احمد بخشایش اردستانی در یادداشت اختصاصی برای «فردا» نوشت
رأی به رئیسی، نه به روحانی و جهانگیری بود
جهانگیری از مقطعی کوشید که حساب خود را از دولت جدا کند و با طرح موهوم بیاختیار بودن سعی کرد فدای دولت نشود اما خواهناخواه او فدای دولت شد.
گروه سیاست سایت فردا: احمد بخشایش اردستانی، تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی اختصاصی برای سایت «فردا» نوشت: دولت یازدهم و دوازدهم را باید یک کل واحد درنظر گرفت که توفیقها یا شکستهایش به همه اعضای کابینه نسبت داده میشود و هیچ فردی که در دولت مسئولیت داشته است، نمیتواند ادعا کند که بیتقصیر بودم. در این مجموعه فردی که بیش از دیگران بر این نکته تأکید میکرد که اختیار نداشتم، اسحاق جهانگیری بود. پر واضح است که آقای جهانگیری مانند دیگر اعضای دولت و حتی مانند شخص رئیسجمهور تابع تصمیمات هیئت دولت بود اما بارها اظهار میکرد که بیاختیارم. او فهمیده بود که دیگر دولت نزد مردم جایگاه و آبرویی ندارد زیرا در ابعاد بسیاری مانند اقتصاد، برجام، اشتغال و... ناکارآمد عمل کرد به همین دلیل جهانگیری از مقطعی کوشید که حساب خود را از دولت جدا کند و با طرح موهوم بیاختیار بودن سعی کرد فدای دولت نشود اما خواهناخواه او فدای دولت شد. از سوی دیگر در بزنگاههایی که هنوز به دولت امید داشت برای بر سر زبان افتادن و مطرح شدن برخی تصمیمات هیئت دولت مانند ارز 4200 تومانی را به نام خود تمام کرد که در نهایت به ضررش تمام شد زیرا جز بدنامی برایش چیزی نداشت.
جهانگیری به هیچوجه معاون اول موفقی در دولت نبود. حالا شاید گفته شود که اگر او به عنوان وزیر صنعت کار میکرد، میتوانست به توفیقاتی دست یابد؛ در صورتی که این گزاره نیز نادرست است زیرا جهانگیری در دوران وزارت صنعتِ دولت آقای خاتمی هم به شدت ناموفق ظاهر شد.
حالا ممکن است گفته شود که جهانگیری میتواند نقش وحدتبخش میان اصلاحطلبان داشته باشد؛ شأنیتی که مقام معظم رهبری به او داد زیرا وقتی اصلاحطلبان گفتند که میخواهیم با رهبری ارتباط داشته باشیم، رهبر انقلاب فرمودند که حرفهایتان را از طریق آقای جهانگیری منتقل کنید و از آن زمان بود که جایگاه جهانگیری در میان اصلاحطلبان متفاوت از گذشته شد. اکنون هم ممکن است هر کسی بتواند لیدر جریان اصلاحات بشود، مشروط به آنکه اصلاحطلبان از او حمایت کنند اما فعلا ظرفیتسازی اجتماعی در اصلاحطلبان وجود ندارد.
جهانگیری منتقد دولت فعلی هم نمیتواند باشد. مقام معظم رهبری یک سخن مهمی دارند. ایشان قریب به مضمون گفته بودند کسانی که یکزمانی خودشان فرمان دولت در دستانشان بوده است، برای چه نقد میکنند؟ اکنون این سخن بر جهانگیری هم صادق است و او باید بنشیند و صرفا نظاره کند و اصلاحطلبان هم نیروهای جدیدی تربیت کنند که از دوسال آینده عملکرد دولت سیزدهم را در معرض ارزشیابی قرار دهند. البته تأثیر نقد آنها در صورتی خواهد بود که رئیسی و دولتش عملکرد ضعیفی از خود ارائه دهند؛ در غیر این صورت نقدهای اصلاحطلبان مورد قبول جامعه واقع نمیشود.
در مجموع حالا و بعد از گذشت هشت سال از دولتی که نتوانست خواستههای مردم را محقق کند، باید گفت که اصلاحطلبان نیاز به یک پوستاندازی کلی دارند؛ آنها باید بپذیرند که در میان مردم اقبال چندانی ندارند و نباید اشتباه محمود احمدینژاد که تصور میکند خواستههایش محقق نمیشود مگر آنکه خودش رئیسجمهور شود را تکرار کنند. واقعیت سال1400 آن بود که رأی به رئیسی، نه به روحانی، جهانگیری و مجموعه اصلاحطلبان بود.