گفت‌وگوی تفصیلی «فردا» با حسین راغفر/ بخش اول

اصلاح اقتصادی در شرایط موجود ممکن نیست/ سیاست‌ها به نفع طبقات محروم تغییر کند/ تا مفسدین محاکمه نشوند اعتماد بازسازی نمی‌شود

راغفر تاکید می‌کند که فقرزادیی با پول‌پاشی محقق نمی‌شود و باید اقدامات جدی‌تری کرد. در عین حال تاکید دارد که برای بازیابی اعتماد عمومی باید یک عزم سیاسی جدی ایجاد شود و گام اول می‌تواند برخورد جدی، دستگیری و محاکمه مفسدان باشد.

کد خبر : 1083237

گروه سیاست سایت فردا – سید ابراهیم رئیسی تقریبا یک هفته دیگر رسما رئیس جمهور ایران خواهد شد و به جرات می‌تواند که در شرایطی خاص و خطیر این مسئولیت را به عهده می‌گیرد. اقتصاد کشور به شدت نابه‌سامان است و عرصه بر مردم تنگ شده، فشارهای بین‌المللی نیز مثل همیشه و شاید بیشتر از هر وقت دیگری ادامه دارد. در نتیجه عملکرد نامطلوب آقایان در هشت سال گذشته هم صبر مردم سرآمده و شاهد افزایش نارضایتی‌ها و بعضا اعتراضاتی بر مبنای مطالبات به حق آن هستیم. در این شرایط ویژه اما سیدابراهیم رئیسی که پیش‌تر در قوه قضاییه خوش درخشیده بود، کار خود را رها کرده، به رقابت انتخاباتی پرداخته و حالا رئیس جمهور است. سوال اینجاست که برای بهبود وضعیت زندگی مردم چه خواهد کرد؟ آنطور که کارشناسان و تحلیل‌گران می‌گویند مشکلات موجود آنقدر اساسی و بسیار است که رفع هر کدام مدت ها کار و برنامه ریزی و البته زمان می‌خواهد. بر این اساس باید دید که رئیس جمهور جدید چگونه و با چه اقداماتی در کوتاه مدت رضایتمندی نسبی را برای مردم فراهم می‌آورد تا به خود و همکارانش در دولت زمان داده باشد که با اقدامات ریشه‌ای و اساسی‌تر آرام آرام آسیب‌های موجود را رفع کنند.

با حسین راغفر، اقتصاددان در این باره گفت‌وگو کرده‌ایم. حرف‌اش این است که باید به سیاست‌های دهه اول انقلاب بگردیم. نگاه به خارج ندارد و مطمئن است که با تمرکز بر توان و ظرفیت‌های داخلی می‌توان گره از کار گشود. این اطمینان اما به قدری است که بعضا به شعار نزدیک می‌شود، اگر چه خودش تاکید دارد که هیچ یک از این کارها با شعار شدنی نیست. آنچه در ادامه می‌آید، بخش نخست این مصاحبه است: 

 

*جامعه انتظار دارد که مشکلات اقتصادی – حداقل بخشی از آن – خیلی سریع حل شود و این برای جامعه محسوس باشد. آقای رئیسی برای پاسخگویی به این مطالبه چه اقداماتی باید انجام دهد؟ اصلا حل بخش از مشکلات اقتصادی در کوتاه مدت مقدور است؟

اصلی‌ترین مساله این است که در نظم یا بی‌نظمی سه دهه گذشته بر اقتصاد کشور امکان هیچ نوع اصلاحی وجود ندارد و هر اقدامی که صورت بگیرد بسیار پرهزینه خواهد بود و هزینه‌ها موجود یعنی ناکار آمدی را تشدید می‌کند. مشکل اصلی اقتصاد ایران در شرایط کنونی ناکارآمدی شدید است. یعن تخصیص منابع غلط که نمونه‌هایش را همین روزها در بی‌آبی خوزستان می‌بینیم، یا تخصیص منابع در بودجه‌ها که بسیار غلط است. در این بی‌نظمی حاکم بر اقتصاد کشور هیچ اصلاحی امکان پذیر نیست. بنابراین ابتدا باید یک تغییر نگاه جدی در این مساله ایجاد کرد. 

*درباره این تغییر نگاه بیشتر توضیح دهید.

به این معنا که به جای حمایت از یک گروه نخبگان سیاسی – اقتصادی بایستی به سمت منافع عموم مردم و به ویژه طبقات محروم جامعه جهت‌گیری شود. این هم با آدم‌هایی که همه در بالای شهر تهران نشسته و زندگی‌های اشرافی دارند، اصلا سازگاری ندارد. مساله ذهنی این افراد از مسائل و گرفتاری‌های روزمره مردم متفاوت است. بنابراین این اولین تغییر است که باید صورت بگیرد. 

تغییر در نگاه یعنی دولت خادم مردم باشد و اولین گروهی که به آن توجه می‌کند طبقات محروم باشند. در این صورت است سیاست‌ها نیز تغییر خواهد کرد.

*و سیاست‌های منطبق با این نگاه چیست؟

برای کمک به طبقات محروم پول‌پاشی نه فقط راه‌حل نیست، بلکه خودش یک اقدام بسیار پرهزینه است. به خصوص در شرایط کنونی. اولین و مهم‌ترین راه‌حلی که برای فقرزادیی مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروزه گفته می‌شود که به آدم فقیر یک شغل دهید و کاری نداشته باشید، خودش می‌داند که چطور بر مشکلات غلبه کند. بنابراین دولت باید در گام اول تغییر استراتژی داده و راهبردش ایجاد اشتغال کامل در جامعه باشد. 

هر اقدامی که دولت می‌خواهد در حوزه اقتصاد انجام دهد باید با محوریت تولید شغل باشد. برای این منظور هم باید تولید را راه‌اندازی و فعال کرد. این نیز با دلار 20 و 25 هزار تومانی و حتی 15 هزار تومانی مقدور نیست. قیمت دلار باید به شدت کاهش یابد و به دنبال آن دولت – به معنی حاکمیت – باید قاطعانه در پی از بین بردن حباب‌های قیمتی که در کشور ایجاد شده، باشد. حباب‌هایی که در همین دوره برزخی انتقال قدرت از دولت دوازدهم به دولت سیزدهم فسادهای بسیار بزرگی شکل داده است. سه هزار و دویست معدن را دولت دوازدهم بین دوستان و رفقا توزیع می‌کند که اخیر دادستان مانع انتقال این‌ها شده و بررسی پرونده‌هایش را در دستور قرار داده است. البته من نمی‌دانم که تا چه حد بتوانند موفق باشند. از طرف دیگر شاهد فضاسازی‌های بسیار گسترده‌ای توسط کسانی هستیم که به شدت در مقابل کاهش قیمت‌ها مقاومت می‌کنند، هستیم. از جمله آن‌ها خودروسازان هستند که می‌گویند ما با ساخت هر خودرو چهل میلیون تومان ضرر می‌کنیم. از سویی شاهدیم که مصالح ساختمانی از یک طرف از کشور صادر می‌شود و از طرف دیگر می‌گویند که چون برق نیست و محصولات کم شده‌ است ، قیمت هر کیسه سیمان به طرز وحشتناکی افزایش یافته است. هیچ نظمی هم بر کشور حاکم نیست تا نظارتی بر این افزایش بی‌رویه قیمت‌ها در این دوره برزخی داشته باشد.

*با این حساب دولت بعدی چه باید کند؟ بعد از تغییر نگاه و استراتژی البته.

دولت بعدی باید دولتی باشد که بداند در شرایط اضطرار کار می‌کند و اقتدار لازم را برای برخورد موانع تولید به شکل درست را داشته باشد. دوم اینکه باید عزم سیاسی برای برخورد با این موانع را داشته باشد. به تعبیر بهتر این عزم سیاسی باید ایجاد شود. من هنوز در جامعه این عزم را نمی‌بینم ولی دولت سیزدهم می‌تواند در همان ابتدا اقدامات متعددی انجام دهد تا از این فشارها کاسته شود. منتها من خیلی بعید می‌دانم که چنین کنند.

*از ایجاد شغل و رفع موانع تولید گفتید. این کارها قطعا زمان‌بر است. این درحالی است که با یک جامعه نارضاتی و بعضا عصبانی مواجه هستیم. نمونه اش نیز وضعیت اخیر خوزستان است. آقای رئیسی باید چطور این جامعه را آرام کند تا زمان کافی برای انجام اقداماتی مثل ایجاد شغل داشته باشد؟ این اقدامات کوتاه مدت موثر اقتصادی است یا اصلا باید برای خرید زمان و آرام کردن جامعه وارد حوزه‌های دیگر بشود؟

اقتصادی و مهم‌تر از آن سیاسی است. اگر دولت سیزدهم از ابتدا تعدادی از مفسدین بزرگ اقتصادی کشور را که خیلی از آنها از مقامات عالی هستند دستگیر و محاکمه نکنند، این اعتماد بازسازی نمی‌شود و مردم باور نمی‌کنند که یک آدمی چند میلیارد دلار پول مملکت را گرفته و فقط کارگزار بوده و الان هم زندان است. مردم می‌دانند که پشت قضایا چه کسانی هستند. مردم می‌دانند که این فساد دارو از کجا نشات گرفته و چه کسانی مسئول هستند. اگر دستگاه قضایی ، دستگاه قضایی حاکمیت است که در شرایط اضطراری کار می‌کند باید با این عناصر فساد که خیلی از آنان و فرزندانشان در قدرت هستند، برخورد نکند امکان اصلاحات کوتاه مدت وجود ندارد. مردم اول باید باور کنند که حاکمیت عزم اصلاح جدی و اساسی دارد. این عزم هنوز به وجود نیامده و اگر بیاید، مردم خود را شریک اصلاحاتی می‌بینند که دولت سیزدهم می‌خواهد انجام بدهد.

 

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: