اولویت قانون مجازات «سلبریتی اغتشاشگر» است
حمیدرضا محمدی، وکیل و حقوقدان در گفتگو با «جوان»: همه افراد در برابر قانون مساوی هستند، میخواهد دختر آقای هاشمیرفسنجانی باشد، میخواهد علی کریمی باشد، فلان هنرمند باشد یا حتی پسر فلان نانوا و بنا باشد. ما نباید با آن پسر بقال برخورد مجدانه و سخت کنیم، منتها با فلانی، چون فوتبالیست است، برخوردی نکنیم. خیلی از مواقع میبینید فلان هنرپیشه در سالهای گذشته آمده مطالبی ضدامنیت ملی منتشر کرده، ولی هنوز در صداوسیمای ما به کار گرفته میشود. ما در نظام مدیریتی کشور باید به این مدیران ایراد بگیریم که چرا به این افراد فضا میدهند
به منظور مقابله با خطدهندگان به آشوب، فقر حقوقی و قانونی نداریم. عناوینی مانند «آمر»، «مسبب»، «سبب» و «تهییج به اغتشاش» در حقوق وجود دارد که بر اساس اینها میتوان سلبریتیها و همه کسانی را که به نوعی ترویج آشوب کرده و نظم و امنیت عمومی را به مخاطره انداختهاند، مجازات کرد. اتفاقاً در اغتشاشات، باید بیشتر از همه با مسببان و تهییجکنندگان غارت اموال عمومی برخورد کرد. رئیس دستگاه قضا نیز قول برخورد قاطع با عوامل اصلی اغتشاشات را داده است. همانقدر که تأکید قانونگذار بر برخورد جدی و بازدارنده برای عوامل اصلی آشوب و مختل کردن زندگی مردم است، نهادهای ارفاقی هم در حقوق جزا در نظر گرفته شده است تا بتوان تخفیفها و حتی برائتهایی را برای ناآگاهان در اغتشاشات در نظر گرفت. جوانب حقوقی این موضوع را در گفتوگو با حمیدرضا محمدی، وکیل و حقوقدان بررسی کردهایم.
در مباحث حقوقی یک سبب داریم و یک مسبب. در اغتشاشات اخیر سلبریتیها میگویند که ما نظرات شخصی خودمان را داریم میگوییم و اینکه عدهای به دلیل نظرات ما اقداماتی انجام دادهاند ربطی به ما ندارد.
ربط دارد! چیزی که آزاد است داشتن عقیده است، منتها ابراز عقیده آزاد مطلق نیست، نه در کشور ما و نه در هیچ جای دیگر. مثلاً شما تشریف ببرید در اروپا و بگویید «چه کسی گفته است هیتلر در هولوکاست یهودیها را کشته است؟!» برای همین سؤال 25سال حبس برای شما در نظر میگیرند! حتی اگر بگویید من شک دارم این اتفاق افتاده باشد و بیایید تحقیق علمی در این خصوص انجام دهیم، باز همین مجازات را برای شما در پی دارد. حالا اینکه فردی در کشور ما آمده ذهن مردم را مشوش کرده، مردم را به آشوب کشانده است، بعد بیاید بگوید من کار خودم را کردهام، مانند این است که همسایه بغلی خانه ما در خانه استخر داشته باشد و من میبینم بچه کوچک او لب استخر ایستاده است و در خانه خودم طبل بزرگی دارم به این طبل میزنم و این بچه میافتد در آب و غرق میشود! خب مشخص است که من قصور کردهام و ایجاد این صدای مهیب سبب شده است این بچه در آب بیفتد. میتوان مثالهای زیادی زد که این ادعای سلبریتیها را نقض میکند. سلبریتیای که در فضای مجازی حرف میزند، اینگونه نیست که کسی نشنود. وقتی کسی 400 یا 500هزار نفر دنبالکننده دارد، این تریبونی که دست شماست، به شما این مجوز را نمیدهد هر چیزی که خواستید بگویید. نظر شخصی را برای خودتان میتوانید داشته باشید ولی اگر از این تریبون ابراز کنید، در جامعه بازخورد دارد و اگر حرفی بزنید که ذهن مردم مشوش شود، میشود تشویش اذهان عمومی و مجازات خودش را دارد، کما اینکه شما هم اگر در رسانه خودتان حرفی بزنید که ذهن مردم را مشوش کنید، مسئولیت دارید. شما رسانه خودتان را دارید، آن سلبریتی هم رسانه یک نفره خودش را دارد.
شما به واسطه اینکه حرفتان شنیده میشود، مسئولیت دارید. یک وقتی فردی دنبالکنندههایش 10نفر خانواده خودش هستند و تأثیر زیادی ندارد، ولی وقتی کسی 10یا 20هزار نفر دنبالکننده دارد، تأثیر خیلی زیادی دارد و 20هزار نفر دارند حرفش را میشنوند. مثلاً همین الان در مورد آقای علی کریمی از هر پنج پستی که در فضای مجازی میبینیم یکی در مورد وی است که یا دارند او را تقبیح میکنند یا تشویق. حالا او نمیتواند بگوید که من هر چیزی را که دوست دارم، میخواهم در صفحهام بنویسم. قانون به شما چنین حقی نمیدهد، خصوصاً اگر منجر به مشوش شدن اذهان عمومی شود.
آیا قانون اجازه میدهد فرد را به واسطه اینکه چنین صحبتی انجام داده است، مجازات کرد؟
اگر کسی تشویش اذهان عمومی کند، ماده 286 قانون مجازات اسلامی صراحت دارد که اگر این تشویش به صورت عمده باشد، افساد فیالارض است و افراد قطعاً به واسطه قوانین موجود قابل مجازات هستند، البته به جز بخش کیفری از نظر حقوقی هم قابل پیگیری هستند. مثلاً خواندم 76 آمبولانس را طی اغتشاشات آتش زدهاند. هر آمبولانس هم چندین میلیارد تومان قیمت دارد. به غیر از امکانات و تجهیزات بسیاری که دارد، افرادی که در داخل آن بودند هم مورد سوءقصد قرار گرفتهاند. حالا خدای نکرده شهید یا مجروح شدهاند. دیه این افراد را چه کسی باید بدهد؟ مسئولیت پرداخت این خسارات بر عهده چه کسی است؟ همه میگویند دولت، ولی چرا دولت؟ کسی که این کار را انجام داده است باید پرداخت کند. چه کسی این کار را انجام داده است؟ همان فردی که آمده آمبولانس را آتش زده، منتها وقتی که در قضیه عمومی مردم تحت تهییج و تفکر یک فردی، میآیند یک کاری را انجام میدهند، آن کسی که اینها را برانگیخته میکند هم مسئول است. مثلاً شما یک بچه سهساله در کنارتان نشسته است، یک سیم برق را میدهید دستش و میگویید فلانی خواب است، برو این سیم را بزن به او! آن بچه هم میرود این سیم را میزند به او و او را میکشد.
خب این سلبریتی هم میگوید من که با بچه سه ساله حرف نزدم! من دارم با مردم حرف میزنم، مردم هم خودشان عاقل و بالغ هستند.
جوان 17،16ساله که دستگیر میشود، مغز او را چه کسی تحت تأثیر قرار داده است؟ پدر و مادرش بندگان خدا که به او میگویند دخترم، پسرم بنشین در خانه، این کارها دردسر است و بعداً برای خودت بد میشود، ولی این سلبریتیها هر کدام در خانه خود یا حتی در خارج از کشور نشستهاند و بچههای مردم را بازیچه خود کردهاند. میگویند بزنید و بترکانید. خب این بچه دستگیر میشود و فردا تمام زندگیاش تحت تأثیر قرار میگیرد. هیچ کدام از این افرادی که دستگیر میشوند، پدر و مادرشان راضی نبودهاند از کاری که انجام دادهاند، حتی نصحیتشان هم کردهاند که نکنید، پس اینها را چه کسی تهیج کرده است؟
آقای اژهای وعده مقابله با سلبریتیهایی را داده است که جوانان را تشویق به اغتشاش کردهاند. قوهقضائیه برای برخورد با این سلبریتیها باید چه اقدامی انجام دهد؟
اولاً که تعقیب مجرمان به وسیله مدعیالعموم است. یکی از کارهایی که مدعیالعموم باید انجام دهد، بحث ممنوعالخروجی این افراد است و باید مانع از فرار این افراد شود و آنها را تحت تعقیب قرار دهد. متأسفانه من شنیدهام مثلاً مهران مدیری از کشور خارج شده است. اگر این صحت داشته باشد با اینکه ممنوعالخروج بوده است، این سؤال مطرح است که چگونه توانسته است خارج شود، باید مدعیالعموم در اینجا ورود کند و ببیند چه کسی به او اجازه داده بتواند از کشور خارج شود.
دادستانی غیر از اینکه باید این افراد را ممنوعالخروج کند، باید آنها را تحت تعقیب قرار دهد و برای آنها قرار صادر کند که فراری نشوند. مثل علی کریمی نباشد که رفتند اموال او را توقیف کنند، دیدند اموالش را فروخته و رفته است، چون قبل آن فکرش را میکرده است. ثانیاً اینکه نه تنها باید خودشان را تحت تعقیب قرار دهند، باید مهران مدیری را که 30میلیارد تومان میگیرد، امروز چک را میگیرد، فردا میگوید تصویر من را نشان ندهید، این پولها را از اینها بگیرد و به عنوان مسئولیت مدنی این افراد بدهد به کسانی که مغازه یا ماشینش را آتش زدهاند یا بدهد به ورثه فردی که جانش را گرفتهاند یا کسی را که نقص عضو برای او ایجاد شده است، این صدمات باید از اموال همین افراد جبران شود.
حالا که این فرد فرار کرده رفته امارات.
از طریق پلیس اینترپل باید اقدام کنیم، این پلیس برای همین کار است که اگر کسی جرمی انجام میدهد و خارج از یک کشور است، با پلیس اینترپل هماهنگ میکنند و طرف را برمیگردانند. در خیلی از پروندهها از جمله پرونده الکس شاهد بودیم که هم خود طرف و حتی مادرش را که همدستش بود، بازگرداندند. با وجود اینکه فرد ایرانی و امریکایی هم بود ولی چون خریدوفروش دختران ایرانی انجام میدهد، فکر میکنم در تایلند دستگیر شد و به ایران برگرداندند، اما مشکل همیشه این است که کشورهایی که با ما روابط دوستانه ندارند، امکان دارد خیلی در این خصوص همکاری نکنند، البته در همه جای دنیا هم اینگونه است. مثلاً اگر الان روسیه بخواهد فردی را از انگلستان برگرداند، ممکن است انگلیس قبول کند و ممکن هم است که قبول نکند، چراکه الان روابط بین روسیه و انگلیس و بخشی از غرب به هم ریخته است. در مورد ایران هم ممکن است ما با کشور مورد نظر مراودات دوستانه داشته باشیم و تبادل را انجام دهند و ممکن هم است که انجام ندهند. همانطور که در پروندهای مانند آقای خاوری که در کاناداست، قبول نکردند این فرد را به ما بازگرداندند. این مسئله بیشتر به موضوع روابط بینالملل بازمیگردد که در آن متأسفانه زور حاکم است.
امروز اغتشاشات تمام شده و فردا هم نه شاید دو سال یا 10سال دیگر آقای علی کریمی و امثال آنها به کشور بازگردند، بدون اینکه هیچ مجازاتی را دیده باشند. بعد از مدتی تبلیغات و روابط اقتصادی خود را هم شروع میکنند. باید چه کنیم تا این افراد اینگونه از کیفر جرم خود فرار نکنند؟
من میگویم همه افراد در برابر قانون مساوی هستند، میخواهد دختر آقای هاشمیرفسنجانی باشد، میخواهد علی کریمی باشد، فلان هنرمند باشد یا حتی پسر فلان نانوا و بنا باشد. ما نباید با آن پسر بقال برخورد مجدانه و سخت کنیم، منتها با فلانی چون فوتبالیست است، برخوردی نکنیم. خیلی از مواقع میبینید فلان هنرپیشه در سالهای گذشته آمده مطالبی ضدامنیت ملی منتشر کرده، ولی هنوز در صداوسیمای ما به کار گرفته میشود. ما در نظام مدیریتی کشور باید به این مدیران ایراد بگیریم که چرا به این افراد فضا میدهند. مثلاً فلان بازیگر زن که چند وقت پیش هم صحبت کرده است، در امریکا قسم خورده برای کسب شهروندی این کشور اگر جنگ با ایران هم شد به نفع امریکا اقدام کند. کسی که منافع ملی امریکا برای او اولویت است قطعاً در تضاد با منافع ملی ماست، چرا باید به این آدم اجازه دهیم در کشور ما کار کند و تریبون داشته باشد؟ از نظر حقوقی حتماً این افراد وقتی اقدام علیه امنیت ملی کشور انجام میدهند، باید تحت تعقیب قرار بگیرند.
کسی که اقدام علیه امنیت ملی کشور انجام میدهد، نباید فرق کند پسر فلان سیاستمدار است یا فلان هنرپیشه و بازیگر است یا پسر فلان بقال و بنا باشد، باید همه آنها در برابر قانون برابر باشند و برابر مجازات شوند.
وقتی رسانه ملی ما دوباره به همین فردی که علیه امنیت ملی ما اقدام کرده است تریبون میدهد، آیا مسئول آن نباید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد؟
جرم مطابق با ماده 2 قانون مجازات اسلامی تعریف دارد. ما نمیتوانیم بگوییم این فرد مجرم است، به دلیل اینکه به یک نفری که در ذهن ما نباید به او کار میداده، کار داده است. اگر قرار است بهکارگیری افرادی ممنوع شود، مثلاً افرادی که به این عنوان اتهامی محکوم شدهاند، باید ممنوعالتصویر باشند. باید این افراد را در قوهقضائیه محکوم کنیم و بعد برای آن مدیر تکلیف ایجاد کنیم. آنگاه اگر آن مدیر خلاف این قانون رفتار کرد، خود او نیز قابل تعقیب و مجازات خواهد بود.
ما در بخشهایی در خصوص این موضوع خلأ قانونی داریم و قوانین خاص ما هنوز ضعیف است. در بخش مدیریت و اجرا هم ضعیف هستیم. یک بخش هم قوهقضائیه ما مماشات میکند. حالا ممکن است به دلیل این باشد که فرد محبوب یا مشهوری است، خب باشد، اتفاقاً باید با این افراد محکم و قاطع برخورد کرد.
اینکه سلبریتی اینگونه بخشی از مردم را تهییج کرده از منظر قضایی در مجموع بر چه اساسی قابل مجازات است؟
این رفتار یک وصف کیفری و یک وصف حقوقی دارد. از نظر کیفری ممکن است گفته شود محارب است. امکان دارد، ولی باید برود در دادگاه صالح و قاضی در این خصوص تصمیمگیری کند، ولی افسادفیالارض، تشویش اذهان عمومی، تخریب اموال عمومی و غیره میتواند عناوین کیفری مطرح در این رابطه باشد. ما عناوین مجرمانه زیادی داریم ولی اینکه به چه فردی متناسب با رفتارش چه عنوان مجرمانه قرار است منتسب شود، باید مصداقی بررسی شود و نمیتوان کلاً گفت مثلاً همه این افراد فلان مجازات را دارند یا فلان مجازات را ندارند، بلکه باید یکییکی گفته شود این فرد چون این رفتار را از خود نشان داده است، با توجه به این ادله و بر اساس این ماده قانونی این مجازات را دارد یا ندارد.
قبلاً شاهد بودهایم که در موارد زیادی پرونده اغتشاشگران خیلی طول میکشد تا به نتیجه برسد. دلیل طولانی شدن روند دادگاه این افراد چیست؟
واقعیت این است که از نظر تئوری سرعت در مجازات محکومان سبب میشود در جامعه نسبت به انجام جرائم مشابه بازدارندگی ایجاد شود، اما در بعضی مواقع مثلاً شما یک پسربچه یا دختربچه 16، 17ساله دارید که تحت تأثیر احساسات و جوانی خودش و همینطور تحت تأثیر سلبریتیهایی که به او خط دادهاند، یک خبطی کرده است. حالا اگر ما بیاییم و او را مجازات سنگین و سریع کنیم، ممکن است زندگی او تا حتی 50- 40سال بعد تحت تأثیر قرار بگیرد. برای همین باید این فرد را در مسیر اصلاح آورد، البته من در مورد مجرم حرفهای صحبت نمیکنم، بلکه درباره کسی صحبت میکنم که تحت تأثیر عواطف خودش بوده است، آن هم در ماجرایی که حتی افراد بزرگسال و حتی وکلا را هم متأثر کرد و بعضیها حتی از میان وکلا قبل از اینکه واقعیت ماجرا مشخص شود، نتیجهگیری خود را هم انجام داده بودند.
در نظام حقوق بینالملل هم پذیرفته شده است که این جوانی که اینگونه تحت تأثیر احساسات بوده و حالا ممکن است شیشه اتوبوسی را هم شکسته باشد، نباید به شکل حرفهای طی یک اقدام عاجل مورد برخورد قرار بگیرد، بلکه اگر با رأفت اسلامی با او برخورد و مدتی با او مماشات شود و در مسیر زندگی او تغییر ایجاد کنند و بعداً هم در مجازات او تعویق ایجاد کنند، بهتر است. منظور این است مماشاتی انجام شود که بعداً بیم تجری هم وجود نداشته باشد. طبیعتاً قصد قوهقضائیه از مجازات اصلاح فرد نیز است. این موضوعی که داریم میگوییم در مورد جوانانی است که فریب سلبریتیها را خوردهاند. ممکن است حتی سلبریتی هم فریب خورده باشد، منتها هر کسی باید نسبت به جرم خودش مجازات شود.
منبع: روزنامه جوان