غرب در سودای تجزیه ایران

پروژه فشار سیاسی علیه ایران در همزمانی و همراهی با اغتشاشات برنامه‌ریزی شده‌ای که در روزهای اخیر جریان داشته است، با اقدامات ایذایی برخی کشورهای غربی پیگیری می‌شود. تحریم خنده‌دار اعضای سپاه پاسداران از سوی کانادا، فراخوان همزمان و هماهنگ تعدادی از کشورهای اروپایی برای بازگشت اتباع‌شان از ایران در حالی که برخی از همین کشورها خواسته یا ناخواسته در تأمین امنیت سفارتخانه‌های ایران در خاک کشورشان به رغم پروتکل‌های بین‌المللی تعلل کرده و ناتوان بوده‌اند مجموعه‌ای از اقداماتی است که در قالب یک پروژه قابل تعریف است.

کد خبر : 1178764

با فؤاد ایزدی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل درباره بخشی از ابعاد و اهداف این اقدامات گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

***

 در روزهای اخیر با سلسله‌ای از فضاسازی‌های سیاسی- رسانه‌ای کشورهای غربی علیه ایران مواجهیم که به طور مشخص از سوی برخی کشورهای اروپایی انجام شده است. این فضاسازی در کلیت خود چه هدفی را دنبال می‌کند؟

به نظر می‌رسد کشورهای غربی اعم از امریکا و اروپا در مورد ایران نوعی تقسیم کار دارند. به این ترتیب اگر چه امریکا با ایران در موضع تعارض و تخاصم بیشتری قرار دارد و ممکن است رویه کشورهای اروپایی نسبت به ایران از داشتن نظرات متفاوتی حکایت داشته باشد، اما در عمل این کشورها از سیاست‌های امریکا نسبت به ایران تمکین می‌کنند و بارها نشان داده‌اند که در جایگاه کارگزار سیاست‌های امریکا قرار دارند.

بنابراین برای اینکه به هدف این فضاسازی‌ها بپردازیم باید هدف نهایی امریکا نسبت به ایران را یادآوری کنیم. هدف و مطلوب امریکا و غرب، بی‌شک چیزی جز تجزیه ایران قدرتمند و تبدیل آن به چند کشور ضعیف وابسته نیست.

بنابراین اگر آنها به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، برای این است که می‌دانند وجود این نظام مانع اصلی تجزیه ایران است.

کشورهای اروپایی هم در عمل کارهایی را که از سوی امریکا به‌آنها واگذار شده علیه ایران انجام می‌دهند. خب، دولت‌های امریکا در ادوار مختلف تاکتیک‌های متفاوتی برای رسیدن به آن هدف داشته‌اند، ولی اصل داستان همین بوده است.

این فضاسازی‌ها معمولاً در مقاطعی که اعتراضاتی در درون ایران شکل گرفته اوج می‌گیرد؛ رابطه معنادار این دو مؤلفه چیست؟

زمانی که حادثه‌ای مثل اتفاقات دو سه هفته اخیر در ایران پیش می‌آید، آنها موقعیت را برای پیشبرد اهداف خود مساعد می‌بینند. به همین دلیل به محض مطرح شدن اتفاقی که می‌تواند برای بخش‌هایی از جامعه ایرانی اعتراض برانگیز باشد نهادها و سازمان‌هایی که در امریکا و اروپا مسئولیت برنامه‌ریزی و اقدام مستمر علیه ایران را دارند فعال می‌شوند و به هر نحو ممکن از طریق تبلیغات رسانه‌ای و حتی همان‌طور که در روزهای اخیر شاهد بودیم با ارسال افسرهای اطلاعاتی خود و تجهیز نیروهای مزدور از گروهک‌های تروریستی سعی می‌کنند فضا را به سمت آشوب و اغتشاش ببرند و مقدمات هدف نهایی یعنی تجزیه ایران را فراهم کنند.

خب در این زمینه تجربیاتی هم داشته‌اند و از تکنیک‌هایی که در رویدادهایی مانند فتنه 88 یا اغتشاشات سال‌های 96 و 98 تجربه کردند، برای پیشبرد پروژه‌های جدیدشان در ایران استفاده می‌کنند.

شاهد آن بودیم که تعدادی از کشورهای اروپایی در اقدامی هماهنگ اتباعشان را به بازگشت از ایران فراخواندند. اینکه آنها در عین دست داشتن خودشان در ناامن‌سازی ایران تلاش می‌کنند ایران را به عنوان یک کشور ناامن معرفی کنند با چه هدفی انجام می‌شود و در این فضاسازی چه کارکردی دارد؟

هدف کشورهای غربی از چنین اقداماتی در راستای تلاش آنها برای خارج کردن اهرم‌های قدرت از دست ایران است. این کاری است که آنها در جریان مقابله با دستیابی ایران به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای یا تلاش‌شان برای مقابله با توسعه قدرت موشکی ایران پیگیری کرده‌اند.

در بحث امنیت نیز ایران با همه وسعت و برخورداری از تنوع قومی و مذهبی نسبت به بسیاری از کشورهای پیرامونی خود و حتی نسبت به بسیاری از کشورهای غربی کشور امن‌تری است. توریست‌های اروپایی و امریکایی وقتی به ایران می‌آیند این سؤال‌شان که آیا می‌شود بعد از غروب آفتاب در خیابان راه رفت؟ برای ما عجیب است اما آنها می‌دانند که این کار در خیلی از کشورها و از جمله در بسیاری از شهرهای امریکا ممکن نیست. حد بالای امنیتی که در ایران وجود دارد چیزی نیست که به راحتی تحمل شود. بدون شک غربی‌ها می‌دانند که یکی از اهرم‌های مهم قدرت در ایران امنیت کشور و مشهور بودن ایران به عنوان کشور امن منطقه غرب آسیا است و می‌خواهند قدرتی را که جمهوری اسلامی ایران در ایجاد امنیت دارد از چنگ ایران دربیاورند.

اقدام دولت کانادا در تحریم اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و منع ورود آنها به این کشور هم در راستای همین تحرکات ایذایی انجام شد؟

فارغ از اینکه دولت کانادا تا چه حد این اقدام را تا چه میزان در راستای پاسخ به منازعات سیاسی داخلی کشورش یا در راستای همراهی با هجمه و فضاسازی غرب علیه ایران انجام داده باشد این اقدام را باید با همین لفظ ایذایی توصیف کنیم و فراموش نکنیم که سپاه ایران به عنوان نیرویی با ریشه‌های مردمی و انقلابی و با حدی از اخلاص و از جان‌گذشتگی که در آن وجود دارد یکی از مؤلفه‌های قدرت نظامی رشک‌برانگیز در جهان است و هم نخستین بار نیست که مورد این تحریم‌های بی‌اثر قرار می‌گیرد. حالا هم دولت کانادا در مقاطع مختلف از جمله در عدم همکاری با دولت ایران برای دستگیری و استرداد افراد فاسد و اختلاسگر به عنوان حیاط خلوت‌شان عمل کرده و با اعمال تحریم علیه نیروهای سپاه ایران در چهارچوب همان سیاست‌های غرب و با تصور تضعیف مؤلفه‌های قدرت ایران عمل کرده است.

تحرکات و اغتشاشات اخیر با محور قرار دادن هجمه به حجاب، سازماندهی و از سوی غرب بشدت حمایت می‌شود؛ این میزان از تمرکز غرب بر مسأله حجاب زنان ایرانی که برگرفته از عقاید فرهنگی و سنت‌ هزاران ساله ایرانی است، چه دلیلی دارد؟ بطور ویژه در این مقطع چرا مورد تأکیدشان قرار گرفته؟

به باور من عفاف زنان ایرانی نیز یکی دیگر از اهرم‌های قدرت ما است. خانم‌ها در ایران حتی تعدادی از آنها که کمی کم‌حجاب هستند، عفت دارند. مردم چه خانم چه آقا در ایران عفت دارند. اینکه زنان کشوری عفیف، مقاوم و قدرتمند باشند حتماً از عناصر قدرت آن کشور محسوب می‌شود. آنها می‌خواهند این را هم از ایران بگیرند و ولنگاری و فساد را جایگزین کنند تا ایران هم مثل کشورهای خودشان دچار مشکلات اخلاقی شود و همین مشکلات در ادامه مسیر به یکی از مؤلفه‌های کاهش امنیت تبدیل خواهد شد، چنان‌که خود آنها این تأثیر را تجربه کرده‌اند.

منبع: روزنامه ایران

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: