«فردا» بررسی میکند
چرا اصلاحطلبان به وحدت تشکیلاتی نمیرسند؟
اصلاحطلبان که از حالا برای انتخابات مجلس شروع به کار کردهاند تا این لحظه برای رفع مهمترین مشکل خود یعنی احیای اعتماد عمومی هیچ برنامهای در دستور کار ندارند.
گروه سیاست سایت فردا: اصلاحطلبان بیهیچ برنامهای قرار است از حالا وارد انتخابات 1402 شوند؛ سخنی که اخیرا هم علیمحمد نمازی و هم علی شکوریراد مطرح کردهاند. پیشتر هم صداهایی از جبهه اصلاحات به گوش میرسید که از حالا که تقریبا دو سال تا انتخابات مجلس دوازدهم باقی است، اصلاحطلبان مشغول ایجاد کارگروههای تخصصی در تشکل انتخاباتی خود هستند اما به نظر میرسد مسیر سیاسی آنها به این سادگیها نباشد و جبهه اصلاحات بیش از آنکه نیاز به بازسازی تشکیلاتی داشته باشد، باید به بازسازی سرمایه اجتماعی خود بپردازند زیرا در دو انتخابات اخیر یعنی مجلس یازدهم در سال98 و ریاستجمهوری 1400 مردم نشان دادند که دیگری تمایلی به انتخاب اصلاحطلبان ندارند و حتی با دعوت خاتمی هم برای اصلاحطلبان به میدان نمیآیند. حالا در این شرایط نیروهای اصلاحطلب با نادیدهانگاشتن جامعه سعی میکنند خود را برای انتخابات آینده آماده کنند.
در این بین دو نکته مهم به نظر میرسد؛ نخست آنکه اصلاحطلبان اگر به همین شیوه ادامه مسیر دهند نهتنها بعد از این هم جامعه را با خود نخواهند داشت که حتی به هدف قریبالوقوع یعنی وحدت تشکیلاتی هم نمیرسند زیرا اولا دیگر سید محمد خاتمی جایگاه سابق را در جبهه اصلاحات ندارد و گفته میشود دوران بازنشستگی کامل سیاسی او فرا رسیده است و هم اصلاحطلبان میگویند که او نمیتواند لیدر اصلاحطلبان باشد و هم خودش گویا دیگر تمایلی برای حفظ این عنوان ندارد؛ پس دیگر خاتمی مانند گذشته نمیتواند نقش وحدتبخش در میان اصلاحطلبان ایفا کند. در نبود جایگاه پیشین خاتمی، اختلافات عمیق طیفهای اصلاحطلبی بیش از پیش رخ مینماید و حتما در شرایطی که حتی درون حزب کارگزاران هم شاهد جدالهای وسیع هستیم، نمیتوان انتظار داشت میان کارگزاران و اتحاد ملت و بالعکس توافقی حاصل شود. ثانیا باتوجه به عملکرد ضعیف دولت روحانی که دولتی تحت حمایت اصلاحطلبان محسوب میشد و البته عملکرد خنثی فراکسیون امید در مجلس دهم اصلاحطلبان با بحران اعتماد عمومی مواجهاند و تا این موضوع را رفع نکنند بعید است عملکرد تشکیلاتی آنها ولو بسیار دقیق و حسابشده بتواند برایشان راهگشا باشد.
مسئله دیگر هم ردصلاحیتهای نیروهای اصلاحطلب است. اصلاحطلبان همواره با استفاده از کلیدواژه ردصلاحیت کوشیدهاند بر ناکامیهای خود سرپوش بگذارند؛ درصورتی که دیده شد حتی اصولگرایان هم میتوانند ردصلاحیت شود و این موضوع منحصر به جبهه اصلاحات نیست. راهکار این موضوع نیز تربیت نیروی انسانی در عرصه سیاست است؛ موضوعی که اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان هیچگاه در آن موفق نبودهاند و هنوز میبینیم برای هر انتخابات از نیروهای قدیمی و سنتی خود استفاده میکنند و عملا در تمام اینسالها هیچ چهره جدیدی را عرضه نکردهاند.
به هر روی عرصه آینده برای اصلاحطلبان بسیار مبهم است و آنها اگر بخواهند به توفیقی در انتخابات مجلس دوازدهم یا ریاستجمهوری چهاردهم برسند، باید تمام مشکلات فوق را رفع کنند؛ کاری سخت که شاید در توان نیروهای کنونی اصلاحات نباشد.