حسن بهشتیپور:
ظریف هم جای باقری بود به مسکو سفر میکرد
حسن بهشتیپور به سایت «خبرسراسری» گفت: قرار نبود دوحه آخرین دور مذاکرات باشد؛ همینکه بعد از مدتها دور هم صحبت کردند بنظرم این را می توان یک موفقیت نسبی دانست.
به گزارش مثلثآنلاین، به نقل از سایت خبرسراسری، حسن بهشتیپور، استاد روابط بینالملل، در آغاز درباره وضعیت مبهم مذاکرات دوحه و شکست و پیروزی در آن گفت: «این تعبیرها تعبیرهای درستی نیستند مذاکرات دوحه اصلا قرار نبود پیروزی یا شکست داشته باشد یعنی این واژهها بهنظر من واژههای صحیحی برای توصیف آنچه در دوحه گذشته نیست. قرار بود بعد از سه ماه مذاکره با میانجیگری اتحادیه اروپا انجام شود که انجام شد و یکگام به جلو رفتیم یعنی مذاکرات راکد بینتیجه با اینکه 90درصد کارها حل شده بود بهخاطر آن 10درصد باقی مانده بلاتکلیف مانده بود حالا این یک موفقیت است که با میانجیگری بورل این طرفین دور هم گفتوگو کردند و قرار نبود دوحه آخرین دور مذاکرات باشد؛ همینکه بعد از مدتها دور هم صحبت کردند بنظرم این را می توان یک موفقیت نسبی دانست. شکست اگر به این معنا بود که هر دو طرف می گفتند دیگر هیچ مذاکرهای نخواهیم داشت و موضوع رها میشد آن وقت می توان ادعا کرد که شکست خورده است. از اول هم قرار نبود این مذاکرات به نتیجه صددرصدی برسد و صرفا یک گام رو به جلو بود که بعد از سه ماه که برجام به کما رفته بود از کما خارج شود».
او در ادامه درباره موارد مورد بحث مذاکرات دوحه افزود: «بعید میدانم موضوعات گذشته دیگر قابل برگشت نیست چون از اول یک اصل را دو طرف پذیرفتند و مرتب آمریکا و ایران که دو طرف اصلی مذاکرات هستند اعلام کردند یا ما راجع به همه چیز به توافق میرسیم یا در مورد هیچ چیز به توافق نمیرسیم به همین دلیل هم با وجود حل 90درصد مسائل مذاکرات ادامه دارد در حالیکه میتوانستند مرحلهبهمرحله تعهدات را اجرا کنند؛ بنابراین این اصل را فعلا دو طرف متاسفانه پذیرفته اند. اگرچه طولانیشدن مذاکرات به زیان ایران و آمریکاست اما ایران بیشتر در این مسیر ضرر میکند».
این استاد دانشگاه سپس درباره شائباتی درباره اختلافات امیرعبداللهیان و باقری کنی اشاره کرد: «این حرفها در رسانهها برای تضعیف روند مذاکرات گفته میشود بهنظر من مذاکرهکنندگان ایرانی باید پشتیبانی 80میلیون نفر را داشته باشند و یکپارچه و با قوت بروند و به نتایجی که به نفع کشور هست برسند اینکه اینگونه گفته شود که چنین اختلافاتی وجود دارد صرفا مذاکرات را فرسایشی میکند. تصمیمگیرنده نیز امیرعبداللهیان و باقریکنی نیستند بلکه شورای عالی امنیت ملی تصمیمگیرنده است. در تاکتیکهای مذاکراتی نیز باقریکنی و امیرعبداللهیان نزدیکاند. واقعیت این است که طرف آمریکایی و طرف ایرانی هردو می خواهند بیشترین امتیاز را بگیرند و حاضر نیستند انعطاف لازم را از خود نشان دهند».
بهشتیپور در پایان درباره پیام سفر باقری کنی به مسکو گفت: «این هم یکی از مشکلات ماست که در ایران تلقی میشود که باید دیپلمات حتما باید به ایران بیاید بعد به کشور دیگر برود. برای کار دیپلماتیک هر دیپلمات باید به هر جایی که لازم باشد در چارچوب منافع کشور سفر کند؛ همانطور که در زمان گذشته ایراد میگرفتند چرا ظریف با کری قدم زد و خندید و... اینها حرفهای رسانهای برای داغکردن فضاسازی یک جناح علیه جناح مخالف است اما واقعیت این است که باقریکنی به جایی که صلاح باشد باید برود و هیچ اشکالی ندارد که از قطر به مسکو برود یا از مسکو به پکن و پاریس و وین و توکیو برود، این کار دیپلمات است چرا ما در داخل کشور همه چیز را جناحی تحلیل میکنیم؟ از آن طرف نیز باید گفت که کار دیپلماسی عمومی توضیحدادن به مردم است میتوانستند خبر سفر باقریکنی به مسکو را منابع ایرانی منتشر کنند تا اینقدر بهانه دست مخالفین نیوفتد و تیم مذاکراتی را تضعیف نکنند. من خط مشی باقری را قبول نداشته و ندارم اما به عنوان یک ایرانی تضعیف او را درست نمیبینم و اگر انتقادی هم دارم در مصاحبهها و یادداشتها میگویم. در داخل ایران هم انتقاداتی که میشود جناحی است و دلسوزانه نیست من مطمئنم اگر ظریف هم بود به مسکو یا هر جای دیگر میرفت. این حرفها نیز ناشی از بی اعتمادی به دیپلمات هاست بنابراین این یک مشکل اساسی است».