امیرعلی ابوالفتح در یادداشت اختصاصی برای فردا؛
اصل ماجرای مذاکرات
امیرعلی ابوالفتح در قالب یادداشتی نکاتی را درباره دور جدید مذاکرات وین یادآور شد.
گروه سیاسی فردا: متن این یادداشت به شرح زیر است:
مذاکرات فعلا در یک گردنه سخت و دشوار قرار دارد. از یک طرف چون مذاکرات ادامه دارد، امید همچنان باقی است اما از طرف دیگر قدری ناامیدی نسبت به حصول توافق وجود دارد چون ایران و آمریکا مصرّانه در تلاش هستند تا به خواسته ها و مطالبات خودشان را دست پیدا کنند و نشانه ای از عقب نشینی از سوی طرفین دیده نمی شود.
در کنار اتفاقاتی که در اتاق های مذاکراتی در وین رخ می دهد، جنگ روانی و روایتی و خط و نشان کشیدن ها نیز در جریان است. رسانه هایی که نزدیک به تیم های مذاکره کننده هستند با انتشار اخباری می خواهند بر طرف مقابل اثر بگذارند. غربی ها دائم از نیامدن ایران پای میز مذاکره، پایان زمان دیپلماسی و از دست رفتن برجام صحبت می کنند؛ در مقابل رسانه های نزدیک به ایران مذاکرات را رو به جلو و امیدبخش توصیف می کنند.
اگر توافق حاصل شود بعید است در کوتاه مدت یعنی ظرف یک هفته تا 10 روز پیش رو این اتفاق بیفتد. احتمالا به زمان بیشتری برای حصول توافق نیاز است.
درباره موضع روسیه در جریان مذاکرات وین باید یادآور شد، روسیه به شدت منتقد دولت ترامپ برای خروج از برجام است و مقصر وضعیت پیش آمده را دولت ترامپ می داند، همچنین به دولت بایدن تأکید می کند که باید تحریم ها را علیه ایران لغو کند و همواره در این حوزه از موضع ایران حمایت کرده است. در عین حال آقای اولیانوف همه روسیه نیست او شاید توئیتی بزند که به نفع ما یا به ضرر ما باشد اما هیچ کدام از اینها را نباید موضع رسمی دولت روسیه تلقی کنیم.
با وجود حمایت هایی که روسیه و چین از مواضع ایران درباره برجام و لغو تحریم ها اتخاذ می کنند به احتمال قریب به یقین نسبت به «عدم اشاعه» نوعی همدلی با طرف های اروپایی و آمریکا دارند. در واقع روسیه و چین درباره هر کشوری که بخواهد به سمت سلاح اتمی حرکت کند واکنش نشان می دهند.
البته الان ایران چنین تصمیمی ندارد و روس ها مطمئن هستند که تهران قصد ساخت سلاح اتمی ندارد. اگر نسبت به این نظر روس ها خدشه ای ورد شود می توانیم شاهد این باشیم که روس ها و چینی ها از مواضع آمریکا و اروپا در موضع عدم اشاعه حمایت کنند. برای همین بود که رسانه های غربی ادعا کردند «ایران می خواهد به سمت غنی سازی 90درصدی برود» که ایران قویا این موضوع را محکوم کرد.
درباره تأثیر تیم مذاکره کننده ایران بر وضعیت پیش آمده در روند گفتگوهای وین نیز این نکته را باید به یاد داشته باشیم که همواره سیاست های کلان در پایتخت ها و نهادهای بالادستی اتخاذ می شود. تیم های مذاکراتی ملزم به پیش برد اهداف ترسیم شده توسط آن سیاست های کلان هستند. البته تکنیک های مذاکراتی فرق می کند. بعضی ها روابط نزدیک و شخصی با تیم مقابل برقرار می کنند، بعضی محتاط جلو می روند. بعضی توانمندی حقوقی دارند، برخی از روابط عمومی گرم تری برخوردارند اما کلیت ماجرا مربوط به تیم ها نیست.
اگر برجام به نتیجه رسید ماحصل تصمیم و اراده نظام بود و نه شخص، اگر هم به نتیجه نرسد ماحصل تصمیم نظام است بنابراین مباحث شخصی و شخصی کردن ماجرا تقلیل کردن موضوع است. مناسبات بین ایران آمریکا به قدری با چالش و دست انداز مواجه شده و دشمنی و بی اعتمادی به قدری قوی است که هر کسی دیگری جای آقای باقری بود نمی توانست مذاکرات را پیش ببرد.
همان طور که 6 دور مذاکرات قبلی توسط آقای عراقچی در وین راه به جایی نبرد. اگر هم برجام اتفاق افتاد به دلیل آن بود که اراده هیأت حاکمه های ایران و آمریکا بر رسیدن به توافق بود نه اینکه تمام افتخار یا خیانتش را به پای تیم مذاکره کننده بنویسند. تیم مذاکره کننده نقش همین دارد اما همه ماجرا نیست و اصل ماجرا در پایتخت ها است.