همسر نوید محمدزاده به ایران برمی گردد؟

برخی از رسانه ها می گویند اینکه فرشته حسینی از ایران مهاجرت کرده (دقیقا بعد از چند روز از عقد خود با نوید محمدزاده) می تواند نشانه آن باشد که او قصد دارد از ایران مهاجرت کند

کد خبر : 1106549

به گزارش پایگاه خبری نامه نیوز: عکسی از نوید محمدزاده درکنارهمسرش فرشته حسینی را مشاهده می کنید.نوید محمدزاده در سریال قورباغه به کارگردانی هومن سیدی در کنار فرشته حسینی ودیگر بازیگران معروف در این پروژه حضور داشت.نوید محمدزاده با انتشار این فیلم و نوشتن متنی عاشقانه برای فرشته حسینی تولد اورا تبریک گفت.فرشته حسینی نیز در واکنش به فیلم نوید محمدزاده با متنی عاشقانه واکنش نشان داد.این فیلم نوید محمدزاده فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داد.

آیا نوید محمدزاده همسر فرشته حسینی از ایران رفته است ؟

برخی از رسانه ها می گویند اینکه فرشته حسینی از ایران مهاجرت کرده (دقیقا بعد از چند روز از عقد خود با نوید محمدزاده) می تواند نشانه آن باشد که او قصد دارد از ایران مهاجرت کند و به زودی به فرشته حسینی ملحق می شود. البته این اخبار توسط نوید محمدزاده تکذیب یا تایید نشده و او همچنان در واکنش به این شایعات فقط با انتشار تصاویر فرشته عشقش به او را نشان می دهد. انتقاد فرشته حسینی با نژاد پرستی ایرانی ها در ماجرای ازدواجش با نوید محمدزاده : نژاد پرستی را باید کنار گذاشت، ما نسل جدید هستیم، اگر در رفتار و باروهایمان تغییر ایحاد نکنیم آن هم در این دوره مدرن که این مسائل نژاد پرستی هیچ اهمیتی ندارند پس ما چه فرقی با طالبان داریم ؟ پیام های نژاد پرستانه زیادی را دریافت کردم ، هم من هم دوستانم که چرا به کشور خودتون نمی رید و دفاع نمی کنید شما که در ایران داری حال می کنی اگه راست می گید برگردین کشورتون کشور ما رو رها کنید و برید دفاع کنید شما که مثل زالو چسبیدید به کشور ما ...

جدایی نوید محمدزاده و همسرش 

فرشته حسینی بازیگر افغان و همسر نوید محمدزاده در اینستاگرامش عکس خاصی را از خود در ماشین با متنی تامل برانگیز به اشتراک گذاشت.

فرشته حسینی با انتشار این عکس نوشت :

او در حال بزرگ شدن بود

اما هنوز یک دختر کوچک بود.

فرشته حسینی بازیگر 24 ساله تابستان امسال با نوید محمدزاده ازدواج کرد.

او که اصالتی افغانستانی دارد، چند روز پیش با انتشار عکسی از مهاجرت موقتش از ایران خبر داد.

اینطور که فرشته حسینی می‌گوید، او برای مدتی، به خاطر مسائل کاری از ایران رفته است و جدا از خانواده اش زندگی می‌کند.

گفته می‌شود این بازیگر برای حضور در یک فیلم سینمایی به خارج از کشور رفته است.

فرشته حسینی در سریال قورباغه با نوید محمدزاده همبازی شد؛ البته عمده فعالیت فرشته حسینی به تئاتر مربوط می‌شود.

فیلم دسته دختران نیز، فیلم‌برداری آن همین امسال آغاز شده و فرشته حسینی در این پروژه شرکت داشته است.

حال با گذاشتن این پست حاشیه هایی را برای خود درست کرده است که بعضی از کاربران معتقد هستن با نوید به مشکل خورده است ....

گفتگو با نوید محمد زاده

دوست داریم بدانیم که از کجا کار تئاتر را شروع کردی؟

 نوید محمدزاده: سال ۸۲ که دیپلمم را گرفتم به آموزشگاه هفت هنر در کرج رفتم و آنجا یک دوره یکساله پیش اساتیدی مثل آقای محمد یعقوبی، خانم مهتاب نصیرپور، نوید فرح مرزی و… آموزش دیدم. تا چند سال هم در اجراهای خصوصی بازی می کردم . آن موقع، از اجرای نمایشنامه خوانی برای دو تا تماشاچی که از رفقایم بودند کاری داشتم، تا برسد به حالا که در کار آقای یعقوبی با این همه تماشاچی بازی کردم. و البته خودم هم این سیر را دوست دارم که پله پله آدم پیش برود تا اینکه از همان اول بیفتد دنبال اینکه زودتر چهره بشود.

شروع حرفه ایت از چه کاری بود؟

 نوید محمدزاده: شروع حرفه ای ام در فیلم «در میان ابرها» کار روح الله حجازی بود و بعد اواخر سال ۸۸ هم یک فیلم سینمایی با آقای بهروز قبادی، برادر بهمن قبادی کار کردیم که در آن کار نقش اول را بازی می کردم. فیلم خوبی هم بود اما متاسفانه مجوز نگرفت.

 شروع حرفه ای ات از کی بود؟

نوید محمدزاده: اولین اجرای عمومی نمایش «پسران آفتاب» بود که در کرج اجرا کردیم و برای آن کار سال ۸۷ جایزۀ دوم بازیگری بخش بین الملل جشنواره دانشجویی را گرفتم. سال ۸۸ «ماه در مرداب» محمد کوروش نیا را در تالار محراب داشتم. و می توانم بگویم شروع جدی ام سال ۸۹ بود با «فاصلۀ تاریک ستاره ها» ایثار ابومحبوب و بعد «یک دقیقه سکوت» کار آیدا کیخایی، «دهانی پر از پرنده» فارس باقری بعد هم «آخرین نامه» مهرداد کوروش نیا که در فجر هم به خاطرش کاندیدای بازیگری شدم.«بالاخره این زندگی مال کیه؟» دوست عزیزم اشکان خیل نژاد را در تالار مولوی اجرا کردیم که برای آن نقش، جایزه بازیگری جشنواره دانشجویی را بردم. و بعد هم که کار «زمستان۶۶» محمد یعقوبی و «ورود آقایان ممنوع!» خانم کتایون فیض مرندی را در تئاتر شهر داشتم.«آخرین نامه» را هم در جشنواره «اسپولِتو» ایتالیا یک اجرا بردیم.

تو در نقش هایت چقدر به بداهه پردازی اهمیت می دهی ؟

نوید محمدزاده:  به نظر من بداهه چیزی است که باید در تمرین ها بوجود بیاید. ناخودآگاهِ تو در تمرین ها چیزی می گوید و کارگردان به تو می گوید این را نگه دار. و این بداهه تو بوده که به اجرا اضافه شده است. در موقع اجرا هم گاهی اتفاق هایی پیش می آید که غیر از بداهه های دیالوگی تو بداهه رفتاری داری.

و به نظر من در بداهه اصولا رفتار بر جریان کلام اولویت دارد که این می تواند به اجرای تو طراوت و تازگی بدهد. ولی من از آن بازیگرهایی هستم که همه جزئیات بازی را در ذهنم دارم یعنی در لحظه از قبل می دانم به کجا نگاه کنم، با چه ریتمی راه بروم. اینها چیدمانی است که برای هر نقشی انجام می دهم ولی معتقدم که همه این چیدمان ها باید به طوری باشد که تماشاچی فکر کند همه این ها بداهه است یعنی در عین چیدمان باید بداهه نشان داده شود و مخاطب نباید هرگز این را بفهمد.

مثلا به نظر من علیرضا نادری «کوکوی کبوتران حرم» ش بی نظیر است و من آن کار را سه بار دیده ام. یا محمد یعقوبی نابغه است چون کارگردانی اش را نمی چیند روی تصاویرِ عجیب غریب. بلکه روی انسان ها می چیند. تماشاچی در نهایت ،دوست دارد آدم ها را ببیند. اینجا اهمیت بحثی که گفتی مشخص می شود. در چنین کارهایی است که مخاطب می تواند حس تازگی را از بازیگر کسب کند.البته در این راستا بازیگر نباید از کارگردان جلو بیفتد که تماشاچی به جای اینکه مطلب مد نظر درام را بفهمد بگوید چه بازی ای دارد! چه انرژی ای روی صحنه می گذارد!

موافقم. و من در بازی های تو این را دیده ام که واقعا اندازه نقشی که داری بازی می کنی.

نوید محمدزاده:  بله مثلا در دهانی پر از پرنده من اصلا کار خاصی انجام نداده ام. چون نقش به شدت معمولی است. نمی گویم بازیگر با هوشی هستم اما هر بازیگری باید هوش این را داشته باشد که نقش ساده را ساده برگزار کند و برای نقش ویژه طراحی ویژه ای داشته باشد. در کاری مثل «بالاخره این زندگی مال کیه» یک ساعت و نیم روی صحنه حضور دارم و نگاه مخاطب را روی خودم حس می کنم. آنجا دیگر به هیچ عنوان حق خطا کردن ندارم.

در میان کارگردان های مختلفی که با آن ها کار کردی کسی بوده است که احساس طراوت و لذت بیشتری در کار او کرده باشی؟

نوید محمدزاده:  یک بازیگر باید با آدم های مختلف کار کند و تجربه های مختلفی پیدا کند. بازیگرانی هستند که تنها با یک گروه یا نهایتا با گروه دیگری که دوست همان گروه است کار می کنند. و من در همه کارگردانانی که با آن ها کار کرده ام ویژگی های خاصی را دیده ام. مثلا مهرداد کوروش نیا کسی بود که یک ماه و نیم، هفت شب تا یک بامداد می رفتیم در خانه اش تمرین می کردیم. این تیپ کار، کار خانوادگی است. به خاطر همین هم تماشاچی معمولا ارتباط خوبی با کارهایش بر قرار می کند.

چون ما دائما با هم هستیم مثل یک خانواده. خانم کیخایی هم که کار «یک دقیقه سکوت» را با ایشان کار کردیم کارگردان فوق العاده ایست که بسیار به جریان آقای یعقوبی نزدیک است همین طور اشکان خیل نژاد که شاگرد آقای یعقوبی بوده. یعنی همان شیوه ای که به بازیگر اعتماد می شود؛ بازیگر آزادی دارد و کارش توسط کارگردان روتوش می شود. محمد یعقوبی به قدری با هوش است که حتی می داند تو را در چه نقشی قرار دهد. حتی جایی که خودت هم ممکن است فکرش را نکنی. فارس باقری هم کارگردانی است که شیوه خودش را دارد. باید یک بازی مینی مال را انجام بدهی و آن هم تجربه جالبی بود.

علاقه داری تئاتر های نوع دیگری را هم را تجربه کنی؟ یعنی سبک های جدید یا چیزی که تا به حال انجام نداده ای؟

نوید محمدزاده:  طبیعتا. من دوست دارم تجربه جدید داشته باشم. اما مخالف این هستم که می گویند بازیگر همه کاری را باید انجام بدهد. ببین مثلا من در پرفرمنسی که گفتی بازی کردم برای تخلیه خودم. یعنی دنبال چیزی برای خودم بودم. ولی لازم نیست که تو، هرکاری را انجام بدهی برای اینکه بگویی «ببینید من چه بازیگری هستم! من رئال را بازی می کنم. کلاسیک را هم بازی می کنم.» نه من می گویم بازیگر باید خودش را بشناسد. وقتی آل پاچینو در تاجر ونیزی یک بازی کلاسیک می کند، آن را پاچینویی بازی می کند.

خودش را به نقش تحمیل می کند. من تئاتری را دیشب دیدم که حس می کردم این بازی از بازیگر خواسته شده و به او تحمیل شده است. من دوست ندارم چنین کار هایی را انجام بدهم. به عنوان یک تماشاگر اگر از کارگردانی کاری را ببینم که با تماشای آن خسته بشوم دوست ندارم که در کار او بازی کنم. زیرا نباید در کاری بروم که می دانم تماشاگر را اذیت می کند. تا جایی که خودم را می شناسم می دانم آدمِ چه کار هایی نیستم و آن ها را قبول نمی کنم.

حتی اگر احساس کنی که می توانی خودت را به آن نقش تحمیل کنی

نوید محمدزاده: آ…(فکر می کند) مگر اینکه نقش را خیلی دوست داشته باشم. ولی نه. باز هم این کار را نمی کنم. چون بعضی وقت ها یک نقش را خیلی دوست داری اما در فرمی می روی که می بینی دیگر آنچیزی که می خواستی نیست و تو اذیت می شوی و انرژی ات گرفته می شود. اگر کارگردان قرار باشد مرتب بگوید تو این را بگو ، این جور راه برو، این شخصیت، این طور نگاه می کند و… من نمی توانم. شاید به خاطر کُرد بودنم است. اما اگر قرار باشد کارگردانی چنین چیزی را بخواهد پس چرا من را انتخاب کرده است؟ بدترین چیز ممکن این است که بازیگر را یک ابزار تلقی کنیم. به هیچ وجه بازیگر ابزار نیست.

شاید نتیجه کلی کار خوب بشود اما من اینجور کارها را از نظر بازیگری کار نمی دانم. عاشق این هستم که برای دکتر رفیعی بازی کنم. مثلا سیامک صفری را در «شکار روباه» ببینید؛ نقش آغا محمد خان قاجار را بازی می کند. یک بازی کلاسیکی که در آن بازیگر از خودش دور نشده؛ سیامک خودش است. ابزار نیست. روز آخرِ «یک دقیقه سکوت»، آقای یعقوبی به من گفت: نوید! اینجا خوب بودی ولی سر کار های دیگر که می روی بدان که هیچی نیستی و هیچ چیزی بلد نیستی و می روی که یاد بگیری. عاشق یادگرفتن هستم البته با شرایطی که گفتم.

رابطه ات با تماشاگر چه طور است؟

نگرانم که باعث آزردگی اش نشوم. خسته اش نکنم. خیلی نظر می پرسم. مثلا به خود تو اصرار کردم که بیایی و اجرای آخر زمستان۶۶ را ببینی برای اینکه از تو بپرسم نسبت به اجرا های اول بهتر شده است یا نه؟ سر فیلم بهروز قبادی ، بچه های تدارکات را کچل کرده بودم انقدر که ازشان راجع به کارم می پرسیدم. بعضی وقت ها کسی که خیلی معمولی است نظرش می تواند خیلی به تو کمک کند.

چیزی در کار بازیگری هست که اذیتت کند؟

حرفه ما حرفه ای ست که در آن آدم، باید خوب بقیه را هم بخواهد. من اعتقاد دارم که این راهِ موفقیت یک بازیگر است. تا وقتی که کار خوب دیگران را تحسین نکنی، و نتوانی متواضعانه کار خوب آن ها را ببینی و برایشان خوشحال باشی، نه دیگران خوب تو را می گویند و نه به جایی خواهی رسید. مثلا صابر اَبر بازیگر فوق العاده ایست نمی گویم خالی از اشکال است اما بسیار با استعداد است. و اتفاقا هم سن هستیم. یا دیگران… باران کوثری ، ترانه علیدوستی ، پانته آ بهرام و خیلی های دیگر. من باید از وجود آن ها قلبا خوشحال بشوم تا بتوانم رشد کنم. بعضا نگاه هایی که نمی تواند خوبی دیگران را ببیند اذیتم می کند. من می گویم در هنر به اندازه یک سر سوزن باش ولی خودت باش! اینکه به هر قیمتی در هنر باشی خوب نیست.

به نظرت بازیگری در تئاتر با سینما چه تفاوتی می کند؟ و این دو فضا اصولا چقدر به هم نزدیک اند؟

به نظر من ـ البته شاید دیگران قبول نداشته باشند.ـ تنها تفاوتش در جریان صداست. که آنجا با بومِ صدا است و اینجا صدای طبیعی بازیگر.و یکسری جزئیات تکنیکی شان متفاوت است اما هدفشان یکی است. یعنی چه در سینما و چه در تئاتر تو باید جوری بازی کنی که برای مخاطب باور پذیر باشد.

راستی این علاقه به هنر و بازیگری اولین بار، کی و چه جوری در تو ایجاد شد؟

من فوتبال بازی می کردم. عاشق فوتبال بودم. حتی قرار شده بود بروم تیم نوجوانان سایپا. تا اینکه یک روز ـ فکر می کنم دوم دبیرستان بودم.ـ فیلم «سوته دلان» علی حاتمی را با بازی فوق العاده بهروز وثوقی و همان شب فیلم «قیصر» را دیدم.

روز بعد رفتم ویدئو کلوپ و فیلم «صورت زخمی» پاچینو را گرفتم. دیگر من دچار جنون شده بودم. مثل قیصر زندگی می کردم. آن موقع تمام سر و شکلم شده بود بهروز وثوقی. هنوز هم می گویم بازی وثوقی در فیلم «کندو» بهترین بازی تاریخ سینمای ایران است و حاضرم بر سر این حرفم بحث کنم. خلاصه گذشت و چند مدت بعد به خودم گفتم: «نوید! او بهروز وثوقی بود همه ایران می شناختندش و تو باید بشوی نوید محمد زاده» و حالا چند سال است که حتی فیلم هایش را هم دیگر نمی بینم، از ترس اینکه مبادا از او تاثیر بگیرم. این طوری علاقه مندِ بازیگری شدم. حالا هم نمی توانم بگویم بازیگر خوبی هستم. اما یک چیز را می توانم بگویم. اینکه بازیگری هستم که شبیه هیچ بازیگری نیست. شاید بازیگر بدی باشم ولی مدل خودم هستم. و به این ایمان دارم و می گویم وقتی خداوند آدم ها را در شکل های مختلف می آفریند پس ما باید رفتارهای مختلفی هم داشته باشیم. هر آدمی ویژگی های مختلف خودش را دارد و هیچ کسی شبیه به دیگری نیست. من هم از کسی تاثیر نگرفته ام. البته از خانواده ام تاثیر پذیرفته ام. ولی سعی ام بر این بوده که همواره خودم باشم.

تیپ های عجیب نوید محمدزاده

نوید محمدزاده بازیگر جوان و سرشناس ایرانی در نوع لباس پوشیدن خود کمی خاص عمل کرده هست، او همه ی وقت تیپ های عجیب میزند.نوید محمد زاده همۀ با تیپ های متفاوت در جشنواره ها و یا در پخش فیلم ها حضور پیدا می نماید او اهل ایلام می باشد او در نمایش ماه در آب توانست نظر تعداد زیادی از کارگردان ها به خود جلب نماید

ولی این بازیگر جوان کشور ما همۀ وقت} با تیپ و ظاهری متفاوت می باشد نوید محمدزاده بازیگر غوغایی و حاشیه ساز سینما بدون هیچ توضیحی این تصویر را در اینستاگرامش منتشر کرد.محمدزاده علارغم بازی خوبش در عرصه سینما اما با کارها و لباس هایش همواره به دنبال دیده شدن و حاشیه سازی است.

 

سخنان جنجالی نوید محمدزاده + تصاویر خانوادگی

چیزی در کار بازیگری هست که اذیتت کند؟

حرفه ما حرفه ای ست که در آن آدم، باید خوب بقیه را هم بخواهد. من اعتقاد دارم که این راهِ موفقیت یک بازیگر است. تا وقتی که کار خوب دیگران را تحسین نکنی، و نتوانی متواضعانه کار خوب آن ها را ببینی و برایشان خوشحال باشی، نه دیگران خوب تو را می گویند و نه به جایی خواهی رسید. مثلا صابر اَبر بازیگر فوق العاده ایست نمی گویم خالی از اشکال است اما بسیار با استعداد است. و اتفاقا هم سن هستیم. یا دیگران… باران کوثری ، ترانه علیدوستی ، پانته آ بهرام و خیلی های دیگر. من باید از وجود آن ها قلبا خوشحال بشوم تا بتوانم رشد کنم. بعضا نگاه هایی که نمی تواند خوبی دیگران را ببیند اذیتم می کند. من می گویم در هنر به اندازه یک سر سوزن باش ولی خودت باش! اینکه به هر قیمتی در هنر باشی خوب نیست.

شاید بازیگر بدی باشم ولی مدل خودم هستم. و به این ایمان دارم و می گویم وقتی خداوند آدم ها را در شکل های مختلف می آفریند پس ما باید رفتارهای مختلفی هم داشته باشیم. هر آدمی ویژگی های مختلف خودش را دارد و هیچ کسی شبیه به دیگری نیست. من هم از کسی تاثیر نگرفته ام. البته از خانواده ام تاثیر پذیرفته ام. ولی سعی ام بر این بوده که همواره خودم باشم

اختلاف قد نوید محمدزاده و فرشته حسینی!

نوید محمدزاده و فرشته حسینی زوج دوس داشتنی که به تازگی عاشقانه های زیادی از خود به اشتراک می گذارند.در این عکس اختلاق قد نوید و همسرش را مشاهده می کنید که چند سانت از او کوتاه تر است!

ژست های خاص همسر نوید محمدزاده!

فرشته حسینی متولد 6 اردیبهشت 1376 در تهران ، بازیگر سینما و تئاتر است. تحصیلکرده مقطع دیپلم می باشد که کودکی با کارگری در یک خیاطی گذشت و از نه سالگی کنار کار تجربه بازیگری را هم بدست آورد و حالا در سینما می درخشد فرشته در تهران و در یک خانواده با پنج خواهر و یک برادر به دنیا آمد ، پدر و مادرش هر دو از مهاجرین کشور افغانستان هستند که حالا در ایران زندگی می کنند.

فرشته حسینی این عکس را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و نوشت:

دل نوشته های همسر نوید محمدزاده

متولد ایرانم از پدر و مادری افغانستانی اما چی باعث میشه کسی فکر بکند من نباید از حقوق انسانی بهره‌ مند باشم ؟

کی تصمیم میگیره که اجازه داشتن عزت نفس ، حقوق برابر و آرامش رو به من نده ؟ چی باعث میشه وقتی میخواید کسی رو مسخره کنید بگید “مثل افغانیا” می ‌مونه؟

چی توی من وجود داره که شمارو انقدر آزار میده؟ چی باعث میشه به من بی احترامی کنید؟ چی باعث میشه انقدر بی رحم باشیم نسبت به هم؟

نژاد ؟ کی تعیین کرده این مرزای احمقانه رو؟ این مرز ها قرار نیست که تعیین بکنه که چه کسانی رو باید دوست داشته باشیم و از چه کسایی متنفر باشیم بدون اینکه ارتباطی برقرار شده باشه ، قرار نیست هیچ مرزی مانع عشق ورزیدن و احترام بشه

عکس های دیده نشده از همسر نوید محمدزاده | همسر نوید محمدزاده در حال سیگار کشیدن!

همسر نوید محمدزاده که به تازگی به کابل سفر کرده است و در پروژه سینمایی جدید مشغول به کار شده است این روزها زمزمه نیامدنش به ایران شنیده می شود.

 

 

فرشته حسینی دیگر برنمی گردد!

 نوید محمدزاده بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان 17 فروردین ماه سال 1365 متولد شد. این هنرمند کشورمان در خانواده ای پرجمعیت با 12 فرزند در ایلام متولد شد و فرزند آخر خانواده است.

نوید محمدزاده دارای 11 خواهر و برادر است و خواهرزاده و برادرزاده های متعددی دارد و جمعیت این خانواده به حدود 100 نفر میرسد و همواره از پدرش به نیکی یاد میکند و از او به عنوان مردی بزرگ نام میبرد این بازیگر جوان دارای مدرک فوق دیپلم عمران است و بازیگری را در کلاسهای بازیگری موسسه هنر هفت و زیر نظر اساتیدی چون مهتاب نصیرپور، محمد یعقوبی، علی سیلمانی و علی قنبری آموخت.

ازدواج نوید با فرشته حسینی مدت هاست نقل محافل است و هرروز اخبار جدیدی می رسد. ظاهرا فرشته برای کاری موقتا به خارج از کشور سفر کرده است و مشخص نیست کی باز گردد.عکس هایی جدید از این دو زوج را مشاهده می کنید.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: