تحلیل از چپ و راست؛
ملیترین و امیترین
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
روحانی و عضویت در مجمع تشخیص
جلال جلالی زاده در یادداشتی برای روزنامه «آفتاب یزد» نوشت: « چند وقتی است که صحبتهایی در خصوص حضور حسن روحانی، رئیس جمهور سابق کشورمان در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح میشود و گمانه زنیها در خصوص عضویت ایشان در مجمع، پس از دیدار ایشان با مقام معظم رهبری پررنگتر شد. با این حال من فکر میکنم حضور روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام ۵۰-۵۰ است. یعنی ۵۰ درصد امکان دارد ایشان در مجمع عضو شوند ودلیل این موضوع هم این است که حسن روحانی در اصل فردی اصولگرا بوده و بنابراین تمایلش به اصولگراها بیشتر از اصلاحطلبان است و از این نظر مانعی برای حضور ایشان در مجمع وجود ندارد. از سوی دیگر ایشان سالهای سال رئیس شورای امنیت ملی بوده، پس از آن هم نماینده مجلس بوده و علاوه بر اینها دو دوره رئیس جمهور بوده است بنابراین ایشان دارای تجربیاتی است که بدون شک در مجمع بسیار از آن استفاده خواهد شد. از آن جایی که حسن روحانی نه جایگاه آقای خاتمی را دارد و نه جایگاه احمدینژاد، به همین دلیلعدم حضورشان در مجمع به نفع نظام نیست اما حضورشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند راهگشا باشد چون ایشان تجربیات زیادی در عرصههای مختلف مدیریت دارند. از سوی دیگر آقای روحانی دارای تشکیلات قوی حزبی نیست که حساسیت برانگیز باشد. با توجه به این مسائل من معتقدم حضور ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام به نفع نظام است چون نشان میدهد حسن روحانی زاویهای با نظام ندارد و همچنان در خط نظام است و از تجربیات ایشان به عنوان یک فرد امنیتی میتوان استفاده کرد.»
دیپلماسی اقتصادی در خدمت توسعه کشور و منطقه
مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه در یادداشتی برای روزنامه ایران نوشت: « تغییر فاز دیپلماسی اقتصادی کشور به سمت کنشگرایی هوشمند، متوازن، هدفمند و طبیعتاً تلاش مستمر برای تحقق اهداف و منافع ملی مشروع کشورمان با تمرکز بر تعامل حداکثری با همسایگان، عملاً آغاز شده است.
همکاریهای اقتصادی با همسایگان در پیشانی وظایف معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه قرار گرفت و عملگرایی برای تحقق شعار انقلابی سال 1400 رهبر معظم انقلاب اسلامی یعنی تولید، پشتیبانیها و مانع زداییها، وارد فاز عملیاتی شد.
مراتب آمادگی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک کشور پیشرفته در ابعاد مختلف اقتصادی، برای رونق دیپلماسی و همکاریهای اقتصادی با همسایگان در قالب سفرهای متقابل مقامات ارشد و خصوصاً همایش اخیر رؤسای نمایندگیهای کشورمان به دول منطقهای منعکس شد. عنوان شد که وزارت امور خارجه و جمهوری اسلامی ایران از تمامی اشکال همکاریهای تجاری با کشورهای منطقه استقبال کرده و تنوع بخشی در امر صادرات و واردات با مساعدت دستگاههای مختلف کشورمان آغاز شده است.
علاقهمندی کشورمان به تبادل دانش و فناوری، تولید مشترک، همکاریهای حوزه درمان، فنی و مهندسی، خدمات، کشاورزی و غیره و همچنین تلاش برای رفع موانع و مشکلات تجارت خارجی برای همسایگان تشریح و تبیین شد.
کمبود آب و خشکسالی، مردم منطقه را با سختی مواجه کرده و لذا کشورمان برای همکاریهای حوزه آب، آبرسانی و سوآپ آب آمادگی دارد. موقعیت سوق الجیشی ایران برای خدمت به رونق منطقه از طریق توسعه و تقویت ترانزیت و کریدورهای مختلف و خطوط انرژی به همسایگان منعکس شده و آمادگی لازم فراهم است. در همین راستا تنوع مبادی ورودی و خروجی کالا، مسافر و انرژی و تنوع بخشی به صادرات و واردات هدفمند در دستور کار وزارت خارجه قرار دارد. جذب سرمایه برای پروژههای جذاب کشورمان، سرمایهگذاری در طرحهای مختلف کشور، سرمایهگذاری مشترک با کشورهای همسایه با هدف رونق تولید و افزایش حجم تولیدات مشترک، جایگاه برجستهای در اهداف و برنامههای اجرایی جمهوری اسلامی ایران دارد.
برای تحقق حداکثری اهداف دیپلماسی اقتصادی کشورمان، امضای توافقنامهها و پیمانهای میان مدت و بلند مدت با همسایگان با جدیت پیگیری میشود و بزودی اخبار خوشایندی در این باب اطلاعرسانی خواهد شد. ما مصمم به امضای قراردادهای تجارت ترجیحی، آزاد و تکمیل آنها با سایر دول، از طریق ورود اساسی نمایندگیهای کشورمان و همچنین نهادهای متولی امر در کشور هستیم. رفع موانع صادرات کالا و خدمات، جذب سرمایه و حل و فصل مشکلات استاندارد کالاهای صادراتی، توسعه کشت فراسرزمینی و امنیت غذایی و دارویی کشورمان از طریق همکاریهای اقتصادی با همسایگان و کشورهای پیرامونی با جدیت در ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی و با حضور فعال دستگاهها و نهادهای اقتصادی کشورمان بررسی، تصمیمگیری و اجرایی میشود. .... تردیدی وجود ندارد که سیاستهای اعتماد ساز دولت در داخل کشور و منطقه، در کنار دیپلماسی اقتصادی فعال، ابتکارات، ایدهها و طرحهای در دست اقدام، منافع زایدالوصفی برای مردم کشورمان و منطقه خواهد داشت. فرصت مغتنمی برای توفیق در مسیر تعامل سازنده با همسایگان فراهم شده و امید است کماکان شاهد استقبال حداکثری همسایگان از این روند باشیم. امید میرود که که تداوم دوستیها و همکاریهای ملل و دول منطقه، باعث شکوفایی و رونق روزافزون منطقه شود.»
سیاستگذاری غیرکارشناسی
عباس عبدی در یادداشتی برای «اعتماد» نوشت: «در نقد دولت جدید تا مدتی باید احتیاط کرد. برخی موارد را نباید طرح کرد ولی برخی دیگر را باید گفت. برای مثال بیکاری و تورم دو مشکل جدی است که به سادگی قابل حل نیست. باید فرصت داد که سیاستهای دولت در این دو مورد به نتیجه برسد. ولی در برخی دیگر اتفاقا باید فوری نقد کرد، به ویژه در حوزه سیاستگذاری و تصمیمگیری، زیرا تبعات ویرانگر تصمیمات نادرست در آینده خود را نشان خواهد داد و آن زمان برای نقد خیلی دیر است. ... حدود یک ماه پیش نامهای به امضای چهار نفر خطاب به آقای رییسجمهور نوشته شد. این نامه را آقای دکتر عیناللهی وزیر بهداشت، آقای دکتر مرندی رییس فرهنگستان علوم پزشکی، آقای دکتر رییسزاده رییس نظام پزشکی و دکتر شهریاری رییس کمیسیون بهداشت و درمان امضا کردهاند و خواهان حذف طرح افزایش ظرفیت پزشکی از دستور کار این شورا شدهاند. آنان نمایندگان ۴ ستون و رکن مهم نظام بهداشت و سلامت کشورند و جالب اینکه همگی از مجموعه اصولگرایان هستند و مهمتر اینکه متولی اجرای چنین طرحی نیز باید باشند. این نامه طی ۷ بند خیلی صریح و روشن توضیح میدهد که چرا این طرح خلاف منطق کارشناسی است و متذکر شدهاند که ظرفیت رشتههای پزشکی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است.
با این حساب میتوان گفت که افزایش کوتاهمدت دوبرابری این ظرفیت امر عجیبی است. در نامه از بیکاری فارغالتحصیلان با عنوان «خیل عظیم» یاد کرده و به مساله آمار بالای مهاجرت نیز اشاره، سپس تاکید کردهاند که اتخاذ تصمیمات غیرکارشناسی تیشه به ریشه درخت تناور و تنومند و پرثمر سلامت کشور میزند و در پایان نیز تاکید کردهاند؛ مصرانه استدعا دارد که موضوع افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی از دستور این شورا خارج شود. در کنار این مساله، الزامی شدن نسخههای الکترونیکی نیز حکایت از آن میکند که افراد غیرکارشناس در حال اتخاذ تصمیم برای نظام بهداشت و درمان هستند. متاسفانه شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح مذکور را بهرغم نظرات کارشناسی جامعه پزشکی تصویب کرد. بر اساس آن طی چهار سال و هر سال ۲۰ درصد نسبت به سال قبل این ظرفیت بیشتر میشود. اگر ظرفیت در سال ۱۳۹۲، برابر ۱۰۰ بود، اکنون به ۱۵۰ رسیده و در سال ۱۴۰۴ باید به ۳۰۰ برسد. یعنی طی ۱۲ سال ظرفیت رشتههای پزشکی سه برابر شود!! در حالی که بعید است امکانات و استادان آنها حتی اندکی از این افزایش را جبران کنند. مساله این یادداشت تایید و رد تصمیم مذکور نیست. این را باید کارشناسان دانشگاهی و نظام بهداشت و درمان نظر دهند، مساله اصلی این است که منطق کارشناسی این تصمیمات چیست؟ اگر شما به چهار عضو اصلی در نظام بهداشت و درمان کشور که مورد اعتماد حکومت و خودتان و اصولگرایی هستند اطمینان ندارید، آیا میتوانید بگویید که مرجع کارشناسی شما در اتخاذ این تصمیم کیست؟ یا این چهار نفر و نمایندگان چهار نهاد اشتباه کردهاند که در این صورت بفرمایید که کدام کارشناسان معتبر نظرات آنان را رد کردهاند؟ لطفا گزارش توجیهی این تصمیم را منتشر کنید. در این صورت چرا همان کارشناسان ناشناخته را جایگزین آقای وزیر خود نکردهاید؟ یا اگر هیچ منطق کارشناسی پشت این تصمیم ندارید، در این صورت مسوولیت عواقب چنین تصمیماتی را چگونه میپذیرید؟ اگر در نظام مهم بهداشت و درمان تا این حد به نظرات کارشناسان همسو با جناح اصولگرایی و معتمد نظام بیتوجهی میشود، این بدان معناست که دیگر سیاستهای جاری نیز به صورت غیرکارشناسانه و خارج از چارچوب و روال عادی سیاستگذاری اتخاذ میشود. نتیجه این نوع سیاستگذاری نیز از اکنون معلوم است. برای رد این استدلال باید مستندات کارشناسی تصمیم اخیر خود را در اختیار عموم قرار دهید. »
ملیترین و امتیترین شخصیت دنیای اسلام
عباس حاجینجاری در سرمقاله روزنامه جوان نوشته: «اسوه و قهرمان ما در دوران معاصر یعنی سپهبد شهید سردار قاسم سلیمانی نه افسانه، بلکه واقعیتی است که جایگاه ویژهای را به لحاظ دینی و ملی برای نوع مبارزات نظامی خود برجای میگذارد. بهنحویکه پس از ترور ناجوانمردانه این سرباز میهن آحاد مردم بدون توجه به جناح بندیهای سیاسی پیکر او را بر دوش میکشند و به خاطر احساس ویژه نسبت به هویت مشترک ایرانی ـ اسلامی از او تقدیر مینمایند؛ و مهمتر از آن او نهتنها برای مردم ایران بلکه برای همه مسلمانان منطقه و در سطح گسترده برای دیگر ملل جهان، از شرق آسیا تا آفریقا و امریکای جنوبی شناختهشده است و تا سالها مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان الهی از نتیجه مجاهدتهای او و دیگر مدافعان حرم احساس امنیت و آرامش کرده و از ایثارگریهایشان بهره میبرند. ... بهآسانی میتوان تصور کرد که اگر مجاهدتهای سردار سلیمانی و نیروهای مدافع حرم در مواجهه با داعش نبود نقشه منطقه و جهان اکنون چگونه بود؛ چراکه گسترش جنایتهای داعش حتی بشریت را نیز تهدید میکرد .... اسوه بودن سردار سلیمانی تنها به مبارزات میدانی او در مقابله با گروهکهای تروریستی خلاصه نمیشود بلکه او با مجاهدتهای خود جبهه مقاومت را گسترش داد، افسانه نیل تا فرات صهیونیستها را با همکاری نیروهای مقاومت باطل کرد، بهگونهای که اکنون صهیونیستها در پشت سیمهای خاردار و دیوارهای بتنی در محدوده سرزمینهای اشغالی از نیروهای مقاومت التماس امنیت میکنند. اما فارغ از ابعاد نظامی و دفاعی سردار سلیمانی در دیگر عرصهها هم الگو و اسوه بود، ویژگیهای منحصربهفرد اخلاقی و رفتاری، رسیدگی او به محرومان، و... هرکدام به ضربالمثلی در میان مردم ایران تبدیلشده است، با نگاهی به ویژگیها و ابعاد شخصیتی سردار سلیمانی شاخصههای زیر را در اندیشه، و رفتار او میتوان برشمرد که در قالب «مکتب سلیمانی» تبلور مییابد، مهمترین این شاخصهها عبارتاند از:
-ولایتمداری: شهید سلیمانی از ابتدای انقلاب خود را در جایگاه سرباز ولایت تعریف و رابطهاش با جایگاه ولایت کاملاً اعتقادی بوده است. حاج قاسم در ولایتمداری دو چیز را رعایت میکرد: اول فهم درست مواضع و دوم عمل متعبدانه به آن؛ بنابراین شهید سلیمانی در امر ولایتپذیری در قله قرار داشته است.
- تجسم عینی اسلام: او مصداق آیات فراوانی از قرآن و تجسم عینی بسیاری از آیات الهی بود؛ بنابراین مکتب شهید سلیمانی یک مکتب درسآموز در عرصههای میدانی و عملی است. درواقع، شهید سلیمانی دارای ویژگی التزام عملی به دین بود.
- اخلاص: مقام معظم رهبری فرمودند، اخلاص بالاترین ویژگی شخصیتی شهید بود. شهید سلیمانی نماد اخلاص و کار درراه خدا بود. در تلاشهای فراوانی که داشت، هیچگونه چشمداشت مادی نداشت و یا به دنبال القاب و مناصب دنیوی نبود.
- انقلابی و جهادی: شهید سلیمانی عمر پربرکت خویش را صرف جهاد مستمر و خستگیناپذیر درراه خدا کرد. از طرف دیگر، به تعبیر مقام معظم رهبری، اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن به شدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابی گری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود.
- شهادتطلبی: شهید سلیمانی همواره در جستوجوی شهادت بود. قبل از شهادت، یک شهید بود. - مردمگرایی: سردار سلیمانی در طول حیات فردی و سیاسی و اجتماعی خود تلاش کرد تا از تجملگرایی بهشدت پرهیز و شیوههای سبک زندگی خود را به اقشار پایین جامعه نزدیک نماید. از طرف دیگر، بهشدت حامی مظلومان فراتر از نگاه ایدئولوژیک بود.
- دشمنشناسی: شهید حاج قاسم سلیمانی در بحث دشمنشناسی بسیار باهوش بود و در تمامی مراحل حیات خود از این امر غافل نبوده است. ...
- تدبیر و مدیریت راهبردی: شهید سلیمانی دارای تفکر راهبردی با ویژگیهای آیندهنگری، واقعبینی، مسئله شناس، حرفهای گری، شجاعت و قدرت مدیریت بحران، خستگیناپذیری و... بوده است. ...
- امت گرایی: بدین معنی که شهید سلیمانی در دو عرصه نظر و عمل بهشدت بر تقریب و وحدت جهان اسلام و یافتن راهکارهای بسیج جهان اسلام در مقابل دشمنان مسلمانان و خارج کردن دشمن از سرزمینهای اسلامی اعتقاد داشتند. او درعینحال قهرمان مبارزه با تکفیر نیز بود.
- نماد فرهنگ تشیع: در مراسم تشییع سردار سلیمانی، ما شاهد فرهنگ تشیع بودیم. درواقع حاج قاسم را باید نماد متن تاریخ تشیع خواند. هرچند باید از قدسیسازی شهید پرهیز کرد. از سویی دیگر، شهید سلیمانی در فرایند متقاعدسازی غیر شیعی برای مبارزه با منطق تشیع موفق عمل کرد.
- فرهنگ مقاومت: حاج قاسم سلیمانی کسی بود که توانست در برابر هجمههای دکترین نظامی و امنیتی متداول که زمینه وابستگی به شرق و غرب را فراهم میآورد، یقین خود را حفظ نماید و به آن تجربههای میدانی موفق تکیه کند. بلکه به نظر میرسد آن بزرگوار آن تجربهها را روزآمد کرد و ارتقا داد و به همین دلیل بود که توانست با توطئههای چندجانبه امریکا در منطقه و راهبرد جنگ نیابتی آنها مقابله و آنها را خنثی کند و با سازماندهی نیروهای مردمی شهادتطلبِ در منطقه، بهعنوان سردار سرافراز مقاومت، مهندس و معمار محور مقاومت در بُعد امنیتی و نظامی شود.
- اعتقاد به حفظ جمهوری اسلامی بهعنوان «حرم»: شهید سلیمانی در وصیتنامهاش بر اصل ضرورت حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید و از آن به «حرم» تعبیر کردهاند.
- قهرمان ملی: شهید سلیمانی هم در دوران دفاع مقدس و هم در جریان مبارزه با تروریسم داعش، در قالب یک الگوی قهرمان ملی ظاهر شد؛ بنابراین حفظ و صیانت از این بعد شخصیتی ایشان میتواند در راستای تقویت هویت ملی کشور مؤثر باشد. سردار سلیمانی که خود را سرباز وطن میدانست، در عین دفاع از اسلام، نماد دفاع از وطن هم بود.»
روابط ایران و عربستان؛ چالشها و پیش بینیها
حسن هانیزاده تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداشتی برای روزنامه «آرمان ملی» نوشت: «اگر روند مذاکرات ایران و عربستان که مهمترین چالش آن جنگ عربستان علیه یمن است به یک خروجی قابل قبولی برسد قطعا روابط تهران و ریاض در یک فرایند زمانی کوتاه از سر گرفته خواهد شد. اظهار خوشبینی حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران نسبت به دورنمای روابط تهران و ریاض نشان میدهد که بهرغم وجود برخی چالشها در مسیر بهبود رابطه بین ایران و عربستان امیدواریهایی برای ایجاد همگرایی بین این دو کشور تاثیرگذار منطقه وجود دارد. روابط دو کشور در 4 دهه گذشته تحت تاثیر فضاسازیهای منطقهای و بینالمللی قرار داشته تا جایی که عربستان به دلیل همراهی با سیاستهای آمریکا روابط خود با ایران را قطع کرد. سیاستهای تخریبی عربستان در طول دوران حاکمیت دونالد ترامپ رئیسجمهوری سابق آمریکا و به دلیل حمایتهای آمریکا از سیاستهای تهاجمی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان علیه ایران و محور مقاومت تشدید شد. نقش تخریبی عربستان در سوریه، عراق و لبنان و تحمیل یک جنگ ظالمانه بر ملت فقیر یمن آن هم تنها به دلیل گرایش اکثریت مردم این کشور به یک مذهب مشخصی، شرایط ادامه همگرایی منطقهای را تحت تاثیر قرار داد. عربستان در طول 10 سال گذشته در بحران سوریه مبلغ 80 میلیارد دلار و در جنگ ظالمانه 7 ساله خود علیه مردم بیدفاع یمن مبلغ 350 میلیارد دلار هزینه کرد اما نتوانست شطرنج سیاسی و میدانی این دو کشور را تغییر دهد؛ در عراق نیز عربستان سعودی سیاست خصمانهای را علیه جریانهای مردمی مانند حشدالشعبی، عصائب اهلالحق و النجباء اتخاذ و تلاش کرد تا بین طیفهای سیاسی عراق شکاف ایجاد کند. ریاض با داشتن یکصد شبکه ماهوارهای فعال و گردش مالی سالانه 10 میلیارد دلار در حوزه رسانه همواره یک جریانسازی سیاسی و رسانهای علیه ایران انجام داده که از این تعداد رسانه 6 شبکه ماهوارهای صرفا برای ایجاد شکاف بین مردم ولایی خوزستان بهطور شبانهروزی برنامه پخش میکنند. با این حال ایران در طول 4 دهه گذشته همواره دست دوستی به سوی کشورهای عرب شورای همکاری خلیجفارس دراز کرده اما عربستان به دلیل نفوذ سیاسی در این شورا تمام تلاشهای صادقانه ایران برای ایجاد وفاق و همگرایی با همسایگان عرب خود را نقش بر آب ساخت. اکنون که تیم جو بایدن رئیسجمهوری دموکرات آمریکا به دلیل نقض آشکار حقوق بشر در عربستان و اقدام محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در قتل دردناک جمال قاشقجی روزنامهنگار برجسته سعودی نگاهی کاملا منفی نسبت به حاکمیت این کشور دارد، لذا بن سلمان بشدت دچار انزوای سیاسی شده است. از این رو عربستان در یک چرخش جدید از اردیبهشتماه سال جاری یک سلسله گفتوگوهایی در بغداد با اشراف دولت عراق با نمایندگان جمهوری اسلامی آغاز کرد که این مذاکرات بهرغم وجود چالشهای جدی پیشرفتهایی نیز داشته است. دیدار اخیر امیر عبداللهیان وزیر خارجه ایران با فیصل بن فرحان همتای سعودی خود در حاشیه نشست وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی در پاکستان از وجود اراده جدی نزد دولتمردان سعودی برای بهبود روابط با ایران حکایت دارد. پیشبینی میشود اگر روند مذاکرات ایران و عربستان که مهمترین چالش آن جنگ عربستان علیه یمن است به یک خروجی قابل قبولی برسد قطعا روابط تهران و ریاض در یک فرایند زمانی کوتاه از سر گرفته خواهد شد. بهویژه اینکه فواد حسین وزیر خارجه عراق در جریان سفر اخیر خود به تهران و دیدار با همتای ایرانی خود بر ضرورت از سرگیری مذاکرات تهران - ریاض در بغداد تاکید کرد.»
پیوست رسانهای، تجلی مردمسالاری دینی
محمد اسماعیلی در یادداشتی برای «وطن امروز» نوشت : « وقتی صحبت از مردمسالاری دینی به میان میآید، یعنی مردم رکن اصلی و تعیینکننده یک حکومت دینی هستند و تهیه پیوست رسانهای یکی از تجلیات احترام به مردم در زمان اجرای طرحها و اقدامات ملی است.
این در حالی است که همه کارشناسان بر این نکته اتفاق نظر دارند که وقتی پای مردم در اجرای طرحهای ملی در میان است، طبیعتا باید مردم از طریق رسانهها به صورت کامل در جریان کم و کیف اجرای طرح قرار گیرند و این همان چیزی است که امروز آن را پیوست رسانهای مینامند.
به عبارت سادهتر اگر مردم در جریان اجرای طرحی که با معیشت و زندگی آنها سر و کار دارد، قرار نگیرند، طبیعتا نمیتوان انتظار داشت در مراحل مختلف اجرای طرح، همکاری و همدلی لازم را داشته باشند.
به همین خاطر است که اهمیت طراحی یک پیوست رسانهای برای یک طرح ملی چهبسا از خود طرح نیز مهمتر باشد.
تهیه پیوست رسانهای در دنیای امروز با مشکلات زیادی همراه است که مهمترین آن تنوع و تکثر زایدالوصف رسانههاست که باعث نرسیدن تولیدات رسانهای به مخاطبان است. از آنجا که در این فرصت کوتاه امکان ذکر جزئیات و الزامات یک پیوست رسانهای وجود ندارد، تنها به گزارههایی درباره بایدها و نبایدهای پیوست رسانهای اشاره میکنیم و از متولیان و مسؤولان محترم درخواست میکنیم برای کاملتر شدن دانش خود در این زمینه به آثار مختلفی که به قلم اساتید این حوزه به رشته تحریر درآمده است، مراجعه کنند.
برای تهیه یک پیوست رسانهای باید از همه اشکال و قالبهای رسانهای موجود از جمله تهیه موشنگرافی، مصاحبههای تخصصی، گفتوگوهای ویژه خبری، گزارشات تحقیقی، کاریکاتور، طنز، مصاحبههای مردمی و حتی در صورت نیاز، فیلم و سریال نیز استفاده کرد.
در شرایط فعلی که مردم زندگی خود را در کنار گوشیهای تلفن همراه سپری میکنند و هر لحظه فضای مجازی عرصه را بر رسانههای سنتی تنگتر میکند، همه تولیدات رسانهای باید نسخه مناسب برای توزیع در فضای مجازی را داشته باشند. برای تهیه یک پیوست رسانهای تاثیرگذار باید از خبرهترین و حرفهایترین عوامل رسانهای استفاده کرد و کارهای غیرحرفهای و ضعیف نمیتواند به عنوان پیوست رسانهای تلقی شود.
پیوست رسانهای هر طرح بستگی کامل به وسعت و اهمیت طرح دارد به طوری که به هر نسبت که طرح فراگیرتر و مهمتر باشد، به همان نسبت نیز باید پیوست رسانهای از قوام و قدرت بیشتری برخوردار باشد.
برای مثال یکی از دلایل موفقیت طرحی چون هدفمند کردن یارانهها که در دولت دهم اجرا شد، مرهون همراهی و تلاش بیوقفه رسانه ملی بود.
پیوست رسانهای باید دارای زمانبندی دقیق و مناسبی باشد و چه بسا لازم باشد مدتها قبل از شروع طرح و از ابتداییترین مراحل طرح تا پایان اجرای طرح، تولیدات مناسب رسانهای در جامعه هدف توزیع شود.
در تهیه پیوست رسانهای باید از همه ظرفیتهای موجود کشور استفاده کرد که در این میان مشارکت شخصیتهای محبوب شامل هنرمندان، ورزشکاران، شخصیتهای علمی و فرهنگی و حتی مسؤولان ارشد نظام در آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در تهیه پیوست رسانهای همیشه باید جایی برای مخالفان طرح نیز وجود داشته باشد تا از این طریق ایرادات و اشکالات طرح بیان و برطرف شود و مردم نیز خود را در محاصره یک طیف فکری خاص احساس نکنند.
در تهیه پیوست رسانهای همیشه باید گوشه چشمی به میهمانان ناخوانده یعنی شبکههای معاند داشت و به صورت مداوم شبهات و شیطنتهای مطرح شده از سوی این شبکهها توسط کارشناسان پاسخ داده شود.
در پایان بر این نکته تأکید میکنم که در شرایطی هستیم که در همه عرصههای کشور، تحولات و تغییرات چشمگیری در جریان است و دستگاههای اجرایی کشور باید بتوانند در کنار همه طرحها و فعالیتهای خود، بنا به فراخور اقداماتی که انجام میدهند، پیوستهای رسانهای مناسب تهیه و تولید کنند. فراموش نکنیم سرلوحه همه فعالیتهای رسانهای دشمن، مایوس و ناامید کردن مردم است و تهیه پیوستهای رسانهای گامی مؤثر در امیدآفرینی در کشور محسوب میشود.»