درباره سخنان آقای محقق داماد پیرامون رابطه حوزه و حکومت اسلامی؛
حوزه و دولت دینی از هم جدا نیستند
آقای سید مصطفی محقق داماد به تازگی در نشست بررسی کتاب «صدسالگی حوزه قم و مسائل جامعه ایران» که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفته است که «آیتالله بروجردی حوزه را در برابر حکومت با هر مشکلی اداره کرد اما امروز یکی از مشکلات حوزه این است که وابسته به دولت و حکومت شده است».
نحوه بازتاب سخن آقای محقق داماد به گونه ای است که وابسته بودن حوزه به حکومت مورد نقد جدی قرار گرفته و به نوعی از جانب ایشان به عنوان آسیب مورد نظر قرار گرفته. ایشان برای تأیید سخن خود از اندیشه آیتالله بروجردی هم مثال میآورند. در این میان به نظر می رسد که این گزاره به این واقعیت بی توجه است که آیتالله بروجردی به عنوان نماینده حوزه علمیه در برابر حکومت طاغوت پهلوی سخن می گوید و مقایسه کردن روابط آن دوران با دوران حکومت اسلامی از اساس نادرست است و نتیجه گیری نهایی را دچار مشکل می کند. بیتردید یکی از اهداف بخش زیادی از حوزویان در دوران پیش از انقلاب استقرار حکومتی اسلامی و حمایت از گفتمان اسلام سیاسی امام و استقرار دولت دینی بوده است و یکی دانستن نوع مواجهه حوزه با دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی علاوه بر مقدمه نادرست به نادیدهگرفتن تلاشهای سیاسی-مذهبی روحانیت شیعی و حوزه در پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی منجر می شود.
از طرفی استقلال حوزه های علمیه بر اساس آموزههای بنیانگذار انقلاب اسلامی به هیچوجه به معنای تقابل حوزه با حاکمیت نیست؛ چنانکه در نگاه امام(ره) حوزویان نظریه پردازان حکومت و نظام اسلامی هستند و از نگاه امام چنین برمیآید که تعامل حوزه با حاکمیت این ظرفیت را ایجاد میکند تا حوزه توانمندیهای خود را در امر حکومتداری نشان دهد و دیگر در حاشیه امور نباشد و دین به عنوان یک موضوع صرفا فردی جدای از سیاست و جامعه فرض نشود. امام به طور صریح درباره ارتباط حوزه و نظام اسلامی فرمودند: «در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا میکند که نظرات اجتهاد فقهی در زمینههای مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد ولی مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزی کند».
بنابراین فقدان نظریه های برگرفته از شریعت و خالی بودن فضای دولت از این نظریات خلاف اسلام سیاسی مورد نظر امام و رهبری است. حتی امام به این میزان هم اکتفا نمیکردند و از علما میخواستند که به صورت عینی در صحنه حضور داشته باشند: «باید مسائل روز گفته بشود. باید شماها که دعوت کردید تاکنون مردم را به اسلام اسلامیت و به فضائل اخلاقی امروز هم همت بگمارید که بیشتر دعوت کنید. هم مسائل روز را برای مردم بگویید و هم مفاسدی که مترتب فعل این گروهکها هست که میخواهند این جمهوری را به هم بزنند به نفع آمریکا یا به نفع دیگر کشور های استعمارگر این ها را تنبه بدهید به مردم».
پس برخلاف آنچه آقای محقق داماد میگوید، رابطه حوزه با دولت دینی یک رابطه محکم و دوطرفه است و کلماتی مانند وابستگی و استقلال ناشی از ورود نادرست به بحث است و با تاریخ انقلاب و واقعیت صحنه نمی خواند.
نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همینگونه است؛ چنانکه ایشان در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی در سال91 فرمودند: «این که یک آقایی در یک گوشهای عبایش را بکشد به کول خودش، بگوید من به کارهای کشور کار ندارم، من به نظام کار ندارم، افتخار نیست؛ این ننگ است. روحانی باید از وجود یک چنین نظامی که پرچمش اسلام است، قانونش فقه اسلامی است، با همهی وجود استقبال کند. مراجع تقلید کنونی، مکرر به بنده گفتند که ما تضعیف این نظام را به هر کیفیتی حرام قطعی میدانیم. خیلیشان از روی لطف به من پیغام میدهند یا میگویند که ما تو را مرتبا دعا میکنیم. این نشان دهنده قدرشناسی از نظام اسلامی است.... حوزههای علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام کار کنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حرکت کنند».
یا ایشان در دیدار در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم در سال89 فرمودند: «در اینجا[بحث استقلال حوزه های علمیه]هم مراقب باشید یک مغالطهی دیگری به وجود نیاید؛ استقلال حوزهها به معنای عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقی نشود؛ یک عدهای این را میخواهند. بعضیها میخواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطه حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمیشود. وابستگی غیر از حمایت است، غیر از همکاری است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزهها کمک کند. البته معیشت طلاب به صورت سنت معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز باید به وسیله مردم اداره شود؛ مردم بیایند وجوهات شرعیشان را بدهند؛ این اعتقاد من است».
با این تعابیر به نظر می رسد که روشن شده باشد حوزه های علمیه بخشی از نظام اسلامی هستند که به عنوان پشتوانه نظری و مباحث اجتهادی می توانند گره از کارها بگشایند و در عین حال نظام اسلامی هم همواره از حوزه های علمیه حمایت کرده و این رابطه تعاملی واقعیت صحنه است و نباید با تعابیری چون وابستگی و استقلال آن را تحت الشعاع قرار داد.