چند دانشجوی خارجی در ایران تحصیل میکنند؟
دانشجویان خارجی در ایران چه میخوانند؟
تا بوده حرف از فرار مغزها بوده، ور دیگر این ماجرا هیچگاه آنطور که باید به چشم نیامده است. در چند دهه اخیر همیشه گلایه از این بوده که چرا مهاجرت نخبههای ایرانی بازگشتی ندارد یا چرا به همان میزان که در صادرات مغزهای ایرانی فعال هستیم در واردات آن کوتاهی کردهایم؟ اصلا سهم ما در جذب دانشجویان خارجی در همه این سالها چقدر بوده است؟
بهانه این گزارش با همین سوالات کلید خورده اما سرانجامش محدود به یافتن پاسخ به این پرسشها نمانده، چرا که پاسخ این پرسشها را نمیتوان تنها در اعداد و ارقام و آمارهای اعلام شده جست. همانقدر تفاخر به تعداد بالای حضور دانشجویان خارجی در ایران سطحینگری است که در همین رابطه در ورطه خودتحقیری بیفتیم. چندی پیش آماری در فضای مجازی دست به دست میشد مبنی بر حضور 40 هزار دانشجوی خارجی در ایران، آماری که باعث قرائتهای متفاوتی از این حضور شده بود. برخی از کاربران فعال فضای مجازی این تعداد را باعث افتخار و به نوعی به کیفیت بالای نظام آموزش عالی ایران نسبت میدادند و معتقد بودند جامعه ایرانی عادت دارد خوبیهای خودش را نبیند! و در مقابل عدهای معتقد بودند مقایسه این تعداد با موج مهاجرت نخبهها از ایران از اساس اشتباه است و دلیل این حضور را به نوعی تجارت دانشجو میدانستند که در همه جای دنیا معمول است. هر چند رد این بحثها به مسائل فراتری از میزان حضور دانشجویان خارجی در ایران کشیده شده اما سوال این است که میزان حضور دانشجویان خارجی در ایران چقدر است؟ از این حضور به ایران چه سودی میرسد و بررسی آماری این تعداد افراد چه نتایجی به همراه دارد؟ آیا حضور 40 هزار دانشجوی خارجی را باید به کیفیت نظام آموزش عالی و جذابیت دانشگاههای ایران نسبت بدهیم؟ یا بحران صندلیهای خالی و کمبود دانشجویان ایرانی به نوعی در افزایش این حضور موثر بوده است؟
بالاخره چند دانشجوی خارجی داریم؟
یافتن آمار مستند در هر حوزهای در ایران کار مشقتبار و وقتبری است. فارغ از آن اعتبار آن هم همیشه مورد تشکیک بوده است، چه این آمار میزان مبتلایان و کشتههای کرونایی باشد و چه حالا که حرف از تعداد دانشجویان خارجی مشغول به تحصیل در ایران باشد! آبان ماه سال گذشته عبدالحمید علیزاده مدیرکل وقت امور دانشجویان غیر ایرانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفته است « ۴۰ هزار دانشجوی غیرایرانی در ۴۳ مرکز دانشگاهی در حال تحصیل هستند.» اما چند ماه بعد و در اسفند همان سال منیعی، معاون وقت پژوهشی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در نشست «دانشجویان بینالملل: چالشها و موانع جذب» این تعداد را 21 هزار نفر عنوان کرده است. چند ماه بعد اما وزیر غلوم اعلام کرده است 90 هزار دانشجوی خارجی در ایران تحصیل میکنند! اینها آمارهای تازه است وگرنه کمی که به عقبتر برویم آمارهای متفاوتتری هم میتوان پیدا کرد. به عنوان مثال سه سال پیش حسین سالار آملی، قائم مقام وقت وزیر علوم در امور بینالملل اعلام کرده بود ۵۲ هزار دانشجوی خارجی در ایران تحصیل میکنند و این در حالی است که از زبان مسوولان همواره عنوان شده است که میزان حضور دانشجویان خارجی طی ده سال گذشته همواره صعودی بوده است. هر چند براساس برنامه ششم توسعه در بینالمللیسازی دانشگاهها رسیدن به عدد ۷۵هزار دانشجوی بینالمللی در دستور کار قرار دارد و با توجه به جمعیت 40هزار دانشجویی فعلی بینالمللی در ایران راه پرپیچ و خمی برای رسیدن به عدد 75هزار در پیش خواهد بود.
دانشجویان خارجی از کجا میآیند؟
عبدالحمید علیزاده مدیرکل امور دانشجویان غیر ایرانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 40 هزار دانشجوی خارجی در ایران را از 129 ملیت مختلف عنوان کرده است. هر چند در ظاهر این تنوع قومیتی میان 40 هزار دانشجو جالب توجه است اما آمارهای رسمی که از زبان رضا منیعی، معاون پژوهشی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی اعلام شده نشان میدهد ۹۵درصد از دانشجویان بینالمللی حاضر در ایران از ۶ کشور افغانستان، عراق، لبنان، سوریه، چین و پاکستان میآیند و دوسوم دانشجویان هم افغانستانی هستند. با این حساب تنها 5 درصد باقیمانده شامل 123 ملیت مختلف شدهاند! به این مفهوم که به گواه این آمارها 2هزار دانشجوی خارجی مشغول به تحصیل در ایران از 123 ملیت مختلف در دانشگاههای ایران حضور دارند. فارغ از بار علمی این دانشجویان که البته ابزاری برای سنجش آن وجود ندارد تعداد این دانشجویان در برابر دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور هم جالب توجه است. بهگونهای که کشور ما در سال 2016 در قبال 18هزار دانشجوی خارجی مشغول تحصیل در ایران، 52هزار دانشجوی ایرانی در خارج از ایران داشته است. اما کشوری همچون ترکیه درحالی که تنها 46هزار دانشجو در خارج از کشور خود داشته توانسته 106هزار دانشجو را در دانشگاههای خود جذب کند.
دانشجویان خارجی در ایران چه میخوانند؟
بسیاری از کشورها در آموزش عالی به اعتبار در رشته خاصی شهرت دارند. همین است که بسیاری از دانشجویان برای اعتبار مدرک اخذ شده کشور مقصد و دانشگاه آن کشور را انتخاب میکنند. اما در ایران چه رشتههایی برای دانشجویان خارجی مشغول به تحصیل جذابیت بیشتری داشته است؟ در رتبهبندی رشتهای زبان فارسی، پزشکی، حقوق، مهندسی عمران و حسابداری در صد فهرست محبوبترین رشتههای دانشجویان خارجی در ایران هستند. آحرین آمارهای تفکیک شده درباره رشتههای مورد علاقه این دانشجویان مربوط به مهر 1397 است و نشان میدهد ۴۷درصد دانشجویان خارجی در رشتههای علوم انسانی، ۲۳درصد در علوم مهندسی، ۱۶درصد در علوم پزشکی و ۶ درصد در علوم پایه تحصیل میکنند.
انگیزه حضور دانشجویان خارجی چیست؟
حتی با عیار کمیت هم حضور 40 هزار دانشجوی خارجی در ایران تعداد قابل توجهی نیست، حتی اگر بدانیم 95 درصد از آنها اهل کشورهایی هستند که وضعیت جایگاه دانشگاههایشان در جهان فاصله معناداری با ایران دارد. اما همین تعداد دانشجو به چه انگیزهای مشغول به تحصیل در ایران شدهاند؟ محمد فاضل کارشناس حوزه آموزش به فردا میگوید «اینکه دانشگاههای ایران در فهرست اعتباری دانشگاههای معتبر جهان جایگان قابل توجهی ندارند درست است اما نباید از کیفیت آموزشی و جایگاهی دانشگاهی ایران در منطقه بگذریم.» او معتقد است احتمالا نباید جذابیت کیفیت آموزشی دانشگاههای ایران را دلیل اولیه برای حضور این دانشجویان محسوب کنیم و دلایل دیگری همچون وضعیت سیاسی و اجتماعی کشورهای منطقه را باید دخیل در انگیزه حضور آنها بدانیم. این گفته محمد فاضل اتفاقا سرفصل چالشهایی است که برخی آن را تعبیر به «خودتحقیری» میکنند. آنها میگویند حضور 40 هزار دانشجوی خارجی فارغ از ملیت و نوع درسی که میخوانند قابل توجه است و کیفیت بالای نظام آموزشی ایران دلیلی بر حضور اکثریت آنها در ایران است. رضا منیعی اما موضوع قابل توجه دیگری را دلیل افزایش حضور دانشجویان خارجی در ایران میداند. معاون پژوهشی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی میگوید «سهم دانشجویان خارجی در ایران افزایش یافته است اما این موضوع به دلیل کاهش تعداد دانشجویان ایرانی بوده است. بهگونهای که تعداد دانشجویان کل کشور از چهارمیلیون و ۸۰۰هزار نفر در سال ۱۳۹۲ به سهمیلیون و ۳۰۰هزار نفر در سال ۱۳۹۷ رسیده است.»
بحران صندلیهای خالی و تجارت دانشجو
نه باید تفاخر به کیفیت احتمالی بالای آموزشی دانشگاههای ایران داشته باشیم و نه در ورطه خودتحقیری بغلطیم. موضوع دانشجویان خارجی در هر کشوری یک ور اقتصادی مهم دارد. این سویه اقتصادی در ایران به چند دلیل مهم بیشتر به چشم میآید، یکی موضوع تحریمهای ظالمانه و ارزآوری است که میتواند حضور دانشجویان خارجی به همراه داشته باشد و دیگری بحران صندلیهای خالی و هرم جمعیتی ایران است که باعث شده بسیاری از دانشگاههای ایران را به سمت انحلال و ورشکستگی بکشاند و در این میان چه راهی بهتر از جذب دانشجوی خارجی برای پر کردن این صندلیها. موضوعی که باعث شده بحث بر سر جذب دانشجوی خارجی میان کشورهای منطقه بالا بگیرد و هر کدام از این کشورها سعی میکنند به دلیل درآمدهای مورد اشاره تعداد بیشتری از دانشجویان خارجی را به دانشگاههای کشورشان بکشانند. وقتی از اهمیت درآمد در این حوزه حرف میزنیم بهتر است بدانیم کشور استرالیا در سال 2018 حدود 38میلیارد دلار از این طریق کسب درآمد داشته است. یا اشاره کنیم به کشور مالزی که صنعت آموزش عالی آن پس از صنعت پالم و گردشگری سومین منبع درآمد این کشور است. حمیدرضا امیرینیا، دبیر کمیسیون روابط علمی بینالمللی ستاد علم و فناوری شورایعالی انقلاب فرهنگی هم آمار قابل توجهی در این حوزه اعلام کرده است. به گفته او گردش مالی حاصل از دانشجویان خارجی در جهان ۳۰۰ میلیارد دلار است و از آنجا که ایران یک درصد از جمعیت دنیا را دارد. بنابراین به اعتقاد او «این ظرفیت را داریم که سهمیلیارد دلار از طریق دانشجویان خارجی جذب کنیم.»
50 میلیون درآمد، 375 میلیون هزینه!
به نظر میرسد ما نتوانستهایم بازاریابی مناسبی در حوزه جذب دانشجویان بینالمللی داشته باشیم. در حالی که بسیاری از دانشگاههای جهان فارغ از کیفیت آموزشی به دنبال روشهای مختلف ایجاد جذابیت برای دانشجویان خارجی هستند ما در این حوزه غفلت داشتهایم. فارغ از ان افق نگاه مسوولان حالا این است که بتوانیم در سال از راه جذب دانشجویان خارجی 3 میلیارد دلار هم جذب کنیم. وقتی حرف از ارزآوری و درآمد به واسطه حضور دانشجویان خارجی میشود میتوان چرتکه به دست به محاسبه میزان این درآمدها هم پرداخت. سوال این است که هر دانشجوی خارجی به طور متوسط چقدر درآمد برای ایران دارد؟ چون برای کسب پاسخ مستند به این پرسش به جایی نرسیدیم دست به دامن آمارها شدیم. براساس دادههای موجود شهریههای پرداختی توسط دانشجویان خارجی به دو دسته تقسیم میشوند که با توجه به نحوه جذب آنهاست، گروه اول، گروهی هستند که جزو اتباع خارجی در داخل کشور محسوب میشوند و از طریق کنکور در مراکز آموزش عالی ایران پذیرفته میشوند و گروه دوم، گروهی هستند که از طریق مجوزهایی که وزارت علوم به دانشگاهها میدهد توسط خود دانشگاهها پذیرش میشوند. میزان شهریه تحصیلی دانشجویان خارجی غیربورسیه برای هر نیمسال تحصیلی در دانشگاه اصفهان تا سال گذشته به طور میانگین برای هر ترم حدود 2 هزار دلار بوده است.
نکته جالب توجه این است که 95 درصد از دانشجویان خارجی در ایران جمعیتی بالغ بر 38 هزار نفر را شامل میشوند که به گفته مسئولان وزارت آموزش عالی دو سوم از این تعداد را دانشجویان افغانستانی تشکیل میدهند، به این مفهوم که حدود 25 هزار دانشجوی خارجی ایران از کشور افغانستان است. سال گذشته هم از زبان مدیرکل امور دانشجویان غیرایرانی سازمان امور دانشجویان وزارت علوم نقل شده که «دانشجویان خارجی که در دانشگاههای کشور تحصیل میکنند، تنها در صورت کسب رتبههای تک رقمی و دورقمی در آزمونهای سازمان سنجش از سوی وزارت علوم بورسیه میشوند». به این مفهوم که از این تعداد 25 هزار نفر تعداد انگشتشماری احتمالا بورسیه شدهاند و بقیه این افراد باید شهریههای مورد نظر را پرداخت کنند. با این حساب تنها درآمد حاصل از شهریه 25 هزار دانشجوی افغانستانی در سال حدود 50 میلیون دلار میشود. اما عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه ایران در اردیبهشت سال 98 اعلام کرده است «بیش از ۲۳ هزار دانشجوی افغانستانی در دانشگاههای ایران تحصیل میکنند. این آموزشها هزینه دارد که برآورد میشود هر دانشجو سالانه ۱۵ هزار یورو هزینه دارد». اگر ادعای او صحیح باشد ایران از حضور 25 هزار دانشجوی افغانستانی در سال 50 میلیون دلار درآمد دارد و برای همین تعداد در یک سال 375 میلیون یورو هزینه میکند!