صدای آمریکا از حلقوم رسانه اصلاحطلب /مقصر شکست برجام رئیسی است!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم عباس.ع از فعالین سیاسی اصلاحطلب نوشت:«برجام یک توافقی است که حدود آن را قدرت طرفین و نه عدالت تعیین میکند. پس اگر توافق انجام نشد، باید مسئولیت تبعات ناشی از عدم انجام آن را پذیرا باشند. اگر به امید زمستان سرد نشستهاید، بدانید که سراب است و هدف آن تأخیر انداختن به امید لغو شدن است. مسئولیت اصلی این وضعیت نیز متوجه آقای رئیسی است.»
گفتنی است افراطیون اصلاحطلب با تخطئه مطالبه برجامی ایران مبنی بر لغو تمامی تحریمها توسط آمریکا، جای بدهکار و طلبکار را عوض کرده و تاکید دارند که ایران باید با امتیازدهی یکطرفه، از هرگونه مطالبهگری و امتیازگیری در برجام پرهیز کند. نکته قابل توجه اینجاست که اصلا لغو تحریمها به هیچ عنوان در طرح برجامی آمریکا و اروپا گنجانده نشده و مقصود آنها از احیای برجام صرفا گسترده کردن دامنه نقش آن در مولفههای قدرت ایران است.
این جریان بدون کمترین اشاره به خباثت طرف غربی در برجام و زیادهخواهی و وقاحت آنها در مذاکرات رفع تحریم، تلاش دارد با شیوهای کثیف و همصدا با طرف غربی، ایران را مسئول به نتیجه نرسیدن مذاکرات آنهم با یک ادعای مضحک معرفی کند.
در این باره گفتنی است غربیها مدتهاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکردهاند که هیچ نوعی از فشار خارجی بدون وجود یک شبکه همکار در ایران کارآمد نیست. کارکرد اصلی شبکه همکار غرب در داخل ایران این است- و همواره همین بوده است که فضایی بهوجود بیاورد که گویی بدون تن دادن به سازش و پذیرفتن درخواستهای طرف مقابل هیچ راهی برای خلاصی از فشارها وجود ندارد.
بد نیست بدانید که نویسنده این یادداشت، از ستوننویسان نشریات زنجیرهای در دولت اصلاحات است که به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد.
ایران امتیاز ندهد باید منتظر شرایط سخت دیپلماتیک باشد!
روزنامه شرق روز گذشته در مطلبی با عنوان «محیط سخت دیپلماتیک علیه ایران» نوشت: «مگر معجزهای رخ دهد و تهران و واشنگتن برای رسیدن به یک توافق در دسترس، ابتکار به خرج داده و حتی به گفت وگوی مستقیم تن دهند. در غیر این صورت امید به توافق در هر شکل واندازه حتی پس از نوامبر آینده، اگرنه بعید، بلکه سخت و دشوارتر از آن خواهد بود که هست.... توقف مذاکرات هستهای و استمرار وضع انجمادی کنونی با لحاظ آنچه در جامعه بینالمللی پیش روست، ظرفیت کافی را برای تنگ کردن اوضاع علیـه ایران با خود دارد. نشانههای این وضع را میشود از مجموعه هجمههای تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی به راه افتاده علیه ایران نه تنها در کشورهای اروپایی بلکه به ویژه در ایالات متحده مشاهده کرد... ابتکار تهران پیدا کردن راه میان بری است که از یک سو به توافق با حاصل جمع متغیر و برد -برد دست یابد و از سوی دیگر خود را از صفحات نخست رسانههای تبلیغاتی غرب خلاص کند. این کار با رویکردهایی که نگرشهای ماجراجویانه و هزینهبردار پیشنهاد میکنند، متفاوت است. آنان همه تخممرغها را در سبد استیصال احتمالی اروپا در زمستان سخت و تسلیم در برابر اراده روسیه قرار میدهند.»
گفتنی است در کشور ما برخی جریانات سیاسی مانند قماربازان به مذاکره با آمریکا اعتیاد پیدا کردهاند. دلدادگان غرب که هنری جز اعتیاد به مذاکره ذلیلانه با دشمن ندارند و سوءمدیریت و بیبرنامگی آنان از یکسو و دادن آدرس عوضی برای حل مشکلات کشور و عوامفریبی و سرگرم کردن مردم با مطلق موضوع مذاکره از سوی دیگر از بزرگترین مشخصههای مدیریتی آنان است، از تجربه برجام خسارتمحض درس نگرفته و به جای پاسخگویی درباره اینکه نتیجه 8 سال دیپلماسی منفعلانه و التماسی آنها در مقابل آمریکا چیزی جز نابودی معیشت مردم و هدررفت ظرفیتها و منابع کشور به علاوه بازگشت تحریمهای قبلی با
800 تحریم جدید دیگر نبوده، مجددا به میدان فریب مردم آمده و از خیالبافی و رؤیاپردازی درباره توافق بیقید و شرط با آمریکا سخنمیگویند.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور برای آمریکا از آنجاست که این جریان تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در توافق با آمریکا نشان میداد، اکنون و پس از
8 سال نقضعهدهای مکرر آمریکا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام، بهدنبال توجیه خباثت آمریکاییها و زمینهچینی برای مذاکرات مجدد یکطرفه هستند تا دیگر مولفههای قدرت ایران قربانی شود. به واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را دوباره آغاز و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند. آنها مهمترین سرمایههای آمریکا در ایرانند.
کیهان