ابهامات یک طرح بنزینی
ابوذر ندیمی، کارشناس مسائل اقتصادی در یادداشتی برای «فردا» به ابهامات و سوالات مطرح در خصوص طرح جدید دولت برای توزیع بنزین پرداخت و تاکید کرد که روشهای شکستخورده نباید با لعاب جدید به جامعه تحمیل شود.
گروه سیاست سیاست فردا - ابوذر ندیمی، نماینده پیشین مجلس و کارشناس مسائل اقتصادی در یادداشتی اختصاصی برای سایت «فردا» به تحلیل طرح بنزینی دولت پرداخت و نوشت:
مبحثی که وزیر نفت مطرح کرده اند دارای شئون مختلفی است. اولا طرحی است که از ابتدای انقلاب تحت عنوان کوپن و سهمیه و ... مطرح بوده است یعنی از نظر اصل موضوع مطلب جدیدی ندارد. ثانیا به قانون هدفمندی یارانهها مرتبط است چون آنجا هم بحث این بود که در خصوص بسته انرژی اقداماتی شود تا اولا به قیمت و ثانیا به توزیع عادلانه برسد و ثالثا مانع مصرف بیشتر شده و رابعا از جهت رانت و فرصت قاچاق و مانند آن مدیریت شود.
به این طرح اما چند ایراد وارد است : ایراد اول نیز بحث نظام اسکان است. یعنی چه که به هر کسی که یک سال در ایران بوده، سهمیه تعلق بگیرد؟! یعنی اگر فردی رفته خارج و آنجا زندگی میکند، سهمیه بگیرد؟! او که از مواهب و امکانات کشور میزبان استفاده میکند و ضرورتی ندارد ما به او صد هزار تومان پول بدهیم.
نکته دیگر اینکه از نظر مدیریت منابع سوالاتی مطرح است. مثلا اینکه اگر بخواهیم بنزین را سهمیه بندی کنیم، قیمتها را هم واقعی میکنیم؟ یا بر اساس مدلی میخواهیم مدیریت منابع کرده و کمتر عرضه کنیم؟ بنابراین اولین سوال این است که آیا منابع به کل آزاد میشود و بنزین غیر سهمیهای به قیمت جهانی میرسد؟ یا دو قیمتی و چند قیمتی میشود؟ به اضافه اینکه آیا این روش باعث حفظ محیط زیست و ... میشود؟ در واقع به نظر میرسد که این طرح اساسا شئونی از جهت فنی و زیست محیطی و فرهنگی ارائه نکرده است و لازم است در این خصوص دقت شو.
نکته دیگر هم در رابطه با منابع است. منابع حاصل چه میشود؟ با یک مثال توضیح میدهم. یک روزی بنده و همکارانم در مجلس و در کمیسیون تلفیق تصمیم گرفتیم که مالیات بر ارزش افزوده را افزایش داده و سهم نظام سلامت کنیم ولی بیمه سلامت در اولین اقدام، ساختمان خود را از خیابان شریعتی به سعادات آباد انتقال دارد. یعنی گویی ما منابع را برای ساختمان جدید بیمه سلامت اختصاص داده بودیم.
بنابراین سوال این است که آیا واقعا منابع حاصل از این کاهش استفاده، افزایش قیمت یا رساندن قیمت به منابع خارجی در کجا صرف میشود؟ از این رو به نظر میرسد که درباره ابعاد مختلف این پیشنهاد میتوان مسائلی را مطرح کرد. به عنوان مثال چرا باید وزیر نفت مسائل اقتصادی این طرح را بیان کند؟ وزیر نفت میتواند درباره روش عرضه صحبت کند و مسائل اقتصادی را باید وزیر اقتصاد توضیح بدهد. یا چرا رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس سازمان هدفمندی یارانهها توضیح ندهند.
مهمتر اینکه در راستای تحلیل موضوع میتواند در مباحث مربوط به حوزه تحریم و بدون تحریم هم صحبت کنیم. زیرا بر اساس آخرین اخبار هستهای و مربوط به مذاکرات به نظر میرسد که برجام به اندازه برجام قبلی به تصویب برسد. اگر چنین شرایطی باشد و ما بخواهیم که درآمد صادرات خود را از محل نفت و میعانات افزایش دهیم، چه تدبیر جدیدی متناسب با آن شرایط داریم؟ یعنی آیا فقط یک سناریو در نظر گرفته شده یا سناریو دوم هم موجود است. به تعبیر دیگر آیا میخواهیم موضوع را با تحریم ببینیم و بدون تحریم بفروشیم؟ یعنی اگر تحریمهای برجامی لغو شد و بشکههای نفتی که الان یک چندم قیمت میفروشیم و پول آن برنمیگردد با وقتی که به قیمت فروخته شود، یکسان خواهد بود؟!
در هر حال ما در چند مورد با این طرح توافق داریم:
1. بنزین اگر به قاچاق برسد، باید جلو آن را گرفت.
2. اگر به مصرف زیاد برسد، باید مدیریت شود.
3.اگر به آلودگی زیست محیطی انجامد، باید تدبیر کرد.
اما واضح است که روشهای امتحان شده و شکست شده نباید با لعاب جدید به جامعه تحمیل شود به این جهت که ابعاد مختلف یک تصمیم میتواند درباره گران شدن همان محصول و آثار بر دیگر محصولات اثر داشته باشد. مثلا اینکه تصمیم مورد بحث چند درصد تورم انتظار و روانی به جامعه تحمیل خواهد کرد باید مورد تحلیل اقتصاددانان قرار بگیرد.
به اعتقاد من اقناع جامعه با گفتن نیست. باید یک کنفرانس مطبوعای پر سوال تعریف کرد و خبرنگاران، رسانهها، اقتصاددان و ذینفعان را در داوری و پرسشگری قرار داد زیرا یک تصمیم به تسری و تعمیم منتهی میشود و آن تسری و تعمیم زندگی را از این که هست بدتر میکند در حالی که نتیجه این تصمیم مشخص نیست.