ماجرای یک عروسک ایرانی

عروسک‌های دارا و سارا یکی از تولیدات نمادین فرهنگی برای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب در دهه 70 بود، اما کانون پرورش فکری که عهده‌دار اجرای این طرح ملی بود، فقط توانست آن را در دکور خانه ایرانی‌ها جا دهد.

کد خبر : 1181593

اواسط دهه ۷۰ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با مدیریت محسن چینی‌فروشان پا به عرصه‌ تولید اسباب‌بازی می‌گذارد؛ عرصه‌ای که ناشناخته است و نه تنها برای او بلکه در فضای عمومی و تخصصی کشور نیز کاری جدید و نو به شمار می‌آید. تولید عروسک‌های ملی دارا و سارا یکی از کارهای بی‌بدیل ‌کانون در طول عمر ۵۷ ساله‌اش است.

نسل سوم دارا و سارا زمانی تولید شد که این عروسک‌ها به پختگی خوبی رسیده بودند؛ چرا که ۱۸ سال از عمر خود را گذرانده و با آزمون و خطاهایی رشد کرده بودند تا اینکه سوء مدیریت‌ها باعث شد ماجرای دارا و سارا به یک تراژدی تبدیل شود. بسیاری، از عروسک‌های دارا و سارا را به عنوان طرح ناموفق یاد می‌کنند، اما در واقعیت اینطور نیست.  

ایده اولیه چگونه شکل گرفت؟

ایده اولیه ساخت یک عروسک ایرانی پس از بازدید از نمایشگاه آلمان در سال ۷۴ شکل گرفت. در همان سال‌ مجید قادری به بررسی وضعیت اسباب‌بازی و عروسک‌ در ایران پرداخت و یک طرح آسیب‌شناسی با عنوان «عروسک‌ها و دختربچه‌ها و بازی‌های رایانه‌ای پسربچه‌ها» ارائه کرد.

با ممنوعیت واردات عروسک‌های باربی، شورای فرهنگ عمومی نیز تحقیقات گسترده‌ای در خصوص عروسک‌های باربی انجام داد. البته در این سال‌ها عروسک‌های باربی به دلیل ممنوعیت واردات به صورت قاچاق وارد بازار داخلی می‌شدند. در سال ۷۵ فرزانه بابایی، طراحی عروسک‌ها را آغاز کرد و از سال ۷۶ پروژه تولید عروسک‌های ملی در ایران آغاز شد که تا سال ۷۹ با چالش‌هایی ادامه یافت.

تنها کارخانه عروسک‌سازی

در آن سال‌ها تنها مجموعه‌ای که در ایران در حوزه عروسک‌‌سازی فعالیت کرده بود، «چهره‌نما» بود. این کارخانه در قبل از انقلاب نیز فعالیت‌هایی داشت، اما بعد از انقلاب، صاحب کارخانه که یک فرد یهودی و صهیونیسم بود از ایران به اسرائیل فرار کرد و کارخانه عروسک‌سازی «چهره‌نما» نیز توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد.

چرا دارا و سارا به چین رفتند؟

نتیجه کارخانه اسباب‌بازی «چهره‌نما» اینطور شد که تعدادی از کارگران و کارشناسان غیرحرفه‌ای در آن کارخانه به صورت تجربی، کار یاد گرفته بودند و بعد از انحلال کارخانه، خودشان شروع به ساخت دستگاه و ساخت عروسک کردند. یکی از آن‌ها مردی به نام زواره از شرکت اسباب‌بازی «تاتی» است و دیگری مردی به نام «وفاکیش» که دستگاه قالب‌سازی و پخت عروسک تولید می‌کرد. کانون پرورش فکری در سال ۷۶ با شرکت تاتی برای تولید دارا و سارا قرارداد بست که یک سال بعد هم به دلیل ناتوانی شرکت «تاتی» در تولید، این قرارداد فسخ شد.

کانون پرورش فکری در سال ۷۷ یک بار دیگر سراغ وفاکیش و او ۲ سال دیگر، تولید عروسک‌های دارا و سارا را طول داد؛ طوری که عده‌ای می‌گویند حتی یک نمونه هم در این سال‌ها به دست‌ نیامد. سرانجام در سال ۷۹ دارا و سارا به چین سفر کردند تا از خط تولید بیرون بیایند! فاصله سفارش تا تولید در چین ۲ ماه طول کشید. البته تمام طراحی‌های دارا و سارا توسط طراحان داخلی صورت گرفت و فقط تولید آن به کشور چین واگذار شد.

 رونمایی ازدارا و سارا

 فروردین ۸۰ از اولین نسل دارا و سارا رونمایی شد؛ نسلی که ایرادات بسیاری داشت. نسل اول دارا و سارا عروسک‌های سنگینی بودند و برای از بین بردن بوی بد نفت در جنس تولیدی عروسک‌ها، سازنده از اسانس پرتقال استفاده کرده بود که با شستن، سیاه می‌شدند و کیفیت خوبی نداشتند. در سری دوم پاهای این عروسک‌ها بالا و پائین بودند و بوی شکلات می‌دادند؛ چرا که تولید در کارخانه‌‌ای درجه سه صورت می‌گرفت!

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز پیوست فرهنگی عروسک‌های دارا و سارا مثل لوازم‌التحریر، سرود، تقویم، پوستر و ... را تولید و عرضه کرد تا بتواند عروسک‌های دارا و سارا به یک جریان فرهنگی تبدیل شود که تا حدودی موفقیت‌هایی را هم کسب کرد.

یک سال بعد از تولید دارا و سارا اتاق فکری تشکیل شد که یک سال بیش‌تر دوام نیاورد. همان زمان عروسک‌های دارا و سارا اصلاحیه خوردند و سال بعد یعنی سال ۸۱ قالب‌سازی عروسک‌ها صورت گرفت، اما اجازه تولید آن را ندادند تا اینکه نسل جدید عروسک‌ها با اختلاف سنی ۱۰ سال تولید شد.

نسل دوم ۱۰ سال طول کشید

۱۰ سال بعد از رونمایی اولین نسل دارا و سارا، نسل دوم این عروسک‌ها با وزن کم و اندازه ۳۰ سانتی‌متری روانه بازار داخلی شد که به لحاظ کیفی، رشد قابل توجهی‌ کرده بود. در سال ۹۰، مدیر بازرگانی کانون پرورش فکری در دوران مدیریت سیدصادق رضایی می‌گوید که در این‌ سال‌ها حدود ۲۰۰ هزار عروسک دارا و سارا در کشور فروش رفته است. میزان فروش عروسک‌های دارا و سارا در آن برهه زمانی، نشانه موفقیت این طرح و استقبال عامه مردم از این عروسک‌ها بود.

در سال ۹۲ که سال انتقال مدیریت کانون از سیدصادق رضایی به علیرضا حاجیان‌زاده بود، گفته می‌شد که برای داخلی کردن تولید اسباب‌بازی ایده‌هایی وجود دارد و در مورد دارا و سارا پنج فاز تعریف شده است که در فاز پنجم قرار بود این عروسک به طور کامل در ایران تولید شود که البته اجرایی نشد.

سفارشی که لغو شد!

در سال بعد (۱۳۹۳) کانون اعلام کرد که سفارش تولید عروسک‌های دارا و سارا به چین فعلا لغو شده است و برای تولید آن در کشور با چهار تولیدکننده ایرانی، مذاکره کرده‌ایم. در همان‌سال‌ها به دلیل تقاضای زیاد ۱۰ هزار عروسک از چین وارد شد و گویا قرار بود ۳۰ هزار دارا و سارا از چین به تهران بیایند. در سال ۹۴ نسل سوم عروسک‌های دارا و سارا همزمان با افتتاح اولین جشنواره و نمایشگاه ملی اسباب‌بازی رونمایی شد که به لحاظ رسانه‌ای فعالیت‌ خاصی برای این عروسک‌ها صورت نگرفت. در حالی که عروسک‌های نسل سوم دارا و سارا با کیفیت بهتر و قیمت مناسب‌تر تولید شد، اما نتوانست جایگاه خود را با توجه به ویژگی‌های خوبی که طی ۱۸ سال کسب کرده بود، تثبیت کند و ارتقاء دهد.

خبرهای آخر از دارا و سارا

اهدای ۵ هزار عروسک به کودکان زلزله‌زده کرمانشاه در سال ۹۶ آخرین خبر‌ی بود که از عروسک‌های دارا و سارا باقی ماند. البته اقداماتی هم برای تولید نسل چهارم از سوی کانون پرورش فکری صورت گرفته‌ است اما چرا این عروسک‌ها به جای آن‌که در آغوش دختران خردسال جای بگیرند در دکور خانه ایرانی‌ها نشستند.

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: