احمد، یادگار همۀ یادگاریها
دلنوشته احساسی قالیباف برای شهید احمدکاظمی بهمناسبت نوزدهم دیماه، سالروز شهادت حاج احمد کاظمی
محمدباقر قالیباف، در مروری بر کتاب «حاج احمد»، در حساب اینستاگرام خود نوشت: دو هفته قبل از شهادت رفت خدمت حضرت آقا. از ایشان خواست برای شهادتش دعا کنند. آقا هم گفته بودند «شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها همهتان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایستهی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد.». آقا میگفتند این را که احمد شنیده، زده زیر گریه و گفته «إنشاءالله خبر شهادت من را هم به شما بدهند».
احمد منتظر بود. منتظر شهادت بود. عمیقاً غصه میخورد که چرا از قافله جا مانده. همین امر لطافت عجیبی به او داده بود. میدیدی که مثل کوه محکم است، اما در عمق نگاهش چنان مهربانیای نوازشت میکرد که میخواستی قربانصدقهاش بروی. بهترین توصیف را حاجی از حاج احمد میکرد: «احمد هر چیزی که به آن دلخوش بودیم را تداعی میکرد. احمد یادگار همۀ یادگاریهایمان بود؛ یادگارِ همۀ دلبستگیهایمان بود». احمد تداعیِ همۀ خوبیهای زندگی بود.
حالا که دارم کتاب «حاج احمد» را تورق میکنم، یاد آن چهرۀ معصوم و قلب آرام او میافتم. گرچه کلمات نمیتوانند آن دریای وسیع را توصیف کنند، اما مرور خاطرات او هم غنیمت است. زندگی احمد آنقدر اثرگذار و عمیق است که خاطراتش هم برای آدم یادآور همۀ خوبیهاست. حقیقتاً حیف بود احمد بمیرد.
اطلاعات کتاب: «حاج احمد، خاطرات سردار شهید حاج احمد کاظمی». نوشتۀ محمدحسین علیجانزاده، انتشارات شهید کاظمی.