چند نکته درباره نوشته اخیر سایت رجانیوز؛
نام تندروی و نفی دیگران را انقلابیگری گذاشته اید/ وقت مناسبی است که تفسیر خود را از اندیشه امامین انقلاب بیان کنید
این سایت به جای آنکه خطای خود در نشر مطلب نابجا و نادرست و تاسف آور نسبت به آیت الله صافی را بپذیرد ، راه وارونه پیش می گیرد و به رییس مجلس به واسطه حمایت از مرجعیت انواع و اقسام توهین ها را روانه می کند و ایشان را به «وسط ایستادن» متهم می کند.
سرویس سیاسی فردا: گرچه از سایت رجانیوز که با جملاتی ناراحت کننده و تاسف آور درباره آیت الله العظمی صافی سخن
می گوید ، توقع نمی رود که احترام دیگر مقامات کشور از جمله رییس مجلس را نگاه دارد اما سکوت درباره چنین مشی و مرامی به منزله پیشروی تفکرات نادرستی است که بنا را بر تفرقه و طرد و دفع دیگران می گذارد و با حق پنداشتن خود بر مومنان و معتقدان به جبهه انقلاب می دانند انواع و اقسام تهمت ها را روانه
می کنند غافل از آنکه "بر سر شاخ نشسته اند و بن می برند". بر همین مبنا به اختصار نکاتی بیان می گردد.
1/ این سایت به جای آنکه خطای خود در نشر مطلب نابجا و نادرست و تاسف آور نسبت به آیت الله صافی را بپذیرد ، راه وارونه پیش می گیرد و به رییس مجلس به واسطه حمایت از مرجعیت انواع و اقسام توهین ها را روانه می کند و ایشان را به «وسط ایستادن» متهم می کند. اکنون وقت آن رسیده که این دوستان در مسیر خود تردید کنند که این چه نوع انقلابی گری است که هویت خود را در جسارت به مرجعیت می بیند و دیگرانی از جمله رییس مجلس را به واسطه حمایت از مرجعیت محکوم می کند؟ آنچه این دوستان
انقلابی گری توصیف می کنند نوعی تندروی است که در آن خط کشی با طیف های درون جریان انقلاب تبدیل به بخشی از هویت گفتمانی شده است و بر عکس، آنچه در منش و رفتار آقای قالیباف در فقره اخیر و در
نمونه های مختلف دیده شده، «عقلانیت انقلابی» است که «انقلابی گری» را در طرد و نفی و توهین به دیگران نمی بیند و بر طبل تفرقه نمی کوبد و به جای راندن و کسر کردن بر همگرایی درون نیروهای انقلاب تاکید می کند. در این رویکرد همه نیروهای معتقد به مکتب امامین انقلاب با سلیقه های مختلف ، انقلابی محسوب می شوند چنانکه در توییت اخیر هم این طیف را دلسوز انقلاب توصیف کردند و با وجود اختلاف نظر با این طیف، آنان را از درون جبهه خارج نکردند.
یک بار برای همیشه دوستان عزیز در رجانیوز و دیگرانی که بر چنین مرامی هستند ، باید بر مسیر گذشته نظر افکنند و خسارت هایی چنین رویکردی را مرور کنند.
2/ اگر تفسیر درست و دقیق از جمهوری اسلامی که همراهی و همدلی با جامعه و مردم محوری را از
اصلی ترین مبانی انقلاب اسلامی می داند از جانب این دوستان، نداشتن «هویت سیاسی» قلمداد می شود، باید به فلسفه سیاسی این دوستان شک کرد و پرسید که قرائت خود را از اندیشه امامین انقلاب یک بار به صورت کامل ارائه کنند تا مشخص شود مراد و منظور آنها از جمهوری اسلامی کدام جمهوری اسلامی است؟ اگر چنین نکنند بیم آن می رود از دامان چنین تفکراتی دوباره امثال احمدی نژاد ظهور کنند و بزرگ ترین
ضربه ها را به جریان انقلاب وارد نمایند. شاید زمان برای بازخوانی مبانی این اندیشه سیاسی فرا رسیده باشد که چگونه حاصل آن، چنین متنی خطاب به یک مرجع تقلید می شود؟
3/ این خطر به صورت جدی وجود دارد که رویکرد نادرست این دوستان به مثابه ویروسی خطرناک از اشتراک ها کم کند و بر افتراق ها بیفزاید و فضا را بر افرادی چون کروبی باز کند که به بهانه دفاع از مرجعیت ، به ناروا به نهادهای عزیز نظام چون سپاه حمله کنند و در لباس دفاع از مرجعیت، بغض خود را به این نهادها نشان دهند. متاسفیم که به جای تحکیم برادری بر تخریب و طرد دیگران پای می فشارند و به جای مودت و دوستی زمینه بغض فراهم می کنند. راهی که این دوستان می روند راه نیست، بیراهه ای است که از توان و ظرفیت و انسجام جبهه انقلاب
می کاهد و در لباس خالص سازی و ناب سازی ، از شمار همراهان کم می کند.
۴/ رویکرد درست و اصولی برای جبهه انقلاب که برگرفته از نگرش امام راحل و رهبری بزرگوار انقلاب است، « انقلابی گری» همراه «عقلانیت»، «همگرایی» درون جریان انقلاب و «خداباوری» و «مردم محوری» است که باید در سطح جامعه تبیین شود و در نهایت زمینه «کارآمدی» نهادهای مختلف را برای حل مشکلات کشور فراهم آورد. مخاطب جبهه انقلاب همه مردم با سلیقه های مختلف هستند و هرگونه نگرشی خلاف این، زمینه ضرر و خسران را برای کشور فراهم
می آورد. این رویکرد خوشبختانه در کلام و رفتار روسای محترم قوا از جمله ریاست محترم جمهور و مجلس و قوه قضاییه نمایان است و از سوی اعضای بلند پایه دولت چون دکتر اسماعیلی وزیر ارشاد هم در حمایت از مرجعیت به صراحت بیان شد تا مشخص شود یک گروه کوچک نمی توانند دولت را منحصر به خود بدانند و در هیبت حمایت از دولت رفتار نادرست از خود نشان دهند.