روزنامه حامی دو آتشه برجام به دنبال راستیآزمائی از روسیه و چین
روزنامه حامی دو آتشه برجام، نوشت همانطور که آمریکا را به راستیآزمایی در مورد لغو تحریمها ملزم میدانیم، باید برای ارتقای روابط با روسیه و چین نیز متوسل به راستیآزمایی شویم.
روزنامه جمهوری اسلامی،در سرمقالهای نوشت: اگر میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای برخوردار از حاکمیت مشروع، رابطه و تعامل فاقد سلطهپذیری وجود داشته باشد، این کشورها چه شرقی باشند و چه غربی، چه مسلمان باشند و چه غیرمسلمان و با هر مرام و مسلک سیاسی که باشند، چنین رابطه و تعاملی از مصادیق زیر سلطه شرق یا غرب رفتن محسوب نمیشود و در این موارد، سیاست «نه شرقی، نه غربی» رعایت شده است. اصل «نه شرقی، نه غربی» برخلاف اظهارنظر بعضی افراد که درصدد توجیه سیاستهای نادرست هستند، یک اصل پایهای برای نظام جمهوری اسلامی است و هیچگاه نباید کنار گذاشته شود. توجیهاتی از قبیل اینکه منظور از شرق «شوروی» بود که فعلاً وجود ندارد و به همین دلیل حالا دیگر سیاست «نه شرقی، نه غربی» کاربردی ندارد، کاملاً غیرموجه هستند و با توسل به چنین توجیهاتی نمیتوان خدشه وارد کردن به استقلال کشور را پنهان کرد.
با این نگاه، برخورداری از رابطه با چین و روسیه که این روزها بحث درباره آن به مسأله روز تبدیل شده و سفر رئیسجمهور رئیسی به مسکو نیز آن را تشدید کرده، در صورتی که یک رابطه معمولی و در قالب تعامل عادلانه طرفینی باشد امری طبیعی است.
این روزنامه میافزاید: «راستیآزمائی، یکی از راههای بسیار مفید برای ادامه تعامل با کشورها و ارتقاء روابط در صورت مثبت بودن وعدههای آنهاست. همانطور که آمریکا را به راستیآزمائی در مورد لغو تحریمها ملزم میدانیم، باید برای ارتقاء روابط با روسیه و چین نیز متوسل به راستیآزمائی شویم. اگر این قاعده را به گذشته تعمیم دهیم، هم روسیه و هم چین نمره منفی دارند، زیرا هیچکدام از سوداگری در ماجرای تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران کوتاه نیامدند و تا توانستند جیبهای خود را از اموال مردم ایران به بهانه فروش مواد تحریمی به صورت غیرعادی و با خریدن نفت با تخفیفهای غیرعادیتر، پر کردند. از این منظر، چین و روسیه سابقه مثبتی ندارند و در راستیآزمائی رفوزه شدهاند، ولی میتوانیم بار دیگر درباره آنها راستیآزمائی را از حالا به بعد بکار ببندیم.
آقای رئیسی در بازگشت از مسکو از «همکاریهای دفاعی» به عنوان بخشی از مذاکرات و قرار و مدار با روسیه یاد کرد. اگر روسها در زمینه تسلیحات، با ما مثل آنچه در زمینه اس۳۰۰ و سوخت نیروگاه بوشهر کردند رفتار نکنند و بدون آنکه مسئولین ما را به دنبال نخود سیاه بفرستند، تسلیحات مورد نیاز ما ازجمله اس۴۰۰ را تحویل ایران بدهند و در صورت استمرار تحریمهای ضدایرانی آمریکا، موارد تحریمی را نادیده گرفته و به صورت عادی با دولت و بازرگانان و شرکتهای ایرانی تعامل نمایند، میتوانیم روسیه را قابل اعتماد بدانیم و به استمرار روابط و حتی گسترش آن اقدام نمائیم. در مورد چین هم باید همین راستیآزمائی را بکار ببندیم و براساس نتیجهای که به دست میآید در مورد گسترش روابط با این کشور تصمیمگیری نمائیم.»
این سرمقاله در شرایطی منتشر میشود که روزنامه مذکور به هنگام مذاکرات برجام و پذیرش واگذاری امتیازات نقد و فوری در ازای وعدههای نسیه و فاقد ضمانت، کمترین اظهارنگرانی نداشت و با بازی در زمین پروپاگاندای رسانهای غرب برای تحمیل توافقی خسارتبار به ایران، خواستار تعجیل در توافق بود؛ توافقی که متولیان وقت آن مدعی بودند هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست(!) در آن هنگام گردانندگان روزنامه مورد اشاره نه راستیآزمایی تعهدات آمریکا سرشان میشد، نه گرفتن تضمین، نه مرور سوابق خدعه و خیانت آمریکا. بلکه زعمای مقدم این روزنامه (امثال مرحوم هاشمی و حسن روحانی و...) برای صرف مذاکره با آمریکا جشن گرفته بودند و میگفتند تابو شکست و وزیر خارجه آمریکا تضمین داده که به تعهداتشان عمل کند و قس علی هذا!
جالب این که حالا هم همین طیف به جای ابراز ندامت از قصور و تقصیرهای خود و نشنیدن تذکرات دلسوزانه صاحبنظران، باز هم طلبکاری میکنند و به جای اعتراض به عهدشکنی ادامهدار آمریکا که غرب، درباره آینده روابط با چین و روسیه هشدار میدهند. این در حالی است که چین و روسیه، در روزگار تحریمهای مطلق عرب برای از پا درآوردن ملت ایران، در تعاملات ضد تحریمی با کشورمان همکاری کردهاند.
بنابراین عجیب است که محافل مورد بحث، به جای اعتراض بر عهدشکنیها و افزایش تحریمها در دوره پسابرجام توسط غرب، به کشورهای دیگر حمله میکنند که کم یا زیاد، به ایران در دور زدن تحریمها کمک کردهاند.
در موضوع نیروگاه بوشهر باید به یاد نویسنده سرمقاله مورد اشاره آورد که ساخت نیروگاه بوشهر، تعهد غربیها بود و زیر تعهد خود زدند. و این روسیه بود که ولو با تأخیر، این نیروگاه را تکمیل کرد و تحویل داد. در حوزه تعاملات نظامی نیز، روشن است که پس از اقناع ولادیمیر پوتین توسط شهید سلیمانی، روسیه وارد جنگ در سوریه شد و در به شکست کشاندن نقشه جنگ نیابتی آمریکا به ایران و متحدانش کمک رساند.
و بالاخره؛ باید پرسید که آیا چین و روسیه هستند که به ایران میگویند علاوه بر تعطیلی برنامه هستهای، باید قدرت نظامی و نفوذ منطقهای خود را واگذار کنید، یا آمریکا؟!/کیهان