تحلیل کیهان از سریال پرمخاطب «بازی مرکب»
در کشورهایی که نظام اقتصادی آنها بر پایه سرمایه سالاری استوار است، مشکلات اقتصادی و فشارهای زیادی به زندگی مردم میرسد... رکود اقتصادی، بیکاری، اعتصابهای پیدرپی کارگران و تب بیامان رسیدن به ثروتهای یک شبه و... از جمله دستاوردهای چنین نظام فاسدی است.
در حال حاضر بیشتر کشورهای دنیا به صورت کامل یا نصفه نیمه درگیر این نوع نگاه به اقتصاد، توسط دولت مردانشان شدهاند ولی در این میان، کشوری مانند آمریکا و کشورهای تحت سلطهاش مانند کره جنوبی، ژاپن و... بیش از بقیه کشورها در این نظام اقتصادی بیرحم، ذوب شدهاند.
در چند سال اخیر، برنامهسازان بزرگ دنیا، با دیدن مردم معترض و آگاهی از نفرت مخاطبینشان از اختلاف طبقاتی، به سمت ساخت فیلمها و سریالهایی رفتهاند که در آنها، این بیعدالتی را به چالش بکشند و به اصطلاح، مردم را با این سوژه جدید، سرگرم کنند و پول به جیب بزنند، بدون اینکه واقعا به سرمایهسالاری معترض باشند!
سریال «بازی مرکب» به نویسندگی و کارگردانی هوانگ دونگ-هیوک محصول سال 2021 است و توسط شبکه آمریکایی نتفلیکس، 17 سپتامبر یا 26 شهریور ماه امسال، در سطح جهانی منتشر شده است. این سریال که با نگاه کاملا مادیگرایانه، داستان خودش، از کره در حال سقوط در سرمایهسالاری را بیان میکند، بعد از پخش، سر و صدای زیادی در دنیا بوجود آورده است و نظر مردم را به داستانش جلب کرده است.
داستان
داستان سریال بازی مرکب، در مورد مردی کرهای به نام «سانگ جی هون» است که از زمانی که ده سال پیش، به خاطر اعتصاب، بیکار شده است، زندگیاش نابود شده و همسرش از او جدا شده و فرزندش را هر چند ماه یکبار میبیند و امیدی به بازگشت به زندگی آبرومندانه، ندارد. در این میان یک روز جی هون، در مترو با مردی مواجه میشود که به او پیشنهاد میدهد در ازای شرکت در یک دوره بازی کودکانه ولی متفاوت، میتواند شانس ثروتمند شدن و خلاصی از دست طلبکارانش را پیدا کند.
این بازی در حقیقت برای تفریح و قمار ثروتمندان و سرمایهداران کرهای و آمریکایی طراحی شده است ولی بازیکنان از این مسئله، خبر ندارند. وقتی جی هون برای بار اول وارد این بازی میشود، متوجه میشود که این بازی در واقع بازی مرگ است و در انتها همه شرکتکنندگان به جز یک نفر، طعمه مرگ میشوند و تنها نفر در آخر، به ثروت قابل توجهی میرسد. جی هون و دیگر شرکتکنندگان، وقتی با اولین بازی متوجه قوانین و بیرحمی این بازی میشوند، ابتدا مخالفت میکنند و از بازی کنار میروند ولی بعد دوباره به خاطر فشار مشکلات زندگیشان، به بازی برمیگردند...
ناامید و از هم گسیخته
سریال بازی مرکب، برای مخاطب آشنا با ساختههای غربی و شرقی موفق، مانند یک پازل از مجموعههایی است که کارگردان دوست داشته و از هر کدام، در سریالش استفاده کرده است.
در جای جای قسمتهای این سریال، ارجاعات غیر هوشمندانه و واضحی از سری فیلمهای «ماتریکس»، فیلم ژاپنی «هر طور خدایان بخواهند» و... وجود دارد.
کارگردان در «بازی مرکب»، سعی دارد تا با هر جان کندنی، در هر قسمت سریالش مانند سریالهای دهه گذشته شبکه amc آمریکا، با ضربات خاص، تاثیر عمیقی بر احساسات مخاطبین خود بگذارد و در این راه از هیچ بیرحمی، خیانت و خون و خونریزی دریغ نمیکند.
در هر قسمت از سریال «بازی مرکب»، شرکت کنندگان مانند مورچه در زمین بازی، زیر پای یکدیگر له و کشته میشوند و این قسمت سرگرمکننده ماجرا به حساب میآید و چگونگی کشته شدن در یک بازی جدید و انتخاب قربانی در هر قسمت، تنها دستاورد این سریال در هم ریخته و کپی شده است.
خانواده و ریشههای نابود شده
در سریال «بازی مرکب»، مانند تعداد زیادی از سریالهای جدید شبکههای کرهای، مخاطبین با خانوادهای روبرو هستند که پدر خانواده سالهاست کارش را از دست داده و نتوانسته دوباره به خاطر رکود اقتصادی، کار درستی برای خودش دست و پا کند و همین امر باعث طلاقش شده و کار به جایی رسیده که بچه خودش را هم دارد از دست میدهد چرا که همسرش تصمیم دارد برای همیشه با همسر جدیدش، به آمریکا برود....
حذف نقش پدر و جایگاهش به خاطر از دست دادن کار، چیزی است که در فیلمها و سریالهای کرهای زیادی تکرار شده است. اینکه یک مرد با از دست دادن کارش، هویت و جایگاه پدریاش را هم از دست میدهد، جای تامل دارد، مخصوصا که در یک جامعه شرقی جایگاه پدر تنها به میزان درآمدش مربوط نیست... این مطلب به این معناست که در حال حاضر کره جنوبی به پله آخر یک جامعه سرمایهسالار رسیده و اگر کسی در چنین جامعهای کارش را از دست بدهد، دیگر نه هویتی دارد و نه ارزشی....
دستاورد سالها جان کندن!
در سریال «بازی مرکب»، مخاطبین با کرهای روبرو میشوند که فشارهای اقتصادی، تعداد زیادی از مردم را از تحصیل جدا کرده و باهوش گرفته تا بیسواد و جزو طبقه کارگر، درگیر کرده است.
در این سریال بر خلاف تبلیغات، که کره جنوبی را تنها یک کشور پیشرفته نشان میدهد که زیر سایه آمریکا، مردمش زندگی را در شادی میگذرانند، تصویر دیگری را به نمایش میگذارد.
درست است که معمولا به سریالها و فیلمهای یک کشور، برای نشان دادن واقعیت زندگی در آن کشور، نمیشود اعتماد کرد ولی وقتی چیزی بارها تکرار شود و در آثار مختلف از کارگردانان متفاوت دیده شود، باید در موردش بیشتر تامل کرد.
از این رو با توجه به ساختههای متفاوت کره ای، میشود گفت که در هم ریختگی فرهنگی و فشار اقتصادی، جزو جداییناپذیر آثار هنرمندان کره جنوبی است؛ پس این امر نمیتواند دروغ یا تنها ساخته ذهن سازندگانش باشد.
در حال حاضر کره جنوبی به عنوان مستعمره آمریکا، اجازه داشتن ارتش ندارد، به همین دلیل هم سلبریتیهای پسر، به هیچ قیمتی نمیتوانند سربازی خود را بخرند چون تنها نیروهای قابل استفاده و مجاز برای یک سری خدمترسانیها در کره، همین سربازهای دو ساله محسوب میشوند و دولت حتی از یک مورد هم نمیتواند بگذرد... از طرف دیگر راهپیماییها بر علیه جنایات نیروهای ارتش آمریکا که کره جنوبی را بهشت میدانند و سرانشان حتی برای افزایش حقوق این سربازان آمریکایی، از جیب کرهایها، از آنها نظری نمیپرسند، همیشه اعتراضهای زیادی در پی دارد که البته هیچ کدام از این اعتراضها به نتیجهای هم نمیرسد.
تمام این مسائل باعث میشود تا آن افسردگی غیر قابل بازگشت، در آثار کره جنوبی، قابل فهم باشد و مخاطبین از بین تمام غلوها و پزهای روشنفکرانه، میتواند عمق این نا امیدی را کاملا لمس کند.
بازخوردهای جهانی
چند سالی میشود که آثاری که به نوعی نقدی بر سرمایه سالاری وارد میکنند، مورد توجه و حمایتِ برنامهسازان کرهای قرار گرفتهاند. این نوع ساختهها از این سیستم ناعادلانه، نه برای اعتراض به سیاستهای سیستم، که برای سرگرمی مردم و بالا بردن تماشاچیان خود، استفاده میکنند.
در این ماه سریال «بازی مرکب»، به نخستین درام کرهای تبدیل شد که در سطح جهانی، در صدر جداول ۱۰ مجموعه تلویزیونی پربیننده هفتگی نتفلیکس قرار گرفت و در ۹۰ کشور، از جمله ایالات متحده و بریتانیا که مهمترین کشورهای سرمایه سالار جهان هستند، بیشترین مخاطب را داشت.
این سریال در سایتهای نقد غربی هم نمرات قابل قبولی را از آن خود کرد و در فضای مجازی هم به لطف شرکت پخشکنندهاش که سرمایهای نامحدود برای تبلیغات آثار مورد نظر خود دارد، توانست همه جا دیده شود.
بازی مرکب، اولین سریال کرهای با محوریت سرمایه سالاری نبود، پیش از این سریالهای «قلعه آسمان»، «پنت هاوس» و... هم توانسته بودند محبوبیت فراوانی بین مخاطبین به دست بیاورند ولی بازی مرکب به خاطر پخش جهانیاش توسط یک شرکت قدرتمند آمریکایی، به موفقیت و بینندگان بیشتری دست پیدا کرد و توانست روایت این بازیکنان بیرحم و در عین حال بیچاره را به خورد مردم دنیا بدهد./ کیهان