تحلیل از چپ و راست؛

دردسرهای دولت

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

کد خبر : 1092249

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

تبانی واشنگتن و طالبان

روزنامه «جمهوری اسلامی» در ستون «تحلیل سیاسی هفته» نوشت: «همه ساله شهریورماه، ایام افت و خیز دانش‌آموزان و والدین آنها برای بازگشایی مدارس و آغاز فرآیند تعلیم و تربیت در محیط‌های آموزشی است ولی امسال نیز همانند سال گذشته خبری از این جنب و جوش نیست و اگر هم سخنی درباره بازگشایی مدارس از مهر یا آبان سال جاری گفته می‌شود، اظهاراتی نیز از سوی کارشناسان بهداشتی و دست‌اندرکاران ستاد مقابله با کرونا درباره نقض آن به گوش می‌رسد. ...

در نخستین روز هفته جاری رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت سیزدهم به دیدار رهبری رفتند و ایشان تکلیف دولت و نقشه راه آقای رئیسی و همکارانشان را متذکر شدند. ایشان در این دیدار با تصریح بر این نکته اساسی که «ما، در عدالت‌ورزی عقب هستیم و باید به سرعت و با قرار دادن «پیوست عدالت» در مصوبات و تصمیمات دولت آنرا جبران کنیم»، به دولت سیزدهم تعیین تکلیف کردند که باید بازسازی اعتماد عمومی را با مدیریت انقلابی و عقلانی در سرلوحه کار خود قرار دهند. ایشان تاکید کردند «به وعده‌هایتان عمل کنید تا اعتماد مردم با عمل به وعده‌ها، ترمیم شود».

بررسی رویدادهای سیاسی بین‌المللی هفته را با تحولات افغانستان آغاز می‌کنیم که این هفته نیز تیتر نخست رسانه‌های جهان بود و عمده گزارش‌ها و تحلیل‌ها را به خود اختصاص داد. هر روز که می‌گذرد تبانی واشنگتن و گروه تروریستی طالبان برای تسلط به افغانستان بیشتر آشکار می‌شود و نقشه سازمان جاسوسی آمریکا برای به قدرت رساندن این گروه در افغانستان واضح‌تر نمایان می‌شود. افشای دیدار رئیس موساد با سرکردگان طالبان و اعلام آمادگی واشنگتن برای رسمیت شناختن حاکمیت این گروه بر افغانستان و همچنین انتقال سرکردگان طالبان به داخل افغانستان با هواپیماهای آمریکایی، همگی بر قصد و هدف آمریکا درباره به قدرت رساندن طالبان دلالت دارد.

ترکی فیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان درباره تحولات افغانستان تاکید کرد که آمریکا، طالبان را برای حکومت در این کشور انتخاب کرد. وی افزود: از اتفاقاتی که در افغانستان رخ داد نباید غافلگیر شد. زمانی که ترامپ در اواخر دوره ریاست جمهوری‌ خود، آن توافق غیرمنتظره را با طالبان، بدون اعتنا به نظرات و حتی حضور دولت افغانستان، امضا کرد تردیدی نماند که دولت افغانستان مشروعیت خود را از دست خواهد داد.

مجموعه رویدادها و حوادث طی هفته‌های اخیر، بیانگر نقشه و برنامه‌ای هستند که آمریکایی‌ها برای افغانستان و در نهایت کل منطقه طراحی کرده‌اند. واقعیت این است که آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که برای نیل به اهداف استعماری خود، زمان آن است که به حضور فیزیکی در افغانستان پایان دهند و اجرای برنامه‌های خود را به گروه تروریستی طالبان بسپارند.

بنا به ارزیابی سازمان‌های جاسوسی آمریکا، دولت سابق افغانستان دیگر کارآیی لازم را در جهت تامین اهداف واشنگتن نداشت و تاریخ مصرف آن به پایان رسیده بود و آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که هزینه بیش از این برای دولت اشرف غنی، دور ریختن منابع مالی و نظامی است و در واقع، گروه طالبان بهتر می‌تواند به تحقق این اهداف کمک کند.

در این میان، رسانه‌های وابسته به سازمان‌های جاسوسی غرب و صهیونیسم چنین وانمود می‌کنند که آمریکا در افغانستان شکست خورده است و گروه طالبان توانست بر آمریکا پیروز شود. این یک تبلیغات دروغین است که این رسانه‌ها سعی در القای آن به جهان دارند. متاسفانه ساده‌اندیشانی نیز این تبلیغات را پذیرفته و آنرا تکرار می‌کنند بدون اینکه عمیق‌تر به این مسئله و عواقب آن بیاندیشند.»

 

۲ برنامه کلیدی حیطه فرهنگ و هنر

روح‌الله حسینی، منتقد سینما امروز در یادداشتی برای روزنامه «جوان» نوشته است: «با تغییر و تحول در وزارت ارشاد و حضور محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیدابراهیم رئیسی، تأکید بر دو امر می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، از یک‌طرف مشکلات معیشتی هنرمندان است که به خصوص بعد از کرونا، اوج گرفته و به رغم همه حرف و حدیث‌ها و وعده‌ها هنوز که هنوز است بدنه جامعه هنری نالان است که چرا امکانات معیشتی مناسبی ندارد.

وزیر جدید ارشاد که اتفاقاً در برنامه پیشنهادی‌اش هم حل مشکل امنیت شغلی هنرمندان به چشم می‌خورد، باید در همین ابتدای کار با ارائه یک طرح عملیاتی جامع، شرایط اعطای تسهیلات معیشتی به بدنه هنرمندان را فراهم کند. ... دومین مسئله مبتلابه بدنه هنری جامعه، فرسودگی و پا به سن گذاشتن حلقه‌ای است که نزدیک چهار دهه است، کرسی‌های میانی مدیریتی در ساختار‌های دولتی فرهنگ را در اختیار گرفته است و همچنان علاقه دارد در این حلقه بماند. این نیرو‌های فرتوت و خسته جز آنکه باعث کندی عملکرد دولت الکترونیک شده‌اند یکی از عوامل اصلی دلخوری هنرمندانی هستند که اگر بخواهند یک مسئله اداری ساده را پیگیری کنند، ناچارند ساعت‌ها پشت در افرادی پیر و فرتوت بنشینند که یا در جلسه هستند یا وقت ندارند یا آنکه به علت بیماری در خانه‌اند یا فقط ساعاتی خاص در دفتر حاضرند. ... یک دلیل این بوروکراسی، برخی نیرو‌های پا به سن گذاشته هستند که کمترین قرابتی با دولت الکترونیک ندارند و البته به واسطه حضور سالیان در یک کرسی، دچار نوعی تفرعن شده‌اند و اگر روزی، هنرمندی را معطل کنار دفتر خویش نبینند، لذت مدیریتی نمی‌برند. وزیر تازه ارشاد که خوشبختانه در برنامه‌هایش بر چابک‌سازی مدیریتی تأکید کرده حتماً باید در استفاده از نیرو‌های پا به سن گذاشته در زیرمجموعه‌های ارشاد تجدیدنظری کامل بنماید. باید چابک‌سازی و تعدیل یا تجمیع مناصب بی‌فایده را خیلی زود کلید زد و بی‌تعارف از نیرو‌هایی که مدت‌ها از بازنشستگی‌شان گذشته یا آن‌ها که در مرز بازنشستگی هستند ولی باز به دنبال تمدید فعالیتند، خواست که اگر واقعاً توانمندی خاصی دارند این بار دیگر قید درآمدزایی در بخش دولتی را بزنند و به سمت و سویی دیگر بروند. همین حالا در زیرمجموعه‌های ارشاد از معاونت هنری تا معاونت فرهنگی و معاونت مطبوعاتی و از دفتر موسیقی تا اداره هنر‌های نمایشی و سازمان سینمایی و از اداره‌های نظارتی گرفته تا بنیاد‌هایی مثل فارابی و مؤسساتی مثل سینماشهر با مدیران یا قائم‌مقامان سالمندی مواجهیم که سال‌هاست کرسی‌هایی خاص را اشغال کرده‌اند ولی همچنان دوست دارند با لابی‌گری، حکم خود را تمدید کنند. وزارت ارشاد زمانی به چابک‌سازی خواهد رسید که جلوی چسبیدگی به میز و صندلی را بگیرد و با گردش نیرو در پست‌های سازمانی هم شرایط تربیت نیرو‌های ماهر تازه را فراهم کند و هم اینکه شبهات مرتبط با شکل‌گیری نوعی رابطه‌بازی در ساختار‌ها را به حداقل برساند. مایه خرسندی است که در برنامه‌های پیشنهادی وزیر تازه ارشاد هم رسیدگی به معیشت هنرمندان و هم لزوم چابک‌سازی زیرمجموعه‌ها، مورد تأکید قرار گیرد و ان‌شاءالله با یک عزم جدی هر دو مورد محقق شود.»

 

دردسرهای رئیسی در آغاز کار

داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی برای شماره امروز «آرمان ملی» نوشته است: «دولت سید ابراهیم رئیسی مسائل و مشکلات بسیاری دارد. بحث تحریم‌ها و آثار سوء تحریم‌ها همچنان پابرجا است. موضوع دوم، مسئله کرونا است که به نوعی معیشت مردم را با مشکل مواجه کرده است. مسئله سوم نیز مسائل ساختاری اقتصاد ایران است که به نوبه خود، بیکاری را افزایش داده است. متاسفانه یک سری قوانین و تصمیم‌های نادرست در کشور وجود دارد که این قوانین علیه بخش خصوصی هستند. ما باید مسیر توسعه کشور را کاملا مشخص کنیم. آیا بخش خصوصی در کشور پذیرفته شده است یا خیر؟ اگر به قانون اساسی رجوع شود، بخش خصوصی به رسمیت شناخته شده و هیچ کشوری بی‌توجه به بخش خصوصی رشد و توسعه نیافته است. تجربه ثابت کرده که انتصابات دولتی به شکست می‌انجامد و نمی‌شود اقتصادی را سراغ داشت که هم دولتی بوده و هم موفق باشد. بخش خصوصی موتور محرک اقتصاد کشور است. قوانین محدودکننده کشور، با توجه به شرایط تحریمی، برای شرایط خاص و فوق‌العاده است که باید به صورت محدود و کوتاه باشد اما اگر در بلندمدت اجرا شود، کشور از توسعه عقب می‌ماند و بخش خصوصی محدودتر خواهد شد. همچنین سنگ‌بنایی که از گذشته برای تقویت بخش‌خصوصی پدید آمده بود، از میان خواهد رفت و بخش‌خصوصی تضعیف می‌شود...

  تضعیــف بخــش خصوصی نه تنها به نفع کشور نخواهد بود بلکه کشور را به عقب خواهد راند. عواملی که موجـب تضعیف بخش خصوصی شده، باید برطرف و تعیین تکلیف شوند تا زمینه برای رشد و شکوفایی کشور فراهم شود. مسائل اقتصادی بسیار پیچیده هستتد و این قبیل مسائل باید از طریق قوانین اصلاح شوند تا زمینه برای توسعه بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری در این بخش افزایش پیدا کند. آقای رئیسی باید با همکاری مجلس، قوانین و مقررات تضعیف‌کننده بخش خصوصی را متحول کند. مسائل سیاسی نیز بی‌ارتباط با مسائل اقتصادی نیستند. اگر در این زمینه نگرانی وجود داشته باشد، به دلیل تبعات مسائل اقتصادی است که خود را در قالب مسائل سیاسی نشان می‌دهد. اگرآقای رئیسی به اقتصاد توجه کند، می‌تواند مسائل سیاسی را تاحدودی رفع کند.»

 

نعل وارونه اقتصاد‌

سیدمصطفی هاشمی‌طبا، در سرمقاله امروز «شرق» نوشته است: «سرانجام ترکیب کابینه سیزدهم معلوم شد و دولت سیزدهم رسما آغاز به کار کرد. ... رسم است که می‌گویند در دولت‌ها مثلث اقتصادی تصمیم‌گیر است و این مثلث عبارت است از سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی و صدالبته که اینان کمتر توانسته‌اند هماهنگی کنند و سیاست مقبول و پیشرویی را در اقتصاد کشور به منصه ظهور برسانند و تقریبا می‌توان گفت هر کدام از این سه ضلع که قوی‌تر بوده‌اند (نه از لحاظ تخصص) در دولت‌های مختلف حرفشان به کرسی نشسته است. همه عناصر این سه ضلع تاکنون به اقتصاد به چشم سیاست‌های پولی و مالی نگاه می‌کرده‌اند و در حقیقت حاکمیت پول‌گرایی (پول‌گرایی را در مقابله moneytarism گذاشته‌ایم که برخی به آن اصالت پول می‌گویند) بوده است؛ یعنی عقیده داشته‌اند که با سیاست‌های پولی اقتصاد کشور را می‌توان سروسامان داد و به همین لحاظ به مسائل کشاورزی، مسائل سرزمینی، محیط زیست و مسائل صنعتی و تولیدی کاملا بی‌اعتنا بوده‌اند. همیشه حرفشان کنترل پول و یکسان‌سازی نرخ ارز و مالیات و بورس و از این قبیل بوده و جالب است که در هیچ یک توفیق نداشته‌اند. نه نرخ ارز را توانسته‌اند یکسان کنند، نه نقدینگی را ثابت نگه دارند، نه بورس را به حرکت واقعی برای اصل آن که جداکردن حاکمیت از مدیریت است، برسانند و نه توانسته‌اند مالیات حق و واقعی را از درآمدهای کلان بستانند و در سال‌های پس از انقلاب به گفته آقای دکتر عبدالناصر همتی بالغ بر 350 میلیارد دلار ارز به بازار آزاد تزریق کرده‌اند و البته مشتریان عمده آن قاچاقچیان و خارج‌کنندگان سرمایه بوده‌اند. دولت‌ها هم به تبع گرفتاری‌های مالی‌ که خودشان روزبه‌روز آن را بیشتر کرده‌اند و دولت احمدی‌نژاد سرفصل جدیدی به نام یارانه برای همه مردم به آن افزود و دولت روحانی هم با یارانه معیشتی فصل جدیدی را رقم زد، به دنبال همان سیاست‌های پول‌گرایی رفتند درحالی‌که اصل اقتصاد در راه اضمحلال بوده است ولی دولتمردان به پشتوانه فروش نفت و تبدیل ارز آن به ریال نیازهای خود را که همان درآمد ریالی و خرج‌کردن بوده است، ادامه داده‌اند و چشم بر زیربناهای اقتصاد که در حال ویرانی است، بسته‌اند. ... حتما چاره عدم توانایی مثلث را در تغییر مثلث به پنج‌ضلعی دانسته‌اند و نه تغییر تفکر حاکم بر مسئولان اقتصادی. اتفاقا در عالم هندسه تنها چندضلعی پایدار مثلث است و به همین دلیل شبکه‌های سازه ساختمان‌ها را که معمولا مربع‌شکل است، با افزودن عناصر قطری به مثلث تبدیل می‌کنند تا پایدار بماند. به‌نظر می‌رسد این شکل پنج‌ضلعی تصمیم‌گیر در اقتصاد که عبارت‌اند از معاون اول به‌عنوان هماهنگ‌کننده اقتصادی، معاون اقتصادی رئیس‌جمهور به‌عنوان مسئول سه شورا و سازماندهی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه‌و‌بودجه و رئیس بانک مرکزی ترکیب ناپایداری باشد و معلوم نیست که چه کسی باید حرف آخر را به کرسی بنشاند و آیا طرح معاون اقتصادی رئیس‌جمهور درباره پرداخت یارانه به مبلغ ماهانه 450 هزار تومان از محل یارانه‌های پنهان، (به گمانم یعنی آب و برق و گاز و انرژی گران شود) به تحقق می‌رسد و این هیئت پنج‌نفره درباره اقتصاد چگونه نگاه می‌کنند. ...آقای وزیر اقتصاد – آقایان پنج نفر تصمیم‌گیر در اقتصاد! اقتصاد را به معنی واقعی دریابید. دادن خروس‌قندی به مردم با وعده آن دردی را دوا نمی‌کند. اگر به دنبال تزریق ارز در بازار، گرفتن مالیات‌های بی‌اساس، پرداخت هر‌چه بیشتر یارانه و مشابه آن هستید، بدانید که فایده‌ای ندارد. مسائل اقتصادی را از دریچه زیربناهای اقتصاد و توانمندکردن آن ببینید زیرا اقتصاد زاینده سرانجام برای مردم می‌ماند و نگرش پولی به اقتصاد سرانجامی ندارد.»

 

دوگانه‌های مهم در نقشه راه عقلانیت

محمد ایمانی، در یادداشت امروز «کیهان» نوشته است: «1- عقلانیت یا رفتار نابخردانه، هر کدام شاخص‌ها و علامت‌هایی دارد. بر اساس این شاخص‌هاست که می‌توان ارزیابی کرد هر فرد یا مجموعه مدیریتی، چه قدر عقلانی رفتار می‌کند. شیخ کلینی‌(ره) در کتاب شریف اصول کافی نقل می‌‌کند امام صادق علیه‌‌السلام به یکی از یارانش فرمود «عقل و لشکر آن، و جهل و لشکر آن را بشناسید تا راه را پیدا کنید». ... نوع موفقیت‌‌ها یا ناکامی‌‌های ما، به میزان اهتمام ما به ارکان هر یک از این دو جبهه برمی‌گردد. با مردم رو‌راست نبودند، آنها که در سالیان گذشته از عقل دم زدند، اما امید به دشمن را ترویج کردند و در فراموشی عبرت‌‌ها کوشیدند. دروغ گفتند آنها که احساس عجز و یأس را در پیکره جامعه تزریق کردند، بی‌‌تابی و دستپاچگی را جای حلم و ثبات قدم نشاندند، تحریف کردند و سفاهت را دور‌اندیشی جا زدند، همت و نشاط کار را تعطیل کردند و مردم را به سراب بیگانه حوالت دادند، جامعه را دو قطبی و درگیر مشاجرات خواستند، و پس از همه اینها، حالا که خسارت‌ این رویکرد آشکار شده، خود را از تک و تاب نمی‌اندازند، بلکه حتی به خاطر قصور و تقصیر‌های انباشته خود، دولت تازه تاسیس را تخطئه می‌کنند.! 2- رهبر انقلاب، ۲۳ اسفند ۱۳۹۷ در دیدار اعضای مجلس خبرگان، چند دو‌گانه مهم در مواجهه با مسائل را برشمردند که شاخص‌های عقلانیت است: «نوع مواجهه‌ افراد موثر کشور با چالش‌ها، با حوادث، خیلی مهم است. گاهی مواجهه‌ ما با این حوادث، مواجهه‌ فعال است، گاهی مواجهه‌ انفعالی و منفعل... مواجهه‌ انفعالی این است که وقتی یک حادثه‌ تلخی، سختی، مشکلی پیش می‌آید، بنا کنیم آه و ناله کردن، دائم به زبان آوردن، دائماً گفتن، مدام تکرار کردن؛ بدون اینکه تحرّکی در مقابل آن داشته باشیم... مواجهه‌ عکس‌‌العملی این است که فرضاً وقتی در مقابل یک دشمن قرار گرفتیم، و دشمن ما را به یک میدان مواجهه‌‌ای می‌کشانَد، ما هم برویم در همان میدان، و طبق برنامه‌‌ریزی او یک حرکتی انجام بدهیم... یک دوگانه‌ دیگر این است: مواجهه‌ مأیوسانه یا امیدوارانه... یک دوگانه‌ دیگر، دوگانه‌ ترس و دلیری است... یک دوگانه‌ دیگر این است که حرکتی که در مقابل دشمن می‌خواهیم انجام بدهیم، با حزم و تدبیر باشد، یا با سهل‌‌اندیشی و سهل‌‌انگاری... یک دوگانه‌ دیگر، نگاه به حوادث، [به صورت] تهدید و فرصت توأماً است، یکی هم نگاه یک‌‌جانبه است: یا تهدیدنگر یا فرصت‌‌نگر... یک دوگانه‌ دیگر، شناخت واقعیت‌های میدان یا نشناختن واقعیت‌های میدان است؛ یعنی ما بدانیم که ما کجا هستیم، دشمن کجا هست؟ سعی دشمن همیشه این بوده و عوامل داخلی‌‌اش هم همین کار را تکرار می‌کنند که جایگاه خودی را ضعیف و جایگاه دشمن را قوی نشان می‌دهند؛ تلقین این معنا که «بیچاره شدیم، پدرمان درآمد، کاری از دستمان ساخته نیست»... یک دوگانه‌ دیگر، مسئله‌ بُروز احساسات است. ... 3- ... در همین سال‌های سپری شده و عبرت‌آموز، برخی مدیران چنین تلقی یا تلقین کردند که به‌جای تقویت ساخت درونی اقتصاد و احیای ظرفیت‌ها و رفع موانع – که کار پر‌زحمت و زمانبری است- می‌توانیم ظرف مدت کوتاهی دم کدخدا(!) را ببینیم و فتح‌الفتوح اقتصادی اتفاق بیفتد. دشمن هم که این گفتار‌های خود فریبانه را رصد می‌کرد، به پیشبرد این عملیات فریب کمک کرد؛ با وعده دادن، مست‌تر کردن آرزو‌فروشان و چشاندن شیرینی آدامسی، برخی مدیران ما وادار به ورود در باتلاق اعتماد به غرب کرد و ضمنا با پشت هم‌اندازی، هشت سال فرصت پیشرفت درون‌زای ایران را هدف گرفت. بنابر این بود که طیف بازی‌خورده و یا نفوذزده، افکار عمومی و نظام ایران را برای شتاب در دادن امتیاز و وارد شدن در بخش‌های عمیق‌تر باتلاق تحت فشار قرار دهند. اما در حالی که القا می‌شد مثلا قیمت دلار به هزار تومان کاهش خواهد یافت، شاهد هشت برابر شدن نرخ ارز شدیم. بدتر اینکه برای جبران این غافلگیری و عادی‌نمایی اوضاع، حاضر شدند 18 میلیارد دلار ذخائر ارزی را به حراج بگذارند. اعتماد به دشمن و نقش‌آفرینی در نقشه او، آسیب خود را زده بود.

4- شگرد جذاب‌سازی توافق با شیطان بزرگ و «ضرورت تعجیل در آن»، تا زمان امضا و اجرای تعهدات ایران در دی ماه 94 ادامه داشت. اما پس از آن، هر وقت پرسیده شد که چرا وعده «لغو همه تحریم‌ها و گشایش اقتصادی در حد برخوردار کردن مردم از درآمد سرشار و بی‌نیاز کردن آنها از پول ناچیز یارانه» عملی نمی‌شود، پشت سر هم گفتند صبر داشته باشید تا باغ برجام به ثمر بنشیند.  ... 5- داستان اما اینجا تمام نمی‌شود. همان‌ها که هشت سال (بالغ بر 1400 روز) فرصت خدمتگزاری را بر باد دادند و انواع آسیب‌ها را بر سر کشور کشاندند، درست از فردای انتخابات ریاست‌جمهوری امسال و در حالی که دولت قرار بود هنوز اوایل شهریور ماه تشکیل شود، پشت سر هم گفتند پس چرا رئیسی و دولتش وعده‌ها را به جا نمی‌آورند و کاری برای مردم گرفتار رکود اقتصادی و تورم و بیکاری نمی‌کنند؟ ...6- درباره خاستگاه این فضاسازی‌های مسموم، گمانه‌های مختلفی مطرح می‌شود. برخی حمل بر ضعف قدرت تشخیص مصلحت سیاسی خود در طیف مذکور و غلبه افراطیون بر خردمندان این طیف می‌کنند. شماری از تحلیلگران در کنار این عارضه، نفوذزدگی و ماموریت شانتاژگران برای کارشکنی علیه اقدام واقعی و احیای امید درونزا در میان ملت ایران را یادآور می‌شوند. تحلیل‌گران دیگری بدون اینکه دو احتمال قبلی را رد کنند، نگرانی از رو شدن دست برخی مدیران کج کارکرکرد (بی‌تدبیری، کارشکنی و خودتحریمی) در صورت افتادن دولت جدید روی ریل مدیریت انقلابی را علت شانتاژها می‌دانند و گروه چهارم، معتقدند ترس از پا گرفتن نهضت مبارزه با مفاسد دانه‌درشت‌ها از داخل دولت، علت برخی از این فضاسازی‌ها ارزیابی می‌کنند. 7- مسئولیت دولت جدید در زمینه عقلانیت انقلابی، اهتمام به نقشه راهی است که رهبر انقلاب، از جمله در دیدار اخیر با دولت جدید ترسیم کردند. این راهبرد، ضمن اینکه مبتنی بر تجارب و عبرت‌های موجود، بر بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا و چند دولت خصومت‌طلب غربی تاکید دارد، معتقد به گسترش دیپلماسی فعال اقتصادی نسبت به چهار گوشه جهان معتقد است. ... 8- ساختن اقتصاد آسیب دیده و شرطی شده به خارج، حتما کاری شدنی، و ضمنا طاقت فرسا و زمانبر است. اهل انصاف هم این دشواری و زمانبری را می‌فهمند. اما این واقعیت مانع از این نمی‌شود که از دولت جدّا مطالبه کنیم زمان را از دست ندهد و برنامه‌ریزی و عملیات را در حداقل زمان آغاز کند».

 

افغانستان در معبر بین‌المللی

ابوالقاسم دلفی، امروز برای «اعتماد» نوشته است: «در حالی که تحولات افغانستان در پرتو آخرین تلاش‌‌های ایالات متحده برای خروج قطعی از این کشور و واگذاری اداره آن به گروه طالبان و هجوم بخشی از مردم افغانستان به فرودگاه کابل برای فرار از کشور تحت سلطه طالبان، دچار نابسامانی‌های بیشتر و تحمل تلفات انسانی فراوان گردیده و با مشکلات پیش روی دوران انتقال در افغانستان روبروست، شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشورهای نگران مواجهه با سیل پناهندگان افغانی، در تلاش برای کنترل اوضاع و فرصت‌گیری جهت اقدامات متناسب با شرایط مورد نظر خود، دست به کار ابتکاراتی برای مقابله با شرایط جاری شده‌اند.  شورای امنیت سازمان ملل در جلسه دوشنبه گذشته خود با تصویب قطعنامه‌ای خواستار تعهد طالبان برای «خروج مطمئن» کسانی که می‌خواهند افغانستان را ترک کنند گردید. این قطعنامه که با سیزده رای مثبت و آرای ممتنع روسیه و چین به تصویب رسید، برخلاف انتظار هیچ‌گونه اشاره‌ای به ایجاد منطقه «امن و حفاظت» شده‌ای که مورد نظر فرانسه و انگلیس بود نکرده است . ...  به گفته دیپلمات‌‌های مستقر در سازمان ملل، طرح فرانسه در واقع به مفهوم ایجاد منطقه حفاظت‌ شده نبوده بلکه اروپا طالبان را به سمت مسوولیت‌پذیری بیشتر سوق می‌دهد تا این گروه منطقه «عبور مطمئن» برای داوطلبان خروج از افغانستان را فراهم سازد.  ...  ناظران تحولات افغانستان، متن قطعنامه مصوب شورای امنیت را به حد کافی الزام‌آور ندانسته و معتقدند آقای ماکرون رییس‌جمهور فرانسه نیز دچار اشتباه گردیده که موضوع ایجاد منطقه حفاظت شده در فرودگاه کابل را زودهنگام مطرح یا اصولا نباید به صراحت آن را عنوان می‌‌ساخت . این قطعنامه همچنین بر احترام به حقوق بشر، حقوق زنان، کودکان و اقلیت‌ها و نیز تشویق به دستیابی به راه‌حل سیاسی در افغانستان با مشارکت معنی‌دار بانوان افغان در این پروسه سیاسی تاکید داشته و خواستار آن است که خاک افغانستان به عنوان تهدید یا محل حمله علیه سایر کشورها و مامن تروریست‌ها قرار نگیرد.  از سوی دیگر اتحادیه اروپایی که نگران ورود موج غیر قابل کنترل پناهندگان افغانی به خاک اروپاست در نظر دارد که به کشورهای منطقه و هم‌جوار افغانستان که احتمالا پذیرای پناهندگان افغانی خواهند بود، در چارچوب طرحی که در هفته جاری به شورای وزیران کشور اتحادیه اروپایی ارجاع می‌گردد کمک نماید .کشور‌های اروپایی با توجه به تجارب گذشته در مورد سرا‌زیر شدن سیل پناهندگان به اروپا که مشکلات امنیتی فراوانی برای شهروندان کشورهای عضو این اتحادیه به همراه داشت، مترصد هستند که در فرصت مناسب، کنترل‌های امنیتی افراد خارج شده از افغانستان را به اجرا در‌آورند . در چارچوب «پروژه اعلام» اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو در نظر دارند که مشترکا از بازگشت پناهندگان غیرقانونی و غیرقابل کنترل در مقیاس‌های وسیع به اروپا ممانعت به عمل آورده و از تکرار آن چه در سال ۲۰۱۵ در اروپا و با ورود تقریبا یک میلیون پناهنده فراری از شرایط جنگی در سوریه رخ داد، اجتناب نمایند.  بر اساس پیش‌بینی‌های سازمان ملل متحد انتظار می‌رود که در سال ۲۰۲۱ نیم میلیون پناهنده افغانی دیگر به جمع پناهندگان فعلی اضافه شود. اتحادیه اروپایی در سال ۲۰۱۶ و در کوران بحران سوریه طی موافقت‌نامه‌ای با ترکیه، متقبل گردید که در ازای بازگرداندن پناهندگانی که در جزایر یونان پناه گرفته‌اند، به ترکیه کمک‌های مالی ارایه دهد. گفته می‌شود ترکیه در حال حاضر پذیرای نزدیک به ۴ میلیون پناهنده است که اکثریت آنها سوری هستند . در حالی که مردم افغانستان تحت شرایط دشوار دوران انتقال سیاسی در این کشور و نگران از تکرار تجربه قبلی سلطه طالبان در افغانستان، دچار مشکلات فراوانی هستند، و بخشی از این مردم زجر کشیده در سال‌های اشغال و جنگ در کشورشان تصمیم به گریز از معرکه دارند، کشورهای غربی و اروپایی به منظور جلوگیری و ممانعت از ورود آنها به خاک اروپا، قصد تشویق و ترغیب کشورهای همسایه افغانستان و خصوصا کشورهای آسیای میانه را که یکی از معبرهای عبوری این مهاجرین به غرب را تشکیل می‌دهند، داشته و فارغ از اینکه در فردای افغانستان پس از خروج اشغالگران این مردم تحت چه شرایطی قرار خواهند داشت، درصدد انتقال مشکلات پناهندگان به کشورهای همسایه افغانستان و محصور نمودن هر چه بیشتر راه‌های عبوری آنها به کشورهای غربی و به خصوص اروپایی هستند.»

 

 


 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: