روایت سربازان آمریکایی از حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد
با گذشت بیش از یک سال از حمله موشکی ایران به مقر نیروهای آمریکایی در عینالاسد، خاطرات دردناک لحظات اصابت موشکها همچنان در ذهن سربازان این کشور تازگی دارد.
به نقل از سی بی اس نیوز، دیوید مارتین، خبرنگار سی بی اس با نظامیانی که هنگام حمله موشکی بالستیک ایران به پایگاه عین الاسد در آنجا حضور داشتند، گفتگو کرده و گزارشی را در پایگاه اینترنتی سی بی اس نیوز منتشر کرده است.
دیوید مارتین در گزارش خود مدعی شد که این حمله که پس از شهادت سردار سلیمانی صورت گرفت، بخشی از شش روز تنشی بود که آمریکا و ایران را در آستانه یک جنگ قرار داد.
در این گزارش نوشته شده است که از زمان روی کار آمدن جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، روابط واشنگتن با ایران پر تنش بوده است. اما دورانی همانند دوران ریاست جمهوری ترامپ تا این تنشها بین دو کشور بالا نگرفته بود. در دوران ترامپ تقریبا ایران و آمریکا با یکدیگر وارد جنگ شدند.
در ادامه این گزارش آمده است که این جنگ با به شهادت رساندن سردار سلیمانی در بغداد شروع شد و به مدت ۶ روز ادامه داشت تا در نهایت ایران با حمله موشکی به پایگاه عین الاسد به آن پایان داد.
مارتین در گزارش خود نوشت: «پیشتر امسال ما برای نخستین بار یک فیلم تهیه شده توسط یک پهپاد را به شما نشان دادیم که در ارتباط با بزرگترین حمله موشکی بالستیک به آمریکاییها بود. در پی انتشار این فیلم ما با سربازانی گفتگو کردیم که در شبی که این حمله به پایگاه صورت گرفت در آنجا حضور داشتند.
آلن جانسون، یکی از فرماندهان ارتش که در شب حمله در پایگاه عین الاسد حضور داشت، در پیامی ویدئویی خطاب به فرزندانش گفت: «سلام. اگر این ویدئو را میبینید بدانید که دیشب اتفاقات بدی برای پدر افتاد. من از شما میخواهم به خاطر مادرتان قوی باشید و بدانید که همیشه دوستتان دارم، خدانگهدار.»
در ادامه این گزارش، به مشاهدات جانسون پرداخته و نوشته شده است که جانسون هنگام حمله، در سنگری که در مقابل کلاهکهایی تنها با وزن ۶۰ پوند طراحی شده بود، پناه گرفت. این در حالی است که موشکهای ایرانی وزنی بیش از هزار پوند داشتند.
آلن جانسون درباره این حمله گفت:حتی با کلمات هم نمیتوان قدرت این موشکها را توصیف کرد. یکی از آنها همانند باد از کنار من عبور کرد و پس از آن گرد و غبار همراه با بوی آمونیاک همه جا را فرا گرفت.
او در ادامه افزود: «پس از موج انفجار، شعلههای آتش پدیدار شد. آتش سنگرها را در بر گرفت؛ و زبانههای آتش ارتفاعی معادل ۷۰ فوت داشتندو سنگر هیچ محافظتی در مقابل موج آتش نداشت.»
این فرمانده آمریکایی همچنین گفت: «هنگام این حمله ما فقط میشندیم که صدایی میگوید «دارد میآید، پناه بگیرید، پناه بگیرید.» و ما باید به اندازه یک زمین فوتبال میدویدم در حالی که نمیدانستیم موشک بعدی چه زمانی قرار است به زمین برخورد کند.»
-دیوید مارتین: آیا صدای نزدیک شدن موشک را میشنیدید؟
-آلن جانسون: همانند یک قطار باری بود که از کنار شما عبور میکند.
-دیوید مارتین:، اما وقتی بین پناهگاهها میدوید، فقط باید شانس بیاورید که به موقع به آن برسید. درست است؟
-آلن جانسون: فقط باید شانس آورد. به پناهگاهها که میرسیدیم، میدیدیم که ۴۰ نفر برای پناه گرفتن در حال تلاش برای ناه گرفتن در آن هستند. در حالی که اینها برای ظرفیت ۱۰ نفر ساخته شده بود.
دیوید مارتین: آیا قبل نیز در چنین شرایطی قرار گرفته بودید؟
-فرانک مکنزی: من هرگز در چنین شرایطی قرار نداشتم که موشکهای واقعی به سوی نیروها و مواضع ما شلیک شود؛ و این همان جایی بود که متوجه شدم چه خطر بزرگی ما را تهدید میکند.
در این گزارش مکنزی با اشاره به جنایت به شهادت رساندن شهید سلیمانی مدعی شد: «تا آن زمان، مقامات آمریکایی از ترور سلیمانی پرهیز میکردند. زیرا درباره اقدامات تلافی جویانه ایران در پاسخ به این ترور همیشه نگران بودند.»
-دیوید مارتین: شما با پهپادی او را مورد هدف قرار دادید. آیا او را میدیدید؟
-فرانک مکنزی: بله.
-دیوید مارتین: شما دیدید که او از هواپیما پیاده میشد؟
-فرانک مکنزی: بله، بله.
با دور شدن اطرافیان سلیمانی از هواپیما، مکنزی دستور ترور شهید سلیمانی را به فرمانده کنترل کننده آن پهپاد داد.
-فرانک مکنزی: بعد من دستور دادم که وقتی او در تیر رس قرار گرفت او را بزنند و موشک به طور همزمان به هر دو خودرو اصابت کرد.
مکنزی در ادامه به واکنش مقامات آمریکایی در لحظه ترور اشاره کرد و گفت: «کسی دست نمیزد. کسی خوشحالی نمیکرد، زیرا اکنون باید خود را برای مقابله با عواقب این اقدام آماده میکردیم.»
آلن جانسون درباره شب حمله گفت: «آن شب افسر اطلاعاتی مرا به کناری کشید و گفت که خبر بدی برای من دارد. او اطلاعاتی داشت که نشان میداد ایران در حال سوخت رسانی به ۲۷ موشک بالستیک میان برد خود است و قصد آنها این است که این پایگاه را با خاک یکسان کنند تا ما را بکشند.»
-تیم گارلند: این یک تهدید کاملا متفاوت است.
دیوید مارتین، در ادامه با سرهنگ دوم تیم گارلند، فرماندهی یک گردان نظامی در عین الاسد را بر عهده داشت، مصاحبه کرد و پرسید: «آیا این پایگاه هیچ ابزار دفاعی در برابر موشکهای بالستیک داشت؟»
-تیم گارلند: خیر. این یک تهدید بی سابقه بود. فکر نمیکنم هرگز چنین محاسبهای انجام شده باشد، بنابراین ظرفیت و توانایی برای جلوگیری از مقابله با یک حمله موشک بالستیک به آنجا وجود نداشت.
-دیوید مارتین: آیا برنامهای برای این که چه کاری باید انجام دهید، داشتید؟
-استیسی کلمن، عضو نیروی هوایی آمریکا مستقر در عین الاسد گفت: «تنها دفاع در برابر حمله موشک بالستیک این است که از فرار کنید و از مسیر خطر خارج شوید.»
-دیوید مارتین: فکر میکردید چه اتفاقی برای افرادی میافتد که به آنها میگفتید در پایگاه بمانید؟
-استیسی کلمن: صادقانه بگویم حقیقت این است که فکر نمیکردم ما زنده میمانیم. بهترین سنگر برای پناه گرفتن، سنگرهای مخصوص حملات هوایی بود که در زمان حکومت صدام حسین ساخته شده بودند, اما تعداد آنها کافی نبود.
مارتین در گزارش خود ادعا کرد که ایرانیان با خریدن عکسهایی همانند این که توسط ماهوارههای تجاری گرفته شده بودند، پایگاه عین الاسد را زیر نظر گرفته بودند.
-دیوید مارتین: آخرین باری که ایرانیها آن تصاویر جاسوسی را به دست آوردند، چه چیزی در آن دیدند؟
-فرانک مکنزی: آنها هواپیماهای مستقر بر روی زمین و افرادی را دیدند که به فعالیت میپرداختند. فکر میکنم آنها انتظار داشتند تعدادی از هواپیماهای آمریکایی را منهدم کنند و تعدادی از نیروهای آمریکایی را بکشند.
زمان در ساعت ۱:۳۴ بامداد متوقف شد، زمانی که لحظه برخورد نخستین موشک ثبت شد.
-جان هاینز، گروهبان نیروی هوایی درباره آن حمله گفت: «همانند لحظه طلوع خورشید، به همان اندازه روشن بود.»
-دیوید مارتین: زمان حمله شما چه کار میکردید؟
-جان هاینز: من گوشی تلفن را انداختم و به سوی ماشینم دویدم؛ و هنگامی که موشک اصابت کرد، فشار وارد شده سبب بسته شده درها شد و پس از آن تلی از خاک و آتش را مشاهده کردیم.
-دیوید مارتین: آیا موشکی در اطراف شما اصابت کرد؟
-کیمو کلتز، گروهبان حاضر در شب حمله: در یک مورد یک موشک که به صورت مستقیم به سوی ما شلیک شده بود، سبب شد بدنم حدود دو اینچ از روی زمین به بالا پرت شود.
-دیوید مارتین: این حملهای بود که به هیچ حمله دیگری شباهت نداشت؟
-فرانک مکنزی: این حمله مطمئنا شبیه هیچ حملهای نیست که من تا به حال دیده یا تجربه کرده ام.
-دیوید مارتین: شما از این حمله چه درسی گرفته اید و چه آموخته اید؟
-فرانک مکنزی: قدرت موشکی ایران قوی بوده و موشکهای نقطه زن با دقت بالایی دارند.
-دیوید مارتین: آیا این حمله شما را شگفت زده کرد؟
-فرانک مکنزی: ما این موضوع را میدانستیم، اما به واقع آن را مشاهده نکرده بودیم. آنها این موشکها را با برد قابل توجهی شلیک کردند و تقریبا هر جایی که میخواستند بزنند، زدند.
-تیم گارلند: تنها اسکلتهای ساختمان باقی ماندند. گودالهایی به اندازه یک اتاق در عمق زمین ایجاد شد. موانع بتنی در این پایگاه منهدم شدند.
-جان هاینز: شبیه صحنهای از یک فیلم بود که در آن همه چیز در اطراف شما نابود میشود، اما کسی کشته نمیشود.
-دیوید مارتین: آیا در حال حاضر نیز شاهد عوارض و اثرات طولانی مدت آن حادثه هستید؟
-آلن جانسون: هر روز سردرد و وزوز گوش وحشتناک دارم و گوش هایم زنگ میزند. باید به این موضوع اعتراف کنم. هنوز کابوس میبینم.
-فرانک مکنزی: اگر آمریکاییها در این حمله کشته میشدند، شرایط به شدت متفاوت میشد.
-دیوید مارتین: آیا تا به حال برآورد کرده اید که اگر آن شب پایگاه را تخلیه نمیکردید، میزان خسارت وارد شده چقدر میبود؟
-فرانک مکنزی: فکر میکنم ممکن بود ۲۰ یا ۳۰ هواپیما را از دست بدهیم و ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرسنل آمریکایی کشته شوند.
-دیوید مارتین: شما برنامهای برای انتقام جویی در صورت کشته شدن آمریکاییها در این حمله داشتید.
-فرانک مکنزی: دیوید، ما قصد داشتیم در صورت کشته شدن آمریکاییها بتوانیم اقدام تلافی جویانه انجام دهیم./باشگاه خبرنگاران