مورا، مسافر فرابرجامی تهران!
آنگونه که مطرح شده قرار است امروز سهشنبه شاهد دومین سفر انریکه مورا به تهران باشیم. به گفته استفانی لیختنشتاین، خبرنگار مستقل که در وین مستقر است، نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات وین در این سفر چهارروزه تا جمعه با مقامات ایرانی مذاکره خواهد کرد. این در حالی است که طبق گمانهزنیهای رسانهای دستور کار حضور معاون جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تهران ترغیب ایران برای امضای توافق وین بدون خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی خواهد بود.
آنگونه که مطرح شده قرار است امروز سهشنبه شاهد دومین سفر انریکه مورا به تهران باشیم. به گفته استفانی لیختنشتاین، خبرنگار مستقل که در وین مستقر است، نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات وین در این سفر چهارروزه تا جمعه با مقامات ایرانی مذاکره خواهد کرد. این در حالی است که طبق گمانهزنیهای رسانهای دستور کار حضور معاون جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تهران ترغیب ایران برای امضای توافق وین بدون خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی خواهد بود. اگر چنین گزارهای نزدیک به واقعیت باشد، به نظر میرسد احتمالا این سفر حاوی آخرین و صریحترین مذاکرات مورا با ایران درباره احیای برجام خواهد بود. در این بین دو گسل جدی تهران و واشنگتن درخصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خروجش از لیست گروههای تروریستی موسوم به FTO سبب شده است شاهد توقفی ۶۰روزه در مذاکرات وین باشیم؛ توقفی که در صورت تداوم میتواند شکست رسمی مذاکرات را به دنبال داشته باشد، چنانکه دوشنبه هفته گذشته رویترز به نقل از دیپلماتهای اروپایی این احتمال را چندان دور از ذهن نمیدانست. از این منظر سفر انریکه مورا به تهران را میتوان آخرین تکاپوها و تلاشهای دیپلماتیک برای احیای برجام دانست. بنابراین آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی «شرق» با کارشناسان برای بررسی ابعاد و زوایای مختلف این سفر، دستور کار آن و میزان موفقیت یا عدم موفقیت حضور مورا در تهران برای احیای برجام است.
حاشیهای پررنگتر از متن
اگرچه عنوان شده محور سفر انریکه مورا به ایران متقاعدکردن تهران برای امضای توافق بدون خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی ایالات متحده است، اما بیشک ترغیب جمهوری اسلامی برای عدول از خطوط قرمزش در مذاکرات باید با پیشنهاداتی همراه باشد تا این مهم حاصل شود. در این رابطه سناریوهای متعدد، متفاوت و متناقضی درباره محتوا و ماهیت این بسته پیشنهادی احتمالی معاون بورل مطرح است؛ حتی این گزاره نیز وجود دارد که مذاکرهکننده ارشد اروپایی بدون هیچ پیشنهادی، چه از جانب اروپاییها و مهمتر از آن از جانب واشنگتن راهی تهران شود.
در این رابطه مهدی مطهرنیا پیش از گمانهزنی خود درباره ماهیت و محتوای پیشنهادات احتمالی مورا روی سایه سنگین خطوط قرمز ایران و آمریکا در مذاکرات دست میگذارد؛ چراکه این استاد دانشگاه خطوط قرمز واشنگتن و به طریق اولی تهران درخصوص سپاه و خروجش از لیست گروههای تروریستی را حاشیهای پررنگتر از متن میداند که برای هر دو طرف به یک «تقابل حیثیتی دیپلماتیک» بدل شده است. به باور این تحلیلگر، چانهزنی بر سر ابعاد فنی فعالیتهای هستهای ایران مطرح نیست؛ چون به نظر میرسد توافقات لازم در این رابطه صورت گرفته باشد. آنچه اکنون چالش جدی و بنبست ۶۰روزه در مذاکرات وین را شکل داده به مسائل فرابرجامی بازمیگردد که انریکه مورا را هم به تهران کشانده است تا چنانکه در فضای رسانهای مطرح است، تهران را بدون خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی برای امضای توافق مجاب کند. آنگونه که این آیندهپژوه اعتقاد دارد، نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات وین برای مجابکردن تهران پیرامون عدول از خطوط قرمزش با بستههای پیشنهادی به ایران سفر خواهد کرد که مهمترین و جدیترین سناریوی محتمل برای گمانهزنی درخصوص محتوای بسته پیشنهادی مذاکرهکننده ارشد اروپایی میتواند تکرار همان پیشنهادهای رابرت مالی ناظر بر خروج کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست گروههای تروریستی ایالات متحده به موازات بقای نیروی قدس در این لیست به ازای کنارگذاشتن پروژه انتقام و خونخواهی باشد. این استاد دانشگاه در ادامه تحلیلی عمیقتر با چاشنی بدبینی را ارائه میدهد و پیرو آن اذعان دارد: فارغ از اینکه کنگره یا بخش امنیتی و دفاعی کاخ سفید تا چه اندازه بر سر پیشنهادات رابرت مالی و انریکه مورا مانعتراشی خواهند کرد، باید به پاسخ منفی تهران درخصوص بسته پیشنهادی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اشاره کرد. بنابراین اگر معاون جوزف بورل هم با همان بستههای پیشنهادی رابرت مالی به تهران بیاید، شکست مأموریتش پیشاپیش قطعی است. مطهرنیا در ادامه شرایط پیشرو را پیچیدهتر میبیند؛ چون به باور وی نباید فراموش کرد که پیشتر نیز دیگر خواسته فرابرجامی واشنگتن مبنی بر کنارگذاشتن پروژه انتقام و خونخواهی سردار سلیمانی به موازات خط قرمز تهران در رابطه با خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی با «نه» قاطع تهران مواجه شد. لذا با درنظرگرفتن این دو پاسخ منفی ایران در این بین امکان دارد مورا، نه با بستههای پیشنهادی و نگاهی میانجیگرایانه برای حصول توافق بلکه اساسا با زبان تهدید پا به تهران بگذارد تا با خطونشانکشیدن برای جمهوری اسلامی، اتمام حجتی برای ایران داشته باشد.
علی نوریپور هم درباره دستور کار سفر انریکه مورا در تهران گریزی به تقابل فعلی ایران و آمریکا ذیل سپاه میزند و چنین میگوید: نه ایران و نه آمریکا حاضر به عقبنشینی از خطوط قرمز خود در رابطه با سپاه نیستند؛ چون واشنگتن اعتقاد دارد موضوع سپاه با فعالیتهای منطقهای و همچنین توان دفاعی ایران در ارتباط است که مذاکراتی فراتر از برجام را میطلبد، در نتیجه تهران باید برای خروج سپاه از FTO امتیازاتی فرابرجامی بدهد. در آن سو تهران هم استدلال خاص خود را دارد که به نظر استدلال قویتری است؛ چراکه به باور ایران قرار بود با روی کار آمدن بایدن تمامی تحریمهای مغایر با برجام که در زمان ترامپ اعمال شده بود کنار گذاشته شود. در عین حال به اعتقاد جمهوری اسلامی در شرایطی که بخش عمده اقتصاد ایران به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با سپاه در ارتباط است، باقیماندن این نهاد در لیست گروههای تروریستی و تحریمهای آمریکا توانایی انتفاع ایران از مزایای تجاری و اقتصادی ناشی از لغو تحریمها را به شدت کاهش میدهد. به باور این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، چون تداوم وضعیت شبهبنبست فعلی میتواند به شکست مذاکرات منجر شود، سبب شده سایر طرفین بهخصوص اروپاییها نقش یک واسط و میانجیگر را ایفا کنند؛ چراکه با وقوع جنگ اوکراین، روسیه و چین نمیتوانند نقش واسط را ایفا کنند پس تنها طرف اروپایی است که به عنوان هماهنگکننده مذاکرات وین میتواند این نقش را بر عهده گیرد. ذیل این کالبدشکافی، نوریپور درخصوص دستور کار سفر انریکه مورا به دو سناریوی احتمالی اشاره میکند که نخستین سناریو ناظر بر درخواست ایران برای حضور این مذاکرهکننده ارشد اروپایی در تهران است تا موضع جدید جمهوری اسلامی به طرف آمریکایی منتقل شود. در این صورت احتمالا موضع جدید تهران رد مجدد پیشنهادات واشنگتن و ارائه پیشنهادات جدید از جانب تهران برای کاخ سفید باشد. به موازات سناریوی مذکور این احتمال هم وجود دارد که مورا حامل پیام یا پیشنهاد جدیدی از جانب آمریکاییها هم باشد. اینکه کدامیک از این سناریوها نزدیک به واقعیت است، جای بحث دارد، اما به هر تقدیر نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات وین باید پیشنهاداتی برای ایران داشته باشد تا بتواند خطوط قرمز و بنبست جاری پیرامون سپاه را رفع کند.
ساز ناکوک کنگره، انفعال بایدن و دست بسته اروپا
بعد از توقف دوماهه مذاکرات وین شاهد اوجگیری مخالفتهای کنگره با احیای برجام هستیم. در این بین با مطرحشدن تلاش دولت بایدن برای خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست گروههای تروریستی، مخالفتهای کنگره تشدید پیدا کرد تا جایی که ساز ناکوک نمایندگان و سناتورها به قدری بلند شده که بسیاری معتقدند حتی اگر مخالفتهای کنگره را در چارچوب رقابتهای انتخابات میاندورهای هم ارزیابی کنیم، میتواند روی احیای برجام اثرات خود را داشته باشد.
مهدی مطهرنیا در باب تشدید مخالفتهای کنگره آمریکا دو نکته کلیدی را مطرح میکند. نخست آنکه چه ساز ناکوک سنا و مجلس نمایندگان علیه سپاه و برجام دعوای انتخاباتی باشد و چه نباشد، با توجه به آرایش سیاسی آرای سنا برای تصویب دو مصوبه اخیر سناتور تد کروز و سناتور جیمز لنکفورد به نظر میرسد دیگر افتراق منافع دموکراتها و جمهوریخواهان یا دعوای کنگره و کاخ سفید را نمیتوان یک اختلاف سیاسی داخلی در آمریکا دانست که به اعتقاد تهران ارتباطی به ایران و برجام ندارد. این دیگر اختلاف نظر داخلی نیست، بلکه جنگ قدرت در آمریکاست که بیشک ابعاد و تأثیرات مستقیم بینالمللی بر عدم برجام، لغونشدن تحریمها و بقای سپاه در FTO هم دارد. نکته دوم این آیندهپژوه ناظر بر توان قانونی کنگره برای شکست هرگونه تحرک و تلاش دیپلماتیک برای احیای برجام است. به باور این استاد دانشگاه، وقتی علاوه بر سناتور چاک شومر، رهبر اکثریت دموکرات مجلس سنا، شاهد رأی مثبت سناتور دموکرات منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا به دو طرح اخیر (تد کروز و جیمز لنکفورد) از طیف جمهوریخواه و انتقادش از عملکرد دولت بایدن در قبال مذاکرت وین هستیم، یقینا اختلاف نظر داخلی در آمریکا بین دولت و کنگره پارامتر مهمی در عدم احیای برجام خواهد بود؛ چراکه این نکات نشان میدهد هر دو حزب در کنگره به اجماع جدی روی مقابله با برجام رسیدهاند. در چنین شرایطی مطهرنیا تأکید دارد که قطعا سیاست خارجی دولت بایدن یا تلاشهای اروپا ذیل سفر مورا به تهران هم تحتالشعاع قرار خواهد گرفت.
علی نوری هم با تحلیلی مشابه اذعان دارد همزمانی اقدام چهارشنبهشب هفته گذشته کنگره در تصویب طرح آییننامهای به پیشنهاد سناتور جمهوریخواه لنکفورد با سفر انریکه مورا به تهران میتواند حکایت از آن داشته باشد که دولت بایدن به دنبال مدیریت شرایط و ارائه پیشنهادات جدیدی است که ضمن احیای برجام، حساسیت کنگره را هم تحریک نکند. اما به باور این تحلیلگر مسائل آمریکا چالش مضاعف به فضای دوقطبی در درون دولت بایدن بازمیگردد که در یک سوی آن وزارت امور خارجه با محوریت آنتونی بلینکن و رابرت مالی قرار دارد که خواهان احیای برجام و خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی هستند، اما در طرف مقابل جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، لوید آستین، وزیر دفاع، ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا و... قرار دارند که مخالف جدی شیوه مذاکرات فعلی با ایران و خروج سپاه از FTO هستند. از دید نوریپور سنگینی این وضعیت سبب شده است که بایدن تلاشی چندبُعدی را با هدف فروکشکردن تقابل کنگره و همچنین نزدیککردن دو شقه دولت در پیش بگیرد. اما به اعتقاد این تحلیلگر مسائل بینالملل، آرای درخور توجه در سنای آمریکا برای تصویب دو طرح مدنظر سناتور تد کروز با ۸۶ رأی مثبت و سناتور جیمز لنکفورد با ۶۲ رأی موافق برای تقابل با ایران، برجام و سپاه میتواند تمام تلاشهای بایدن و اروپاییها را به شکست بکشاند؛ چراکه این میزان از آرای مخالف کنگره با محوریت سنا به عنوان مهمترین و کلیدیترین مهره در تعیین سیاست خارجی ایالات متحده، بیشک دست بایدن و اتحادیه اروپا را برای احیای برجام خواهد بست. از این منظر نوریپور اعتقاد دارد که سفر انریکه مورا هم تحتالشعاع ساز ناکوک کنگره و مجلس سنا قرار خواهد گرفت؛ چراکه هرگونه پیشنهاد از طرف معاون جوزف بورل برای ایران اگر در تقابل با اهداف کنگره و سنای آمریکا در مورد سپاه باشد، یقینا سناتورها را سمت قانونیکردن تمام طرحهای ضد ایرانی، ضد برجامی و ضد سپاه خواهد کشاند. در این بین آرای قابل توجه سناتورها از هر دو حزب به روشنی حکایت از آن دارد که وتوی احتمالی جو بایدن هم نمیتواند خللی در توان سنا ایجاد کند. حال باید دید جو بایدن، جوزف بورل و معاونش انریکه مورا چه راهکار و راهحل میانهای را در پیش میگیرند که ضمن متقاعدکردن ایران برای احیای برجام، حساسیتی از جانب سنا و کنگره را به دنبال نداشته باشد.
منبع: روزنامه شرق