رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در تشریح این جنایت وحشتناک به خراسان گفت: صبح روز گذشته پرونده ای در پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد واکاوی قرار گرفت که محتویات آن از گم شدن جوان 25 ساله ای به نام «بهمن عزیزی» حکایت داشت. در این میان جوان 21 ساله ای به نام کیاوش که به همراه دایی اش به پلیس آگاهی مراجعه کرده بود درحالی که خود را بسیار نگران نشان می داد درباره چگونگی گم شدن پسرخاله اش گفت: «شب چهارشنبه گذشته من و بهمن (پسرخاله) در خانه بودیم که سه نفر با لباس های شخصی وارد منزل شدند و ادعا کردند که شما جرایم سیاسی دارید! آن ها سپس با گذاشتن چاقو زیرگلوی بهمن او را به
طبقه بالای آپارتمان بردند و یک قمه هم به دست من دادند تا اثر انگشتم روی آن بماند. بعد از گذشت چند دقیقه آن مردان ناشناس، پسرخاله ام را با خود بردند و مرا در خانه رها کردند ولی من تا چند روز جرئت نمی کردم این ماجرا را برای کسی بازگو کنم تا این که امروز صبح تصمیم گرفتم از پلیس برای یافتن پسرخاله ام کمک بگیرم و ...
سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده افزود: به محض این که جوان 21 ساله تبعه خارجی این قصه باورناپذیر را بازگو کرد، پیگیری این پرونده به گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی سپرده شد چرا که نوع بیان این داستان ساختگی و کنترل رفتاری کیاوش، حکایت از وقوع جنایتی هولناک داشت.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: بلافاصله گروه تخصصی کارآگاهان با هدایت و نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) وارد عمل شدند و با هماهنگی و کسب دستورات ویژه ای از قاضی دکتر حسن زرقانی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) کیاوش را مورد بازجویی های فنی قرار دادند چرا که این گونه داستان سرایی ها برای کارآگاهان به ماجراهایی نخ نما تبدیل شده است. با این حال کیاوش همچنان اصرار داشت که پسرخاله اش توسط افراد ناشناس ربوده شده است!
اما در این میان زیرکی کارآگاهان با بررسی غیرمحسوس گوشی تلفن دایی کیاوش که همراه وی به پلیس آگاهی آمده بود، ماجرای هفت هزار و 300 دلار امانتی را در حالی فاش کرد که احتمال می رفت جنایتی به خاطر همین دلارها رخ داده است! چرا که پیامکی از شماره تلفن فرد گم شده (بهمن) با این عنوان که «کیاوش می آید، دلارها را به او بدهید!» در گوشی دایی کیاوش وجود داشت که نشان می داد ردی از دلارهای خونین در این ماجرا خودنمایی می کند! به همین دلیل کارآگاهان مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و سپس با راهنمایی های مقام قضایی ، این پرونده حساس وارد مرحله جدیدی شد.
سرهنگ شفیع زاده در ادامه این گفت وگوی اختصاصی تصریح کرد: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع کارآگاهان در چند گروه عملیاتی و اطلاعاتی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) به کنکاش های پلیسی پرداختند و پس از چند ساعت جمع آوری اطلاعات و بازبینی دوربین های مدار بسته و ترافیکی به سرنخ هایی از جنایت رسیدند چرا که بررسی های غیرمحسوس بیانگر آن بود که خودروی پژو 206 بهمن (فرد گم شده) نیز به کیاوش فروخته شده است و در این میان تنها یک قولنامه فروش وجود دارد!
به گفته رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی، این تحقیقات که تا ساعت 16 عصر روز گذشته به طول انجامید، بیانگر وقوع جنایت بود و بدین ترتیب فرضیه اولیه پلیس رنگ حقیقت به خود گرفت...
وی در تشریح ادامه این معمای پیچیده گفت: با به دست آمدن این سرنخ ها، کیاوش با دستور قاضی دکتر زرقانی و به اتهام ارتکاب قتل بازداشت شد تا این که ساعتی بعد راز سر به مُهر این پرونده جنایی را گشود. او که در مقابل این شواهد چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من 7 هزار و 300 دلار را به بهمن (پسرخاله) داده بودم اما او این مبلغ را به من نمی داد. با آن که او پسرخاله ام بود و ما با هم دلار مبادله می کردیم ولی او قصد داشت میلیون ها تومان پول مرا بالا بکشد! این بود که تصمیم گرفتم به زور دلارها را از او بگیرم. آن روز موضوع را با یکی از کارگرانم که او هم هموطن
من است در میان گذاشتم! متهم این پرونده جنایی ادامه داد: حدود ساعت 19 چهارشنبه شب بود که به منزل بهمن در خیابان صیاد شیرازی 23 رفتیم. از قبل مقداری داروی بیهوش کننده به مبلغ 600 هزار تومان به همراه دو جفت دستکش از داروخانه خریدم تا در صحنه جنایت از آن استفاده کنیم که آثاری از ما باقی نماند! آن شب دست و پاهای او را با همکاری فرهاد (کارگر کیاوش) بستم ،سپس روی بدنش نشستم و فرهاد با طناب او را خفه کرد. بعد هم با گوشی تلفن بهمن (مقتول) پیامکی را برای دایی ام ارسال کردم که «دلارها را به کیاوش بدهید!» چرا که بهمن ادعا می کرد دلارها را به امانت نزد دایی گذاشته است! ما هم خانه
را زیر و رو کردیم ولی از دلارها خبری نبود. به همین دلیل وقتی اطمینان پیدا کردم که دلارها نزد دایی ام است، او را کشتم تا این ماجرا لو نرود! متهم 21 ساله تبعه خارجی افزود: در این میان اثر انگشت و امضای اورا گرفتم که خودرواش را به صورت قولنامه ای به من فروخته است، سپس با همکاری فرهاد جسد را داخل پتو گذاشتیم و با خودروی پژو 206 مقتول به بیابان های اطراف دولت آباد حمل کردیم. آن جا جسد را در گودالی انداختیم و روی آن هم خاک ریختیم ولی بعد از چند روز ترسیدم و داستان گم شدن بهمن را ساختم تا پس از گزارش ماجرای گم شدن بهمن برای پلیس بازگو کنم! و ...
سرهنگ جواد شفیع زاده درباره اعترافات متهم دیگر این پرونده نیز گفت: در ادامه این ماجرا، «فرهاد» نیز دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او هم با تایید اظهارات کیاوش در بازجویی ها ادعا کرد: قرار بود وقتی دلارها را گرفتیم کیاوش مبلغ 30 میلیون تومان به من بدهد ولی بخشی از اعترافات او حقیقت ندارد چرا که کیاوش قبل از من به خانه بهمن رفته بود و او خودش در منزل را به روی من باز کرد و خودش نیز بهمن را با طناب خفه کرد! من فقط در حمل جسد به او کمک کردم و ...
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با اشاره به این که جنایت مذکور فقط طی چند ساعت با هوشیاری کارآگاهان و راهنمایی های ارزنده قاضی زرقانی کشف شد، خاطرنشان کرد: به دنبال اعترافات متهمان، شب گذشته گروهی از کارآگاهان در کنار قاضی ویژه قتل عمد عازم منطقه دولت آباد در اطراف بزرگراه آسیایی مشهد- چناران شدند که پس از مدتی جست وجو در نهایت متهمان محل دفن جسد را نشان دادند و بدین ترتیب جسد بهمن از زیر خاک پیدا شد. به گفته این مقام انتظامی، تحقیقات ریزبینانه برای کشف زوایای پنهان این جنایت، توسط سرهنگ وحید حمیدفر (افسر پرونده) و با دستورات ویژه قضایی همچنان ادامه دارد./ خراسان