تحلیل از چپ و راست؛
فرصت طلایی
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
فرصت طلایی دولت از دست نرود
احمد شیرزاد استاد دانشگاه امروز در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشته است: «وقتی دولت جدید بر سر کار میآید دوره طلایی و یا ماه عسل اجرایی همان شش ماه اول است. به محض پایان این دوره شش ماه شاهد بروز مشکلات و گلایهها از سوی جامعه خواهیم بود. این روند را در مورد دولتهای گذشته هم تجربه کردهایم. مگر زمان هایی که یک خوش شانسی ویژهای وجود داشته مثلا در مورد دولت اول آقای احمدینژاد و آن درآمدهای سرشار نفتی و نفت 140دلاری شرایط خیلی خاصی را ایجاد کرد و دولت با گشاده دستی میتوانست مشکلات را حل بکند که البته متاسفانه آن دولت این فرصت را سوزاند. در مورد دولت جدید اندکی بیش از سه ماه از عمر دولت سیزدهم گذشته است و باید دولتمردان حواسشان باشد که این دوره طلایی به شدت در حال سپری شدن است و در این دوره طلایی کماکان افراد میآیند و در مصاحبهها تقصیرها را بر گردن دولتمردان گذشته میاندازند تا حدی ناظران و جامعه چیزی نمیگویند ولی بعد از پنج، شش ماه این لطیفه مزهای ندارد و دولتمردان باید دست و پای خودشان را جمع کنند و حرفهای دیگری بزنند. در هر حال نمیخواهم در مورد عملکرد دولت مأیوسانه قضاوت کنم ولی آن چه که واضح است آن بهشتی که آقایان تصور می کردند به سادگی رقم بزنند، مشاهدات نشان میدهد به این سادگیها قابل تحقق نیست. کار کردن و نتیجه خوب گرفتن از آنچه که تصور میشد، بسیار دشوارتر از این حرفهاست و نیازمند گامهای خیلی جدی است. با گامهای کوچک، رفتن میان مردم، سفر استانی و بازدید سر زده یک مقدار در تبلیغات خیلی گذرا شاید بشود نتیجه گرفت ولی مشکلات حل نمیشود. قطعا برای مشکلات باید گامهای خیلی جدی برداشت. شرایط نشان میدهد این گامهای بسیار جدی در عرصه تصمیمات کوچک اقتصادی نیست که حالا مثلا تصور بشود اگر یک ماه از بانک مرکزی استقراض نکردیم خیلی کار بزرگی کردیم. این چیزی که این چند روزه دولت مردان پزش را میدهند که ما استقراض نکردیم، این مهم نیست یک پولهایی در کوتاه مدت از یک جایی برگردد و بشود با آن پول ها مخارج را برگزار کرد. ولی مسئله به این شکل ادامه پیدا نمیکند و ما نیازمند گامهای خیلی بزرگ و جدی در زمینه سیاسیت خارجی هستیم و آن طور که اغلب اقتصاددانان و تقریبا میشود گفت قریب به اتقاق آنها میگویند حل مشکلات اقتصادی ریشه در سیاست خارجی کشور دارد و باید درآنجا گامهای خیلی بزرگ و جدی برداشته شود که این امر نیازمند شجاعتی است که فاقد شهامت لازم برای برداشتن این گامهاست و یک مقدار در حالت شک و تردید و دو دلی هستند و متاسفانه فرصتها از دست میرود. امیدوارم و آرزو می کنم آقای رئیسی موفق باشد و به هیچ وجه شکست آقای رئیسی موفقیت به حساب نمیآید. به هر حال سعادت ملت ایران مهم است و آرزو میکنیم این دولت با وجود همه اما و اگرها که در مورد انتخابات و روی کار آمدن دولت بود، نتیجه بگیرد. اما با این شیوهها و روزمرگیها بعید میدانم واقعا به یک جای جدی برسیم. بعد از مدتی شروع میکنند به همدیگر حمله کردن و یقه هم را گرفتن که قطعا مشکلی از مردم حل نمیشود. این نوع عملکرد به ویژه عملکرد مجلس، اصلا عملکرد قابل دفاعی نیست.»
چرخی را که نچرخد باید از نو اختراع کرد
ضیا دانشی، پژوهشگر حوزه آب و منابع طبیعی امروز در یادداشتی که روزنامه ایران منتشر کرده، نوشته است: « مدیریت نادرست منابع آبی و تداوم یک دهه خشکسالی در حوضه زایندهرود، سبب تشدید وضعیت عدم تعادل منابع و مصارف این حوضه آبریز شده و چالشهای جدی در زمینه تأمین آب بخشهای مختلف مصرف را ایجاد کرده است. مدیریت مناقشات موجود میان چهار استان چهارمحال و بختیاری، یزد، خوزستان و اصفهان بر سر حقابه و تخصیص از منابع آبی حوضه آبریز فلات مرکزی و بخصوص زایندهرود، نیازمند بازاندیشی در نظام حکمرانی آب در این حوضه آبریز است؛ چراکه خشکسالیهای دورهای و گسترده منجر به تنشهای فراوانی در حوضه آبی زایندهرود شده که اعتراضهای مدنی و صنفی قابلتأملی را در این سالها به بار آورده است و نمونهای از آنها، در روزهای اخیر در اصفهان و شهرکرد شکل گرفت. ... با توجه به مأموریت رئیسجمهور به مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در خصوص برنامهریزی راهبردی «احیای زایندهرود و ارائه راهکارهای عملیاتی حل مسائل این حوضه آبریز»، دکتر محمدصادق خیاطیان، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، طی نامهای به رؤسای 9 دانشگاه ملی و استانی از آنها خواست که پیشنهادات و راهکارهای خود را در محورهایی شامل چالشها، عوامل، راهبردها، راهکارها، نتایج کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تا 4آذر1400 ارائه دهند.
در واکنش به این اقدام، رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، رشتهتوئیتی منتشر کرد و نوشت: «لطفاً چرخ را دوباره اختراع نکنید!» او در این رشته توئیت بیان کرده است که مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در دورۀ مدیریتش در ذیل اقدامات اجرایی برای بازتعریف نظام حکمرانی آب، برنامه ستاد احیای حوضه آبریز زایندهرود را تدوین کرده است تا در شش سال به این اهداف برسد: اهداف سالهای اول و دوم: دستاوردهای سریع (Quick win) و شناسایی راهکارهای احیا با جلب مشارکت ذینفعان؛ اهداف سالهای سوم و چهارم: نهادسازی و احیای نظام حکمرانی آب حوضه، تثبیت حقوق آب؛ اهداف سالهای پنجم و ششم: ساماندهی مصارف و به حداقلرسانی مصارف غیررسمی، توسعه منطقهای کم آببر در حوضه آبریز زایندهرود، انتقال مدیریت رودخانه به بهرهبرداران با هدف تثبیت پایداری زیست محیطی و تسهیم عادلانه آب بین مصرفکنندگان.
اما در پاسخ به این اشکال مشاور سابق رئیس جمهور، باید اشاره داشت آنها که مدعی اختراع دوباره چرخ هستند، بدانند تقویت و ظهور مشکلات حوضه آبریز زایندهرود، زاییده هدفگذاری سالیانه و دستاوردهای سریع خیالی (Fantasy quick win) آنهاست. پس توصیه میشود مدعیان، روغن ریخته برگههای نشریافته سال 1397 را خرج ادای تکالیف قضاشدهشان در دولت مستقر نکنند. صد البته انتظار تحقق برنامه 3 سال پیش در دولت حاضر، دو پیام جدی دارد: اول، اعتراف به ناکارآمدی عملیاتی دولت دوازدهم و دوم، امید به حل مشکلاتی که به وجود آوردهاند در دولت سیزدهم.
برنامهای که رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت قبل، سر دست گرفت، برنامهای مقدماتی برای تشکیل ستاد احیای حوضه زایندهرود بود که در دو بازه زمانی تأسیس ستاد تا سال 1400 و از سال 1400 تا سال 1404 ارائه شده وپیشبینی کرده بود که با تأسیس ستاد احیای حوضه زایندهرود و اجرای برنامه؛ 1) تنشهای اجتماعی در حوضه بشدت کاهشیافته، 2) تعداد روزهای جاریبودن آب در رودخانه زایندهرود به میزان قابلملاحظهای افزایشیافته، 3) حقابه تالاب گاوخونی بیش از گذشته تأمین شده و 4) وضعیت پایداری آبی در حوضه آبریز زایندهرود به میزان قابلتوجهی بهبود یابد.
باید به مشاور دکتر حسن روحانی، یادآوری کرد که اکنون وظیفه شما ارائه گزارش عملکردها و نشان دادن دستاوردهای دولت یازدهم و دوازدهم است، نه یادآوری کردن اهداف به دولت سیزدهم! بدیهی است که چرخ را نباید دوباره اختراع کرد، اما آیا این چرخ، همان چرخی نیست که بنا بود هم در اقتصاد داخلی و هم در سیاست خارجی، همزمان بچرخد ولی در هیچ کدام نچرخید؟ آری! چرخی را که نچرخد باید از نو اختراع کرد؛کاری که مردم، در روز ۲۸خرداد1400 و در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری انجام دادند.»
آقایانِ عامل وضع موجود! بخوانند
جعفر بلوری امروز در یادداشتی برای «کیهان» نوشته است: «۱- شما هم حتما ماجرای حکیمی را که چشم قصاب را به عمد درمان نمیکرد شنیدهاید. یک تکه کوچک استخوان هنگام زدن ساطور به چشم قصاب وارد شده و آزارش میداد. .... برخی معضلات اقتصادی ما، مثل آن استخوان کوچک میمانند. آزارمان میدهند اما به راحتی قابل درمانند. ... عدهای داخل همین کشور هستند که دوست ندارند مشکلات اقتصادی مردم حل شود. چگونهاش را در ادامه به تفصیل میخوانید. آنها در حالی که جمله «مذاکره برای حل معضلات» لحظهای از دهانشان نمیافتد در عمل، این را نمیخواهند؛ لااقل الان این را نمیخواهند. ... آقایانِ عاملِ وضع موجود! با همین روش کشورداری و مذاکره نبود که، تمام روزنههای کشور را به روی دشمن گشودید و باعث وقوع آن خسارتهای امنیتی و اقتصادی سنگین شدید؟ آیا این احتمال وجود ندارد، فضای غلطی را که در اداره امور و دیپلماسی گشودید، به دشمن جرئت انجام ترورهایی را داده باشد که پیش از آن جرئت انجامشان را نداشت؟ دیروز به نقل از «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبری منتشر شد مبنی بر اینکه درز اطلاعات محرمانه ایران حینِ بازدیدهای ماموران آژانس از مراکز هستهای کشورمان، به او ارتباطی ندارد. این یعنی اگر ماموران آژانس جاسوس بودند و پس از جمعآوری اطلاعات، مقدمه حملات تروریستی و خرابکاریهای بعدی را چیدند، به او ربطی ندارد و در این باره هم به ایران هیچ تضمینی نمیدهد! نه تضمین میدهند به تعهداتشان عمل کنند، نه تضمین میدهند دانشمندانمان را ترور نکنند و نه تضمین میدهند، در تاسیسات و مراکز حساس کشورمان، خرابکاری نکنند! کجای دنیا، اینطور مذاکره میکنند؟ اصلا چرا اینقدر وقیح وارد مذاکره میشوند؟ ... ممکن است عدهای بپرسند، چرا آن جریان سیاسی در کشور نباید بخواهد اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور سر و سامان بگیرد. پاسخ این سؤال مهم به خاطر این دولتی است که اکنون روی کار آمده. بخوانید:
هرقدر این دولت در حل معضلات اقتصادی که به ارث برده موفق عمل کند، غلط بودن راهی که آنها طی 8 سال پیمودهاند، نمایانتر میشود. ... »
باید از نفت عبور کنیم
مهدی باقری امروز در یادداشتی برای «وطن امروز» نوشته است: صنعت لوازم خانگی بعد از مشتقات نفتی، یکی از مهمترین و ارزآورترین صنایع در دنیا محسوب میشود. به عنوان مثال چین سالانه 93 میلیارد دلار، آلمان بیش از 14 میلیارد دلار و ترکیه 13 میلیارد دلار از صادرات لوازم خانگی ارزآوری دارند. در ایران هم بعد از خروج شرکتهای کرهای، توجه ویژهای به این صنعت شد و امید است با یک برنامهریزی مناسب، کشورمان هم تبدیل به یکی از قطبهای تولید و صادرات لوازم خانگی در منطقه و سپس جهان شود.
بررسیها نشان میدهد سال 98 همزمان با حضور شرکتهای کرهای، صادرات لوازم خانگی کشورمان 170 میلیون دلار بوده که رفتهرفته با خروج این شرکتها در سال 99، میزان صادرات به بیش از 200 میلیون دلار رسیده است.
پیشبینی میشود با حمایت از این صنعت و ممنوعیت واردات لوازم خانگی، در 10 سال آینده با توجه به رشد سالانه 18 درصدی صادرات لوازم خانگی، به صادرات 900 میلیون دلاری در سال 1409 و صادرات بیش از یک میلیارد دلاری در سال 1410 برسیم.
از آنجا که در دهههای 70 و 80 اعتماد کمتری به توان داخلی بود، شرکتهای مختلف مانند الجی و سامسونگ به بازار لوازم خانگی ایران ورود کردند. آن زمان کمتر کسی فکر میکرد روزی بتوان از صادرات لوازم خانگی ارزآوری کرد. ... بنا به گفته عباس هاشمی، دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی، سهم صادرات لوازم خانگی در ۲ ماه ابتدایی امسال 54 میلیون دلار بوده است که رشدی 34 درصدی نسبت به مدت مشابه پارسال دارد. کشورهای عراق، افغانستان، حوزه CIS، شمال آفریقا و حوزه خلیجفارس، عمده کشورها و مقاصد صادراتی لوازم خانگی ایرانی در این مدت بودهاند.
همچنین کیوان گردان، مدیرکل صنایع برق، فلز و لوازم خانگی وزارت صنعت، معدن و تجارت بیان کرد سال 99، صادرات لوازم خانگی حدود 200 میلیون دلار بوده و هدف تعیینشده برای امسال، صادرات 600 میلیون دلاری لوازم خانگی است؛ هدفی که با فروش 54 میلیون دلاری در ۲ ماه اول امسال، دور از ذهن نیست.
بر اساس آمار موجود، درآمد سالانه ایران از صادرات لوازم خانگی به طور میانگین حدود 200 میلیون دلار است. وزارت صنعت، معدن و تجارت برای صادرات لوازم خانگی در سال 1400، رشد بین 10 تا 15 درصدی را در نظر گرفته که با توجه به توان داخل و تلاش تولیدکنندگان و صنعتگران، امیدوار به تحقق این امر هستیم.
کولر آبی، آبگرمکن و یخچال و فریزر کالاهای اصلی ایران در صادرات لوازم خانگی هستند که بیشترین سهم را در ارزآوری دارند و با توجه به صادر شدن لوازم خانگی دیگر مانند ماشین لباسشویی و تلویزیون، متوجه جان گرفتن صنعت لوازم خانگی میشویم؛ صنعتی که کمتر کسی فکر میکرد بتواند بعد از خروج کرهایها نیاز داخل را برآورده کند اما در حال حاضر نهتنها نیاز داخل را برآورده کرده بلکه صادرات و ارزآوری نیز داشته است که سهم کشورهای عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان، امارات و اردن از بقیه کشورها بیشتر است.
زمانی که رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند نباید به نفت متکی بود، در همان زمان اندیشمندان، اقتصاددانان و صنعتگران راهکارها و پیشنهادات خود را ارائه دادند؛ پیشنهاداتی مانند صادرات فرش و صنایع دستی، پسته، زعفران، میوهجات، سبزیجات، چرم و... اما کمتر کسی آن زمان فکر میکرد بتوانیم امید به ارزآوری 600 میلیون دلاری از صنعت لوازم خانگی داشته باشیم.
حال بر اساس اخبار موجود، شرکتهای کرهای خواهان بازگشت به ایران هستند؛ آن هم زمانی که خودمان به خودکفایی رسیدهایم و میتوانیم بیش از 65 درصد قطعات مورد نیاز در صنعت لوازم خانگی را خودمان تولید کنیم. زمانی 60 درصد بازار لوازم خانگی در اختیار کرهایها بود و خوشبینترین افراد هم نمیتوانستند تصور کنند تولیدکنندگان داخلی بتوانند روزی نیاز بازار داخل را برآورده کنند و در کنار آن صادرات هم داشته باشیم. تمام این اتفاقات نتیجه اعتماد به دانشمندان، صنعتگران و تولیدکنندگان است که رهبر معظم انقلاب رهبری بارها بر این نکته تاکید کردهاند.»
ویروس ظاهرسازی
علی میرزامحمدی امروز در یادداشتی که «اعتماد» منتشر کرده، نوشته است: « در جریان سفر استانی رییسجمهور به زنجان؛ ایشان از راهاندازی نمایشی یکی از کارخانهها بهشدت گلایه کردند و متذکر شدند که جلوی این ظاهرسازیها را خواهند گرفت. این ظاهرسازی زمانی فاش شد که برخی کارگران کارخانه که نگران از دست دادن شغل خود بودند، این پیام را به رییسجمهور منتقل کردند که خط تولید تنها با ظرفیت ۱۰ درصدی و به صورت نمایشی از سوی صاحبان کارخانه و در آستانه ورود رییسجمهوری راهاندازی شده است. بیشک این ظاهرسازی و تزریق اطلاعات غلط و گمراهکننده به مسوولان، اولین و آخرین این پدیده شوم و تباهکننده نیست و ما با جلوههای دیگری از تزریق اطلاعات غلط و گمراهکننده و ظاهرسازیها مواجه هستیم. این اطلاعات غلط و ظاهرسازی فقط از ناحیه کارخانجات و شرکتهای خصوصی ارایه نمیشود بلکه گاهی منبع اصلی این اطلاعات گمراهکننده نهادهای آماری کشور است. انگیزهها و اهداف انتشار اطلاعات غلط و ظاهرسازی نیز متفاوت است. هدف این نوع تحریف واقعیت، گاهی سود اقتصادی و گاهی به زعم سانسورکنندگان اطلاعات، کنترل و کاهش التهاب بازار و حتی ترس از تشدید یا وقوع بحرانهای اجتماعی تلقی میشود؛ اما واقعیت این است که با دروغ و ظاهرسازی نهتنها بحرانهای اقتصادی و اجتماعی کنترل نخواهد شد، بلکه خرمن سرمایه اعتماد اجتماعی مردم نیز با کبریت دروغها و ظاهرسازی به خاکستر تبدیل خواهد شد. عدم ارایه آمار دقیق، شفاف و بهنگام ازسوی نهادهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حرکت و تصمیمگیری مدیران ارشد را دچار اختلال خواهد نمود و استراتژیهای توسعه کشور، به شکست منتهی خواهد شد. از منظر جامعهشناختی یکی از شرایط مهم فعالیت سالم و روبه رشد نظام سلسلهمراتب حکومتی در هر کشوری به شرط سالم بودن ساختارها و گزینش درست نیروها آن است که مدیران، نظارت درستی بر فعالیتهای زیردستان خود داشته باشند و آنها را برای رسیدن به اهداف درست مدیریت کنند. اما برای حدوث این شرط مهم، لازم است اطلاعات درستی از ناحیه زیردستان، در اختیار مدیران قرار گیرد. نهتنها اطلاعات باید به درستی به آنها منتقل شود بلکه حتی لازم است اشتباهات این مدیران به صراحت و با ادبیاتی مناسب به آنها گوشزد شود تا سکان هدایت این سفینه در توفان بحرانها با برخورد به «کوه یخ بیتدبیری» در گرداب هلاکت گرفتار نشود. ... لازم است علاوه بر مسیرهای رسمی و دولتی کسب اطلاعات و آمار، به منظور صحتسنجی اطلاعات ارایهشده، مسیرهای دیگری هم برای کسب اطلاعات در نظر گرفت. متاسفانه در سفرهای استانی، مسوولان و مدیران بخشهای دولتی و غیر دولتی آن استان، چند هفته یا حداقل چند روز قبل از آن خبردار هستند و به راحتی میتوانند با ظاهرسازی، تصویری وارونه از عملکرد و مجموعه تحت مدیریت خود به هیات اعزامی گزارش دهند و افزون بر این، مسائل امنیتی و حراستی به هیات اعزامی اجازه بررسی مسائل را از نزدیک نمیدهد. با اینهمه دولت برای اطلاع از بازخورد عملکرد خود در میان مردم و مشاهده چهره واقعی و تمایز آن از چهره بزکشده و غیرواقعی نمیتواند به واکنشهای کنترلشده و ظاهرسازیهای تصنعی و دروغین بسنده کند. در نتیجه، دیدارهای کنترلشده و تشویقها و تاییدهای جماعتی گزینششده و حتی شعارهای اعتراضی آنها نمیتواند مشت نمونه خروار کل جمعیتی باشد که در آن استان یا شهر سکونت دارند. اطلاع از واقعیتهای یک جامعه و زیرمجموعههای دولت در استانها در قالب تیمهای پژوهشی و نظارتی بیطرف که کار خود را بدون اعمال نفوذ به انجام برساند قابل تحقق است. تذکر و گلایه رییسجمهور در جریان سفر استانی به راهاندازی نمایشی یکی از کارخانهها و عزم دولت برای مقابله با این ظاهرسازیها را اگر به عنوان رویکردی جدید جدی بگیریم شاید بتوان به کلیک خوردن نقشآفرینی سیاستمداران در نقش آموزشگران عقلانیت و مخالفان پوپولیسم و وعدههای دروغین امیدوار شد. اما این نقشآفرینی نه فقط در عرصه اقتصادی بلکه باید در دیگر عرصهها و به ویژه عرصه سیاست خارجی نیز جاری و ساری شود و جلوی میدانداری افرادی را که در عرصه حساس سیاست خارجی و امنیت بینالمللی، اطلاعات غلطی به تصمیمسازان کشور میدهند گرفته شود.»