تحلیل از چپ و راست؛
خطاب به دولت سیزدهم
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
مقایسه با آینده / نیازمند سیاستمداریم
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی برای روزنامه «اعتماد» نوشت: « آقای روحانی هم رفت. ارزیابی دقیق و منصفانه عملکرد دوره هشت ساله او اکنون ممکن نیست. به ویژه اینکه ما منتظریم که ارزیابی عملکرد را با آیندهای که هنوز نیامده است مقایسه کنیم! ... این داوریها همراه با حب و بغض است. مثل داوری طرفداران تیمهای فوتبال است. داوری تاریخی یعنی زمانی که مثبت یا منفی بودن داوری برای ما اهمیت سیاسی نداشته باشد. برای این منظور چند دهه باید صبر کنیم تا بتوانیم داوری بیطرفانه و منصفانهای داشته باشیم. ولی پیش از آن یک داوری اجمالی درباره روحانی تقدیم میکنم. نکته مهمتر اینکه عملکرد او در ذیل ساختار سیاسی موجود باید انجام شود و نمیتوان آن را مستقل دانست.
اول؛ ظلمی است که به او شد. در تاریخ جدید ایران سراغ ندارم، یک نفر مسوول که از مردم هم رای گرفته باشد تا این حد تحت فشار و توهین و چوب گذاشتن لای چرخش باشد. ... بزرگترین دستاورد دولت او برجام بود و همان هم به پاشنه آشیل روحانی تبدیل شد. جمع کردن بساط فاجعهآمیز موسسات اعتباری از سوی دولت و بانک مرکزی او مهم بود ولی هزینه بسیاری بابت آن پرداخت شد که تورم شدید و اعتراضات عمومی ،متاثر از اجرای این برنامه بود، ... این رفتار را مقایسه کنید با رفتار دولت روحانی در بورس. آنان که در موسسات غیرقانونی مزبور بودند پول خود را از جیب مردم گرفتند و افراد بورسی دچار زیان شدید شدند.
پیشرفتهای اقتصادی او در صنعت و زیرساختها و نیز اشتغال، با توجه به مقایسه دوره اصولگرایان و منابع او قابل قبول است. قابل قبول در چارچوب موجود والا به این دوره هم نقدهای فراوانی هست. بهترین وزارتخانههای او پس از خارجه، نفت، ارتباطات، راه و نیرو بودند که عموما به امور زیرساختی پرداختند. ارتباطات و اینترنت دستاورد مهم دولت او است.
نتایج منفی او را نیز خلاصه مینویسم. مقابله با کرونا، کمتوجهی به مساله فساد، کمتوجهی به سیاست ارتباطی با جامعه و رسانهها که از همان لحظه اول بر آن تاکید میشد، همچنین اشتباهات جدی در سیاست ارزی، حمایت از قیمت ارز و سپس کشیده شدن فنر قیمت آن، عدول از سیاست یکسانسازی قیمت ارز، تقدم دادن مساله سیاست خارجی به اقتصاد و سیاست داخلی که موجب اختلال در همان سیاست خارجی نیز شد از جمله این موارد است.
مشکلات مهمتر آقای روحانی در ویژگیهای شخصی او بود. عصبانی میشد، غرور زیادی داشت، مخالفانش را تحقیر میکرد، دافعه داشت و فاقد جاذبه بود، زیردستان و همکارانش را کمتر تحویل میگرفت. ادبیات تند و بعضا ناروا در عرصه عمومی داشت، قادر به جلب حس همدلی و همراهی مردم نبود، در یک کلام فاقد محبوبیت لازم برای سیاستورزی بود. او یک سیاستمدار کلاسیک جمهوری اسلامی ایران بود که از دل مردم بالا نیامده بود، بلکه از درون ساخت قدرت اصولگرایی رشد کرده بود. علت رایآوری او نیز شکاف میان سیاستورزان مردمی و حکومت بود که او را در میانه راه ترجیح دادند و برکشیدند. او به جای آنکه سعی کند این حامیان را حفظ کند. گمان کرد بدون آنان قادر به پیشبرد اهداف خود است. روحانی نه رابطه خوبی با مردم و حامیانش داشت، نه رابطه خوبی با کارگزارانش و نه رابطه خوبی با ساخت قدرت و مخالفانش. حتی در برخورد با خارج نیز بعضا دچار اشتباهات جدی میشد. رفتارش با چین یا گفتارش علیه ترامپ از این نمونه است.
او تنها آمد و از یک شکاف سیاسی بهرهمند شد و بالا آمد و اکنون نیز تنها میرود و نتوانست جریان ماندگاری در سیاست ایجاد کند. البته خوششانس است که عملکرد دولت پس از این، به احتمال فراوان او را به نوستالژی مردم ایران تبدیل خواهد کرد.»
فصل جدید خدمت جهادی و انقلابی
محمدجواد اخوان در سرمقاله امروز «جوان» نوشت: « از دولت سیزدهم انتظار میرود که به سرعت برای حل مشکلات و تأمین مطالبات بهحق مردم برنامهریزی نماید. ... یکی از نقاط قوت آقای رئیسی در چند مسئولیت اخیر که موردتوجه مردم نیز قرار گرفت ارتباط با مردم بود که امید است همین روحیه امتداد یابد، اما نباید به تعامل میدانی اکتفا کرد. دولت سیزدهم باید به دنبال ایجاد «سازوکار تعامل پایدار دولت با مردم» باشد، به گونهای که مردم بتوانند بدون مشکل صدای خود را به گوش دولتمردان برسانند. باید با مردم از مجاری رسمی و رسانهای نیز مرتباً سخن گفت و متناوباً از مسائل کشور، دستاوردها و نیز مشکلات پیش رو با آنها صادقانه صحبت کرد. انتظار میرود بهصورت نوبهای به مردم گزارش پیشرفت کارها و چالشها داده شود و اگر جایی کمک مردم نیاز است با آنها در میان گذاشته شود. ... استماع صدای عموم مردم، دولت را از شنیدن دیدگاه نخبگان مستغنی نخواهد کرد؛ لذا برای عبور از مشکلات و رساندن ایران به قلههای رفیع پیشرفت و افتخار از نظرات نخبگان و صاحبنظران گوناگون با سلایق مختلف سیاسی و فکری که دل در گرو تعالی این کشور دارند باید استفاده شود. ... از رئیسجمهور انتظار میرود کابینهای توانمند، مؤمن، مردمی و خدمتگزار را با استفاده از حداکثر ظرفیتهای نخبگانی کشور معرفی نماید و بر پایه این خصوصیات کابینه به حل مشکلات کشور همت گمارد. بر این اساس اعتقاد کامل و از سر اخلاص به انقلاب اسلامی و راه امام و شهدا و داشتن روحیه و توانمندی مدیریت جهادی، مهمترین شاخص گزینش مدیران ارشد دولت و تنها راهحل عبور از چالشهای پیش رو در حل مسائل کشور است؛ لذا در انتخاب مدیران دولتی توجه به این خصیصهها باید در اولویت قرار گیرد. ... با توجه به اینکه یکی از انتظارات عمده مردم از رئیسجمهور، مبارزه با فساد است، باید در جهت خشکاندن ریشههای فساد در درون قوه مجریه، برنامهریزی جدی و اقدام قاطعی در پیش گرفته شود. از این رو شناسایی و کشف و مقابله با فساد از اولویتهای دولت سیزدهم خواهد بود که ضروری است در این راه از کمک سایر قوا و نهادهای نظارتی بهرهگیری شود. ... میدانیم که در سالهای اخیر به علل گوناگون، سرمایه اجتماعی دولت ضربه دیده و کاهش پیدا کرده است، لذا دولت سیزدهم باید برنامهریزی برای ترمیم سرمایه اجتماعی دولت و ارتقای اعتماد عمومی را در رئوس اقدامات خود قرار دهد و به آن توجه ویژه کند و اساساً روح حاکم بر اقداماتش اصلاح این مشکل و بازگشت اعتماد عمومی مردم به دولت باشد. »
رموز موفقیت دولت سیزدهم از شفافیت تا فرماندهی مقتدر
کمال احمدی، در یادداشت روز «کیهان» به دولت سیزدهم و رمز موفقیت آن پرداخته است. او با اشاره به اینکه مشکلات موجود طی سالیان شکل گرفته و یک شبه حل نمیشود، نوشته است: «میتوان انتظار داشت دولت جدید اهداف متعددی را در بازههای زمانی مختلف پیگیری نماید تا هم امید و اعتماد به مردم بازگردد و هم با کار جهادی و بیوقفه، کوتاهیهای گذشته جبران شود. بهطور نمونه، با توجه به اینکه دولت جدید با کمبود شدید منابع درآمدی مواجه است طبیعتاً در کوتاهمدت نمیتواند بدنبال اهدافی با هزینههای گران باشد پس بهترین گزینه در این رابطه تعریف مقاصدی است که بیشترین عایدی را با کمترین هزینه برای دولت و مردم داشته باشند. شاید راهاندازی عملی نهایی سامانههای جامع اطلاعاتی یکی از این اهداف قابل حصول در کوتاهمدت باشد. تحقق این هدف که تأثیر بسزایی در مقابله با رانتخواری و فساد دارد در حال حاضر بیش از آنکه نیاز به پول و هزینه مالی داشته باشد نیازمند اراده قوی، مدیریت مقتدر و پیگیری شبانهروزی است. ... حتی برخی کارشناسان معتقدند راهاندازی نهایی سامانه مذکور، اتفاقی است که میتوان از آن بهعنوان نوشداروی شرایط فعلی اقتصاد کشور یاد کرد. علاوه بر سامانه فوق، میتوان به سامانه املاک برای شناسایی خانههای خالی و اخذ مالیات از آنها با هدف کاهش نرخ اجاره مسکن اشاره کرد که در دولت قبل بارها بین دستگاههای مختلف پاسکاری شد و دست آخر هم بهدلیل فقدان ارادهای در راس دولت به نتیجه مطلوب نرسید، شاید نبود همین عزم قاطع سبب شد تا سامانه جامع حقوق و مزایای مدیران که با هدف کاهش تبعیض و شفافیت در دریافتیهای مسئولان قرار بود طبق قانون برنامه ششم در سال 96 راهاندازی شود تاکنون به مرحله قطعی نرسیده است. چهبسا با راهاندازی نهایی این سامانه، ،مردم دیگر شاهد حقوقهای نجومی افرادی نباشند که بابت مدیریت یک شرکت معمولی بیمه ماهانه 85 میلیون تومان دریافتی داشتند. ... همه موارد فوق را گفتیم تا به این نکته مهم برسیم که با توجه به سابقه درخشان آقای رئیسی در امر مبارزه با فساد و جدیت ایشان در این زمینه انتظار بجایی است که رئیس جمهور محترم دولت سیزدهم با یک عزم انقلابی و هماهنگی از رأس تا بدنه مدیریتی دولت، پیگیر به ثمر رسیدن سامانههای اطلاعاتی فوق در بازه زمانی نه چندان طولانی باشند. این سامانهها در صورت راهاندازی کامل نقش مهمی در شناسایی فساد و مفسدین دارند. ... نکته بعدی اینکه یکی از رموز موفقیت آقای رئیسی در دستگاه قضایی مدیریت قاطع ایشان در تصمیمگیریها در عین بهرهگیری از نظرات کارشناسی خبرگان حوزههای مختلف بود. اگر همین رویه در قوه مجریه نیز اعمال شود انشاءالله شاهد توفیقات فراوانی در بخشهای گوناگون خواهیم بود ... و نکته پایانی اینکه اقدامات دولت جدید هر چقدر هم که مفید و کارآمد باشد اگر پیوست رسانهای جامع و کاملی نداشته باشد به احتمال زیاد در منظر افکار عمومی با چالش مواجه خواهد شد. این مسئله بهدلیل خصومت و کینهورزی دشمنان نظام با عناصر انقلابی و چهرههای ارزشی همچون آقای رئیسی قطعا مضاعف خواهد بود بنابراین شایسته است از همین آغاز فعالیت دولت سیزدهم، یک تیم حرفهای رسانهای انقلابی در کنار دولت باشد تا به بهترین شکل نسبت به پوشش اخبار فعالیتهای دولت مردمی همت گمارد».
سخنی با دولت سیزدهم
محمدتقی فاضلمیبدی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در یادداشتی که «شرق» منتشر کرده، نوشته است: «امید است در دولت سیزدهم در اداره کشور خطبازیهای سیاسی که شبیه نوعی قمار سیاسی است، جای خود را به رقابتهای سالم فکری و شنیدن سخنها و صداهای گوناگون بدهد و این جز با ترویج مطبوعات و رسانههای آزاد و تحمل بالای دولتمردان میسر نخواهد بود و از نشانههای آن این است که منتقدان سیاستهای ساری و جاری کشور، آزادانه سخن خود را در رسانه ملی به گوش مردم برسانند و ترویج نقد آزاد از برنامههای فرهنگی دولت باشد. ... رنج بزرگی که ملت را در تنگنا قرار داده، نابسامانی اقتصادی، فساد مالی و نابرابریهای معیشتی است. از ریشههای این بلای بنیادکن وجود سایه شوم تحریمهاست. از مسائلی که دولت محترم باید به آن سرعت ببخشد، بهپایانبردن مسئله هستهای و گفتوگوهای برجامی است. ... باید از دغدغههای دولت و قوه قضائیه، اکنون که همسو هستند و در کنار آن مجلس، هموارکردن راه برگشت ایرانیانی باشد که صاحب فکرند و دل در گرو میهن خود دارند. سرمایههای مالی و فکری زیادی داریم که در خارج سرگرداناند و اگر هم سرگردان نباشند، اما بقای فکر و ثروتشان را در کشور خود ترجیح میدهند. اگر دولت سیزدهم عزم راسخ دارد که مصائب معیشتی را حل کند، از عمده راههای آن برگرداندن سرمایههای مالی و انسانی است.»
الزام های انتخاب کابینه سیزدهم
اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی برای روزنامه «آرمان ملی» نوشت: «کابینه دولت سیزدهــم به جهــت شــرایط کشـور و نارضایتیهای مردم در حوزههای مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است و از این رو در انتخاب افراد کابینه دیگر خط و ربط سیاسی فرد نباید ملاک قرار بگیرد و آنچه مهم است شایستگی، توانایی و تجربه فرد است. وقتــی آقای سیدابراهیم رئیسی این حرف را میزنند که از افراد مختلف استفاده خواهند کرد، منظورشان این نبوده است که ملغمهای درست خواهند کرد که همه احساس کنند خط فکریشان در دولت بازتاب خواهد داشت. منظور ایشان این بوده که میخواههد از افراد توانا و خبره استفاده کنند. ما در این برهه و بر اساس گمانهزنیها از کابینه احساس میکنیم شاید بیشتر این حرفها شعار بودهاند. زمانی که آقای ظریف از آقای رئیسی درخواست میکنند فردی را معرفی کنند تا کارها را در وزارت امور خارجه تحویلشان دهند، آقای رئیسی بدون اینکه تاکیدی بر ادامه کار و حضور آقای ظریف داشته باشند، خیلی راحت میپذیرند و آقای باقریکنی را معرفی میکنند، در حالی که هیچکس به اندازه آقای ظریف روابط سیاسی بینالملل و دیپلماسی را نمیشناسد و طبیعتا اگر قرار بود کار به درستی انجام شود و بنابر شایستهسالاری باشد، حضور آقای ظریف باید ادامه پیدا میکرد. این نکته خود نشاندهنده این مساله است که این حرفها تا حدودی شعاری است. بیشتر حرفها که حالا مطرح میشود تنها در سطح گمانهزنی است؛ اما در جمع همین وزرا و افراد باتجربهای که اکنون حضور دارند، نشنیدهایم با کسی مذاکرهای برای ماندن در منصب و پیشبردن دولت آینده صورت گرفته باشد. پس برای تحلیل درست باید منتظر انتخابهای رئیسی ماند تا بدانیم افراد بر اساس شایستگیها، کارآمدیها و تواناییها انتخاب شدهاند یا خیر. در خصوص تماسهایی هم که با چهرههای اصلاحطلب گرفته شده است، میتوان گفت حتی اگر نظرات هم منتقل شوند بعید است آن نظرات در حد انتظار عملی شوند. برای مثال مجموعه آقای رئیسی یک تیم اقتصادی را دعوت کردهاند و در خصوص راههای برونرفت از شرایط بد اقتصادی کنونی از آنها نظرخواهی کردهاند و اینکه چقدر از این نظرات در عمل استفاده شود به انتخاب خود آقای رئیسی برمیگردد. باید دانست انتقال تجربه به تنهایی کفایت نمیکند تا بتوانیم بگوییم در نتیجه از نیروهای اصلاحطلب یا دیگر افراد استفاده شده است. این مساله حتی نام انتقال تجربه را هم نمیتواند داشته باشد و تنها ابراز نظر است، چرا که مهم است آن فردی که در آن منصب قرار گرفته، آن سیاستها را پیگیری کند یا سیاست دیگری را پیش گیرد. آن فرد ممکن است از حرفهای تیم کارشناسی بهره ببرد ولی آنها را به عمل درنیاورد؛ مگر اینکه خود او به آنها معتقد باشد.»
از رئیسی، «احمدینژاد» نسازیم
رضا بردستانی در سرمقاله امروز «آفتاب یزد» نوشته است: «شانزده سال پیش در چنین روزی، محمود احمدینژاد نامی مسئول تشکیل نهمین دولت در جمهوری اسلامی ایران شد. آن روزگار نیز عدهای سر از پای نمیشناختند گویی برای ابد پیروزی را در مشت خود میدیدند، تعریفها و تمجیدها و عبارتها و اوصافی روی جلد روزنامهها نشست که اگرچه قابل تامل بود اما چون کسی قدرت تماشای هشت سال بعد را نداشت باعث نگرانی نیز نشد.کاری به مصداقها و نمونهها نداریم اما «معجزه ی هزاره ی سوم» فقط یکی از آنها بود. بسیاری در آن زمانه و لای آن تعریفها و تمجیدها شاید صادقانهترین درونیات خود را بروز میدادند و شاید به آن چه میگفتند اعتقاد راسخ داشتند اما هرگز حسابِ طرف مقابل خود را در توان و تحمل ظرفیتهای شخصیتی، محاسبه نکردند که اگر طاقت نیاورد، اگر نتوانست، اگر از مسیر خود خارج شد و...
از روزی که رئیسی در انتخابات 28 خرداد به عنوان نامزد پیروز معرفی شد یکی از توصیه ها، تذکرها و یادآوریها این بود که دولت سیدابراهیم رئیسی، دولت سومِ احمدینژاد نشود. خیلیها نوشتند که میشود و خیلیها معتقد بودند که رئیسی خود را در چنین چاه ویلی نخواهد انداخت که این فقره من بعدِ رونمایی از کابینه و شاید در ادامه ی راه بر همگان مشخص شود اما فی الحال نگرانیم از برخی ادبیات و لحن و عبارت ها، برخی تعریف و تمجیدها که دوباره مقدسسازی نکنیم، بر عرش ننشانیم که چاره، بر فرش کشانیدن باشد، این که وظیفه داریم به رئیس جمهور کمک کنیم ارتباطی به «رئیسی بودگی» یا «روحانی بودگی» رئیس جمهورِ وقت ندارد یعنی عوام ننشینند و محاسبه کنند که چطور برای روحانی«ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارید» اما برای رئیسی «جنات تجری من تحت الانهار...»؟! شاید اگر بگوییم یا بهتر است که این گونه اظهار داریم که در چارچوب قانون وظیفه داریم، بر اساس قوانین باید و... به صواب و ثواب نزدیکتر باشد که بیاییم و بگوییم همه وظیفه داریم به رئیسی کمک کنیم! بله وظیفه داریم اما در چارچوب قوانین نه ذرهای بیش و نه ذرهای کم.
سخن دیگر این که وقتی بیاییم با گفتاری آمرانه به رئیسی بگوییم: «اولویت رئیسی باید همکاری با روسیه و چین باشد» قطعا اسمش مشورت دادن نیست، دخالت است و دخالت در امور یک رئیس جمهوری که هنوز ساعات نخست کاری خود را پشت سر میگذارد چندان پسندیده نیست! در نهایت امیدواریم دولتِ رئیسی، دولت رئیسی باشد، نه ادامه ی دولت روحانی و نه دولت سوم احمدینژاد اما، کمک کنیم و در کنار دعا برای موفقیت دولت سیزدهم، از سید ابراهیم رئیسی، محمود احمدینژاد نسازیم؛ همانی که قرار بود معجزه ی هزاره ی سوم شود اما روی خیلیها را سفید کرد!»
رئیسجمهور مردمی، تجربهها و آسیبها
روحالله اژدری در یادداشتی برای روزنامه «وطن امروز» نوشت: «یکی از شعارهای مهم جناب آقای رئیسی که هم در طول تبلیغات انتخاباتی و هم در مراسم تنفیذ بدان اشاره کردند و مورد تایید مقام معظم رهبری هم قرار گرفت، دولت مردمی است. دولت برای اینکه در عمل و نظر با مردمی که بر آنها حکمرانی میکند، نزدیک باشد، نیازمند ویژگیهایی است که بدون آنها تحقق یک دولت مردمی امکانپذیر نخواهد بود. اینکه رئیسجمهور با سادگی و تواضع در میان مردم حضور پیدا کند، یک امر کاملا مثبت و انقلابی است. همین که مردم حس کنند رئیسجمهور در سبک و سلوک و مشی شخصی و مدیریتی، خود را به آنان نزدیک میکند و از حال و روز آنها باخبر است، یک نیرو و انرژی مثبت به جامعه تزریق میکند اما این کل ویژگیهای دولت مردمی نمیتواند باشد. این ابتداییترین خصیصه یک دولت انقلابی و مردمی است. اگر رئیسجمهور در میان مردم حاضر شود ولی صداقت لازم را نداشته باشد یا عدالت را مبنای عملکرد خود قرار ندهد یا عقلانیت برنامهریزی به نفع مردم را نداشته باشد یا اخلاق، معیار او برای سلوک با مردم نباشد، این حضور سمبلیک، جز نوعی عوامفریبی و رفتار پوپولیستی فریبکارانه چیز دیگری نیست. ... دولت آقای رئیسی نیازمند یک آسیبشناسی از دولتهای گذشته است تا بتواند در مسیر تحقق دولت مردمی بر آنها تاکید ایجابی یا سلبی کند. ... نگاه دولت باید به مردم عام باشد. یعنی نگاه طبقاتی، منطقهای، جناحی، حزبی، گروهی، مذهبی و قومی نباید در برنامهریزی و عمل دولت موثر باشد. سلوک و منش مردمی نباید دولت را از توجه به نخبگان جامعه محروم کند. دولت به نخبگان مردم، برای برنامهریزی، عدالتورزی، تامین رفاه، تامین امنیت عامه مردم و در نهایت برای تدوین یک گفتمان و عقلانیت که مسیر حرکت دولت را ریلگذاری میکند، نیازمند است. دولت مردمی باید در مسیر وفاق ملی با گفتاری صادقانه با مردم حرکت کند. دولت مردمی باید دستاندازهای مسیر زندگی مردم را مورد توجه جدی قرار دهد. تورم، گرانی، فساد، تبعیض، فقر، موانع تولید، انحصارات، فعالیتهای ناسالم سوداگرانه مثل قاچاق و... از جمله دستاندازهای مسیر زندگی روزمره مردم هستند که باید دولت بر رفع و مبارزه با آنها تاکید و در این مسیر همت فراوان کند. قطعا رئیسجمهور جدید اگر میخواهد با مدیریت اسلامی برای تحقق دولت مردمی حرکت کند، باید بداند این مسیر چندان هم آسان و بدون سنگلاخ نخواهد بود. مدیریت، علم و هنر هماهنگ کردن، رهبری و کنترل برای نیل به هدفهای مطلوب است؛ فن بسیج کردن و بهتر سامان دادن و کنترل نیروی انسانی است، لذا با پشت میزنشینی و مدیریت دوربینی، امکان بسیج کردن و سامان دادن و کنترل فراهم نمیشود. باید از فضای بسته اتاقها و از پشت میزهای مجلل اشرافی به پا خاست. باید در میدان مدیریت کرد. ...باید از استکبار فردی که برخی به واسطه رای مردم، توجه مردم و چاپلوسی و تملق برخی بدان دچار میشوند، پرهیز کرد. تکبر و خودبزرگبینی آسیب قدرت است.»