داستان تکراری دورویی غربیها
واکنشی که فرانسه و سخنگوی اتحادیه اروپا به ماجرای سرقت دریایی یونان از ایران از خود نشان داده و در عین حال اقدام قانونی مقابله به مثل کشورمان را ناقض حقوق بینالملل خواندند، نشان میدهد میتوان برای همه کشورهای اروپایی یک قبا دوخت؛ تفسیر به رای قوانین حقوق بینالملل مطابق با خواسته و مطامع سیاسی خود.
وزارت خارجه فرانسه روز گذشته در موضعی ادعایی از ایران خواست تا دو نفتکش توقیف شده یونان در آبهای خلیج فارس را آزاد کند. علاوه بر این، «پیتر استانو» سخنگوی اتحادیه اروپا نیز در بیانیهای به توقیف دو نفتکش یونانی در آبهای خلیج فارس توسط ایران واکنش نشان داد و نسبت به این اقدام ابراز نگرانی کرد. این دو بیانیه در حالی اقدام ایران به توقیف نفتکش یونانی را هدف انتقاد و ابراز نگرانی قرار داده بود که عملاً تحولاتی را که سبب بروز این تنش دریایی شده بود، نادیده گرفته است.
چندی پیش بود که منابع خبری از توقیف نفتکش روسی حامل نفت ایران از سوی یونان در دریای اژه خبر دادند. در خبرهای تکمیلی مشخص شد که این توقیف به درخواست امریکاییها انجام شده است.
این در حالی بود که ایران با احضار کاردار یونان و سوئیس تلاشهای دیپلماتیک گستردهای را برای رفع توقیف محموله کشتی تحت حاکمیت خود در آبهای ساحلی یونان به جریان انداخت که این تلاشها به نقطه روشنی نرسید و یونان در پی این سرقت، محموله نفتی ایران را تحویل امریکا داد.
پس از انجام این تحولات بود که ایران تصمیم گرفت در واکنش به این سرقت دریایی، 2 نفتکش یونانی را توقیف کند. اقدامی که در قالب یکی از اصول مسلم قوانین بینالملل یعنی «حق مقابله به مثل» امکان تلافی قانونی را به کشورمان میداد. این در حالی بود که وزارت خارجه یونان فارغ از آنچه نسبت به محموله نفتی ایران و تحویل آن به امریکا انجام داده بود، درباره واکنش قاطع ایران نیز معترض بود!
صحنه گردانی اروپا
توقیف نفتکش با حمل پرچم و نفت ایران و تحویل محموله آن به امریکا عملاً در تضاد با حق آزادی تجارت و کشتیرانی بینالمللی قرار داشت و تخلف از مقررات سازمان جهانی دریانوردی به شمار میآمد. بر همین اساس ایران طبق حقوق بینالملل و با اتکای به نیروی نظامی خود میتوانست در زمان و مکان مناسب و خاص، اقدام متقابل و مقابله به مثلی انجام داده و اکنون نیز این کار را بهدرستی انجام داده است.
مدافعان حقوق بینالملل!
تردیدی وجود ندارد که کشورهای اروپایی از جمله فرانسه که در حمایت از یونان صدای اعتراض خود را بلند کردهاند، نسبت به قوانین و مقررات بینالمللی ناآشنا نیستند اما در صحنه سیاست بینالملل بویژه با تجربه ناکامی که درباره برجام از سر گذراندهاند، به صحنه گردان نمایشی تبدیل شدهاند که امریکا در آن نقش اول را بازی میکند.
کمتر کسی فراموش کرده است که حتی تظاهر دیپلماتیک اروپاییها برای حفظ منافع اقتصادی ایران در چهارچوب برجام چقدر پیرنگ سست و ضعیفی داشت و عملاً راه به جایی نبرد. در شرایطی که این کشورها در روند مذاکرات احیای برجام نیز به ناظری بی اثر تبدیل شدهاند اما سوار شدن بر موج رسانهای و تهییج افکار عمومی با هدف فضاسازی علیه جمهوری اسلامی به ترجیع بند مشترکشان تبدیل شده است. زدن نقاب خوش رنگ و لعابی همچون مدافع حقوق بینالملل و توصیه به ایران برای پیروی از مقررات آن در نقطه مقابل سکوت معناداری است که اروپاییها در برابر نظام جنایتکارانه تحریمهای یکجانبه امریکایی علیه ایران در پیش گرفتهاند. از این رو جای تعجبی ندارد که با نمایشی متفاوت و پیچیده از این کشورها روبهرو شد که کارگردانی آن به دست امریکا صورت میگیرد. چه آنکه اروپای حاشیهنشین، سرخورده، نادیده و ناراضی این قابلیت را ندارد که خلاف خواست امریکا در روند مذاکرات وین شنا کند. پس به فرصتطلبی تبدیل شده که میکوشد در روند همدستی واشنگتن و تلآویو در جنگ روانیای که علیه ایران تدارک دیده شده، از غافله عقب نماند. حتی به این قیمت که به طور رسمی بر دزدی محموله نفتی ایران سرپوش بگذارد اما اقدام قانونی آن را برای جبران منافع از دست رفتهاش نقض قانون بخواند!
روزنامه ایران