضمون فيلمها يكنواخت شده است و به همين دليل مخاطبان به سينما پشت كردهاند. نبود تنوع در قصهها و مضمامين داستاني، كمبود سالن خوب و همچنين مديريت سينما، موجب شده كه وضعيت سينماي امروز ايران مانند سينماي اروپا در بعداز جنگ جهاني دوم باشد. وي ادامه داد: بايد اجازه بدهيم فيلمهايي كه موضوعات اجتماعي را نقد ميكنند، ساخته شود. ما نبايد هر فيلم انتقادي را به جرم سياهنمايي محكوم كنيم. اميرحسين علمالهدي(مدير پرديس سينمايي ملت و كارشناس اقتصادي سينما) نيز با اشاره به روند افت مخاطب گفت: از سال 1369 كه سينماي ايران مخاطب 70 ميليوني داشت، سير نزولي مخاطبان آغاز شد كه يكي از دلايل اصلي آن حضور رسانهاي تصويري به نام ويدئو بود. امروز هم وضعيت به گونهاي شده كه براساس آمار؛ هر ايراني هر پنج سال تنها يكبار به سينما ميرود و عادت سينما رفتن درحال فراموش شدن است. علمالهدي، نبود يك رقيب براي سينماي ايران در حوزه نمايش و توزيع ارزان فيلمها در شبكه نمايش خانگي و پايين بودن كيفيت فيلمها را از دلايل عدم استقبال مخاطب از سينما ميداند و ميگويد: هرچند در سالهاي گذشته 30 سالن جديد به سالنهاي سينمايي اضافه شده اما مخاطب آن؛ تكثير نشده است بلكه توزيع هم شده است. وي ادامه داد: بايد اجازه بدهيم تا فيلمهاي خارجي در سينماها اكران شود زيرا سينماي ايران فقط با خود رقابت ميكند و نميتواند تمام سليقههاي مردم را به دليل آنكه پتانسيل توليد فيلم در ژانرهاي مختلف را ندارد؛ راضي كند. فيلم خارجي اگر به خوبي اكران شود مخاطب خوبي دارد. به طور مثال فيلم كينه باوجود آنكه نسخه DVD آن در بازار موجود بود؛ با بليط 1500 توماني نزديك به صد ميليون درآمد داشت. در بخشي از اين نشست، علمالهدي به اكران فيلم اخراجيها و درباره الي اشاره كرد و گفت: هرچند بايد به دليل كمك خوبي كه اكران فيلم اخراجيها به اقتصاد و سينما در سال قبل كرد؛ از آن تشكر كرد اما معتقدم اگر فيلم درباره الي در زمان خود و همزمان با اخراجيها اكران ميشد، فيلم اخراجيها به چنين فروشي دست نمييافت. زيرا به طور مثال در پرديس ملت ما يك سالن را به درباره الي اختصاص داده بوديم اما وقتي اكران فيلم ممنوع شد همان سالن به اخراجيها داده شد. مسعود دهنمكي نيز در پاسخ به سخنان علمالهدي گفت: سينمادارها به اين نتيجه رسيدند كه اكران دو فيلم همزمان نباشد. وي كه تقسيمبندي مخاطب به دو بخش مخاطب عام و خاص را قبول نداشت، اضافه كرد: شرايط امروز با دهه 60 و 70 متفاوت است. امروز سينما بايد حرف خاصي بزند زيرا مخاطب امروز توقع زيادي از سينما دارد. دهنمكي با انتقاد از وضعيت سينما گفت: در سالهاي اخير فيلمهايي اكران شدند كه درجهت نفي انقلاب بودند و به نظر ميرسد مسئولان با هدف دادن پز روشنفكري به نوعي اپوزسيوننوازي ميكنند. در ادامه اين برنامه فيلم سينمايي افراطيها نقد و بررسي شد. مسعود فراستي(منتقد) معتقد بود كه فيلم افراطيها براساس فيلم اخراجيها ساخته شده است و شمايل كامل يك فيلم فارسي بعداز انقلاب را داراست. فراستي با اشاره به نبود فيلمهاي اجتماعي گفت: امروز در به روي ساخت فيلم اجتماعي بسته شده است. وقتي مميزي سختي درباره اينگونه فيلمها وجود دارد؛ فيلم اجتماعي كه نقد جدي به جامعه داشته باشد ساخته نميشود بلكه فيلمهاي ضدژانر اجتماعي يعني كمديهاي سطحي ساخته ميشوند. بابائيان نيز در پاسخ به سخنان فراستي گفت: اخراجيها و افراطيها ربطي به هم ندارند. وي ادامه داد: زماني كه من فيلمهايي همچون طبل بزرگ، زير پاي چپ و راز دشت تاران را با هزينه شخصي ساختم و ديده نشدند، چارهاي جز ساخت اين فيلم برايم باقي نبود.