گفتگوی فردا با دکترعلی انتظاری درباره گفتههای اخیر رئیس مجلس شورای اسلامی
چقدر آماده تغییرات در حکمرانی هستیم؟
هم در هفته گذشته که محمدباقر قالیباف در سخنانی که از سوی بسیاری مهم خوانده شد به موضوع «لزوم اصلاح ساختار» اشاره کرد و هم در نطق پیش از دستور دیروز او از «تغییرات مشروع و لازم برای حکمرانی نو» سخن گفت. اصرار رئیس مجلس شورای اسلامی در تکرار لزوم تغییرات و وعده تحقق آن در شرایط ثبات و امنیت میتواند یکی از سرفصلهای مهم در شیوه حکمرانی این سرزمین باشد. در این میان کارشناسانی هم بودهاند که به این سخنان محمدباقر قالیباف واکنش نشان دادهاند و آن را گامی رو به جلو در شرایط کنونی دانستهاند. یکی از آنها دکتر علی انتظاری جامعهشناس و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی است.
توالی مکرر یک وعده از سوی رئیس دستگاه مقننه آن هم با توجه به ناآرامیهای اخیر چه معنایی میتواند داشته باشد؟ وعده «تغییرات مشروع» که از زبان محمدباقر قالیباف عنوان شده را باید به عنوان یک راهکار برای خروج از شرایط کنونی متصور باشیم یا فارغ از این شرایط این ایده باید در شیوه حکمرانی ایران پیاده شود و به نوعی از آن گریزی نخواهیم داشت. دکتر علی انتظاری در گفتگویش با «فردا» معتقد است باید نگاه خوشبینانهای به این موضوع داشته باشیم اما لزوم اصلاح ساختار یا تغییر در شیوه حکمرانی پیششرطهای مهمی هم دارد. او میگوید «تغییر در نوع حکمرانی میتواند یک گزینه موثر باشد اما باید نگاه درستی به اجرای آن در بستر جامعه کنونی داشته باشیم، ناآرامیهای کنونی به نوعی است که خواستهای در آن مطرح نیست که بگوییم این خواسته با تغییرات ساختاری پاسخ داده میشود. به این معنا که نمیتوانیم آن را به نوعی یک راهکار برای خروج از وضعیت تلقی کنیم چرا که اساسا طرف مقابل نه خواسته مشخصی دارد و باوری به آن دارد.»
گفتههای علی انتظار ی از جایی مهم است که بدانیم پیش از این هم برخی از مسئولین حرف از لزوم گفتگو داده بودند بدون توجه به اینکه هیچکدام از پیششرطهای معمول برای گفتگو فراهم نبوده است. اما سوال این است که برای فراهم کردن زمینه لازم برای اصلاح ساختار مورد خواست رئیس قوه مجریه چه باید کرد. رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است این موضوع از سوی معترضان همچنان نامعلوم است، به این مفهوم که به نظر میرسد آنها خودشان هم نسبت به خواستههایشان آگاهی ندارند. او میگوید «خواسته آنها هم مشخص نیست، حتی گاهی عنوان کردهاند که قصدشان اصل براندازی نظام است، اما با فرض قراردادن این گزاره در فهرست خواستههایشان حتی هیچ آلترناتیوی برای این نظام متصور نیستند! نه نمایندهای دارند و نه خواستهای. بنابراین اساسا در این شرایط نمیتواند گفتگویی شکل بگیرد. اگر اصلاح ساختاری را در ادامه این موضوع بدانیم هم به نظر نمیرسد بتواند کارآمد باشد و به نوعی با کژفهمی موضوع حتی به آشوبگران جرات تداوم این رویه را بدهد. چرا که آنها با بدفهمی گمان میکنند تغییرات مورد اشاره به نوعی یک عقبنشینی از طرف مقابل است»
نکته پرتکرار دیگر در جریان اتفاقات اخیر انتساب دهه هشتادیهای در رهبری ناآرامیهاست. هر چند این موضوع مورد اشاره علی انتظاری نیست اما این جامعه شناس میگوید «برای موفقیت در هر عملی در شرایط کنونی نیازمند شناخت کلی از طرف مقابل هستیم. آنچه مشخص است اینکه دادهکاوی محاسبات اجتماعی روی خلق و خوی جامعه ایرانی پیش از این صورت گرفته و بر اساس آن این ناآرامیها رخ داده است، به این معنا که بازیگران اصلی این اتفاقات پشت پرده قرار دارند و به نوعی این ناآرامیها آزمایشی برای حرکتهای بعدیشان است. در این شرایط ما باید با آگاهی کامل نسبت به واکنش آینده آنها چشم بدوزیم.»