فردا گزارش میدهد؛
فرمان سیاست خارجی به کدام سو میچرخد؟
زمان آن رسیده که دولت نگاه جدیدی را در حوزه سیاست خارجی دنبال کند که مبتنی بر سند چشم انداز کشور باشد.
گروه سیاسی فردا: نوع نگاه هر کشور در حوزه سیاست خارجی ارتباط مستقیمی با اقتصاد آن کشورها خواهد داشت. بر همین اساس کشورهای پیشرفته دنیا می کوشند روابط سیاست خارجی خود را با سایر کشورها بر مبنای معادلات اقتصادی تعریف کنند. در این ایران نیز سند چشم انداز بیست ساله بر همین مبنا تدوین و تصویب شد اما اجرای آن با پیچ و خم های فراوانی همراه بود، چرا که متأثر از دامنه تحریم ها نوع سوگیریهای مناسباتی کشور دستخوش تغییر شد که این مسئله تأثیرش را بر نوع همکاری اقتصادی ایران با کشورها گذاشت.
حشمت الله فلاحت پیشه در گفتگو با فردا ضمن تأیید این مسئله یادآور شد «در ایران راهبرد مشخصی میان دولت ها تحت عنوان «نگاه به غرب» یا «نگاه به شرق» وجود نداشته و ندارد چون تحت تأثیر کلیت مناسبات سیاست خارجی، کشور ما نوع نگاهش به غرب یا شرق در نوسان بوده است».
نگاهی گذرا به رویکردهای دولت هاشمی رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی بر این واقعیت صحه می گذارد که سیاست های اقتصادی کشور همواره تحت تأثیر تصمیمات یا وقایع سیاسی چرخیده است حال آنکه بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی معتقدند باید این معادله تغییر کند.
مصادیق زیادی وجود دارد که ایران متأثر از نگاه های سیاسی حاکم بر دولت فرصتهای خود را در حوزه اقتصاد خارجی از دست داد، نمونه بارز آن فضای حاکم بر دولت روحانی قبل و اجرای برجام بود. در آن زمان با وجودی که تفاهم همکاری با چین به ارزش 40 میلیارد دلار وجود داشت، بعد از اجرای برجام پیگیری این موضوع از فهرست اولویت های دولت خارج شد و در عوض رویکرد غالب دولت در حوزه سیاست خارجی به سمت تنش زدایی با غرب پیش رفت که امضای حجم قراردادهای همکاری به ارزش 70 میلیارد یورو با کشورهای اروپایی دلیل روشنی بر این مدعاست.
اما این رویکرد دوامی نداشت به محض خروج آمریکا از برجام دوباره دولت روحانی سعی کرد «نگاه به شرق» را احیا کند. رویکردی که مورد انتقاد طرف چینی قرار گرفت. چینی ها به مسئولان دولتی ایران این است که «تنها در زمان سختی یاد ما می افتید و در وضعیت عادی چین جایی در برنامه های اقتصادی ایران ندارد».
هر چند در نهایت دولت روحانی قرارداد راهبردی 25 ساله اقتصادی را با چین رسما به امضا رساند اما متأسفانه همچنان راهبرد مشخصی در سیاست خارجی و اقتصاد بین المللی ایران دیده نمی شود، به همین دلیل خارجی ها هستند که بر مناسبات ایران با کشورهای خارجی اسم می گذارند. موضوعی که رامین مهمان پرست سخنگوی اسبق وزارت خارجه نیز به آن اشاره دارد و می گوید «فقدان استراتژی کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت برای روابط با کشورهای مختلف نقص است. ما برای پیگیری منافع ملی خود نیاز بسیاری به مشخص بودن استراتژی ها داریم تا بر پایه آن برنامهریزی کنیم. به خصوص باید به همسایگان و تعامل با آنان توجه ویژه است. باید بدانیم که با عربستان، ترکیه، چین، برزیل، آفریقای جنوبی، آلمان و ... چطور تعامل خواهیم کرد و چه برنامهها و استراتژی داریم. در این صورت است که فقط بحث روابط سیاسی در میان نبوده و منافع مختلف ما اعم از منافع اقتصادی تامین خواهد شد.»
در این میان برخی کارشناسان همچون جعفر قناد باشی معتقدند «وقتی غربیها خود را در برابر ایران تعریف میکنند ما باید به سمت رقیب آنها برویم و نه آنکه به چین وابسته شویم اما با حفظ استقلال به این کشور نزدیک شویم.» اما غالب صاحب نظران از دولت سیدابراهیم رئیسی انتظار دارند سطح اصلاح رویکردها در حوزه سیاست خارجی فراتر از «نگاه به شرق» یا «نگاه به غرب» باشد.
این کارشناسان به سند چشم انداز کشور و قانون برنامه توسعه اشاره می کنند و امیدوارند نگاه های راهبردی در این اسناد بالادستی مبنای عمل دولت در حوزه توصعه اقتصاد خارجی کشور با سایر کشورها قرار بگیرد. حشمت الله فلاحت پیشه در این رابطه می گوید «در سند چشم انداز کشور دقیقا گفته شده ایران بر پایه تعامل سازنده با دنیا باید به قدرت اول در حوزه اقتصادی، سیاسی، دفاعی و غیره میان 26 کشور تبدیل شود. در واقع باید راهبرد کشور را در سندچشم انداز کشور دید که در آن هیچ گاه اشاره نشده ایران نگاهش به شرق باشد یا غرب بلکه تعبیر تعامل سازنده با دنیا مورد تأکید قرار گرفته است».
هرچند کشور با تحریم های زیادی مواجه است ولی عرصه اقتصادی خارجی کشور به قدری گسترده است که ایران می تواند با سیاست زدایی از این عرصه گام های بلندی به سمت پیشرفت بردارد. راهی که چینی ها از دهه1960 میلادی رفتند و موفق شدند و امروز از ناحیه امریکا یک تهدید اقتصادی محسوب می شوند.