تحلیل از چپ و راست؛
توافق با آژانس
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
دوستان پنجره باز نماند !
حسین شریعتمداری در یادداشت امروز «کیهان» نوشته است: «در اظهارات این روزهای مسئولان محترم مذاکرات هستهای کشورمان با آنچه در آغاز مذاکرات مطرح شده بود، تفاوتهایی دیده میشود که امید است نشانه تغییر در اهداف از پیش اعلام شده نباشد. پیش از این و قبل از شروع دور دوم مذاکرات وین (در دولت سیزدهم) سخن از لغو همه تحریمها در میان بود که تحریمهای برجامی بخشی از آن است. ... دیروز (۲۴ آذر ماه)، جناب امیر عبداللهیان در گردهمایی سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در کشورهای همسایه اظهار داشت؛ «رویکرد ما رفع کامل تحریمهای برجامی در مقابل رفع نگرانیهای مورد ادعای طرفهای مقابل درخصوص برنامه هستهای صلحآمیز ایران است» و همان روز آقای دکتر باقری نیز در مصاحبه با پرس تی وی گفت؛ « از نظر ما هر تحریمی که متناقض با مفاد برجام باشد باید لغو شود؛ چه این تحریمها در دوران اوباما وضع و اعمال شده باشند چه در دوران ترامپ، چه بایدن. همینطور همه تحریمهای مرتبط با برجام و تمامی تحریمهایی که تحت کارزار فشار حداکثری دولت قبلی اعمال شدهاند، چون مرتبط با برجام است میبایست لغو شوند». همانطور که ملاحظه میشود، سخن از لغو «تحریمهای برجامی» است و نه « لغو همه تحریمها» و این درحالی است که بسیاری از تحریمهای آمریکا علیه ایران به بهانههای غیرهستهای وضع شده است. ... اگر قرار است لغو تحریمها فقط شامل تحریمهای برجامی باشد و همان تحریمها به بهانههای واهی و خصمانه دیگر نظیر حقوق بشر و تروریسم و صنایع موشکی و حضور در منطقه و امثال آن باقی بمانند، مذاکرات وین چه سودی دارد و با چه انگیزهای صورت پذیرفته و قابل توجیه است؟! با شناختی که از دوستان تیم هستهای داریم بیتردید در پیآنند که راه را بر سوءاستفاده حریف ببندند، از این روی باید مراقب باشند که بعد از بستن در، دشمن از پنجره وارد نشود!
آمریکا از تحریمها به عنوان یک اهرم علیه اقتصاد کشورمان بهره میگیرد و از آنجا که توان استفاده از همه اهرمهای دیگر - از جمله اهرم نظامی- را از دست داده است، به سختی میتوان باور کرد از تحریمها دست بکشد ... بهانه غرب ابراز نگرانی از تولید سلاح هستهای در ایران است! و حال آنکه اطمینان دارد ایران در پی تولید سلاح هستهای نیست و آن را حرام میداند، ولی چنانچه بر بهانه واهی خود اصرار دارد، مذاکرات هستهای باید بعد از نابودی تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی، هند، پاکستان و ... موکول شود چرا که براساس معاهده NPT هیچیک از دو کشور پاکستان و هند و رژیم جعلی اسرائیل مجاز به داشتن سلاح هستهای نیستند. این نکته نیز گفتنی است که راهبرد هستهای و در نتیجه راهبرد مذاکراتی دولت سیزدهم با دولت قبلی تفاوت جدی و بنیادین دارد. دولت آقای رئیسی برخلاف دولت آقای روحانی معتقد نیست که هر توافقی بهتر از عدم توافق است، بلکه بر این باور است که هیچ توافقی بدون لغو همه تحریمها قابل قبول نیست
سیاسیکاری آژانس در بحبوحه مذاکرات وین
مهدی گرگانی در یادداشتی برای «وطن امروز» نوشته است: «در حالی که تیم مذاکرهکننده ایران با جدیت و حسن نیت برای احیای توافق هستهای 1394 پا به وین گذاشته است، آمریکا و کشورهای اروپایی در چند جبهه در حال اعمال فشار به ایران برای دستیابی به خواستههای حداکثری خود هستند؛ پروپاگاندای رسانهای، خبرسازی، اخلال در بازار دلار و ارز، فشار سیاسی و همچنین استفاده از ابزار آژانس بینالمللی انرژی اتمی به رهبری «رافائل گروسی».
1- مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از چند هفته قبل از شروع مذاکرات وین، تحرکات گستردهای را برای تحت تاثیر قرار دادن مذاکرات به راه انداخته است. یکی از ابعاد اقدامات گروسی -که در راستای پازل آمریکا علیه برنامه هستهای صلحآمیز ایران است- ایجاد هراس در جامعه بینالملل در زمینه فعالیتهای هستهای ایران است؛ فعالیتهایی که همواره تحت نظارتهای آژانس باقی مانده است. گروسی طی چند ماه اخیر با کلیدواژههای «زمان و پیشرفت برنامه هستهای» تلاش کرده قدرتهای جهانی و جامعه بینالملل را برای اعمال فشار بیشتر به ایران برای حضور در پای میز مذاکرات ترغیب کند. وی در مصاحبه با شبکه «فرانس 24» در زمینه پیشرفت برنامه هستهای ایران گفت: «مواد هستهای بیشتری غنیسازی شده است و نسل جدیدتری از سانتریفیوژها در حال چرخش هستند. تغییراتی در مقایسه با سال 2015 به وجود آمده است البته ۲ طرف از بازگشت به شکل اولیه این توافق (برجام) سخن میگویند اما «زمان کمی» باقی مانده است».
استفاده از ادبیات پیشرفت برنامه هستهای و زمان کم در اظهارات دیپلماتهای اروپایی حاضر در وین نیز به وضوح شنیده میشود که نشاندهنده هماهنگی کامل و نوعی تقسیم کار میان آژانس با غرب در مذاکرات وین است.
2- سیاسیکاری و پروندهسازی بخش دیگر پروژه رافائل گروسی علیه ایران در برهه کنونی است. در مقایسه با یوکیا آمانو، مدیرکل سابق آژانس که توافق هستهای در زمان وی به امضا رسید و 15 مرتبه پایبندی ایران به تعهداتش را تایید کرد، رافائل گروسی به مراتب تجربه کمتری در این زمینه دارد و به لحاظ ملیت آرژانتینی، قرابت فکری و سیاسی بیشتری به آمریکا و غرب دارد.
در حالی که با خروج آمریکا از برجام و عدم اجرای تعهدات طرفهای اروپایی چیزی از برجام باقی نمانده است، گروسی همواره تلاش کرده علیه فعالیتهای ایران در چارچوب برجام شائبهسازی و با ایجاد سوالات مشخص، پشت سر هم پروندهسازی کند. اگرچه اجازه ایران به آژانس برای نصب مجدد دوربین در تأسیسات کرج شاید یک اقدام بر اساس حسننیت بوده باشد اما بدون تردید درباره سوءنیت آژانس و سیاسیکاری در برنامه هستهای ایران هیچ تردیدی وجود ندارد.
تاریخچه سیاسیکاری آژانس در قبال برنامه هستهای ایران این تجربه را پیش روی ما قرار داده که در کنار تعامل، هر نوع اعتماد به این نهاد، یک اشتباه مهلک و خلاف منافع و امنیت ملی است.
3- مساله دیگری که باید به آن اشاره کرد، استانداردهای دوگانه آژانس در قبال برنامه هستهای ایران است که موضوع آن حتی به یکی از نشستهای وین نیز کشیده شد. «وانگ کانگ» نماینده چین در آژانس با اشاره به این مساله، خطاب به نمایندگان غربی گفت: چرا آمریکا و انگلیس میگویند ایران نمیتواند اورانیوم غنیشده بالاتر از 7/3 درصد تولید کند اما خودشان به صورت آشکار چندین تن اورانیوم غنیشده ۹۰ درصد به استرالیا منتقل میکنند؟!! این یک نمونه بارز از استانداردهای دوگانه است و مانند توافق هستهای ایران، مساله انتقال تکنولوژی زیردریاییهای اتمی به استرالیا (اوکاس) یک مساله مهم است و آژانس و جامعه جهانی باید به آن توجه کنند.
«حقی اویغور» کارشناس تبعه ترکیه نیز با انتقاد از استانداردهای دوگانه آژانس و غرب در زمینه فعالیتهای هستهای، آن را یکی از موانع مذاکرات در وین خوانده و میگوید: هنگامی که بحث امنیت غرب آسیا و اسرائیل پیش کشیده میشود، استانداردهای دوگانه بسیار زیاد است؛ اسرائیل زرادخانه اتمی دارد اما این واقعیت توسط آژانس پیش کشیده نمیشود.
4- از سوی دیگر رژیم جعلی صهیونیستی طی سالهای گذشته تعدادی از بزرگترین دانشمندان هستهای ایران را با کمک اطلاعاتی که از آژانس درباره دانشمندان ایرانی به بیرون درز کرده به شهادت رسانده، علیه تاسیسات ایران حملات سایبری انجام داده و به خرابکاری در تاسیسات و سایتهای غنیسازی ایران از جمله در کرج دست زده است. در این موارد که اقدامات علیه ایران است، آژانس همواره بحث بیطرفی خود را پیش کشیده و تلاش کرده از وظایف خود در قبال آن طفره برود!
رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده مذاکرات وین را به شکست بکشاند و در این راستا از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. مشخص نیست چرا آژانس و کشورهای غرب که ظاهرا به دنبال احیای برجام هستند علیه اقدامات تلآویو برای به شکست کشاندن مذاکرات سکوت کردهاند و نهتنها مساله زرادخانه اتمی و فعالیتهای مخفیانه اتمی این رژیم را دنبال نمیکنند، بلکه به دنبال اجرای اوامر این رژیم جعلی در مذاکرات وین هستند.
اقدام مثبت ایران
سیدجلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل بینالمللی در یادداشتی برای «اعتماد» نوشته است: «زمانی که رافائل گروسی، دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران آمده بود تاکید داشت که از تاسیسات کرج بازدید کند. مقامهای جمهوری اسلامی در آن زمان اعلام کردند به دلیل خرابکاریهایی که در سایت کرج صورت گرفته و این ظن وجود دارد که اطلاعات لازم به منظور انجام این خرابکاریها، اطلاعاتش از طریق بازرسان آژانس به رژیم اسراییل داده شده باشد، در حال حاضر نمیتوانیم اجازه بازرسی و بازدید از این تاسیسات را صادر کنیم. هنگامی که رافائل گروسی به وین بازگشت، محمد اسلامی معاون رییسجمهور و رییس سازمان انرژی اتمی ایران به رسانهها گفت که «توافق کردیم گفتوگوها ادامه پیدا کند» و دبیر کل آژانس در وین اعلام کرد دست خالی از تهران بازگشته و این سفر نتوانسته دستاوردی داشته باشد. همین موضوع سبب شد تحلیلها و گمانهزنیهایی مطرح شود که احتمال صدور قطعنامه شورای حکام علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. این نگاه وجود داشت که احتمال دارد در آستانه آغاز دوباره گفتوگوهای برجامی در وین، بار دیگر تاسیسات کرج هدف خرابکاری قرار بگیرد و بهرغم وجود این نگرانیها، مذاکرات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره وضعیت و نحوه نظارت بر تاسیسات کرج ادامه پیدا کرد. در حال حاضر، آنچه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی توافق شده این است که دوربینهایی در این تاسیسات نصب شود و هنوز مساله بازرسی بازرسان آژانس از تاسیسات کرج مطرح نیست. ایران مساله بازرسیها را به سرنوشت مذاکرات برجامی موکول کرده چرا که از نظر حقوقی و براساس توافق پادمانی میان ایران و آژانس ضرورتی برای صدور اجازه بازرسی آژانس از این تاسیسات وجود ندارد و اینکه آژانس بر مبنای پروتکل الحاقی درخواست بازرسی از تاسیسات کرج را مطرح کرده، زمانی برای ایران پذیرش این درخواست یک تعهد محسوب میشد که برجام در حال اجرا باشد.
مساله این است که تخریبها و فضاسازیهای زیادی علیه ایران وجود دارد و تلاشهای بسیاری صورت میگیرد که تهران به عنوان یک کشور ناقض قانون معرفی شود. با توجه به اینکه این فضاسازیها ممکن بود همزمان با گفتوگوها در وین دردسرساز شود، ممکن است باعث این تصمیم شده باشد که فعلا اجازه نصب دوربینها صادر شود. کار این دوربینها ضبط تصاویر مربوط به تاسیسات است و قرار نیست در حال حاضر این تصاویر در اختیار نمایندگان و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گیرد. زیرا براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی قرار شد همکاریهای فراتر از پادمان با آژانس در صورت عدم رفع تحریمها لغو شود و فرصتی دو ماهه برای این موضوع در نظر گرفته شد که بعدا به سه ماه افزایش یافت. در این مدت تعیینشده تحریمها برداشته نشد و تهران تصمیم گرفت اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند. در نتیجه بازرسی بازرسان آژانس نیز نسبت به گذشته محدود شد و تهران تنها پذیرفت که در این مدت تصاویر دوربینهای مداربسته تاسیسات خود را ذخیره کند تا در صورت حصول توافق بعدا آن را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی بگذارد. در نتیجه از آن زمان تصاویر در اختیار آژانس قرار نگرفته است. اکنون آینده نظارت آژانس به مذاکرات وین بستگی دارد و به نظر میرسد اقدام ایران نوعی آمادهسازی فضا برای مذاکرات وین بوده باشد. بهطور قطع این اقدام یک قدم جدی در راستای نشان دادن جمهوری اسلامی ایران بوده و میتواند نقش مثبتی در راستای مقابله با فشارها و فضاسازیهایی که میکوشند کشورمان را تحتتاثیر قرار بدهند، ایفا کند. همچنین این اقدام نشانه بسیار خوبی است که ثابت میکند جمهوری اسلامی ایران میل و اراده لازم برای دستیابی به توافق در وین را داراست و تبلیغات منفی که میخواهند نشان دهند تهران مخالف احیای برجام است و اتهاماتی نظیر وقتتلفکنی از سوی تهران را از بین میبرد.»
لزوم پایان سایه شوم تحریم ها
جلال جلالیزاده در سرمقاله امروز «آفتاب یزد» نوشته است: « این روزها هشتمین دوره مذاکرات وین در حال انجام است و حالا همه نگران این هستند که نتیجه این مذاکرات چه خواهد شد؟
به نظر من این مذاکرات باید به توافق برسد چرا که در حال حاضر و بعد از سالها مذاکره، مناسب نیست توافقی حاصل نشود! در شرایط فعلی و با توجه به اینکه کشور ما در شرایط خاص اقتصادی قرار دارد و معیشت مردم روز به روز سختتر میشود، توافق وین و احیای دوباره برجام یک الزام است و دولت باید تمام توان خود را برای احقاق این توافق به کار ببندد. ما امیدواریم که برای رسیدن به این توافق از کارشناسان در حوزههای مختلف به خصوص کارشناسان حقوقی کمک بگیرند تا بلکه حقی از مردم کشور ما ضایع نشود.
واقعیت این است که دیگر وقتی برای هدر دادن باقی نمانده و ما چارهای نداریم جز اینکه توافق کنیم اما کاری که دولت باید انجام دهد این است که مذاکرات را به سمتی هدایت کند تا بهترین توافق برای ایران رقم بخورد و سایه شوم تحریمها پس از سالها دست از سر مردم کشور ما بردارد.
مردم کشور ما سزاوار بهترین زندگی هستند و اینکه حالا شرایط اقتصادی روز به روز برای آنها سختتر میشود لیاقت آنها نیست. دولت در برابر همه مردم مسئول است و باید تمام توان خود را به کار ببندد تا بهترین نتیجه از مذاکرات وین حاصل شود.»
معلمان و مکانیسم پیگیری مطالباتشان
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و فعال سیاسی امروز در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشته است: « در یک وضعیت مطلوب، معلمان به عنوان مهمترین قشر فرهنگساز جامعه نباید دغدغۀ معیشت داشته باشند. درآمد آنها باید برای ادارۀ زندگیشان مکفی باشد. طبعاً فردی که حرفۀ معلمی را انتخاب میکند بنا به سرشت فرهنگی و معنوی این شغل، عملاً از خیر یک زندگی پرتجمل و همراه با رفاه بالا چشم پوشیده است، اما لازم است زندگیاش به عنوان عضوی از طبقۀ میانی جامعه کاملاً تأمین و بدون هرگونه دردسر باشد تا تمام فکر و ذکر خود را صرف تعلیم و تربیت فرزندان مردم کند. در سالهای اخیر تورم لگام گسیخته، درآمد عموم مردم را بیرحمانه میبلعد و در این میان، فرهنگیان کشور با حقوقی که معمولاً متناسب با نرخ تورم افزایش نمییابد، دچار مشکلات معیشتی شدهاند. از طرفی هم با کسری بودجه و تحریمهای اقتصادی روبهرو و توفیقی در مهار تورم نداریم. قاعدتاً وظیفۀ مسئولان در درجۀ نخست این است که در جهت لغو تحریمها بکوشد، اقتصاد را پویا و پررونق کند، تورم را لگام زند و سطح زندگی عموم مردم بهخصوص کارکنان خود را تا رفع دغدغههای ذهنی آنان بهبود بخشد. در حال حاضر فرهنگیان به جان آمدهاند و دولت هم دچار کسری بودجه است. با این حال، این روند اگر قرار به رسیدن به نتیجه باشد، ضوابطی دارد که از هر دو سوی ماجرا لازم است، رعایت شود، در غیر این صورت چه بسا عواقبی خارج از ارادۀ هر دو طرف به بار آورد که وضع کلی کشور را از این هم که هست بدتر کند. در سوی فرهنگیان، به نظرم آنان لازم است که نمایندگانی مورد اجماع، برای مذاکره و گفتوگو با نهادهای رسمی انتخاب کنند. این نمایندگان باید با فن گفتوگو و مذاکره کاملاً آشنا و از قدرتِ اقناعسازیِ طرف مقابل برخوردار باشند. این کار علاوه بر بیان و کلامی رسا و متقن، مستلزم شناخت مجموعۀ امکانات و محدودیتهای هر دو طرف گفتوگوست تا راه حلی عملی پیدا شود. افراد هیجانی و تندمزاج و ناآشنا به امکانات و محدودیتها، معمولاً این قبیل چهرهها را از میدان خارجشان میکنند، حال آنکه خودشان هم توان مذاکرۀ معطوف به حل مشکل را ندارند و عملاً کار را به وخامت بیشتر میکشانند. از این رو، نمایندگان فرهنگیان باید از طریق گفتوگو با رسانهها، دانش و خردمندی و قدرت اقناعکنندگی خود را به نمایش بگذارند تا تمامیت جامعه نسبت به حقانیت مطالبات آنها قانع شود و از آنها حمایت کند. این حمایت طبعاً جنبۀ معنوی دارد و به مفهوم حضور دیگر اقشار جامعه در اعتراضهای صنفی آنها نیست. در سوی نهادهای مسئول اما آنها باید پیش از هر چیز، حق اعتراض و هر کنش مسالمتجویانه و منضبط فرهنگیان و دیگر اقشار را به رسمیت شناسند. راهِ شکلگیری نهادهای مدنی و صنفی به نمایندگی از عموم آنان را در محیطی کاملاً امن و آزاد، هموار و تسهیل کنند و در هر موضوع مورد اختلاف با آنها وارد مذاکره و گفتوگو شوند. اعتراض فرهنگیان هم باید مقید به ضوابط مدنی و مسالمتآمیز باشد و از این چارچوب گامی فراتر نگذارد، زیرا در غیر اینصورت زمینۀ برخورد با آنها را فراهم میآورند و وضع را به تشنج میکشانند به گونهای که اصلِ داستان به حاشیه میرود. اگر این قبیل مکانیسمهای حل اختلاف در کشور ما نهادینه شود، میتوان به آیندهای امیدوارتر شد.»