محسن آرمین: جامعه از حرکتهای کف خیابان استقبال نمیکند
اول بپذیریم که کف خیابان راهحل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیدهتر، آزادیها را محدودتر میکند و هزینههایی فراتر از ظرفیتهای جامعه به جامعه تحمیل میکند، بعد میتوان درباره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با برنا، درباره اینکه آیا اصلاحطلبی آلترناتیو دارد، گفت: عرصه سیاست عرصه رقابت میان گفتمانهای سیاسی است نه رقابت احزاب سیاسی. گفتمانها هستند که با هم رقابت میکنند. مادام که یک گفتمان قادر به پاسخگویی به مبرمترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات و رفع موانع کارآمد و راهگشا باشد، به حیات خود ادامه میدهد. اینکه گفتم قادر به پاسخگویی به مبرمترین نیازهای جامعه باشد و در حل مشکلات راهگشا باشد البته امری نسبی است یعنی نسبت به گفتمانهای رقیب چنین توانمندی و کارآمدی را داشته باشد. حال اگر گفتمان رقیبی پا به عرصه بگذارد و به نیازهای اساسیتر و مبناییتر بپردازد و در راهگشایی و ارائه طریق، توانمندتر و کارآمدتر عمل کند خواهناخواه گفتمان اول را از میدان به در خواهد کرد و طرفداران بیشتری جذب خواهد کرد. درحالحاضر من گفتمان رقیبی و آلترناتیوی که دارای چنین توانمندی و کارآمدی باشد، برای اصلاحات نمیشناسم. راهحل کارآمدتری برای حل مشکلات جامعه نسبت به صندوق رأی نمیشناسم.
او افزود: البته گفتمان اصلاحطلبی به تعریفی که تاکنون محور فعالیت اصلاحطلبان بوده است نیز نشان داده که توان حل مشکلات را ندارد و نمیتواند پاسخگوی نیازها و ضرورتهای این مرحله از فعالیت سیاسی- اجتماعی ملت ایران باشد. بنابراین این گفتمان باید مورد تجدید نظر و بازنگری قرار گیرد و متناسب با نیازها، این مرحله از تحولات اجتماعی و سیاسی کشور بهروز شود. راهحل جایگزین یعنی تعیین تکلیف مشکلات کشور و جامعه در کف خیابان. فکر میکنم اول بپذیریم که کف خیابان راهحل نیست بلکه معضلات و مشکلات را پیچیدهتر، آزادیها را محدودتر میکند و هزینههایی فراتر از ظرفیتهای جامعه به جامعه تحمیل میکند، بعد میتوان درباره بازسازی و تجدید نظر گفتمان اصلاحی به بحث و تأمل نشست.
آرمین گفت: تجربه کف خیابان تاکنون جز هزینههای سنگین بر اقشار جامعه، فروبردن جامعه به حالت انفعال برای مدتی طولانی، پراکندهشدن و خروج نیروها از کشور چه نتیجهای داشته و کدام مشکل را توانسته حل کند؟ هیچ نیرویی قادر به کنترل کف خیابان و تبدیلکردن آن به نیرویی برای گفتوگو و وادارکردن رقیب به تمکین در برابر مطالبات مردم نیست.
این فعال سیاسی افزود: این سخن درست است که جامعه دیگر از انتخابات غیررقابتی که در آن عرصه رقابت کاملا مهندسیشده باشد استقبال نمیکند. انتخابات ریاستجمهوری اخیر این حقیقت را نشان داد اما این حقیقت بدان معنا نیست که جامعه به تعیین تکلیف مطالبات خود از طریق کف خیابان اقبال نشان میدهد بلکه بسیار پیشتر از آن جامعه نشان داده است از حرکتهای کف خیابان استقبال نمیکند.
آرمین گفت: حال که چنین است گمان میکنم درباره چند و چون بازنگری در گفتمان اصلاحات بهمثابه کمهزینهترین و کارآمدترین گفتمانها نسبت به گفتمانهای رقیب نیازمند این هستیم که کاملا مسئولانه و از موضع التزام به مصالح ملی و منافع جامعه به تفکر و گفتوگو بپردازیم. ممکن است نهایتا به این نتیجه برسیم که پس از انتخابات ریاستجمهوری اخیر، وارد شرایط و مرحلهای شدهایم که گفتمان اصلاحطلبی نیز قادر به تأمین مطالبات جامعه نیست. بسیار خوب، آنگاه اصلاحطلبان باید به انتظار سربرآوردن نیروهای اجتماعی جدید با گفتمانی جدید باشند یا خود حامل چنین گفتمان نوینی شوند. در حال حاضر چنانکه گفتم تصوری از چنین گفتمان آلترناتیوی ندارم.
او در پاسخ به این پرسش که با توجه به مشکلات فعلی نسخهای که اصلاحات باید با استفاده از آن به جامعه بازگردد و باز هم رأی مردم را به دست بیاورد، چیست، عنوان کرد: اول اینکه اصلاحطلبان از جامعه عبور نکردهاند که به آن بازگردند. آنچه رخ داده است بیاعتمادی جامعه به اصلاحطلبان است. این بیاعتمادی البته بیش از آنکه ناشی از بدبینی و قضاوتهای منفی درباره اصلاحطلبان باشد نتیجه ناامیدی و بیاعتمادی نسبت به نظام است. در چنین شرایطی طبیعتا اعتماد جامعه به هر نیرویی که خواهان اصلاح در چارچوب نظام است کاهش پیدا میکند.
آرمین گفت: این حقیقتی است که اصلاحطلبان سالها پیش حاکمیت و نیروهای ضد اصلاحات هشدار میدادند که بسیج همه امکانات برای شکست اصلاحطلبان در اصلاح امور و کارشکنی و ایجاد مانع در برابر آنها و اثبات ناتوانی آنان در حل مشکلات موجب نمیشود جذب افکار عمومی و رأی جامعه به سوی ضد اصلاحات شود بلکه موجب ناامیدی جامعه از کل نظام میشود. کاهش شدید مشارکت جامعه در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاستجمهوری اخیر صحت این پیشبینی را ثابت کرده است./ شرق