۸ سال سکوت، ۸ ماه هجمه و حرافی!
با گذشت حدود هشت ماه از عمر دولت سیزدهم عناصر و رسانههای جریان مدعی اصلاحطلبی تلاش میکنند دولت را ناتوان و ناکارآمد معرفی کنند و از هم اکنون برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال آینده و انتخابات ریاست جمهوری پس از آن کیسه بدوزند.
با گذشت حدود هشت ماه از عمر دولت سیزدهم عناصر و رسانههای جریان مدعی اصلاحطلبی تلاش میکنند دولت را ناتوان و ناکارآمد معرفی کنند و از هم اکنون برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال آینده و انتخابات ریاست جمهوری پس از آن کیسه بدوزند.
آنها در خلال رویکردهای تخریبی خود علیه دولت، از اقبال عمومی به جریان متبوع خود سخن به میان میآورند، بدون آنکه کمترین اشارهای به ضربات جبرانناپذیری که دولتشان از سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ به اقتصاد و امنیت و سیاست کشور وارد آورد، داشته باشند. گویی مشکلات اقتصادی امروز یکشبه و صرفاً با دستورات مستقیم شخص رئیسجمهور کنونی پدید آمده است. رهبران و تئوریسینهای این جناح در تمام نقدهای خود به حاکمیت و دولت کنونی یک مسئله را به کلی مورد غفلت قرار میدهند و آن اینکه از سال ۱۳۵۹ تاکنون چهار دولت وابسته به این جریان هر کدام به مدت هشت سال صدارت امور اجرایی کشور را در دست داشتهاند و بخش قابل توجهی از مشکلات امروز کشور در عرصههای مختلف ناشی از همان مقاطع زمانی است.
بانیان وضع موجود در هفتههای اخیر که انتقاداتی نسبت به دولت در عرصه مدیریت اقتصادی کشور مطرح شده است، فرصت را غنیمت شمرده و تلاش میکنند با تطهیر جریان خودی، ضمن زدودن کارنامه بحثبرانگیز دولت متبوع خود از انبوهی از ناکارآمدیها و ناتوانیها، عامل اصلی مشکلات کشور را نهایتاً اصل گفتمان انقلاب اسلامی و رویکردهای انقلابیگرایانه نظام معرفی کنند.
مردم میدانند آبی از دولت فعلی گرم نمیشود!
در همین باره مصطفی هاشمی طبا یکی از چهرههای شناختهشده جریان مدعی اصلاحطلبی در گفتوگویی با تأکید بر اینکه «سرمایه اجتماعی دولت کلاً از بین رفته!»، میگوید: «این روزها پالسهایی از بازار به جامعه منتقل میشود که حکایت از سونامی گرانی دارد. با وجود تلاشی که مسئولان دولتی انجام میدهند تا به نوعی گرانیها را توجیه کنند، مردم به این نتیجه رسیدهاند که از دولت رئیسی آبی گرم نمیشود. مشکل آنجاست که میخواهیم سیاستهای انقلابی در خارج کشور داشته باشیم ولی در داخل میخواهیم سیاستهای لیبرالی را ادامه دهیم. دولت قیمت ارز را با کالاهای اساسی مورد نیاز مردم پیوند میزند، اما سوءاستفادهگران از این وضعیت منفعت میبرند.»
وی در ادامه بیان میکند: «سرمایه اجتماعی دولت امروز کلاً از بین رفته است و خیلی قابل اتکا نیست، یعنی مردم دیگر هیچ اعتمادی به کارها و برنامههای دولت ندارند، البته این طور هم نیست که آقای رئیسی بتواند کار خاصی کند. ما نفت را در شرایط تحریم ارزان میفروشیم و معلوم نیست پولش را چگونه به کشور برمیگردانیم» یا در نمونهای دیگر رسول منتجبنیا، دبیر کل حزب جمهوریت در گفتگو با ایسنا به گونهای سخن میگوید که انگار نه انگار دولت تحت حمایت و مدیریت آنها گرانی، رکود، تورم و بیکاری را طی هشت سال برای کشور به ارمغان آورد و صبر مردم را به حدی لبریز کرد که منجر به شکلگیری حوادثی مانند آبان ۱۳۹۶ شد. منتخبنیا در گفتوگویی اظهار میکند: «برخی دوستان فکر میکنند حالا که از حاکمیت کنار رفتهاند، نباید فعالیتی داشته باشند. برخی هم احساس ضعف و ناامیدی میکنند و گوشهنشین میشوند. برخی هم تصور میکنند این جریان به آخر خط رسیده و کشور تحمل اصلاحات و حتی اصولگرایی را ندارد، اما من بارها تأکید کردهام اکنون بهترین فرصت برای اصلاحطلبان است، زیرا اکنون مسئولیتی ندارند و پاسخگوی مردم هم نیستند. در این شرایط جریان اصلاحات باید کنار و همراه مردم و صدا و تریبون آنها باشد. باید به میان مردم رفت و فاصله با آنها را از بین برد، با این حال سعی کرد در چارچوبها حرکت کرد.»
انگشت اتهام به سمت گفتمان انقلاب
اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی سابق حزب اعتماد ملی همانند برخی دیگر از چهرههای منسوب به این طیف به صورت واضح و روشن عامل اصلی مشکلات کشور را اصل گفتمان انقلاب میداند و تأکید میکند مادامی که عناصر سیاست خارجه بر پایه انقلابیگری استوار است، مشکلات نیز ادامه دارد. وی بدون کمترین اشاره به ناتوانیهای دولت قبل، نسبت به عملکرد دولت رئیسی انتقادات گستردهای را مطرح میکند.
وی به نامهنیوز میگوید: «یک موضوع اصلی در کشور وجود دارد و آن مشکلات اقتصادی است و حل مشکلات اقتصادی هم در گرو حل مسائل سیاست خارجی است. در همه دنیا اقتصاد است که روند سیاسی را تعیین میکند، اما در ایران برخلاف کشورهای دیگر سیاست، اقتصاد را تعیین میکند، یعنی در حقیقت سیاست و آن هم از نوع سیاست خارجی خود را به اقتصاد تحمیل میکند. تا زمانی که ما با دنیا تعامل نداشته باشیم، وضعیت همین است و نمیتوان انتظار داشت مشکلات اقتصادی حل شود.»
گرامیمقدم در ادامه مدعی میشود: «آقای رئیسی هم که یک زمانی در برابر اصلاحطلبان میگفت نباید همه چیز را به برجام و رفع تحریمها گره زد، خودش به این نتیجه رسیده است که ما درست میگفتیم و تا زمانی که تحریمها رفع نشوند، وضع همین است. حامیان دولت که یک زمانی دولت روحانی را مقصر میدانستند، اکنون پاسخ دهند چرا تورم باز هم افزایش یافت؟ چرا بدون رفع تحریمها نتوانستند مشکلات اقتصادی را درست کنند؟ چرا ارزش پول ملی باز هم کاهش یافت؟ البته خوشحالیم که آقای رئیسی وقتی مسئولیت را بر عهده گرفت، به دنبال حل و فصل مشکلات هستهای و رفع تحریمها رفت.»
مدعیان اصلاحطلبی برای قدرت برنامه دارند
در همین باره نیز محمدصادق کوشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در رابطه با انتقادات اصلاحطلبان و منتقدان به اقدامات دولت سیزدهم گفت: «بخشی از انتقاداتی که از سوی منتقدان دولت مطرح میشود، حتی در حد ایراد کودکانه هم قابل ارزیابی نیست. برای مثال مطرح میکنند که چرا ریزگرد وجود دارد؟ حل مشکل ریزگرد در اختیار دولت ایران نیست و یک حرکت بزرگ منطقهای میخواهد. دولت ما در این زمینه هیچ کاری نمیتواند انجام دهد و هر شخصی هم رئیسجمهور باشد کاری نمیتواند انجام دهد و باید میان کشورهای منطقه همکاری منطقهای شکل گیرد تا با ریزگردها مقابله شود.»
کوشکی با تأکید بر اینکه ممکن است منتقدان نقدهایی هم داشته باشند که وارد باشد، گفت: «در این صورت، یعنی اگر این نقدها وارد باشد، باید پیگیر آن باشند، اما به نظر نمیرسد دوستان اصلاحطلب خیلی به دنبال موفقیت دولت فعلی باشند بلکه به نظر میرسد بیشتر به دنبال گیر دادن باشند و حتی به نظر میرسد بعضی از آنها از شکست دولت خوشحال میشوند. در این افراد، نگاه جناحی کاملاً به منظر امنیت ملی و منطقهای غلبه دارد... بعید نیست برای زمین زدن دولت فعلی و بازگشت به قدرت برنامهریزی کنند.»
همانطور که مشاهده شد، عناصر جریان مدعی اصلاحطلبی در بیان انتقاداتی که علیه دولت مطرح میکنند، هیچ اشارهای به اقدامات زیربنایی دولت برای حذف رانت و فساد ناشی از ارز ۴ هزارو ۲۰۰ تومانی مطرح نکردهاند و تماماً تلاش میکنند همه آنچه به عنوان ناتوانی و ناکارآمدی دولت قبل است، به دولت رئیسی نسبت داده شود تا با این تطهیر، این جریان بتواند در انتخابات آتی نقشآفرینی کند و بار دیگر به اریکه قدرت در عرصه قانونگذاری و اجرایی کشور تکیه بزند.
منبع: روزنامه جوان