تحلیل از چپ و راست؛

المیپیک و سیاست

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

کد خبر : 1082713

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

وقتی مامور «سیا» قهرمان المپیک شد 

محمد صرفی، به بهانه مدالی که جواد فروغی در المپیک توکیو گرفت و فضاسازی‌هایی که علیه او شد، در یادداشت امروز «کیهان» نوشته است: پنج سال پیش یکی از ورزشکاران دنیای قهرمانی آمریکا درگذشت. «دِیو سیمه» ظاهراً فقط دونده بود. با درگذشت او، گوشه‌ای از زندگی رازآلودش فاش شد. او یک دونده حرفه‌ای بود اما در عین حال مامور سازمان سیا هم بود. او در المپیک 1956 در ملبورن حضور داشت اما اصلی‌ترین ماموریت وی در المپیک 1960 رم رقم خورد. همان دوره‌ای که او در رشته 100 متر مدال نقره را کسب کرد. سیمه فقط برای دویدن به رم نرفته بود. او از طرف سیا مامور بود ورزشکاران شوروی سابق را جذب و به پناهندگی ترغیب کند. نام عملیات آیرودینامیک بود و مقدمات آن از سال‌ها قبل و با شناسایی و زیرنظر گرفتن ورزشکاران شوروی سابق تدارک دیده شده بود. ... ما نمی‌دانیم ماموران سیا در المپیک توکیو چه کسانی هستند. دونده‌اند؟ شناگرند؟ ... آنها در المپیک رم از کشیش‌ها و خبرنگاران هم استفاده کردند. اما همینقدر می‌دانیم که اگر کسی گمان کند المپیک، صرفاً آوردگاهی ورزشی و برای تعمیق صلح است، ساده‌لوحی بیش نیست. چرا؟ ... روز اول جواد فروغی در رشته تیراندازی با تپانچه بادی از فاصله 10 متری، نه تنها مدال طلا را برای ایران به ارمغان آورد بلکه رکوردشکنی هم کرد. ... به سرعت مشخص شد قهرمان المپیکی کشورمان پرستار بخش کرونایی در بیمارستان حضرت بقیهًْ‌الله(عج) و عضو سپاه پاسداران بوده و سابقه حضور در سوریه و امدادرسانی به مردم جنگ‌زده این کشور را نیز داشته است. با انتشار این خبر به سرعت مزدوران رسانه‌ای و مواجب‌بگیران کاخ سفید، ملکه انگلیس، بن سلمان و تل‌آویو دست به کار شدند و کفتاروار حمله به روح و روان مردمی را که از قهرمانی یکی از فرزندان خود شاد بودند، آغاز کردند. کار به جایی رسید که برخی از این مزدورانِ وطن‌فروش از کمیته ملی المپیک خواستند به‌دلیل عضویت فروغی در سپاه و حضورش در سوریه باید مدال وی را پس بگیرند! ... در روز دوم مسابقات، یعنی دیروز و در جریان مسابقات تکواندوی زنان، ناهید کیانی نماینده کشورمان با کیمیا علیزاده که با تیم پناهندگان به توکیو رفته روبرو شد. این رویارویی موج دیگری از جنجال و فضاسازی سیاسی علیه کشورمان را از سوی جریان‌های معاند به همراه داشت. ...کاش شیر پاک خورده‌ای پیدا می‌شد و سراغ ورزشکاران قهرمانی می‌رفت و تجربیات آنها از این دام‌های رنگارنگ و فریبنده را ثبت و ضبط و منتشر می‌کرد. ... ورزشکاران تنها طعمه‌های این جریان نیستند. دو گروه هدف اصلی این جریان است؛ دانشمندان و آدم‌های باکیفیت که بودنشان می‌تواند گره‌ای از مشکلات کشور باز کند و فکر و تلاششان حرکت چرخ‌دنده‌های علم و پیشرفت کشور را تسریع می‌کند و دوم چهره‌های مشهور و محبوب -یا به اصطلاح سلبریتی‌ها اعم از ورزشکاران، هنرمندان و...- که در میان مردم شناخته شده و بعضاً محبوب هستند. آنان با به دام انداختن گروه نخست می‌خواهند چوب لای چرخ حرکت علمی و پیشرفت کشور بگذارند و جدا کردن ریشه گروه دوم نوعی عملیات روانی علیه مردم ایران با ارسال این پیام جعلی و مسموم است ... ورزش همیشه و همه جا سیاسی نیست اما به وقتش می‌تواند سیاسی، آن هم از نوع کثیف‌ و هولناک‌ آن باشد. به قول کتاب مشهور «رقص برزیل با شیطان» -به قلم «دِیو رِزِن»- «المپیک، جام جهانی و بقیه ابر رویدادها در ۳۰ سال گذشته چیزی را فراهم کرده‌اند که با باتوم نظامی هم نمی‌شد به آن رسید؛ و آن چیزی نیست جز رضایت توده‌ها به مقاصد سیاست‌های نئولیبرال.»

 

بایسته‌هایی در سیاست خارجی دولت آینده

غلامرضا حداد، عضو هیئت‌علمی دانشگاه در شماره امروز «شرق» با اشاره گزارش برجامی اخیر ظریف به مجلس و طرح «ممنوعیت مذاکره مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران با مقامات آمریکا» که در مجلس مطرح است، به موضوع سیاست خارجی در دولت سیزدهم پرداخته نوشته است: «آغاز به کار دولت جدید، دیپلماسی را از دو ابزار کارآمد اقناع و مصالحه محروم کرده و آن را به تهدید به کاربرد زور محدود می‌کند. تهدید به زور نیز آنجایی کارآمد است که در مرحله تهدید به اهداف خود برسد وگرنه استفاده از زور برای دستیابی به اهداف نه مقرون‌به‌صرفه است و نه در درازمدت قابل‌تداوم. ... موفقیت در دیپلماسی از نظر مورگنتا بسته به رعایت قواعدی است. نخست اینکه دیپلماسی باید از جنگاوری و مبارزات ایدئولوژیک به دور باشد. ... دوم اینکه اهداف سیاست خارجی باید بر اساس منافع ملی تعریف شده و با قدرت ملی حمایت شود. ... سوم اینکه دیپلماسی باید از دیدگاه سایر دولت‌ها نیز به صحنه بنگرد تا هم بتواند ترجیحات طرف‌های دیگر و رفتارهای آنها را پیش‌بینی کند و هم بتواند مطالبات خود را با درک اقتضائات و امکانات دیگران تنظیم کند ... و آخر اینکه دولت‌ها باید برای «مصالحه» بر سر منافع «غیرحیاتی» آماده باشند. ...  اما «مصالحه» پنج شرط دارد: نخست اینکه باید بتوانید از حقوق بی‌ارزش به خاطر جوهره یک امتیاز واقعی صرف‌نظر کنید.  دولت آینده باید بداند که امتیازاتی واقعی که از طریق دیپلماسی به دنبال آن است، چیست. ... دوم اینکه برای مصالحه هرگز نباید خود را در موقعیتی قرار داد که عقب‌نشینی از آن مایه آبروریزی باشد. .. سوم اینکه برای مصالحه هرگز نباید به متحد ضعیف اجازه داد برای شما تصمیم بگیرد. چون متحد ضعیف به دلیل کم‌توانی، منافع شما را به ارزانی خواهد فروخت. ... آخر اینکه از نظر مورگنتا نیروهای مسلح ابزار سیاست خارجی هستند نه ارباب آن؛ مصالحه تنها در صورتی ممکن خواهد بود که نظامیان در سیاست خارجی تحت کنترل سیاسیون باشند. ...  دیپلماسی دانش، فن و هنر مذاکره است؛ به عبارت دیگر هم نیازمند پشتوانه علمی است، هم تجربه عملی و هم خلاقیت و نبوغ فردی. ...  شاید بزرگ‌ترین امکان و مهم‌ترین دستاورد سیاست خارجی دولت آینده بتواند ساماندهی به الگوی «مدیریت دشمنی با آمریکا» باشد. دشمنی با آمریکا به مهم‌ترین مؤلفه هویتی جمهوری اسلامی بدل شده است و گریزی از آن نیست اما تداوم فزاینده عملیِ این دشمنی آسیب‌زاست.»

 

۳ نکته درباره ۳ دستور اژه‌ای

محمدصادق فقفوری در یادداشتی برای روزنامه «جوان» به دستورات اخیر رئیس جدید قوه قضاییه پرداخته و نوشته است: «۱- اعتقاد به «حبس‌زدایی» دیگر یک سلیقه شخصی و اجرای آن دیگر قائم به شخص نیست، تقریباً در حال نهادینه شدن در دستگاه قضایی است. با محکمات فقهی که تا‌کنون مغفول مانده‌بود یا به اقتضای جامعه اجرا نمی‌شد و با نتایج مثمر به بار آمده در دو سال گذشته از حبس‌زدایی، زندان دیگر دم‌دستی‌ترین مجازات نخواهد بود، اما با این همه یک موضوع مهم را نباید فراموش کرد: نهایی شدن ثمرات حبس‌زدایی و فراگیر کردن آن اولاً نیازمند حبس‌زدایی از ذهن قضاتی است که به اشتباه زندان را تنها راه تنبیه مجرم قلمداد می‌کنند و مثلاً برای دله دزدی‌های یک مجرم بدون سابقه هم حکم زندان صادر می‌کنند. ثانیاً محتاج قبولاندن این نکته بدیهی به طرفین دعوا است که زندان رفتن مجرم نه پول می‌شود نه نان و آب و چه بسا فرد زندانی را عقده‌ای‌تر کرده و به جرائم سنگین‌تر پس از زندان علیه همان شاکی وادارد. البته که این کار فرهنگ‌سازی گسترده و ظریف می‌خواهد. ثالثاً مجازات‌های جایگزین حبس باید تقویت شده و با استفاده از آخرین یافته‌های علمی دنیا، در نهایت به بازپروری مجرم منجر شود.

۲- دستگاه قضایی به درستی به این درک رسیده است که «اعتراض» از «آشوب و هرج و مرج» متمایز است. هر چند در مواردی تفکیک بین معترض و هرج و مرج‌طلب دشوار است، اما به نظر می‌رسد قوه قضائیه با منطقی متقن به این مهم رسیده‌است که «خطا کردن در عفو و بخشش، بهتر از خطا کردن در تنبیه و مجازات است.» آفت این رویکردِ نورسیده، اعمال سلیقه‌های شخصی و کاسه ازآش داغ‌تر شدن‌های بی‌جهت است؛ راهکار آن توبیخ قاطع و علنی - اعلامی تکرو‌هایی است که خارج از رویکرد کلی دستگاه قضا عمل می‌کنند. استمرار تفکیک قضایی بین اعتراض و هرج مرج هم آزادی‌های فردی – اجتماعی را تعمیق می‌بخشد و هم به بارورتر شدن راهکار‌های حل ابتلائات جامعه ایرانی کمک شایانی می‌کند.

۳- اطاله دادرسی پاشنه آشیل قوه قضائیه است. علت‌العلل نارضایتی‌ها از این قوه هم همین طولانی بودن روند دادرسی‌ها است. این موضوع هم دلایل مختلفی دارد که حل همه آن‌ها واقعاً از حیطه اختیارات و امکانات قوه قضائیه خارج است، اما به هر حال قوه قضائیه باید فکری عاجل به حال این موضوع کند. آمار محور کردن شعب دادگاه‌ها و دادسرا‌ها و الزام قضات به رتق و فتق بیش از صد پرونده در ماه هم راهکار حل این موضوع نیست، از قضا این آمار محوری در مواردی به نقض حق‌ها و اطاله دادرسی‌ها دامن زده‌است.»

 

از کجا باید آغاز کرد؟

عباس عبدی، فعلا سیاسی اصلاح‌طلب در آخرین بخش از سلسله‌ یادداشت‌های خود درباره چگونگی حل مسائل خوزستان که در «اعتماد» منتشر شد، آورده است: « مشکلات اصلی ایران ساختاری‌تر از آن است که با سیاست‌های مقطعی و فنی درمان شود. چنین رفتاری اتلاف وقت است. ضرورت دارد به یک پیش‌زمینه مهم حل اینگونه مسائل کشور اشاره کنم؛ فقدان اعتماد اجتماعی. اگر کسی گمان می‌کند که بدون پرداخت هزینه‌های گزاف قادر به حل مشکلات کشور است، بدون تردید در سلامت عقلی او باید شک کرد. ... پس اگر از ابتدا می‌دانستند که اجرای این طرح هزینه‌هایی دارد که باید شناخته شود و برای آن چاره‌اندیشی کرد، در این صورت یا احتمالا آن طرح را اجرا نمی‌کردند، یا اگر انجام می‌دادند، حتما تمهیداتی هم برای جبران مشکلات آن می‌اندیشیدند.  یکی دیگر از موضوعات ساختاری و مهم که در ایران مورد توجه سیاستگذار قرار نمی‌گیرد و عوارض بسیاری را ایجاد می‌کند، موضوع قیمت‌گذاری است. این نظام قیمت‌گذاری مشکلات آب و برق و انرژی در کشور را ایجاد و تشدید کرده است. تا هنگامی که آب و برق قیمت واقعی نداشته باشند، نقش آنها در تولید کالا دچار اختلال می‌شود. نگاه رسمی حکومت ایران به آب مثل نفت است. حتی بدتر از نفت، زیرا نفت بازار بین‌المللی و قیمت شناخته شده‌ای دارد، ولی آب فاقد چنین بازار و قیمتی است. ... به‌طور خلاصه باید گفت: 

1-  مشکلات و مسائل خوزستان شاید شدت و ضعف آن با مسائل دیگر نقاط کشور تفاوت داشته باشد، ولی در اساس همگی این مشکلات ناشی از یک وضعیت و رفتار مشابه و ضمنا شناخته شده است. 

2-  این مشکلات و مسائل در اغلب موارد فنی و جزیی نیست که در دل روال تصمیم‌گیری موجود قابل حل باشد، هر گونه نگاهی فنی و جزیی و موردی به این مشکلات نه تنها موجب حل آن نمی‌شود، بلکه مشکلات را بدتر می‌کند. 

3ـ چرا این مشکلات اکنون بروز پیدا کرده؟ برای اینکه تاکنون با اتکا به درآمدهای نفتی و خوردن از منابع طبیعی، آثار منفی و دردآور این سیاست‌ها تحمل‌پذیر می‌شد. ولی اکنون با متوقف شدن درآمدهای نفتی و افزایش فشار بر منابع پایان‌پذیر طبیعی، این عوارض شدیدتر از آنچه که تصور می‌شد نمود پیدا کرده است. 

4ـ مردم هیچ امکانی برای بازتاب مدنی خواسته‌های خود ندارند. مردم فاقد نمایندگی در سطح سیاسی و حقوقی و نیز در سطح مدنی هستند. در نتیجه توده‌وار وارد میدان می‌شوند . 

5ـ فقدان رسانه‌های آزاد و کارکردی و به ویژه نداشتن رادیو و تلویزیون کارآمد، اجازه نمی‌دهد که حقیقت روشن شود یا حقیقت و آگاهی تبدیل به قدرت گردد، در نتیجه مشکلات لاینحل باقی مانده است و عمیق‌تر نیز می‌شود. 

6ـ تنها راه ممکن برای حل مسائل کشور از جمله خوزستان بازگشت به شعار اصلی انقلاب، یعنی حاکمیت مردم، البته بدون اما و اگر و محدودیت‌های قدرت‌ساخته است. این تنها راه برای بازسازی اعتماد ملی به مدیران است. 

7ـ بدون وجود اعتماد اجتماعی از سوی مردم به حکومت‌کنندگان و بدون وجود نمایندگی‌های واقعی مردم در سطح حکومت و نهادهای مدنی و رسانه‌ای، ممکن نیست که مشکلات را به صورت ریشه‌ای بتوان حل کرد. پس نقطه آغاز معلوم است. احیای اعتماد اجتماعی مردم از طریق امکان شکل‌دادن نمایندگی واقعی مردم در ساختار حقوقی و مدنی و سپس اتخاذ سیاست‌هایی که لازمه این اقدام هستند یعنی گسترش آزادی رسانه‌ها و حاکمیت قانون. بقیه کارها فقط اتلاف وقت و منابع است و در بهترین حالت بهبودی‌های جزیی و البته موقتی و بازگشت‌پذیر ایجاد خواهد کرد.»

 

تداوم سفرهای میانجی‌گرایانه به تهران

علی اصغر زرگر، تحلیلگر مسائل بین‌الملل در یادداشتی برای روزنامه «آرمان ملی» نوشت: «وزیر امور خارجه کشورمان و وزیر امور خارجه قطر روز گذشته در تهران با یکدیگر دیدار کردند و آخرین تحولات روابط دو‌جانبه و موضوعات مهم منطقه‌ای و بین‌المللی را بررسی نمودند. این اتفاق در حالی رقم می‌خورد که با پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، نقش عربستان و رژیم صهیونیستی درمنطقه به شدت افول کرده و برعکس نقش قطر افزایش یافته است. این مساله قابل‌پیش‌بینی بود که دوحه در طول حاکمیت دموکرات‌ها در آمریکا نقش پر‌رنگ‌‌تری در منطقه ایفا خواهد کرد. امروز قطر، ظرفیت بالایی برای ایفای نقش رابط و میانجی و کاهش تنش‌های منطقه‌ای به نیابت از آمریکا  دارد. بایدن نگاه منفی به حکومت عربستان دارد که با تندروی‌های خود منطقه را به آشوب کشانده‌‌اند، به همین علت بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت سه تصمیم مهم گرفته که بیانگر تغییر سیاست آمریکا در مورد منطقه خاورمیانه بوده است. نخست تاکید بر توقف جنگ یمن، دوم خارج کردن انصار‌ا... از لیست گروه‌های تروریستی از نگاه آمریکا و سوم ممنوع کردن فروش سلاح به عربستان. این تصمیمات نشان می‌‌دهد عربستان در مسیر انزوا قرار دارد و دعوت محمد بن سلمان از شیح حمد امیر قطر برای نشست شورای همکاری خلیج‌فارس پیش‌دستی عربستان با درک این فضا برای حل مشکلاتش با قطر بوده که به ثمر رسیده است.  امروز قطر در راستای تغییرات در منطقه می‌خواهد نقش میانجی را بین ایران با دولت بایدن و حکومت عربستان ایفا کند. به همین علت سفر وزیر خارجه قطر به تهران در دو حوزه قابل‌بررسی است. یکی برجام و موقعیت ویژه نقش‌آفرینی در این زمینه برای کاهش تنش میان ایران و آمریکا و دیگری شکستن فضای سرد و فریز‌شده روابط ایران با عربستان. امروز در مورد روابط ایران و عربستان نشانه‌ها و تحلیل‌ها حاکی از آن است که احتمالا کار به نقطه حرکت رسیده و ممکن است ‌یکسری بازنگری‌ها رخ دهد. قطر با نگاه تیز‌بینانه به دنبال استفاده از موقعیت جدید خود و ایفای نقشش به عنوان یک بازیگر فعال منطقه‌ای و حتی بین‌المللی و استفاده از فرصت برجام برای تثبیت موقعیت خود در برابر عربستان است. با توجه به برخی تغییر و تحولات سیاسی در عمان پس از سلطان قابوس که کشورش نقش رابط ایران با شورای همکاری خلیج‌فارس و حتی میانجی برجام و آمریکا در برخی مقاطع زمانی را داشت، حالا دیگر آن کاریزما در میان اعراب و شاید آن رابطه قدیم با ایران را ندارند. قطر نیم‌نگاهی به ایفای این نقش دارد. از سوی دیگر رفتار انفعال‌آمیز تروئیکای‌اروپایی، که شاید ظریف انتظار داشت، نقش تسهیل‌کننده بازگشت آمریکا به برجام را ایفا کنند، موجب دلسردی تهران و ناتوانی آنها در شکستن بن‌بست موجود شده است. امروز همه منتظرند ببینند چه کسی گام اول را بر‌می‌‌دارد و این امر در برهه‌ای از زمان که کمتر از دو هفته دیگر دولت جدید در ایران مستقر می‌شود، از اهمیت بسزایی ‌برخوردار است.»

 

درمان واقعی زخم خوزستان

مسیح مهاجری، در یادداشت امروز خود در روزنامه جمهوری اسلامی به خوزستان و زخم‌هایش پرداخته و نوشته است: «تا این لحظه هیچیک از مسئولین که درباره بحران خوزستان صحبت کرده‌اند، شفاف نظر نداده‌اند. اگر بخواهند شفاف سخن بگویند باید اعتراف کنند که اولاً مشکلات خوزستان فراتر از آب است، ثانیاً همه مقصرند و ثالثاً اقدامات کنونی هم به منزله خوراندن مُسکن به کسی است که دچار دردهای مزمن است و به معالجه اساسی نیاز دارد.

فهرست کردن زخم‌های خوزستان، به فرصت، فراغت و تحقیق نیاز دارد، کاری که باید در بالاترین سطوح نظام انجام شود، ولی محورهای کلی را می‌توان به اجمال این‌چنین برشمرد.

1- بی‌توجهی به نیروهای کارآمد بومی و سپردن مدیریت کلان منطقه به افرادی که نابلد و ناکارآمد هستند. ... 2- وجود لشکر بیکاران در استان ... 3- علیرغم برخورداری خوزستان از ثروت‌های بالقوه، فقر در بخش‌های عمده‌ای از این استان بیداد می‌کند. 4- شادی را نمی‌توان در چهره آنها و مردمشان مشاهده کرد. خوزستان، آزاد شد ولی آباد نشد. ... 5- کار فرهنگی عمیق به خوزستان راه نیافته. ... 6- از شکاف پدید آمده در جامعه فقرزده و بیکاری‌زده و دچار فقدان فعالیت عمیق فرهنگی، وهابیت بشدت مشغول سربازگیری است. ... 7- خلق عرب، الاحوازیه و امثال اینها را بی‌مسئولیتی ما بر موج برآمده از نارضایتی‌ها سوار می‌کند و آنها با استفاده از سربازانی که وهابیت می‌گیرد به صحنه می‌آیند و آشوب بپا می‌کنند. ... 8- وقتی مردم از تلویزیون لوله‌های آب و تانکرهای آبرسان را می‌بینند با این سوال مواجه می‌شوند که این لوله‌کشی‌ها را نمی‌شد در 30 سال بعد از جنگ انجام بدهید تا امروز بیش از 700 روستای خوزستان تشنه نباشند؟ ...9- ما برای حفاظت از نظام جمهوری اسلامی در برابر گرگ‌های بین‌المللی باید قوی باشیم. قدرت نظام را در درجه اول باید در رضایت مردم جستجو کرد و در مرحله بعد باید به سراغ قدرت دفاعی رفت. مردم از شما راضی نباشند، تمام زرادخانه‌های دنیا را هم داشته باشید نمی‌توانید این نظام را حفظ کنید. 10- اشتباه مسئولان ما اینست که زخم‌های نشسته بر تن خوزستان را از جنگ تحمیلی و از سیل 1398 کمتر می‌دانند».

 

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: