کیهان: چرا یگان اصلاحاتیون تشکیل نمیشود؟!
طیف موسوم به اصلاحطلب که روزگاری منتقد مبارزه با داعش بود و میگفت چرا با داعش میجنگیم! حالا چه شده که کاسه داغتر از آش شده است؟! این سؤالی مهم است که متاسفانه برخی جوابهایی که به آن میتوان داد واقعا تلخ و غمانگیز است. پاسخهایی مانند اینکه این طیف به عمد میخواهند کشور را به سمت دامی که آمریکا و هم پیمانانش برای ایران گستردهاند سوق دهد.
روزنامه شرق در شماره دیروز خود بار دیگر یک گزاره خودساخته را برای هجمه و حمله به رقیب تکرار کرد. در این گزارش آمده: «درحالیکه استراتژی اصلاحطلبان و بخش زیادی از جامعه طبقه متوسط از ابتدای قدرتگیری طالبان، حمایت بشردوستانه، رسانهای، دیپلماتیک و انسانی از جریان مقاومت پنجشیر و احمد مسعود علیه جریان طالبان بود، اما اصولگرایان گویا در مواجهه با آنچه در افغانستان در حال رخدادن بود و هست، دچار تعارض شدهاند...»
طیف موسوم به اصلاحطلب که روزگاری منتقد مبارزه با داعش بود و میگفت چرا با داعش میجنگیم! حالا چه شده که کاسه داغتر از آش شده است؟! این سؤالی مهم است که متاسفانه برخی جوابهایی که به آن میتوان داد واقعا تلخ و غمانگیز است. پاسخهایی مانند اینکه این طیف به عمد میخواهند کشور را به سمت دامی که آمریکا و هم پیمانانش برای ایران گستردهاند سوق دهد.
در ادامه گزارش شرق این روزنامه از «اصلیترین دال گفتمان سیاست خارجی ایران» نام برده و آن را «آمریکاستیزی» نامیده است. در حقیقت این روزنامه نتوانسته ناراحتی خود را از تقابل ایران با خوی زیادهخواهی «کدخدای مدعیان اصلاحات» یعنی آمریکا پنهان کند لکن نکته در اینجاست که ایران با آمریکا به معنای یک کشور با حاکمیت مستقل و دارای حدود جغرافیایی مشخص مشکلی ندارد؛ تمام مشکل ایران با «خوی استکباری آمریکا» است. پس به این معنا اصلیترین دال گفتمان سیاست خارجی ایران، ایستادگی و مقابله با خوی استکباری آمریکا است که کلا روزنامه اصلاحطلب گزاره مبنایی را به نفع کدخدا تغییر داده است.
در این گزارش آمده: «کلید ماجرا در یک نکته است؛ « آمریکاستیزی» بهعنوان اصلیترین دال گفتمان سیاست خارجی ایران. این در حالی است که سیاست خارجی ایران دالهای مهم دیگری هم دارد؛ دالهایی که از قضا ریشه در قانون اساسی دارد و به آن صراحتا اشاره شده است؛ مانند حمایت از مبارزات حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در همه جهان[!!]...»
اوج کج فهمی اصلاحطلبان در این بخش ظاهر میشود: «مگر در مورد داعش نمیگفتند اگر ما در سوریه و عراق نجنگیم باید در خیابانهای تهران با داعش بجنگیم؟ چه چیزی تغییر کرده است؟ چه تضمینی وجود دارد که طالبان محدود در مرزهای سرزمینی افغانستان بماند؟»
یعنی باید باور کنیم طیف موسوم به اصلاحطلب تفاوتهای بنیادین داعش و طالبان را نمیداند؟! یا اینکه میدانند و به عمد میخواهند با ارائه تحلیل اشتباه کشور را دچار محاسبات جبران ناپذیر کنند؟! در این مورد فقط به ذکر یک نکته جهت آگاهی روزنامه اصلاحطلب بسنده میکنیم که داعش نیرویی ملی یا برآمده از یک ملت نبود که در حیطه سرزمینی خود مشغول به نبرد باشد. داعشی نیروهایی از ملیتهای مختلف (از عربستانی، مصری، مراکشی تا چچنی و فرانسوی و انگلیسی و...) بودند. این افراد با نیت به زانو درآوردن کمربند مقاومت از ایران، عراق و سوریه تا لبنان و سپس غزه به این منطقه گسیل شده بودند. اما طالبان یک نیروی ملی است. این یعنی آنها حتی اگر گرایشهای رادیکال سلفیها را نیز داشته باشند باز در حیطه سرزمینی خود مدعی هستند و مدعی هیچ کشور دیگری نیستند. طالبان به صراحت میگوید که میخواهد با کشورهای همسایه خاصه ایران و پاکستان و روسیه روابط حسنه داشته باشد اما داعش به صراحت میگفت هدف غایی ما راهانداختن حمام خون در تهران و دیگر شهرهای ایران است. یعنی واقعا اصلاحطلبان این تفاوتها را نمیفهمند؟!
نکته پایانی اینکه اخیرا مدیرمسئول کیهان در نوشتاری با عنوان «بسم الله بفرمایید ثبتنام کنید» آورده بود: «حالا یک پیشنهاد منطقی و همهپسند در میان است و آن اینکه یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و مدعیان اصلاحات جهت اعزام به افغانستان در آن ثبتنام کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر افغانستان اعزام شوند. نام «تیپ اصلاحاتیون»! هم اسم با مسمایی برای این تیپ است! اگر در ادعای خود صادق هستید، بسمالله، بفرمائید در این تیپ ثبتنام کنید!»/ کیهان