تحلیل از چپ و راست؛
از لباس زندانی تا صادرات لوازم خانگی
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
پشت پا به ایدئولوژی ؟
احمد غلامی . سردبیر روزنامه «شرق» در سرمقاله امروز نوشته است: «این امیدواری وجود داشت که با روی کار آمدن دولت سیزدهم و ابراهیم رئیسی، مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از حالت تعلیق خارج شده و جنبوجوش در طبقات اجتماعی، حتی به لحاظ صوری اتفاق بیفتد. اما چنین نشد و در بر همان پاشنه چرخید. تازهنفسها و تازه ازراهرسیدههای سیاست میپنداشتند خودِ همین جابهجایی منشأ تحریک و پویایی خواهد شد، اما نهتنها چنین چیزی رخ نداد، بلکه طیفهای مختلف اصولگرایان، آنچنان درگیر مسائل خود و حواشی سیاست شدهاند که بعید به نظر میرسد در آیندهای نزدیک توجهی جدی به مسائل مردم داشته باشند. هر وقت هم حرفی از مردم به میان میآید، بیش از هر چیز تنگناهای اقتصادی به شیوهای کلیشهای و شعاری بازتعریف میشود و همهچیز دوباره به حالت تعلیق درمیآید. گویا صرفا سخنگفتن از آلام مردم، معضلات مردم را حل میکند. اینک نمایندگان مجلس که همواره در دولت روحانی دم از مردم میزدند، سرگرم کار خویشاند و بیشترین دغدغهشان اتخاذ تصمیمهایی است که خوشایند مردم نیست. شاید طرح صیانت از فضای مجازی یکی از دهها طرحی باشد که نهتنها کمکی به معیشت مردم نمیکند بلکه آنان را با معضلات تازهای دست به گریبان خواهد کرد. ... جان کلام اینکه دولتهای ایران دچار این بلیه شدهاند که خود را مستأجری میدانند که عمرش در خوشبینانهترین شکل بعد از هشت سال به اتمام خواهد رسید و ازاینرو هرکس در تلاش است توشهای برای آینده خویش جمع کند؛ توشهای برای ماندگاری در قدرت و انباشت ثروت. اینها نکات بسیار ساده و کلیشهای است و فارغ از درست یا غلط بودن آن، ملکه ذهن مردم شده است.
مجلس یازدهم و دولت سیزدهم با شعار عدالت روی کار آمد تا این تصور را از اذهان مردم پاک کند. گیریم این دولت و مجلس، دولت و مجلسی با رأی حداکثری نباشد، اما میبایستی وعدههای خود را عملی کند تا حداقل باورهای ایدئولوژیکی که سالهای سال از طریق رسانههای اصولگرا و چهرههای سیاسی آنان بهعنوان ایدئولوژی خدشهناپذیر در قالب عدالتباوری توصیه، ترویج و تبلیغ شده بود، زنده نگه داشته شود، اما چنین چیزی نه در مجلس و نه در دولت تاکنون دیده نشده است. اگر راه مجلس و دولت اصولگرا به شکست منتهی شود، باقیمانده آنچه میتوانست حامیان اصولگرا و برخی از مردم را همچنان به این گروه پایبند نگه دارد، از بین خواهد رفت. اینگونه به نظر میرسد که اصولگرایان پا جای پای اصلاحطلبان گذاشته و اگر آنان مردم حداکثری را از دست دادند، اینان مردمی را که در هر شرایط پایبند این جریان بودند از دست خواهند داد. آنچه آشکار است اینکه اوضاع از سمت اصولگرایان رو به بهبود نیست و حضور مراجع و دخالت و انتقادات آنان نشان میدهد اصولگرایان پشت پا به ایدئولوژی خود زده و راه دیگری را برگزیدهاند و در این راه چنان مصمم هستند که گهگاه ناگزیرند علیه علما و مراجع قم نیز موضعگیری کنند؛ علما و مراجعی که اصلاحطلبان هرگز در خود نمیدیدند اینچنین رودررویشان بایستند و موضعگیری کنند. آیا سیاست کلان کشور در حال تغییر است؟»
تشکر از سفر رییسجمهور به خوزستان
الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه «اعتماد» امروز نوشته است: «سفر از پیش اعلام نشده آقای رییسی، رییسجمهور به مناطق زلزلهزده اندیکا، از آن نظر اهمیت دارد که قطعا در سرعت گرفتن امر بازسازی و کمک به مردم و عشایر منطقه برای جبران خسارتهای وارده تاثیر بسیار خواهد داشت.
از سوی دیگر خوزستان در سالهای اخیر با مشکلات بسیار نظیر سیل و آب شرب و سایر مایحتاج مردم روبهرو بوده است که در این سفر رییسجمهور در جریان آنها نیز قرار خواهد گرفت و به همین سبب پیشبینی میشود این سفر منشا خیر و برکت باشد. ما روزنامهنگاران از گذشته شاهد بودهایم که در مصیبتهایی این چنینی برای مردم نقاط مختلف کشور رییسان جمهوری کمتر به مناطق گرفتار سفر کردهاند و در بیشترین حالت معاون خود یا وزیران را به این سفرها فرستادهاند. سفر آقای رییسی نشان داد که وی هیچگاه قصد تهراننشینی ندارد و سراسر کشور را عرصه کار و فعالیت خود میداند. ناگفته پیدا است که با چنین سفرهایی وزیران و مدیران دولت نیز تشویق میشوند در مشکلات ریز و درشت، خود به سراسر کشور سفر کنند و همین سفرها بسیاری از گرههای توسعه و پیشرفت و البته مشکلات مردم و صاحبان صنعت و کشاورزی را خواهد گشود.
همین که کشاورز خوزستانی دیروز با رییسجمهوری روبهرو شده و با او از مشکلات خود گفته است در واقع به اصل و اساس مدیریت انقلابی و مردمی رسیدهایم.
همچنان که مطبوعات گاه قلم به انتقاد میگشایند، باید در این گونه موارد قلم به تحسین بگشایند و از رییسجمهوری به خاطر چنین سفری قدردانی کنند. البته گفتنی است که سفر برنامهریزی شده رییسجمهوری به استانها و نقاط مختلف کشور که سوای چنین سفرهایی است، خواست مردم سراسر ایران است و امیدوارم که رییسجمهور و تیم همراه او در آن سفرها نیز موفق باشند.»
مرگ با یک ضربه چاقو
سید محمدعماد اعرابی امروز در یادداشتی برای «کیهان» نوشته است: «حقیقت اولین قربانی جنگ است همانطور که فریب اصلیترین حربه جنگیاست. ... درست مانند سامانه ضد موشکی پاتریوت، ابهامات مشابهی نیز درباره سامانه «گنبد آهنین» رژیم صهیونیستی وجود دارد. سامانهای که با هزینهای گزاف برای مقابله با موشکها، راکتها و گلولههای کوتاهبرد طراحی شده است. ... امروز منافع این رژیم بدون کمترین واهمهای در منطقه غرب آسیا هدف قرار میگیرد. حتی در حوزه امنیت سایبری نیز اوضاع به همین شکل است. سپتامبر 2021 یدیعوت آحارانوت از هک وبگاه مقامات محلی و سرقت اطلاعات حدود هفت میلیون صهیونیست خبر داد. اتفاقی که اورشلیم پست آن را «بزرگترین هک در تاریخ اسرائیل» خواند و پیش از این نیز در مقیاسها و اهداف مختلف تکرار شده بود. این موارد جدای از نفوذ دستگاههای اطلاعاتی جبهه مقاومت در عالیترین سطوح مقامات رژیم صهیونیستی مانند وزیر انرژی سابق و یا نماینده سابق کنست است. به این موارد باید بیثباتی سیاسی و شکافهای اجتماعی داخلی اسرائیل را نیز اضافه کرد. آن وقت میتوان نتیجه گرفت دولت جعلی اسرائیل نه حاکمیتی منسجم که مجموعهای از معضلات انباشته شده است و امکان دارد حتی بدون فشار خارجی دیر یا زود از هم بپاشد. این همان چیزی است که «لارنس ویلکرسن» سرهنگ بازنشسته آمریکایی و عضو اندیشکده «کویینسی» در سخنرانی ماه جون خود گفت: «من چند روز قبل گفتم اسرائیل تا ۲۰ سال دیگر دولت نخواهد بود، بلکه از بین میرود. قطعاً دموکراسی نخواهد بود. یک دولت آپارتاید خواهد بود و جهان آن را مانند آفریقای جنوبی رد خواهد کرد. اکنون میگویم موجودیت نخواهد داشت.»
رژیمی که پس از 14 سال محاصره یک نوار 360 کیلومتر مربعی به نام غزه هنوز ازاشراف کامل اطلاعاتی بر آن عاجز است، از ترس دشمن خیالی خودزنی میکند، با بحران خودکشی، اعتیاد و فرار در نظامیان ارتشش مواجه است، در عالیترین سطوح حاکمیتیاش میتوان نفوذ کرد، اطلاعات بیش از دو سوم جمعیتش توسط هکرها سرقت میشود و به دلیل بیثباتی سیاسی و اجتماعی ظرف 2 سال 4 دولت تشکیل میدهد؛ حالا ایران را به «مرگ با هزاران ضربه چاقو» تهدید میکند و به گندهگوییهای رسانهای روی آورده است. سیاستی که معمولا برای بازسازی وجهه خود پس از ناکامیهای متوالی در پیش میگیرد. با داستان سراییهای خیالی معدود عملیاتهای موفق برون مرزیاش را بزرگنمایی کرده و انبوه شکستهای تحقیرآمیزش در داخل و خارج اراضیاشغالی را پنهان میکند. اما این بزرگنمایی متوهمانه رسانهای حتی در میان نخبگان اسرائیلی نیز قابل پذیرش نیست.
«یوسی هلیوی» پژوهشگر صهیونیست اکتبر 2021 در یادداشت خود برای معاریو نوشت: «معادله پیشین که میگفت جنگهای رژیم اسرائیل در «میدانهای دشمنان» رخ میدهد، تغییر کرده و بر اساس گزارشهای امنیتی، جنگ بعدی در قلب این رژیم رخ خواهد داد... این جنگ فراگیر حتمی است اما زمان آن مشخص نیست و صراحتا باید گفت، این جنگ منجر به نابودی «دولت اسرائیل» خواهد شد».
مقابله با ایران از طریق راهبرد «مرگ با هزاران ضربه چاقو» برای صهیونیستها بیشتر یک آرزوی دستنیافتنی است تا برنامهای عملیاتی؛ چیزی شبیه به سودای سرزمینهای از نیل تا فرات. اما باید اعتراف کرد که این راهبرد میتواند جذاب باشد البته به شرطی که آن چاقو پیشتر تا دسته در قلب صاحبش فرو نرفته باشد.
مصیبتی به نام لباس زندانی در ایران
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و فعال سیاسی امروز در یادداشتی که «آرمان ملی» منتشر کرده نوشته است: «گویا جلسۀ محاکمۀ تعدادی از وکلا و فعالان حقوق بشری در دادگاه انقلاب برگزار شده و مصطفی نیلی و مهدیمحمودیان به دلیل خودداری از پوشیدن لباس زندان در دادگاه حضور پیدا نکردهاند. واقعیت این است که پدیدهای به نام «لباس مخصوص زندانیان» در نظام جمهوری اسلامی عملاً به معضلِ بزرگ و آزار دهندهای برای زندانیان کشور تبدیل شده است که ارادهای برای حل آن شکل نمیگیرد. ظاهراً در بسیاری از کشورها، لباس متحدالشکلی برای زندانیان وجود دارد، اما این لباس عمدتاً مختص «محکومان» است و نه متهمانی که هنوز ارتکاب هر نوع جرمی برای آنها به اثبات نرسیده است. از این رو، حضور متهمان با لباس زندان در صحن دادگاههای جمهوری اسلامی از هر جهت ناعادلانه است و هیچ توجیه منطقی برای آن وجود ندارد. از این گذشته، لباس متحدالشکل زندانیان در اغلب کشورها شیک و خوشفرم است و قاعدتاً زندانی از پوشیدن آن احساس حقارت نمیکند، اما در کشور ما این لباس بهگونهای طراحی شده است که گویی به جز تحقیر زندانیان قصدی در میان نبوده است! تا چند سال پیش یک نوع لباس خاکستری در زندانهای کشور بین تک تک زندانیان توزیع میشد که پوشیدن آن در خارج از بند برای تمام محبوسان الزامی بود. این لباس البته رنگ و فرم مناسبی نداشت اما چون بخش کارگری زندان آن را در کارگاههای داخلی تولید میکرد، معمولاً تمیز بود و حتی برای استفادۀ آن دسته از زندانیان بی بضاعتِ بدونِ ملاقات که امکان دریافت لباس از خارج از زندان را نداشتند، برخی اوقات مفید واقع میشد. من به دلایلی، در دوران حبس اول و دومم از پوشیدن آن لباس ابایی نداشتم و حتی در داخل بند از آن استفاده میکردم. این در حالی است که حدود 15 سالی است که آن لباس از داخل زندانها جمعآوری شده و جای آن را لباسی راه راه و بینهایت بدرنگ گرفته است. همین لباس بدشکل اما به عدد تک تک زندانیان تولید و بین همۀ آنها توزیع نمیشود و فقط شمار معدودی از آنها در هر زندان وجود دارد که هنگام اعزام زندانی به خارج از محیط زندان آن را بعضاً به زور بر تن زندانی میپوشانند. به عبارت دیگر، یک دست لباسِ زندان، دیگر مخصوص یک نفر نیست بلکه بهطور جمعی و همگانی مورد استفاده قرار میگیرد! کسانی که با وضعیت بهداشت در زندانها بهخصوص در بخشهای متراکم آن آشنایند، به خوبی میدانند که پوشیدن لباسی که قبل از آن بارها بر تن سایر زندانیان نشسته، بدون آنکه شسته شده باشد، تا چه اندازه غیر بهداشتی، نگرانکننده و حقارتآمیز است. من در طول دور سوم زندانم به هیچوجه زیر بار پوشیدن این لباس نرفتم تا اینکه رئیس زندان اغلب زندانیان سیاسی را از پوشیدن آن معاف کرد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که این معضل مورد توجه جدی قوۀ قضائیه و سازمان زندانهای کشور قرار گیرد. آنها لازم است به افکار عمومی توضیح دهند که اولاً چرا لباس فرم زندانیان بدین صورت تحقیرآمیز طراحی شده است؟ ثانیاً چرا این لباس به صورت جمعی مورد استفاده قرار میگیرد؟ و ثالثاً دلیل اجبار متهمان به پوشیدن این لباس چیست؟»
صادرات لوازم خانگی نتیجه اعتماد به توان داخل
مهدی باقری امروز در یادداشتی برای «وطن امروز» نوشته است: « ایران سال 98 زمان حضور شرکتهای کرهای از صادرات لوازم خانگی 170 میلیون دلار ارزآوری داشت؛ این در حالی است که سال 99 بعد از خروج شرکتهای الجی و سامسونگ 200 میلیون دلار صادرات داشتهایم و پیشبینی میشود با حمایت از این صنعت و ممنوعیت واردات لوازم خانگی، در 10 سال آینده با توجه به رشد سالانه 18 درصدی صادرات لوازم خانگی به صادرات 900 میلیون دلاری در سال 1409 و صادرات بیش از یک میلیارد دلاری در سال 1410 برسیم. دستور اخیر رهبر حکیم انقلاب مبنی بر ممنوعیت واردات لوازم خانگی کرهای گام نخست حرکت صنعت لوازم خانگی به این سو است.
در مقیاس جهانی صادرات لوازم خانگی بعد از مشتقات نفتی، یکی از مهمترین و ارزآورترین صنایع در دنیا محسوب میشود و به عنوان مثال چین سالانه 93 میلیارد دلار، آلمان بیش از 14 میلیارد دلار و ترکیه 13 میلیارد دلار از صادرات لوازم خانگی ارزآوری دارند. در ایران نیز بعد از خروج شرکتهای کرهای، توجه ویژهای به این صنعت شد و به همین علت امروز صادرات لوازم خانگی یکی از مهمترین صادرات ایران به کشورهای مختلف دنیاست.
از آنجا که در دهههای 70 و 80 اعتماد کمتری به توان داخلی بود، شرکتهای مختلف مانند الجی و سامسونگ به بازار لوازم خانگی ایران وارد شدند. آن زمان کمتر کسی فکر میکرد روزی بتوان از صادرات لوازم خانگی ارزآوری کرد و در این صنعت به خودکفایی رسید. ... بر اساس آمار موجود، درآمد سالانه ایران از صادرات لوازم خانگی به طور میانگین حدود 200 میلیون دلار است. وزارت صنعت، معدن و تجارت برای صادرات لوازم خانگی در سال 1400، رشد بین 10 تا 15 درصدی را در نظر گرفته و تولیدکنندگان باید تمام تلاش خود را در راستای تحقق این هدف انجام دهند.
کولر آبی، آبگرمکن، یخچال و فریزر، کالاهای اصلی ایران در صادرات لوازم خانگی هستند که بیشترین سهم را در ارزآوری دارند و با توجه به صادر شدن لوازم خانگی دیگر مانند ماشین لباسشویی و تلویزیون متوجه جان گرفتن صنعت لوازم خانگی میشویم؛ صنعتی که کمتر کسی فکر میکرد بتواند بعد از خروج کرهایها، حتی نیاز داخل را برآورده کند اما در حال حاضر نهتنها نیاز داخل را برآورده کرده است، بلکه صادرات و ارزآوری نیز داشته است که سهم کشورهای عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان، امارات و اردن از بقیه کشورها بیشتر است.
زمانی که رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند نباید به نفت متکی بود، در همان زمان اندیشمندان، اقتصاددانان و صنعتگران راهکارها و پیشنهادات خود را ارائه دادند؛ پیشنهاداتی مانند صادرات فرش و صنایع دستی، پسته، زعفران، میوهجات، سبزیجات، چرم و... . اما کمتر کسی در آن زمان فکر میکرد بتوانیم امید به ارزآوری سالانه 200 میلیون دلاری از صنعت لوازم خانگی داشته باشیم.»
قمپزهای اردوغان و توهمات علی اف!
محمدعلی وکیلی امروز در سرمقاله «ابتکار» نوشته است: «پس از جنگ آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ و تصرف آن توسط آذربایجان، سایه فضای امنیتی بر این منطقه افتاده است. مانورهای مداوم و مشترک آذربایجان و ترکیه، نگذاشته این فضای امنیتی فرو بنشیند. اقدامات شیطنت آمیز اردوغان از جمله شعرخوانی بر سر رود ارس، برای ایران طعنه آمیز بود. این رزمایش ها با حضور مداوم ترکیه و دعوت از کشورهایی مانند پاکستان، قطر و... و البته عدم دعوت از ایران، پالسهایی برای ایران داشت.
واضح است که غیبت مداوم ایران در مانورهایی که نزدیک مرز ایران برگزار میشود، پای ایران را به طور طبیعی به این فضا باز میکند. لذا ایران نیز هوشمندانه تصمیم به برگزاری یک رزمایش در مرز شمال غربی خود گرفت. این اقدام مشروع و منطقی ایران، با واکنش تند علی اف و ترکیه روبرو شد. این به وضوح نشان میدهد، جمهوری آذربایجان در مورد ایران دارد نقشه ای را اجرا می کند. شاید بخشی از این نقشه، امنیتی سازی این قسمت از مرز ایران باشد. علی اف پس از جنگ قره باغ دچار غرور گزافی شده و مواضع عجیبی می گیرد. اردوغان نیز انگار در ادامه پروژه های بلندپروازانه خود، به جد می خواهد پا روی دمب ایران بگذارد. گذشته از اینکه قمپزهای اردوغان راه به جایی نمیبرد و سر علیفِ متوهم نیز خواهد شکست، اما این میتواند یک زنگ خطر برای ما باشد. پروژه های ما در خاورمیانه و خلیج فارس، ما را نباید از سایر مرزهای خود و کشورهای همسایه غافل کند. اینان خلاء و غیبت ایران احساس کرده اند که جسارت چنین پروژههای خطرناکی را یافته اند. برخی از دعواهای ما (مانند نزاع پرونده هستهای) چندان کهنه و فرسایشی شده اند و حل نمی شوند که عده ای را به ولع انداخته که می توانند با اقتدار ایران شوخی بکنند. بدون شک تحریم ها، کارت های ایران را در بازهای منطقه ای کم می کند و از این وضعیت رقبای ما سوءاستفاده می کنند. از این گذشته، واکنش های علی اف به قدری تند و از پیش تعیین شده بود، که فرضیه هدایت او توسط اسرائیل در این تنش ها تقویت می شود. شاید پروژه ای که اسرائیل برای نفوذ در خلیج فارس به وسیله امارات داشت، قرار است توسط علی اف در شمال غرب ایران اجرا شود. به قطع امارات، مستی و جهل علی اف را ندارد که وارد چنین بازی خطرناکی شود. لذا بسیار دست به عصا و محافظه کارانه رفتار کرد. برعکس علی اف که بسیار بی مهابا وارد تنش می شود.
ایران قطعاً تلاش می کند که تنشی در این مناطق ایجاد نشود چراکه سیاستش رفع فضای امنیتی از این منطقه است. فضای امنیتی فقط به حیات دشمنان ایران مانند اسرائیل کمک میکند. این صبر عقلانی ایران، علی اف را دچار توهم کرده تا ادعاهای بزرگتر از قوارهاش داشته باشد. البته همزمان تبدیل به یک استاندار برای اردوغان شده و در اطاعت از اوامر اردوغان اصلاً منافع آذربایجان را لحاظ نمی کند. این چنین آلت دست پروژه های بلندپروازانه و متوهمانه اردوغان شدن، قطعاً دودش در میان مدت و دراز مدت به چشم آذربایجان خواهد رفت.»