رمز جریان غربزده برای مصادره سردار سلیمانی
«مصادره به مطلوب» یکی از تاکتیکهای جریان غربگرا در طول تاریخ پس از انقلاب اسلامی است، البته گاه به حوادث مهم تاریخی ما قبل پیروزی انقلاب هم تسری پیدا میکند و این سرایت آنقدر گستره فراخ دارد که حتی «نهضت مشروطیت» و «ملی شدن صنعت نفت» را به نام جریان متبوع خود ضرب میکنند.
«مصادره به مطلوب» یکی از تاکتیکهای جریان غربگرا در طول تاریخ پس از انقلاب اسلامی است، البته گاه به حوادث مهم تاریخی ما قبل پیروزی انقلاب هم تسری پیدا میکند و این سرایت آنقدر گستره فراخ دارد که حتی «نهضت مشروطیت» و «ملی شدن صنعت نفت» را به نام جریان متبوع خود ضرب میکنند. برای مصادره این دو واقعه مهم تاریخ معاصر این طیف سیاسی هر ساله همایش و میتینگهای مختلفی را برگزار میکند که از جمله آنها میتوان به همایش سالهای اخیر تحت عنوان «دوم خرداد؛ تلاقی جمهوریت و مشروطیت» اشاره کرد. در اینگونه گردهماییها تأکید اساسی آن بوده که سرچشمه تفکر اصلاحطلبی- از نوع براندازانه حاکمیت سیاسی- از مشروطیت است و رویدادهای مهمی نظیر ملی شدن صنعت نفت بر همین مبنا قابل تفسیر است. عناصر این جریان علاوه بر آنکه شخصیتهای صدر انقلاب مانند شهید طالقانی را نیز مصادره میکنند، کم مانده است مدعی شوند چنانچه پدرخواندههای امروز آنها در مبارزات علیه حکومت محمدرضا شاه نقش ایفا نمیکردند، قیام مردم هیچگاه به فرجام نمیرسید.
سندی برای پایان یک بازی نافرجام
مصادره به مطلوب به عنوان یک تاکتیک سیاسی طی سالهای اخیر نیز بهروزرسانی شده است و از لحظه اعلام انتشار خبر شهادت سردار سلیمانی تاکنون تئوریسینها و عناصر وابسته به این جریان تلاش وافری برای مصادره سردار سلیمانی به خرج دادهاند. رسانههای این طیف سیاسی نیز به فراخور زمان در گفتگو با شخصیتهای وابسته به خود تفکرات و دیدگاههایی را به فرمانده سابق سپاه قدس نسبت میدادند که به وضوح با مکتب و رویههای ایشان در تناقض آشکار بود. در همان روزهای نخست بعد از شهادت، بسیاری از عناصر برجسته این جریان سردار سلیمانی را موافق برجام و حتی مذاکرات موشکی و منطقهای معرفی میکردند و حمایتهای فراجناحی ایشان از دولت و دستگاه دیپلماسی وقت را که با هدف تقویت موضع منفعلانه آنها در برابر غرب بود، صرفاً حمایت از جریان غربگرا توصیف میکردند، بدون آنکه مثلاً کمترین اشارهای به نامه سردار سلیمانی و برخی فرماندهان سپاه به محمد خاتمی در دوره حاکمیت دولت اصلاحات داشته باشند.
مصادره به مطلوب سردار سلیمانی توسط جریان غربزده با انتشار مشکوک فایل صوتی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت قبل تا حدود فراوانی فروکش کرد و در دومین سالگرد ایشان با همان رویه سابق بهروزرسانی شده است.
مصاحبه با محمدجواد ظریف در روز ششم اسفند سال ۱۳۹۹ و در قالب برنامهای با عنوان «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید» ضبط و زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری به مدیریت حسامالدین آشنا انجام شد و «سعید لیلاز» از متهمان فتنه ۸۸، این مصاحبه را انجام داد. در این گفتگو ظریف با کلیدواژه «میدان»، اظهارات تندی علیه سردار حاج قاسم سلیمانی و اقدامات منطقهای سپاه پاسداران مطرح کرد؛ مواضعی که به خوبی شکاف غیرقابل ترمیم میان تفکرات سردار سلیمانی با جریان غربزده را نشان میداد.
بهروزرسانی مصادره
حال امروز چندین ماه پس از انتشار فایل صوتی ظریف که عمدتاً با هدف «تخریب تفکرات انقلابی و مجاهدانه طیف مؤمن و انقلابی کشور» و «حواله دادن ناکارآمدیها و ناتوانیهای موجود کشور به تفکرات این جریان» و «بدبین کردن جامعه به سپاه» صورت گرفت، عناصر این جریان با همراهی رسانههای خود بار دیگر عمدهترین هدف خود را مصادره شهید سلیمانی قرار دادهاند.
روز گذشته روزنامه شرق در گزارشی که در صفحه ۲ خود کار کرده است، با تیتر «آخرین تلاش سردار» مدعی شده است سردار سلیمانی به صورت مستمر برای رفع حصر سران فتنه و برای رفع محدودیتهای سیدمحمد خاتمی به عنوان یکی از سران فتنه تلاش بسیاری به خرج داده است. شرق در بخشی از این گزارش از قول سیدمحمود دعایی فردی که رفتار او بارها حاشیههای فراوانی را به همراه داشته است، مینویسد: «آقای جهانگیری گفت ما شب قبل از اینکه حاج قاسم به منطقه برود، با ایشان صحبت کرده بودیم که به دلیل اعتماد و علاقهای که آقا به ایشان دارند برای وساطت ایشان خدمت آقا حرکتی صورت بگیرد و ایشان تلاشی کند روابط بین دوستان تلطیف شود، به خصوص در مورد حصر، چون یک نگرانی وجود داشت که به دلیل سن بالای آنها و شاید بیماری، اتفاقاتی بیفتد که خوشایند نباشد، یعنی چند روز قبل از شهادت ایشان این موضوع مطرح شد.» میگفت با حاج قاسم صحبت کردیم و حاج قاسم هم پذیرفت که مطرح کند و گفت من وقتی از سفر برگشتم، سعی میکنم دنبال کنم، یعنی در این موقعیت بود که هم بشنود و هم بپذیرد.»
این روزنامه همچنین در مطلب دیگری با عنوان «سرداری برای همه جناحها» مینویسد: «سردار سلیمانی سالها در کنار همه شخصیتهای بلندپایه ماند، از مرحوم هاشمیرفسنجانی گرفته تا علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری بود و همیشه نیز از برجام و وزیر خارجه دولت حسن روحانی حمایت کرد... حمایتهای سردار سلیمانی از اقدامات سیاست خارجی حسن روحانی و محمدجواد ظریف، نشان میداد او به مسائل خارج از مرزها نگاهی سیاسی و جناحی ندارد.»
در نمونهای دیگر حسین علایی در گفتگو با یکی از روزنامههای زنجیرهای میگوید: «او هرگز تلاش نمیکرد با موضعگیریهای خود، افراد وفادار به امام خمینی و انقلاب اسلامی را برنجاند و آنها را از قطار انقلاب پیاده کند و خود را معیار انقلابیبودن بداند. او به کلام امام خمینی که همواره میفرمود «همه باهم» نه «همه با من» عملاً وفادار بود و به کسی انگ و اتهام نمیزد و همه تلاشگران نظام جمهوری اسلامی را زیر چتر انقلاب اسلامی جای میداد.»
سردار فراجناح انقلابی!
همانگونه که پیداست رمز جریان غربزده برای مصادره به مطلوب سردار سلیمانی به کارگیری و استخدام کلمات و عباراتی نظیر اینکه «سردار سلیمانی متعلق به هیچ جناحی نیست» یا «محبوبیت سردار سلیمانی فراجناحی است» و امثالهم از یکسو جریان انقلابی را به عقبنشینی وادار میکنند تا مبادا جریان مزبور تفکرات استکبارستیزانه سردار سلیمانی و مواجهه وی با تفکرات بنیان بَرکن جریان غربزده را مورد بررسی و بازخوانی قرار دهد و خود در مقابل با فراغ بال بتواند تفکرات سردار را وارونه نمایش دهد و به نفع خود مصادره کند.
نمونه بهرهگیری از عبارات دووجهی «سردار سلیمانی متعلق به هیچ جریانی نیست» را میتوان در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی جستوجو کرد. این روزنامه در یادداشتی با عنوان «مردمیترین سردار» نوشت: «سردار سلیمانی مردمیترین سردار زمان خود بود. سالگرد شهادت او نباید بهانهای برای مطرح شدن اهداف جریانهای خاص قرار گیرد. سردار سلیمانی در قاب هیچ جریان سیاسی نمیگنجد. او را باید در قابی به عرض جغرافیایی تمام جهان و طول تاریخی مقاومت در برابر باطل و جانفشانی برای حق و صاحبان حق که مردم هستند، تعریف کرد. سردار سلیمانی را نباید خرج افراد رسمی و هزینههای رسمی را نباید خرج او کرد. مردم آمادگی دارند همه چیز خود را هزینه این مردمیترین سردار کنند.»
تلاشهای امروز جریان غربزده در حالی است که در یکی از نمونهها میتوان به موضعگیری شفاف سردار سلیمانی درباره فتنه ۸۸ اشاره کرد و در سال ۹۶ در جمع مردم کرمان گفت: «در سال ۸۸ و در فتنه اخیر (دی ۹۶) ضدانقلاب برای براندازی وارد شدند و موجسواری میکردند و این ملت ایران بود که وارد صحنه شد و بینی دشمن را به خاک مالید» یا در نمونهای دیگر سردار سلیمانی در باب برجام ۲ و ۳ بیان میکند: «اینکه اصرار میکنند به برجام۲ در منطقه، برای این است که میخواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، این خونی را که در عالم اسلامی جریان پیدا کرده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام۲ شرکت کردیم، همینجا تمام میشود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است...».
اگر چه پیداست اندیشههای سردار سلیمانی با آنچه اهداف و آمال جریان غربزده است، فرسنگها فاصله دارد، با این حال ضعف در بازشناسایی تفکرات و نگرشهای سردار سلیمانی در موضوعات مختلف داخلی و بینالمللی که بخش مهمی از آن توسط رسانه صورت میگیرد میتواند در آینده جریان غربزده را به این صرافت بیندازد که سردار سلیمانی را مانند بسیاری دیگر از حوادث ملی به نفع خود مصادره کنند./ روزنامه جوان