تحلیل از چپ و راست؛
سرنوشت مذاکرات
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
درباره موضوعات فرابرجامی مذاکره نخواهیم کرد
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در یادداشتی برای «ایران» نوشته است: « تداوم رویکرد تخریبی دولت ترامپ در دولت فعلی امریکا، این سؤال جدی را ایجاد کرده است که آیا دولت امریکا واقعاً ارادهای برای اجرای تعهدات خود دارد و آیا آماده است تا از سیاستهای شکست خورده قبلی دست بردارد؟ پاسخ به این سؤال با توجه به رویکرد و اقدامات ایالات متحده در ماههای گذشته، دشوار به نظر نمیرسد.
هیچ کس نمیتواند جدیت و حسن نیت ایران را در پایبندی به تعهدات کامل زیر سؤال ببرد. در پی خروج غیر قانونی امریکا و وضع تحریمها، ایران با حسن نیت از انجام اقدامات جبرانی خودداری کرد و با توجه به درخواست اعضای باقی مانده برجام و اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده توافق هستهای، به توقف اجرای تعهدات خود در چهارچوب برجام متوسل نشد تا از این طریق سایر اعضای برجام بتوانند شرایط منفی ناشی از خروج امریکا را جبران کنند.
با این حال با توجه به استمرار این وضعیت غیرسازنده و پس از یک سال صبر راهبردی، به دلیل افزایش تحریمهای ایالات متحده و نیز عدم پایبندی سه کشور اروپایی به تعهدات، برای ایران چارهای باقی نماند جز اینکه از حقوق خود وفق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام استفاده کند و اجرای بخشی از تعهدات خود را به صورت مرحلهای از هشتم ماه مه ۲۰۱۹ متوقف سازد.
با عدم تغییر وضعیت و در فقدان اقدامی مؤثر از سوی طرفهای ذیربط برجام و با توجه به سابقه تأسف بار ایجاد شده، مجلس شورای اسلامی ایران قانون «برنامه اقدام راهبردی لغو تحریمها و حفظ منافع ملت ایران» را در تاریخ دوم دسامبر ۲۰۲۰ تصویب کرد. این قانون دولت را مکلف کرد که در صورت تداوم عدم پایبندی اعضای برجام به تعهد خود، اجرای تمامی تعهدات داوطلبانه ایران ذیل برجام بتدریج متوقف شود مگر اینکه سایر طرفهای برجام تعهدات کامل خود را در عمل به اجرا درآورند.
جمهوری اسلامی ایران علیرغم تمامی بدعهدیهای غرب در برجام، مجدداً به منظور نشان دادن حسن نیت و با هدف غایی لغو تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی، اکنون آماده گفتوگوی نتیجه محور برای دستیابی به «توافق خوب» با ۱+۴ است.
جمهوری اسلامی ایران ایران در این راه «حسن نیت» و عزم جدی داشته و دارای اراده لازم برای رسیدن به یک توافق خوب در وین است. ... هدف اصلی مذاکرات پیش رو باید اجرای کامل و مؤثر برجام و با هدف عادی سازی روابط تجاری و همکاریهای اقتصادی پایدار با جمهوری اسلامی ایران باشد. بدیهی است برای بازگشت به برجام، ایران باید بتواند به طور کامل از لغو تمامی تحریمها منتفع شود.
ایران آمادگی دارد تا در صورت ارائه تضمین، بررسی خسارات و لغو مؤثر و قابل راستیآزمایی تحریمها، اقدامات جبرانی خود را متوقف کند.
بازگشت احتمالی امریکا به برجام مورد توجه ما نخواهد بود مگر اینکه تضمینهایی ارائه گردد که تجربه تلخ گذشته تکرار نخواهد شد و شرکای اقتصادی ایران بتوانند با اطمینان خاطر وارد تعاملات اقتصادی پایدار و بدون نگرانی با ایران شوند. آنچه در مذاکرات آتی مشخص است اینکه ایران با حسن نیت وارد مذاکرات میشود تا به یک توافق خوب برسد اما درخواستهای فرابرجامی را نخواهد پذیرفت و جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوعات فراتر از برجام وارد مذاکره نخواهد شد. مایلم مجددا تأکید کنم که این فرصت، پنجرهای نیست که تا ابد باز بماند و امریکا و سه کشور اروپایی میبایست بخوبی این را درک کنند. ... ما معتقدیم توافق ممکن و در دسترس است اگر اراده سیاسی طرفهای مقابل نیز در عمل وجود داشته باشد.
علیرغم بدعهدیهای غرب و بی اعتمادی به رویکرد و سیاستهای غیر سازنده کاخ سفید، جمهوری اسلامی ایران با «اراده واقعی» و «حسن نیت» در دور جدید مذاکرات وین تلاش خواهد کرد به «توافق خوب»، پایدار و قابل راستی آزمایی مؤثر در حوزه لغو تحریمها دست یابد. تیم مذاکره کننده هستهای جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از حسن نیت و جدیت و منطق مذاکراتی تأمین کننده منافع و حقوق ملت ایران در وین و در میز مذاکرات فعالانه حضور دارد. من وهمکارانم نیز به پشتیبانی کامل از تیم مذاکره کننده و مذاکرهکننده ارشد آقای دکتر باقری که دارای تجربه بالای مذاکراتی در این موضوع است، مشغولیم و در صورت لزوم با همتایان خود رایزنی بیشتری خواهم داشت.»
دستاوردهای قانون مجلس برای لغو تحریمها
محمود عباسزادهمشکینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس امروز در یادداشتی برای «وطن امروز» نوشته است: « مهمترین مصوبه مجلس در ۱۰ سال گذشته قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران بوده است که نباید آن را دستکم گرفت. این قانون که سال گذشته در پی شهادت دکتر فخریزاده مصوب شد، عملا توانست دولت جمهوری اسلامی را از جایگاه متهم به جایگاه مدعی ارتقا دهد و ملت ایران هم مطالبهگر جامعه جهانی بویژه گروه 1+5 شد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی بویژه در حوزه برجام با قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها از انفعال به فعال تغییر وضعیت داد و هماکنون هم دست بالا در مذاکرات هستهای از آن تهران است.
امروز در حوزه انرژی هستهای، ظرفیتهایی که در یک سال اخیر بعد از تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران کسب شده، بینظیر است که میتوانم به افزایش غنیسازی، افزایش درصد غنای اورانیوم، ساخت نسلهای جدید سانتریفیوژ، اقدامات علمی ویژه در بخش تحقیق و توسعه و اقدامات لازم برای ذخیره اورانیوم غنیشده اشاره کنم که تمام اینها برگ برنده جمهوری اسلامی در مذاکرات وین محسوب میشود. قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها دستاوردهای فنی و ملموس ویژهای در حوزه انرژی هستهای برای کشورمان داشته و امروز به عنوان برگ برنده غیرقابل بازگشت در هر مذاکرهای محسوب میشود که غربیها بخوبی معنای آن را در مذاکرات وین میفهمند که جمهوری اسلامی دست بالا را در اختیار دارد و نمیتوانند حقوق ملت ایران را نادیده بگیرند.
اگر مذاکره را به معنای بده بستان تعریف کنیم، جمهوری اسلامی ایران برگهای ارزشمندی برای بازی دارد. شکست یا پیروزی در مذاکرات در شرایط فعلی مفهومی ندارد، البته با توجه به اینکه ایران از غربیها طلبکار است، پیروز این میدان خواهد بود و طرفهای مقابل باید به تعهدات خود عمل کنند. قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران در عرصه سیاسی دستاوردهای خوبی برای تهران داشته و موجب شده سیاست منفعل دولت سابق بعد از این مصوبه مجلس یازدهم به سیاست فعال تغییر وضعیت دهد و کشورهایی که به دنبال آن بودند که جمهوری اسلامی را در جایگاه متهم بنشانند هم بخوبی متوجه شدند مدعی اصلی مذاکرات ایران است، نه پایتختهای اروپایی و آمریکا. اگر طرف مقابل بخواهد مذاکرات هستهای را فرسایشی کند، تیم مذاکرهکننده ایرانی بر اساس قانون اقدام راهبردی عمل خواهد کرد و مجلس و دولت هم اجازه نمیدهند مذاکرات فرسایشی شود.»
ناکامی شعبدهبازی جریان تحریف
کمال احمدی امروز در یادداشتی برای «کیهان» نوشته است: « با وجودی که جریان غربگرا طی هشت سال گذشته شبانهروز کوشید تا به افکار عمومی القا کند تنها راه نجات کشور از مسیر سازش با غرب و در قالب توافق کذایی برجام میگذرد و در این راه حتی حل مشکل آب خوردن مردم را هم به این مذاکرات هستهای گره زد اما توفیقات چندماه اخیر دولت سیزدهم تا حدود زیادی این شعبدهبازی هشت ساله را بیاثر کرد. به عبارتی دولت جدید بدون اینکه باجی به غرب داده و یا زیربار خواستههای زورگویانه سازمانهایی نظیر افای تی اف برود موفق شده هم در حوزه بینالمللی به پیروزیهای ارزشمندی دست یابد و هم در زمینه مسائل اقتصادی و حتی درمانی دستاوردهای مطلوبی برای کشور به ارمغان بیاورد. به نمونههای زیر توجه کنید:
26شهریورماه سال جاری یعنی کمتر از یک ماه پس از آغاز به کار دولت جدید، ایران توانست بعد از 20سال عضو رسمی سازمان همکاریهای شانگهای با تجارت درون گروهی بیش از 330میلیارد دلاری شود.
اواخر آبانماه گذشته خبرگزاریها از بازگشت 3/5 میلیارد دلار از منابع ارزی ایران به داخل کشور خبر داده و این روند را ادامه دار دانستند.
در بازه زمانی کوتاه 100روزه اخیر، بیش از 130میلیون دُز واکسن وارد کشور شد و بیش از 80درصد مردم در برابر ویروس کرونا واکسینه شدند و تعداد قربانیان کرونا به کمتر از 80نفر در روز رسید. این درحالی است که در همین ایام کرونا در آمریکا روزانه بیش از 1200نفر قربانی میگیرد.
ششم آذرماه جاری گزارش رئیسکل گمرک درباره میزان تجارت خارجی ایران در هشت ماهه سال جاری منتشر شد که نشان میداد امسال و خصوصا در دولت جدید توانستهایم بدون توافق با غرب میزان صادرات را بیش از 40درصد افزایش دهیم. ...
یک میلیون و نیم بشکه در روز خبر مهم دیگری است که نشان میدهد حتی افزایش صادرات نفت را هم میتوان بدون برجام محقق کرد.
هفتم آذرماه جاری، ایران بدون اجازه کدخدا موفق به انعقاد قرارداد سوآپ گازی سهجانبه با ترکمنستان و آذربایجان شد، طبق این قرارداد سالانه 1/5 تا ۲ میلیارد متر مکعب گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از خاک جمهوری اسلامی ایران انتقال مییابد. ...
همه موارد فوق در حالی رخ داده که دولت جدید بدون اینکه کشور را معطل توافق با خارج کند توانسته این دستاوردها را برای مردم به ارمغان بیاورد. اما با این وجود،همان جریان شیفته غرب سعی دارد مدام زلف همه کارها خصوصا مسائل اقتصادی را همچون هشت سال پیش به موضوع برجام و توافق با یانکیها گره بزند و باز هم با آدرسهای غلط و تحریف واقعیتها، اذهان مسئولان نظام را مشوش کرده تا بازهم کشور گرفتار دور باطل معطلی توافق با غرب بماند».
مذاکرات سرنوشتساز
احمد زیدآبادی، امروز در یادداشتی برای «اعتماد» نوشته است: «روندی که در وین آغاز شده است، بیهیچ مبالغهای برای جامعه ایرانی سرنوشتساز است. به عبارت روشنتر، نتیجه مذاکرات وین جهتِ آینده کشور ما را بهطور بنیادی رقم میزند. این نکته را به تلویح در یادداشتی در بهار سال 1400 در یکی از نشریات کشور یادآور شدم و اکنون لازم است که به صراحت مورد تأکید قرار گیرد. به احتمال بسیار، مذاکرات وین فراز و فرودهای متناوبی خواهد داشت و چهبسا در مراحلی، ادامه آن به مویی بند شود. مهم اما این است که در زمانبندی مورد نظرِ طرفهای ذیربط، این مو قطع نشود و مذاکرات تا دستیابی به توافقی محکم و متوازن ادامه یابد. این همه تأکید بر لزوم دستیابی به توافق، به این علت است که شکست احتمالی مذاکرات، ایران را وارد یکی از دشوارترین مراحل تاریخ خود خواهد کرد؛ وضعیتی که شاید از زمان ظهور دولت مادها در این سرزمین فقط بهطور انگشتشمار پدید آمده است. برخی نیروهای متنفذِ اصولگرا در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی، چشماندازی از این دشواری نداشتند و تا اندازهای به همین علت، به موفقیت مذاکرات وین به دست هیات مذاکرهکننده قبلی، تمایلی نشان نمیدادند یا نسبت به آن بیتفاوت بودند. در واقع انتخابات ریاستجمهوری خرداد سال جاری با همه حرف و حدیثهای مربوط به آن، در تحولی به ظاهر منفی اما به باطن مثبت، همان نیروهای متنفذ را در معرضِ امور اجرایی کشور قرار داده است. آنها در چهار ماه اخیر، پارهای از معضلاتِ ژرف و بیسابقه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایرانی را از نزدیک لمس کردهاند و به احتمال زیاد، چشمانداز دشوار شرایط کشور در صورت شکست مذاکرات، برایشان عیان و آشکار شده است. در حقیقت، عمدهترین دلیلِ خوشبینی راقم این سطور به نتیجه مذاکرات نیز همین نکته است! در روند تحول و تطور دولتها، معمولاً دورنمای بدیلهای خطرناک است که غریزه عملگرایی و واقعبینی را در بین زمامداران بیدار میکند و آنان را به تجدیدنظر در راه و روشهای مرسومشان وامیدارد.
با اینهمه، «تجدیدنظر» همیشه و به خصوصدرجاییکه ایستایی و انجماد به نوعی ارزش تبدیل شده باشد، با دشواری و احساس شرمندگی و سرافکندگی همراه میشود و این درست همان چیزی است که سرنوشت مذاکرات وین را تهدید میکند. در چنین وضعیتی، مکانیسمِ ذهنی خودفریبی فعال میشود و نیروهای شریک در تصمیمگیری به جای مشاهده واقعیات عینی و تعبیر و تفسیر واقعبینانه آنها، به تحلیلهای دلخوشکننده مشاورانی منفک از واقعیت اجتماعی پناه میبرند و بدین وسیله بین ذهنیتِ خود و عالم واقع پرده و حجابی ضخیم پدید میآورد، بهطوری که اگر فردی درصدد بازگشایی چشم آنان به روی واقعیات برآید با انواع تهمتها و برچسبها رانده و مطرود میشود. چنین شیوه و رویکردی بدون تردید سر از فاجعه در میآورد و موجبات پشیمانی را فراهم میکند. پشیمانی اما هرگز سودی نداشته و نخواهد داشت. متأسفانه در شرایط امروز ایران همچنان محافل تأثیرگذاری به سختی میکوشند تا اوهام و خیالات خود را به اسم تحلیلهای واقعبینانه به مراکز تصمیمگیری منتقل کنند و عملاً خاکستر به چشم تصمیمگیران و مذاکرهکنندگان بپاشند. برای بیاثر کردن این نوع کوششها، بسیار لازم است در جریانِ مذاکرات، فضای باز و امنی برای اظهارنظر صریح عموم کارشناسان و صاحبنظران و علاقهمندان به این موضوع در کشور فراهم شود تا از تبادل آزاد آراء و نظرات مختلف با یکدیگر، حقایق مکشوف و تهدیدها و فرصتهای پیش روی کشور تبیین شود. تا این لحظه بدبختانه هنوز هم نمیتوان از مخاطراتی که در صورت شکست مذاکرات وین دامن کشور را خواهد گرفت به روشنی سخن گفت و درباره آنها استدلال کرد. در واقع، همان محافلی که قصد خودفریبی یا دیگرفریبی دارند، اخطارها و هشدارها را به معنای خالی کردن دل مردم و تضعیف روحیه آنان و نوعی اعمال فشار علیه هیات مذاکرهکننده و «بازی در زمین دشمن» تعبیر و تفسیر میکنند و عملاً راه آن را مسدود میسازند. در حقیقت، این رفتار به خودی خود، نشانه احساس ضعفِ مفرط و عدم اعتماد به نفس است و طرفِ مقابل نه فقط ضعف نهفته در پشت آن را سریع درمییابد بلکه بیشترین بهرهبرداری را هم در جهت تأمین منافع خود از آن میکند. در هر صورت در حالی که رسانههای امریکا به عنوان کشورِ مقابل جمهوری اسلامی در مذاکرات وین، با کمترین محدودیتی برای بازتاب نظرات کاملاً مغایر درباره نوع مواجهه دولت جو بایدن با این ماجرا و هشدار نسبت به پیامدهای شکست یا موفقیت مذاکرات روبرو نیستند، وسوسه اعمال فشار به رسانههای ایرانی درباره نوع پوشش روند مذاکرات و تحلیلهای مربوط به آن، از هر جهت زیانبار و به ضرر نتیجه مذاکرات است. خلاصه کلام اینکه، هیات ایرانی در هیچ شرایطی نباید دست خالی میز مذاکرات وین را ترک کند، زیرا شرایط داخلی و منطقهای و بینالمللی کشور پس از شکست احتمالی مذاکرات خیلیخیلی متفاوت از شرایط کنونی آن خواهد شد؛ فعلاً چیزی بیش از این نمیتوان گفت.»
فضای مهآلود مذاکرات وین
جاوید قرباناوغلی امروز در یادداشتی برای «شرق» نوشته است: «درباره شرایط حاکم بر اولین دور از مذاکرات با مدیریت دولت جدید به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
1- رویکرد تهاجمی «مردان دولت جدید» درباره برجام و مواضع منتقدانه آنها درباره شش دور مذاکرات وین بهطور محسوسی به سمتوسوی دستیابی به «توافق» تغییر یافته است. این تغییر قبل از هر چیز ناشی از درک واقعیتهای محسوس پس از بهدستگرفتن زمام امور، برخاسته از «نیاز فوری» کشور به برونرفت از شرایط کنونی و احتمالا آگاهی از دیدگاههای طرفهای دیگر و پس از رایزنیهای اولیه با کشورهای ۱+۴ است. ...
2- هماهنگی و انسجام در ترکیب و دیدگاه نظری تیم مذاکرهکننده و سردرگمی در هدفگذاری برای تضمین موفقیت مذاکرات متناسب با نیاز کشور از عناصر مفقوده در تیم سیاست خارجی هستهای ایران است. ...
3- امیرعبداللهیان روز جمعه در گفتوگوی تلفنی با جوزپ بورل، ضمن تأکید بر یک توافق خوب و قابل راستیآزمایی گفت: «اگر طرفهای مقابل آماده بازگشت به تعهدات کامل خود و رفع تحریمها باشند، دستیابی به یک توافق خوب و فوری امکانپذیر است». رئیس کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با تأکید بر «ضرورت و فوریت احیای برجام عملگرایی، واقعگرایی و حسن نیت را کلید حل مشکلات دانست.
احتمالا امیرعبداللهیان و همتای او در اتحادیه اروپا بهخوبی بر این نکته واقفاند که مخاطب اصلی عبارتهای بهکارگرفتهشده از سوی این دو «آمریکا و ایران» هستند. با فرض پذیرش دستور مذاکرات وین همانطورکه از زبان باقریکنی بیان شده، اگر «لغو تحریمها و نه احیای برجام» هم باشد، در این صورت مذاکره از طریق ۱+۴ و عدم حضور آمریکا در مذاکرات و سخنگفتن با کشورهایی که در تعامل اقتصادی با ایران برای نجات برجام مردود شدهاند، حاصلی جز اتلاف وقت و طولانیترشدن مذاکرات در پی نخواهد داشت و اصرار بر عدم حضور مستقیم آمریکا و گفتوگوهای باواسطه، راهبردی مغایر با هدف اصلی ایران است. با قبول ادعای مذاکرهکننده ارشد، اگر قرار است حاصل مذاکرات لغو تحریمها باشد، حضورنداشتن عامل اصلی تحریم در میز مذاکرات با این راهبرد و مذاکرات معطوف به نتیجه و توافق خوب مورد اشاره وزیر خارجه همخوانی ندارد و نیازمند بازبینی است.
4- اظهارات گروسی پس از سفر به تهران، فضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به نحو محسوسی علیه ایران تغییر داده است. اظهارات نماینده آمریکا را در آژانس و تهدید به «درخواست جلسه اضطراری» که بلافاصله از سوی سه کشور اروپایی تکرار شد، اگرچه میتوان در قالب جنگ روانی برای تأثیرگذاری در مواضع طرف ایران تفسیر کرد، با وجود این نمیتوان آن را نادیده گرفت. ...
5- شرط «تضمین عدم خروج آمریکا» با وجود برخورداری از منطقی استوار براساس حقوق بینالمللی و تعهدات کشورها در قبال توافقات، راهبردی مناسب با هدف برونرفت از شرایط بنبست کنونی نیست. بارها گفته شده اگر این گزینه امکانپذیر بود، دوره اوباما بهترین زمان برای تحقق آن بود. در شرایط کنونی نیز موانع قانونی در آمریکا، موقعیت شکنندهتر بایدن در مقایسه با اوباما در داخل و تغییر محسوس شرایط بینالمللی و منطقهای تحقق این مطالبه اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. این بدان معنا نیست که ایران بیهیچ مابازایی از این خواسته صرفنظر کرده و آن را به کناری نهد. هنر دیپلماسی میتواند راهکارهای دیگری که بیشترین اشتراکات مفهومی و عملی را برای دو طرف داشته باشد، در دستور کار مذاکره قرار دهد ...
6- اکثر تحلیلگران رویکرد آمریکا را دستیابی به توافق ایران ارزیابی میکنند. دلیل آن نیز اولویت بایدن در بازگشت طرفین به تعهدات طرفین و تضمین حفظ زمان «گریز هستهای» مندرج در برجام است. ظاهرا ایران با درک اهمیت این موضوع نزد آمریکا قصد دارد از دستاوردهای هستهای پس از خروج آمریکا از برجام، بهعنوان مهمترین ابزار چانهزنی و امتیازگیری بهره جوید. نکته تأملبرانگیز در پیشبرد این راهبرد، پیشبینی گزینههای محتمل آن است. سه سال قبل که ترامپ از برجام خارج شد، توپ در زمین آمریکا قرار داشت و جهان به شمول ۱+۵ بهطور آشکاری از این اقدام خودسرانه انتقاد میکردند. درحالیکه پس از رویکارآمدن بایدن، روابط فراآتلانتیکی ترمیم شد و اکنون شاهد نظرات همسوی آمریکا و سه متحد اروپایی درباره ایران هستیم.»
خطر طغیان جهانی کرونا
جعفرگلابی روزنامهنگار امروز در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشته است: « هرچند هنوز تحقیقات علمی پیرامون سویه جدید ویروس کرونا به نتیجه نرسیده وسازمان بهداشت جهانی اعلام رسمی مشخصات این جهش رابه پروهش های دقیق موکول کرده، ولی اطلاعات اولیه بسیاری از کشورها را نگران کرده است.این نگرانیها بهحدی فزاینده است که محدودیت های ایجاد شده در بعضی ازکشورها بیسابقه است و یکی ازکشورها ورود تمام مسافران خارجی را ممنوع کرده است. ... شیوع مجدد بیماری درکشورهای اروپایی که بیشتر از هر قاره دیگری واکسیناسیونهای گسترده را باموفقیت انجام دادهاند باز هم نشان میدهد که انسان هنوز از این ویروس پیشی نگرفتهاست و مکررا از آن عقب میافتد. متاسفانه از ابتدای پیدایش این اپیدمی اغلب دولتها غافلگیر شدند و بسیاری از کشورها عملکرد ناموفقی داشته جان میلیونها انسان براثر همین غافلگیری و ناکارآمدی و سهلانگاری گرفته شدهاست. در واقع بشرنه تنها از ابتدا موضوع را جدی نگرفت و دست به اقدامات همه جانبه وحداکثری نزدکه هنوز هم ناهماهنگیها، انبوه مسافرتها درسرتاسر جهان و انواع مقاومتها در برابر اقدامات لازم باعث شده است که ویروس مذکور همچنان دراقصینقاط دنیا جولان بدهد و با جهشهای پرتعداد خود، به کشتار و خسارت آفرینی و رنج میلیونها انسان ادامه دهد. ... هنوز برای این واریانت از واژه بحران استفاده نشده است ولی احتمال اینکه به عنوان یک واریانت بحران زا شناخته شود وجود دارد. کشورها معمولاً در گام اول باید مقررات مراقبت را بهویژه در مرزها تشدید مینمایند و به شهروندان خود نیز هشدار میدهند که از سفر به این مناطق پرخطر اجتناب کنند. اکنون روشهای درمانی مبتلایان به این جهش هم مشابه روشهای درمانی سایر واریانتهای کرونا است و روش پیشگیری و محافظتی هم استفاده از ماسک، فاصله گذاری اجتماعی و رعایت پروتکلهای بهداشتی است. تغییرات ژنتیکی ویروس باعث شده واکسنها کارآیی لازم اولیه را نداشته باشند و نیاز است واکسنهایی با تغیییرات جدید و متناسب با ویروس تولید شود؛ البته هنوز اظهارنظر درباره آثار واکسن در برابر سویه اُمیکرون زود است. آنچه که مسلم است این است که تابهحال موردی در کشور ما مشاهده نشده است اما گزارشها نشان میدهد فردی مبتلا به این نوع جهش از کرونا در بلژیک شناسایی شده است که از ترکیه به مصر و از مصر به بلژیک سفر کرده است؛ پس این احتمال وجود دارد که واریانت اُمیکرون در کشورهای همسایه ما هم وجود داشته باشد و ممکن است به کشور ما هم وارد شده باشد و یا اگر هوشیاری کافی نداشته باشیم، وارد کشور شود. خبر انتشار ویروس جدید امیکرون و اعمال محدودیتهای جهانی، تأثیر منفی بر بازار مالی داشته و اقتصاد جهانی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. سویههای جدید ویروس کرونا فوق مُسری هستند و چون بیشتر در جوانان و واکسن نزدهها مشاهده میشوند، در چنین شرایطی ایجاد محدودیتهای جدی اجتماعی- اقتصادی برای همه مردم به ویژه واکسننزدهها، یک مطالبه عمومی است که مسئولان باید آن را جدی قلمداد کنند و با کنترل مرزهای هوایی و زمینی از ورود این ویروس خطرناک به کشورجلوگیری کنند.»