«فردا» گزارش میدهد
مشروطهخواهان اصلاحطلب
مرگ الیزابت دوم در انگلستان فرصتی در اختیار غربگراها داده تا به تعریف و تمجید از سلطنت مشروطه بپردازند! آنها اصرار دارند که او در قدرت هیچ نقشی نداشته اما ...
گروه سیاست سایت فردا - مرگ الیزابت دوم در انگلستان فرصتی در اختیار غربگراها داده تا به تعریف و تمجید از سلطنت مشروطه بپردازند! تدارکاتچیها و مبلغان تفکر انگلیسی پس از مرگ ملکه انگلیس مرتب بر این ادعا تاکید دارند که وی در قدرت هیچ نقشی نداشته و کارویژهاش تنها به یک عنوان و نماد محدود بوده است.
شاهد اینکه روزنامه اصلاحطلب هممیهن در شماره امروز خود تجربه ملکه انگلستان از سلطنت را درست برخلاف تجربه محمدرضا پهلوی از سلطنت دانسته، با تیتر «مشروطه ماندن» نوشته: «پادشاهی مشروطه کاری دشوار است. اینکه فقط سلطنت کنی و نه حکومت، دشوارتر از آن است که در دربار، بازار، ارتش و هر نهاد سیاسی و اجتماعی دیگر که در قدرت موثرند و نفوذ دارند، باندی شکل دهی و بر حیطه فعالیت دولت و نخست وزیر و احزاب و مطبوعات چنگ اندازی. پادشاهی مطلقه میتواند همه کار کند و مسئولیت هیچ کار را نپذیرد. پادشاه مشروطه اما باید جلوی خود نگه دارد، اسب سرکش قدرت را لگام زند و تقریبا هیچ کار نکند تا مسئولیت خود را ایفا کرده باشد.»
در واکنش به چنین بیانات و رویکردها است که عبدالله گنجی در شماره امروز «همشهری» نوشته: «فوت ملکه انگلیس بهانه مناسبی است تا تاثیر مدل حکومتی آن کشور بر نخبگان ایران به همراه تناقضات و تضادهای آن، یکبار دیگر برجسته شود.» وی افزوده: «بعد از انقلاب اسلامی و خصوصا بعد از خرداد1376 یکی از مدلهای طراحیشده برای عبور از جمهوری اسلامی، مدل مشروطهخواهی بود که درمقابل مدل جمهوریخواهی امثال سروش و اکبر گنجی قرار گرفت. مشروطهخواهان اصلاحطلب رسما اعلام کردند اگر ولایت فقیه را نمیخواهید، حذف کنید، بسان انگلستان تشریفاتی کنید و در اینباره کتابها و مقالات نوشتند. ... آنچه در این میان تناقض است، بحث وراثت در آن مدل است که در بین روشنفکران ما از اهمیت منفی برخوردار نیست، اما در خود ایران به سایه وراثت نیز شلیک میشود.»
روزنامه «صبح نو» نیز در اینباره نوشته: «سابقه دوران حکمرانی الیزابت دوم، مشحون از سیاستهای استعماری است؛ سیاستهایی که نهتنها کشورهای موسوم به شرق بلکه کشورهای بهظاهر متحد با لندن را نیز شامل شد. پیش از بررسی این سیاستها، به جایگاه بالا و تعیینکننده نهاد سلطنت در ساختار حکمرانی بریتانیا میپردازیم. ... معمولا به اشتباه اینگونه جا افتاده که نهاد سلطنت در بریتانیا، مقامی تشریفاتی است، حال آنکه ملکه یا پادشاه در بریتانیا، بهطور قانونی قدرتمندترین فرد این کشور محسوب میشوند. جایگاه قانونی ملکه یا پادشاه فراتر از تشریفات معمول است. قانون به نهاد سلطنت قدرت بلامنازعی داده که چنانچه به کار نمیآید، به سبب محدودیت اختیارات نیست، بلکه در راستای سنتی است که فرمانروایان پیش از او بنایش را نهادهاند.»