تحلیل از چپ و راست؛

از توافق تا طالبان

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

کد خبر : 1122565

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

جلال آل‌احمد و ارنست همینگوی !

 حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان امروز در یادداشتی نوشته است: « آدم حسودی که آرزوی نویسندگی داشت‌، به محفلی وارد شد که در آن ذکر خیری از مرحوم جلال آل‌احمد به‌میان آمده بود و هریک از حاضران در وصف قلم زیبا و بیان شیوای او سخنی می‌گفتند. حسود کم‌سواد که تعریف و تمجید از جلال آل‌احمد کلافه‌اش کرده بود، خطاب به حاضران گفت؛ مگر جلال آل‌احمد چه اهمیتی داشته است که اینهمه از او تعریف و تمجید می‌کنید؟! او در تمام عمرش غیر از کتاب «پیرمرد و دریا» هیچ کتاب دیگری تألیف نکرده است! حاضران که از بی‌اطلاعی او متعجب شده بودند، گفتند؛ کتاب پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی، نویسنده معروف آمریکایی است و بی‌نوای حسود که سنگ روی یخ شده بود به‌جای اعتراف به بی‌سوادی خود، گفت؛ دیگر چه بدتر! این یک کتاب جلال آل‌احمد را هم شخص دیگری برای او نوشته است!

برخی از مدعیان اصلاحات و دست‌اندرکاران دولت قبل (و نه همه آنها) به‌جای آنکه از افتضاحات ۸ ساله خود و انبوه مشکلاتی که بر سر ملت آوار کرده‌اند شرمنده باشند، در اقدامی [هماهنگ] با دشمنان بیرونی به دروغ‌پراکنی و سیاه‌نمایی علیه دولتی روی آورده‌اند که فقط چهار ماه از تشکیل آن می‌گذرد و به گواه آنچه همگان به وضوح می‌بینند، ضمن آنکه با همه توان مشغول آوار‌برداری از خرابی‌های دولت موسوم به تدبیر و امید! است، آستین همت بالا زده و در همین مدت کوتاهی که از عمر آن می‌گذرد دستاوردهای چشمگیر و غیر‌قابل انتظاری داشته است. 

 پیش از این در یادداشتی با عنوان «تابلوها را جا به جا نکنید» به‌اندکی از خرابکاری‌های ۸ ساله دولت قبلی اشاره کرده و از جمله، آورده بودیم ...  کسانی که این خسارت‌های انبوه و کلان را به ملت و نظام تحمیل کرده‌اند، به‌جای سرافکندگی و پوزش از ملت [پاسخگویی در برابر قانون که جای خود دارد]، با بهره‌گیری از رسانه‌های اجاره‌ای و پشتیبانی آشکار دشمنان تابلو‌دار بیرونی و در پوشش نقد! حرکت مشترکی را با خمیرمایه دروغ‌پراکنی و اتهام‌زنی علیه نه فقط دولت، بلکه علیه نظام آغاز کرده‌اند. در این میان آنچه درخور توجه است و مضحک نیز هست، اینکه بعد از افشای هریک از دروغ‌هایی که بافته‌اند، ضمن آنکه دروغ جدیدی می‌سازند، دروغ قبلی را به شکل دیگری تکرار می‌کنند!... برای چه جوانان کشورمان را به جنگ داعش فرستادیم؟ سوریه و عراق به ما چه ربطی دارد! و بعد، مقابله با داعش ضروری بود و سردار سلیمانی با کمک آمریکا با داعش جنگید! ... چرا دولت بیشترین مالیات را از کارمندان و کارگران می‌گیرد! و بعد، دریافت مالیات از پُردرآمدها، دست بردن در جیب مردم است! ... چرا باید اشتباهاً به هواپیمای اوکراینی شلیک شود؟! و بعد، شلیک به هواپیمای اوکراینی عمدی بوده و از آن به عنوان سپر انسانی استفاده کرده‌اند! و‌... این رشته سر دراز دارد و اگرچه تأسف‌آور است ولی به وضوح از این واقعیت نیز حکایت می‌کند که دست غربی‌ها و غربزده‌ها برای مقابله با تغییر ریل دولت خالی است.»

 

 اقتدار ایران در افغانستان

عبدالمحمد طاهری امروز در یادداشتی برای «اعتماد» نوشته: « در سفر اخیر هیاتی از گروه طالبان به تهران، برای نخستین‌بار دیداری میان نمایندگان این گروه با اعضای گروه مقاومت ملی افغانستان در خاک ایران انجام شد. این دیدار از سه جنبه اهمیت دارد. نخست اینکه این اقدام شاهدی بر ظرفیت اعمال اقتدار و نفوذ جمهوری اسلامی ایران نه تنها بر طالبان، بلکه بر هر گروهی بود که بتواند قدرت را در افغانستان به هر شکل و سیاقی به دست بگیرد. این اقدام نشانه این بود که ایران نشان داد اگر گروهی بخواهد قدرت را در افغانستان در اختیار بگیرد باید گروه‌های معارض و رقیب را هم در نظر بگیرد. مساله دوم این است که طالبان با پذیرفتن پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران و موافقت با دیدار با گروه‌های مخالف خودش، قصد داشت اجماعی به نفع خود ایجاد کند و به نوعی زمینه مشروعیت برای خود ایجاد کند. طالبان از این معبر می‌خواست به نوعی نشان دهد که یک حاکمیت مشروع است که حاضر به انعطاف و گفت‌وگو با مخالفان داخلی‌اش است. نکته سوم این است که رسما طالبان حاضر به پذیرش این شد که سلطه‌اش بر خاک افغانستان بدون معارض و بدون رقیب نیست. در کنار همه موانعی که در سر راه تثبیت قدرت طالبان در افغانستان وجود دارد، از جمله مشکلات درون‌سازمانی و اختلافات درونی طالبان، مشکلات اقتصادی، ناامنی، فقر و دیگر مشکلات، مساله مقاومت ملی نیز یکی از موانع مهم در مقابل آنها برای تثبیت و استمرار سلطه‌شان بر خاک افغانستان است. این برای طالبان روشن شد که کسانی که امروز تحت‌الحمایه ایران قرار دارند کسانی هستند که اگر زمانی برای ما مشکل امنیتی برای ما ایجاد کند، ایران از ظرفیت‌های آنها برای فشار به طالبان استفاده خواهد کرد. این سفر دستاورد چندانی برای گروه‌های معارض یا طالبان نداشت. طالبان به صورت جزیی می‌تواند روی پذیرش خود توسط جمهوری اسلامی ایران مانور بدهد. معتقدم که در این دیدار طالبان به هیچ نتیجه‌ای با مخالفان نرسیدند. بسیار بعید می‌دانم که حاکمیت طالبان بتواند نسبت به گروه‌هایی که آنها را قبول ندارند، حساسیت‌زدایی کند و نقش آنها را کمرنگ کند، مگر اینکه طالبان پیشنهادهای جمهوری اسلامی را بپذیرند. پیشنهادهای جمهوری اسلامی ایران نسخه‌ای خلاصه‌تر از خواسته‌های گروه احمد مسعود و مجاهدین پیشین افغانستان است که اگر از سوی طالبان پذیرفته ‌شود، می‌تواند یک جهش بزرگ در فرآیند سیاسی افغانستان باشد. همه گروه‌های افغانستان به دنبال این هستند که در نخستین گام بدون تنش و تعارض، مشکلات مردم افغانستان را حل کنند، اما تاریخ طالبان نشان داده است که گروهی نیستند که تن به مصالحه بدهند و بیشتر قصد دارند باورها و رهیافت‌های خاص خودشان و قرائت‌هایی که از حکومتداری دارند به کرسی بنشانند، در این مسیر ممکن است گاهی با برخی گروه‌ها همکاری کنند یا برخی افراد را بازی بدهند، اما نهایتا دنبال انحصار خودشان هستند.

قرائن و شواهد میدانی نشان می‌دهد که طالبان به دلیل میزبانی ایران از مخالفانش، چندان به ایران خوش‌بین نیست. جمهوری اسلامی ایران کماکان همان گروه‌هایی را حمایت می‌کند که بین سال‌های 1996 تا 2001 میلادی مخالف طالبان بودند. احمدشاه مسعود، زمانی بزرگ‌ترین جناح نظامی معارض طالبان بود و اکنون پسر او با متحدین پیشین او از حمایت ایران برخوردارند. نباید این‌گونه تصور شود که سفرهای طالبان به ایران در دوران مذاکرات دوحه و سفر اخیر به تهران، نشانه برگشتن ایران از دوستان قدیمی خود در افغانستان است. زمانی که هیات‌های طالبان در دوران مذاکرات دوحه به تهران می‌آمدند، هدف اصلی ایران این بود که تلاش کند مسیر مطمئن برای دور شدن دشمن از جغرافیای ایران ایجاد شود، به هر حال در آن دوران دشمن در خاک افغانستان حضور داشت و در مرزهای ایران قرار گرفته‌ بود.  همیشه رابطه ایران با گروه‌های مجاهدین خوب بود، اما با نشست‌هایی که با طالبان داشت، می‌خواست برای خروج امریکایی‌ها از منطقه زمینه‌سازی کند و در این مسیر موفق هم شد. من فکر می‌کنم که طالبان اعتقادی به این ندارد که جمهوری اسلامی ایران از حکومت این گروه در افغانستان حمایت خواهد کرد، قطعا آنها هم به روشنی می‌دانند که چنین چیزی نیست و هرگز اتفاق نخواهد افتاد.»

 

توافق موقت منتفی است

عباس مقتدایی، نایب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یادداشتی برای «وطن امروز» نوشته است: «مذاکرات برجامی مساله‌ای است که در سطوح کلان ملی درباره آن تصمیم‌گیری می‌شود که مجلس شورای اسلامی با دقت روندهای آن را بررسی کرده و خواهد کرد. 

قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران یکی از مبانی اساسی در جریان دفاع از منافع کشورمان همواره مورد توجه تیم مذاکره‌کننده است و پس از هر دور از مذاکرات و برخی اوقات حین مذاکرات، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از مذاکره‌کننده ارشد کشورمان یا وزیر امور خارجه گزارش‌هایی را دریافت می‌کند و متناسب با شرایط، دیدگاه‌ها و رویکردهای خود را با محوریت قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و نظارت مجلس بر تحقق حداکثری آن مورد توجه قرار می‌دهد. 

 در یکی از جلسات کمیسیون امنیت ملی مجلس از آقای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان دعوت کردیم گزارشی درباره آخرین وضعیت مذاکرات وین و همچنین گزارش مبسوطی از جریان امور در حوزه‌های مختلف وزارت امور خارجه و روابط بین‌المللی ایران ارائه کند. در آن جلسه ضمن تأکید دولت و مجلس بر صیانت از حقوق ملت ایران و ضرورت لغو کامل تحریم‌ها، بر این نکته که ما باید بر اصول و مبانی جمهوری اسلامی ایران مقاومت داشته باشیم، تأکید شد. 

ما به دنبال دستیابی به منابع ملت ایران هستیم و هر گونه مذاکره باید به جلب منفعت ایران منتج شود و این موضوع همان نقطه اشتراک و مبنایی است که مجلس و دولت با یکدیگر همکاری دارند. امیدوارم روند مذاکرات که با مدیریت خوب وزارت امور خارجه و مذاکره‌کننده ارشد کشورمان در حال انجام است بتواند حقوق ملت ایران را احقاق کرده و تضمین تأمین منافع برای کشورمان را در بر داشته باشد. 

 ما در عین حال که به دنبال لغو کامل تحریم‌ها هستیم، خنثی‌سازی تحریم‌ها را در لوایح بودجه سالانه و برنامه‌ ۵ ساله هفتم توسعه دنبال خواهیم کرد. 

 توافق موقت منتفی است و توافقی را که منفعت ملت ایران را در بر داشته باشد مدنظر داریم؛ طرف غربی باید بداند حقوق ملت ایران موقت نیست که قرارداد هم موقت نوشته شود بلکه حقوق جمهوری اسلامی حقوق مسلم و دائمی است و بر همین اساس معاهدات و قراردادهایی که نوشته می‌شود هم باید در همین راستا باشد.»

 

سفر مهم رئیسی

جلال جلالی زاده‪-‬،  در یادداشتی برای «آفتاب یزد» نوشته است: «سفر آقای رئیسی به روسیه با توجه به اینکه ایران یکی از هم پیمانان مهم روسیه است و روسیه هم یکی از با اعتماد‌ترین کشور هاست که ایران در مذاکرات برجام متکی به حمایت‌های آن است بسیار حائز اهمیت است.

این سفر باعث می‌شود حمایت‌های روسیه در بحث برجام از ایران افزایش یابد و از سوی دیگر روسیه می‌تواند کشور‌های دیگر را برای حمایت از ایران ترغیب کند. مسائل تسلیحاتی، هسته‌ای و اقتصادی نیز از جمله مسائلی هستند که سفر آقای رئیسی به روسیه را حائز اهمیت می‌کنند. این طور که مشخص است ایران با توجه به تنشی که با آمریکا و کشور‌های غربی دارد، سعی می‌کند روابطش را با روسیه تقویت نماید تا در عرصه سیاست خارجی حامی داشته باشد.

از سوی دیگر چون تحریم‌ها مشکلات عدیده‌ای را برای ایرانیان به وجود آورده است، روسیه می‌تواند در عرصه اقتصادی کمک‌های زیادی به ایران بکند.

اما من متاسفانه هیچ وقت امیدوار نبوده‌ام که روسها از دوستان خودشان حمایت کنند چون آن‌ها همیشه فرصت طلب و منفعت طلب بوده اند. تا کنون اتفاق نیفتاده که روسیه از کشور‌های هم پیمان و دوست خودش حمایت مالی یا اقتصادی کرده باشد. با این حال از منظر صحنه بین الملل و عرصه روابط خارجی سفر آقای رئیسی می‌تواند تاثیرگذار باشد تا ایران از دایره تنگ عدم ارتباط با کشورهای مختلف خارج شود. این موضوع قطعا جای امیدواری دارد اما به شرطی که یک طرفه نباشد بلکه حمایت‌ها از سوی روسیه نیز تداوم یابد.»

 

کارت خرید قوت غالب!

محمدرضا خباز نماینده ادوار مجلس در یاداشتی برای «آرمان ملی» نوشته است: «یکی از روش‌های کشورداری این است که وقتی قرار است یک تصمیم مهم و بی‌سابقه گرفته شود، در یک قسمت کوچکی از کشور آن را پایلوت یا به صورت نمونه اجرا می‌کنند و در این فاصله اجرا، دولت تمام توان خود را در منطقه‌ای که به صورت پایلوت قرار است، به کار می‌برد تا نقایص آن به حداقل برسد و محاسن آن را گسترش دهد. اکنون این تصمیم دولت به گفته رئیس سازمان برنامه بودجه مبنی بر اینکه «برای خرید نان با کارت مخصوص به نفع مصرف‌کنندگان طرحی در دست بررسی است که طی آن مردم نان را به قیمت فعلی بخرند و مابه التفاوت آن را دولت به نانوا بپردازد و همچنین یارانه دارو هم از طریق بیمه‌ها به مردم داده شود»، در سال اول باید در یک الی دو استان کوچک اجرا شود. جایی که هم استاندار و هم مدیرانش نسبت به بقیه استان‌ها از توان بیشتری برخوردارند. علاوه بر آن دولت یکسری اختیارات وسیع‌تری به مدیران اجرایی آن استان دهدتا هرگاه به مشکل برخوردند، راسا بدون اجازه مرکز وارد کار شوند، مشکل را حل کنند، معایب را به حداقل برسانند و خوبی‌ها و محاسن را گسترش دهند. اگر چنین کاری انجام دهند، طبیعتا این تصمیم بسیار مهم که به اکثریت قریب به اتفاق مردم به ویژه به قشر ضعیف ارتباط دارد، به درستی اجرا می‌شود و مردم، تصمیم‌سازان وتصمیم‌گیران کشور هم احساس آرامش می‌کنند و به این وسیله یک جراحی در قسمتی از اقتصاد کشور می‌افتد که با کمترین خونریزی و ضایعه انجام می‌شود. اما دولت به صورت کلی می‌گوید که ما جبران می‌کنیم! این سوال مطرح است که مگر آردی که به نانوایان می‌دهید را می‌توانید کنترل کنید که به صورت آزاد نفروشند؟ آیا چنین قدرتی دارید و چنین نظارتی وجود دارد که نانواها آرد دریافتی را به صورت آزاد و با قیمت ارز آزاد به متقاضیان نفروشند. چنین قدرت و توانایی و تسلطی در وزارت صمت که در کشور باید حاکم باشد، وجود دارد؟ اینکه پول را به نانواها دهید، قابل قبول است اما با چه مکانیزمی و چگونه؟ مگر اینکه نانوا آرد را همان کیلویی دوهزار تومانی که از کشاورز می‌خرند، بخرد و مابه‌التفاوت آنچه پخت و فروخت را از دولت بگیرد. مهمتر از همه چرا از خود صنف کمک نمی‌گیرید؟ در معاونت امور مجلس نهاد ریاست‌جمهور که بودم، اتحادیه نانوایان تهران به بنده مراجعه و گفت مشکل این دولت و همه دولت‌ها این است که مردم را به بازی نمی‌گیرند. اجازه دهید خودمان به شما طرح دهیم، خودمان با شما همکاری کنیم، خودمان هم این ضمانت را بدهیم که به مردم فشار نیاید ولی متاسفانه دولت‌های گذشته و به‌ویژه این دولت به نظر مردم و دلسوزان غیردولتی کم‌توجه هستند. بهتر است برای اجرای این طرح افراد مورد اعتماد صنف نانواها را مورد مشورت قرار دهند. در بخش دارو هم اتحادیه داروفروشان را فراخوانده و با کمک آنها کار را انجام دهند. البته نباید بدون نظارت باشد و به محض اینکه عده‌ای کاری را قبول کردند، دولت هیچ‌گونه نظارتی نداشته باشد. بلکه این کار حتما نیازمند نظارت مستمر و کافی است. بنابراین اگر دولت حساب شده وارد شود، می‌تواند بر این مشکل سنگین فائق آید ولی اگر مثل برخی کارهایی که تا به‌حال انجام داده، بدون مطالعه باشد، استفاده از خردجمعی نداشته باشند، از نظر کارشناسان و بخش خصوصی علاقه‌مند استفاده نکند، این تصمیم با مشکل روبه‌رو خواهد شد و دودش به چشم ملت خواهد رفت.»

 


 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: