ماجرای قتل مرد بدلباس در رستوران +عکس
مرد رستوران دار که متهم است پیرمرد بدلباس را کشته پای میز محاکمه جرمش را انکار کرد و با دستور قضات دادگاه به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی شد.
قتل پیرمرد بدلباس در رستوران اتفاق افتاد. با افشای این ماجرا بهرام ۵۲ ساله به عنوان مظنون قتل پیرمرد بدلباس بازداشت شد. بهرام پای میز محاکمه جرمش را انکار کرد و گفت:من قتل را قبول ندارم و در پلیس آگاهی تحت فشار روانی و شکنجه به قتل پیرمرد اعتراف کردم. فرزندان قربانی قتل برای وی حکم قصاص خواستند.
رسیدگی به این پرونده از ۱۹ آبان ماه سال ۹۹ به دنبال پیدا شدن جسد یک پیرمرد در دره ای در حوالی امامزاده داوود آغاز شد. یک مرد کشاورز جسد را پیدا کرده و با پلیس تماس گرفته بود.
اهالی روستای وردیج واریش با مشاهده جسد پیرمرد وی را شناختند و به ماموران گفتند پیر مرد اسکندر نام دارد که هر روز مسیر امامزاده داوود تا روستای وردیج واریش را پیاده طی می کرد .
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و در بررسیها مشخص شد پیرمرد هر روز به رستورانی در کنار جاده می رفت و آخرین بار چند نفر از اهالی وی را همراه صاحب روستا به نام بهرام دیده بودند.
با افشای این ماجرا بهرام ۵۲ ساله به عنوان مظنون بازداشت شد. اما ادعا کرد از نحوه مرگ پیرمرد اطلاعی ندارد.
وی گفت :پیرمرد هر روز به رستوران ما می آمد و من حتی گاهی اوقات به او چای و غذای مجانی می دادم. من هیچ مشکلی با او نداشتم و نمیدانم چرا کشته شده است .
وی اما در بازجوییهای بعدی به قتل اعتراف کرد و گفت: من و برادرم ۲۰ سال است که رستوران را به راه انداخته ایم.قبلا رستوران رونق داشت اما از وقتی کرونا شیوع پیدا کرد کسب و کارمان بد شده بود و یک سال و نیم بود که با دو نفر شریک شده بودیم .رستوران ما در ۴ کیلومتری روستاست و پیرمرد هر روز با سر و وضع نامناسب و لباسهای شلخته و کثیف به رستوران می آمد. مشتری ها وقتی او را پشت میز می دیدند از ترس کرونا به رستوران نمی آمدند . به همین خاطر چند بار از او خواسته بودم دیگر به رستوران نیاید .اما قبول نمی کرد.
وی ادامه داد :آخرین بار شاگردم به او اعتراض کرد و او را از رستوران بیرون کرد .من که از رفتار پیرمرد عصبانی بودم او را دنبال کردم و او را به سمت دره هل دادم .سپس با سنگ به سرش زدم و به رستوران برگشتم.
به دنبال اعتراف های مرد رستوران دار برای وی کیفرخواست صادر و پرونده اش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .
وی در حالی پای میز محاکمه ایستاد که فرزندان قربانی برای وی حکم قصاص خواستند .
اما بهرام پای میز محاکمه جرمش را انکار کرد و گفت:من قتل را قبول ندارم و در پلیس آگاهی تحت فشار روانی و شکنجه به قتل پیرمرد اعتراف کردم.افراد دیگری او را کشتهاند و من از این ماجرا بی اطلاع هستم.
وی در مقابل سوالات هیات قضایی اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد و پاسخ های سربالا داد.
در ادامه وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت :بهرام از مشکل روحی و روانی رنج می برند وبعد از بازداشت مشکلات روحی او بیشتر شده است. به نظر می رسد او قوه تمیز ندارد .از این رو تقاضا دارم تا برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی شود.
در پایان جلسه قضات بهرام را به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی کردند تا کارشناسان پس از بررسی های بالینی ،سلامت روان وی را بررسی کنند.
بعد از اظهار نظر کارشناسان قضات درباره این پرونده حکم صادر می کنند.