ورود سامانه بارشی مونسون با سیلابهای ویرانگر /کشور وارد دوره ترسالی شده است؟
سخنگوی صنعت آب: سیلابهای اخیر به خاطر ورود یک سامانه بارشی به کشور است و دلیلی برای خروج از خشکسالی وجود ندارد
سیلابهای ویرانگر چند روز اخیر که در اغلب نقاط ایران رقم خورد؛ با این سؤال همراه بود که آیا کشور از خشکسالی خارج و وارد دوره ترسالی شده است؟ این بارشهای سیل آسا چقدر به جبران کسری آبخوانهای کشور و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی کمک کرده است؟
در یک نگاه کلی میزان منابع آب تجدیدشونده کشور در سفرههای آب زیرزمینی، حدود 103میلیارد مترمکعب است که 59میلیارد مترمکعب آن را آبهای سطحی و 44میلیارد مترمکعب آن را آبهای زیرزمینی تشکیل میدهند. با ملاحظه روند میزان منابع آب تجدیدشونده مشخص میشود که این منابع، منبعث از کاهش مستمر بارشها طی سالهای آماری، دچار کاهش شدهاند به نحوی که از 130میلیارد مترمکعب در سال 1373 به 103میلیارد مترمکعب در سال 1399 رسیده است. در همین حال، میزان کسری مخزن تجمعی آبخوانهای کشور بالغ بر 136میلیارد مترمکعب است. به عبارتی در سالهای گذشته به سبب بدمصرفی از این منابع، حدود 136میلیارد مترمکعب بیش از حد مجاز آب از آبخوانهای زیرزمینی کشور برداشت شده است و احیای این منابع آسان نیست. ضمن آنکه سیلابها نه نماد ترسالی هستند و نه برای جبران کسری مخازن تأثیرگذاری شگرفی دارند.
خشکسالی ادامه دارد
مدیرکل دفتر اطلاعات و دادههای آب کشور و سخنگوی صنعت آب با اشاره به اینکه سیلابهای اخیر به خاطر ورود یک سامانه بارشی به کشور است و هیچ دلیلی برای خروج از خشکسالی وجود ندارد، به «ایران» توضیح میدهد: «خشکسالی یا ترسالی در دنیا و ایران، بر اساس مدلهای اقلیمی قابل بررسی است و با دامنهای از عدم قطعیت قابل تصمیم است. این موضوع ارتباطی با یک سامانه بارشی ندارد. از اواخر تیرماه بارشهای موسمی هند موسوم به بارشهای مونسون در ایران فعال شده است و به سبب ورود این سامانه به کشور، در برخی از نقاط به صورت موضعی بارشها تابالای 150 میلیمتر هم دریافت شد. اما این به معنی خروج کشور از دوره خشکسالی نیست.» «فیروز قاسمزاده» با رد این موضوع که بارشهای اخیر نتیجه بارورسازی ابرها در ایران یا کشورهای همجوار بوده است، ادامه میدهد: «بارورسازی ابرها تأثیری در موضوع ندارد و این فقط یک سامانه بارشی است.»
در این رابطه رضا مکنون، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز میگوید: «تغییرات اقلیمی سالهای اخیر نمایانگر افزایش حوادث حدی در ایران است. از یک سو شاهد سیل هستیم و از سوی دیگر بارشهای زیر ۱۰ میلیمتر و ریزگردها. به این ترتیب کشور ما با بارشهای کوچک مدام خشکتر میشود و در مقابل، در برابر سیلابها آسیب پذیرتر. این به معنای ترسالی نیست و برای مقابله با این شرایط باید آمادگیها بیشتر شود.»
به گفته این عضو هیأت علمی دانشکده عمران و محیط زیست دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بازکردن مسیر رودخانهها، حذف هرگونه موانع احتمالی در مسیر، هشدار پیش از وقوع به اهالی منطقه برای ایجاد حفاظتهای کوچک محلی یا تخلیه، تقویت سیستمهای امداد و جبران خسارتهای ناشی از وقوع حوادث حدی با افزایش پوشش بیمهای امری ضروری است و باید با توجه به شرایط جوی و اقلیم کشور توجه ویژهای به این موارد شود. چراکه از این پس، با اوجگیری بروز نشانههای تغییرات حدی و تحولات اقلیمی، احتمال وقوع سیلابها در سالهای خشک و کم بارش زیاد است و این اتفاقات نماد سالتر یا ترسالی نخواهد بود. فقط باید آمادگی داشت تا با وقوع آن غافلگیر نشویم.
میزان نفوذ سیلابها به آبخوانها
اما این بارشهای سیلابی چقدر به احیای آبخوانها کمک کرد؟ برای پاسخ به این سؤال، باید میزان آب چاههای پیزومتریک که در سطح دشتها ایجاد شده، اندازهگیری و شرایط هیدروگرافها نیز با مدت مشابه سال قبل مقایسه شود که البته این کار زمان بر است. ولی در یک نگاه کارشناسی، میزان نفوذ آب به سفرههای آب زیرزمینی به پارامترهای مختلفی بستگی دارد؛ از جمله جنس زمین، شدت و مدت بارش، دما، نفوذپذیری زمین. آنطور که متخصصان این حوزه میگویند، هرچه شدت بارش بیشتر، مدت زمان آن کمتر و ضخامت و جنس لایه غیراشباع یا خشک بالای سطح آب زیرزمینی بیشتر باشد، آب کمتری به سفرههای زیرزمینی نفوذ خواهد کرد. سیلابها به سبب شدت بارش زیاد در مدت زمان اندک، کمترین میزان جذب را خواهند داشت. به عبارتی، شدت بارش در یک مدت کم اجازه جذب و نفوذ قابل توجهی را نمیدهد و در نتیجه این بارش بیشتر از آنکه نفوذ داشته باشد، تبدیل به رواناب و سیلاب میشود و خسارت جانی و مالی به جا میگذارد. البته میزان آب ورودی به برخی از سدهای کشور در نتیجه ورود این سامانه بارشی به کشور افزایش داشته و آنطور که مسئولان وزارت نیرو میگویند، ذخایر آبی سدهای برخی از استانها مانند سیستان و بلوچستان افزایش یافته است.
راهکار چیست؟
وقوع سیلابها بارها لزوم اصلاح دخل و تصرفهای نادرست و غیرمجاز در حریم رودخانهها و مسیلها را یادآوری کرده است. در این باره هدایت فهمی، کارشناس حوزه آب میگوید: «مدیریت سیلاب به دو بخش پیش و پس از وقوع حادثه سیلاب تقسیم میشود. در بخش نخست، تمام دستگاههای مربوطه با همراهی مردم باید مسیر سیلابها را آزاد کنند و با ایجاد سازهها و یا فعالیتهای غیرسازهای مانند پروژههای آبخیزداری و تغذیه مصنوعی سرعت حرکت سیلاب و تخریب ناشی از آن را کاهش دهند. در بخش دوم نیز، لازم است که نهادهای مدیریت بحران و دستگاههای امدادگر آماده باشند. باید ضعف موجود در برنامهریزی بهم پیوسته مدیریت سیلاب را برطرف کرد و در هر منطقه متناسب با نیاز آن اقدام شود.» این کارشناس با انتقاد از بیتوجهی به اقدامات مدیریتی در سالهای اخیر با وجود وقوع سیلابهای متعدد، میگوید: «در مدیریت سیل، تمام اقدامات مانند پایش مستمر رودخانهها با قیچی کردن روبان همراه نخواهد بود. باید این مدیریت به شکل پیوسته مورد توجه تمام نهادهای مربوطه قرار بگیرد. وقتی از مدیریت سیلاب صحبت میشود، منظور تنها مسئول بودن وزارت کشور، وزارت نیرو، وزارت راه و شهرسازی، وزارت کشاورزی، سازمان مدیریت بحران و دستگاه قضایی نیست. اگرچه سهم اینها بیش از سایرین است اما مردم نیز در دامنه این مدیریت دیده میشوند و آنها نیز مسئول هستند.»
در همین حال، یکی از نهادهای مهم در زمینه پیشگیری از سیلاب، وزارت جهاد کشاورزی است. هرچه طرحهای تغذیه مصنوعی بیشتری در سطح دشتها اجرا شود، میتوان در شدت ایجاد روانآب تأخیر ایجاد کرد و نفوذ را افزایش داد. کارشناسان بر این باورند که کارکرد اصلی سدها مدیریت سیلاب نیست؛ اما اگر در سالهای اخیر وزارت جهاد کشاورزی به موضوع کاشت گیاهان در بالادست توجه بیشتری داشت و همه طرحهای آبخوانداری وزارت جهاد کشاورزی اجرا میشد، از طریق طرحهای تغذیه مصنوعی و آبخوان داری، از شدت سیلاب کاسته میشد و حداقل 5 درصد از طرحهای احیا و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی نیز محقق میشد.
منبع: روزنامه ایران