تحلیل از چپ و راست؛
حماسه مشارکت
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
حماسهای بزرگ در میانه یک نامعادله!
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان در یادداشت امروز خود به بحث مشارکت در انتخابات اخیر پرداخته است و ضمن شرح علل کاهش آن، آن را یک «نامعادله» میداند. او مینویسد: « خودرویی را تصور کنید که در یک بزرگراه آسفالته و چند بانده و خلوت با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت در حرکت است و اگر تابلوهای حاشیه اتوبان، حداکثر سرعت را ۱۲۰ کیلومتر در ساعت اعلام نکرده بودند، میتوانست چند ده کیلومتر دیگر هم بر سرعت خود بیفزاید. حالا، همان خودرو را با همان راننده در نظر آورید که این دفعه در یک جاده کوهستانی باریک، پر پیچ و خم و یخزده در حرکت است! ... میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را باید در این «نامعادله»! به ارزیابی نشست و در اینباره گفتنیهایی هست».
وی بعد از این مقدمه آورده است: « انتخابات ۱۴۰۰ رخدادی شبیه جنگ احزاب (جنگ خندق) در صدر اسلام بود. در جنگ احزاب همه دشمنان ریز و درشت اسلام، تصمیم گرفتند اختلافات بعضاً فراوانی که با یکدیگر داشتند را کنار بگذارند و تمامی توان خود را برای مقابله با اسلام نوپای آن روز به کار بگیرند چرا که اسلام ظلمستیز را اصلیترین دشمن خود میدانستند. ... نزدیک به دو سال قبل از انتخابات ۱۴۰۰ ائتلاف دشمنان اسلام و انقلاب شکل گرفته بود. ... انتخابات ۱۴۰۰ در کوران این هجوم تبلیغاتی بیسابقه و بینظیر صورت گرفت. ... آقای روحانی درباره میزان مشارکت مردم میفرمایند «بیخودی نگوئیم بهخاطر معیشت، مردم نیامدند»! و این پرسش را بیپاسخ میگذارند که چگونه میتوان، دهها (اگر نگوئیم صدها) مشکل معیشتی که دولت ایشان طی ۸ سال گذشته به مردم تحمیل کرده است را در سرخوردگی شماری از مردم و دلسردی آنان نسبت به انتخابات بیتاثیر دانست؟! و چرا تمامی نامزدها -بدون استثناء- در مناظرهها و تبلیغات انتخاباتی خود، وعده تلاش بیوقفه برای رفع مشکلات معیشتی مردم را میدادند؟! اگر مشکلات حاد معیشتی نبود چرا وعده رفع آن را میدادند و اگر این مشکلات در دلسردی برخی از مردم تاثیر نداشت چرا با تاکید بر رفع مشکلات، مردم را به حضور گسترده دعوت میکردند؟! ... سایت www.idea.net وابسته به موسسه معتبر و بینالمللی دموکراسی و همکاریهای انتخاباتی (IDEA) با بررسی میزان مشارکت در انتخابات ۱۵ کشور اروپایی و آسیایی طی سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ که دنیا درگیر ویروس کرونا بوده است، اعلام کرده که میزان مشارکت در اغلب این کشورها به زیر ۵۰ درصد کاهش یافته و متوسط میزان تاثیر کرونا در کاهش مشارکت را ۱۴/۴۰ درصد ارزیابی کرده است. با این حساب اگر متوسط تاثیر بیماری کرونا را در انتخابات ۱۴۰۰ دخیل بدانیم (و نه حداکثرهای ۲۵ و ۳۰ درصدیرا) میتوان نتیجه گرفت که میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کشورمان 63/2 درصد بوده است. ... مشکلاتی که در تدارک امکانات لازم برای اخذ رای از رایدهندگان پدید آمده بود، نظیر شروع دیر هنگام رایگیری در برخی از مراکز اخذرای و یا حملات وحشیانه گروهکهای تروریست به رایدهندگان ایرانی خارج کشور و ... را نیز نباید از نظر دور داشت.»
مشکلات طرح فضای مجازی
عباس آخوندی، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی برای «اعتماد» به انتقاد از طرح ساماندهی به فضای مجازی پرداخته است. او مینویسد: «برای اولینبار است که طرح «حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» پای نیروهای مسلح را به تمیشت امور اداری باز کرده است. حال آنکه بنا به تصریح اصل شصتم قانون اساسی، اعمال قوه مجریه از طریق رییسجمهور و وزراست. این طرح نیروهای مسلح را روبهروی مردم قرار میدهد. این کار بزرگترین ظلم و جفا به نیروهای مدافع تمامیت ارضی و امنیت نظامی جمهوری اسلامی است ... فارغ از دستاویزی به قاعده نکوهیده جرمانگاری که تنها باید در مواقع ضرورت و در جهت توقف و بهبود روندها و رفتارهای نابهنجار بهکار بسته شود و استفاده بیجا از آن بخش اعظمی از مردم را در دایره حقوق کیفری قرار میدهد و نتیجه آن نه تنها بهبود رفتار نیست که مجرمانگاشتن گروه عظیمی از ملت است و در پی خود، گسترش تخلف و امنیتی کردن جامعه، سلب آزادی و امنیت شهروندان را به همراه دارد. ... ولی واقعیت این است که ماهیت این فناوری خلق مسیلهای سیل اطلاعات است و کسی نمیتواند جلوی حرکت سیل اطلاعات را در آنها بگیرد. پدیدآورندگان میتوانند بفهمند که سیل اطلاعات به کدام سو و چگونه در جریان است... با تمام شرح فوق، نکته کانونی توجه نگارنده، هیچیک از مسالههای پیشگفته نبود، ... مشکل این طرح درگیر کردن بیمورد نیروهای مسلح که از شأن اجتماعی والایی برخوردار هستند».
چرایی کاهش مشارکت
محمد ایمانی، در کانال تلگرامی خود یادداشتی دارد پیرامون متغیرهای ارزیابی مشارکت و مینویسد: « میزان مشارکت در انتخابات را باید بر اساس "متغیر های واقعی" سنجید و نه در خلاء و به شکل فانتزی. ... ️یک مدل ارزیابی، مقایسه اصل برگزاری توام با امنیت و آرامش انتخابات، در مقایسه با هدفگذاری عملیات یک دهه ای دشمن است. برنامه جبهه دشمن، ویرانی و انهدام ایران با فشار بیرونی و داخلی (نفوذ و اختلال) بوده است. ... نکته دوم، که متاسفانه با نقشه دشمن همپوشانی داشت، عملکرد مایوس کننده بلکه به ستوه آورنده دولت مستقر است. این دلزدگی وقتی به لحاظ تاریخی با نابسامانی دو سال آخر دولت احمدی نژاد جمع شد، تصویری نا امید کننده را در ذهن بخشی از مردم پدید می آورد؛ مبنی بر این که آمدن و رفتن دولت ها، تاثیری در بهبود شرایط معیشتی ندارد و انتخابات، فایده مند نیست. ... یک واقعیت مهم دیگر که در ارزیابی میزان مشارکت، عمدا یا سهوا مغفول می ماند، توجه نکردن به "جمعیت واقعی رای دهندگان" در دنیا و کشورمان، در مقایسه با "جمعیت واجد حق رای" است. ... بنابراین ارزیابی واقعی، مقایسه میزان مشارکت فعلی با متوسط 12 دوره یا دو دوره قبلی است و نه 100 درصد واجدان حق رای که به طور متوسط، 20 تا 30 درصد آنها "هرگز" یا "غالبا"، میلی به شرکت در هیچ انتخاباتی در دنیا و کشور ما ندارند. اگر رقم 18 یا 23 درصد را میزان واقعی کاهش مشارکت بدانیم، متغیر های زیر در آن موثر بوده است: نگرانی از کرونا که در انتخابات کشورهای مهم 11 تا 20 درصد موثر بوده است. ... سوء عملکرد بی سابقه دولت مستقر. در نظرسنجی شهریور سال گذشته ایسپا، 69 درصد مردم گفته بودند وضعیت اقتصادی شان به نسبت پنج سال قبل (پیش از برجام) بدتر شده و فقط 12 درصد معتقد بودند وضع شان بهتر شده است. در هشت ماه بعدی تا انتخابات هم بی تدبیری دولت، بیشتر و مشکلات معیشتی، افزونتر شده بود. فضا سازی مسموم شبکه رسانه ای وابسته به ناتوی اطلاعاتی و فرهنگی (ویرانی طلبان ایران). اخلال و اختلال های پدید آمده در روز رای گیری در داخل و خارج کشور. عدم احراز صلاحیت برخی نامزدها، که شاید می توانست چند درصد مشارکت را افزایش دهد، یا دست کم، بهانه را از دست بهانه جویان بگیرد؛ بهانه جویانی که عملکرد آنها در دولت روحانی و احمدی نژاد (دو سه سال آخر)، یکی از دلایل کاهش کارآمدی دولت و یاس مردم بوده است.».
وین و باور
سیدمصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی اصلاحطلب در سرمقاله امروز «شرق» مینویسد: «برای آیندهمان لازم است دست از خوشخیالی برداریم و بهجای وعدههای دهانشیرینکن به واقعیات بپردازیم و ابعاد مختلف زندگیمان، وجودمان و تنگناهای پیشرویمان و امکانات انسانی و طبیعیمان را بشناسیم و مانند یک پیکره از نقاط قوت کمک گرفته و نقاط ضعف را برطرف کنیم و این بدون باور به بسیاری از مسائل صورت نمیگیرد. باید واقعیات را باور کرد و آنگاه براساس آنها حرکت کرد. میتوانیم این باورها را تا حدودی بشناسیم و مجموعه را حسب آن باورها به پیش برانیم اما اگر بخواهیم فقط به برخی از این باورها – اگر باوری واقعی باشد - دل خوش کنیم، هرگز به نتیجه نخواهیم رسید.
1- باور کنیم که «میتوانیم» شرایط نامطلوب را به مناسب تبدیل کنم.
2- باور کنیم که باید همه مردم با آگاهی در حرکت شریک باشند. مخفیکردن مسائل از چشم مردم به حرکت آسیب وارد میکند.
3- باور کنیم که بههرحال تواناییها در همه زمینهها محدودیت دارند.
4- باور کنیم که «انالله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم».
5- باور کنیم که آنچه در زبان علیه استکبار میگوییم، واقعیت دارد و غرب و شرق هر دو در فکر خود هستند و امید به آنها نداشته باشیم و از ترس یا نفرت از غرب به دامان شرق بیفتیم؛ شرقی که خود ذاتا از غرب است.
6- باور کنیم که نمیتوانیم کاخ سفید را به حسینیه و الیزه را به مسجد تبدیل کنیم؛ انشاءالله صاحب امر(ع) این کار را خواهد کرد.
7- باور کنیم که دیگران یا به عبارت دیگر دشمنان هم به اندازه خود عقل و تدبیر دارند و خداوند همه را از آنها نگرفته و به ما عطا نفرموده است. حتی ممکن است بیدارتر از ما باشند.
8- باور کنیم که این حجم واردات بهخصوص واردات 25 میلیون تن کالای کشاورزی برای کشور سرافکندگی است و نسبت به کاهش اساسی آن همت کنیم.
9- باور کنیم که ارز گرانبها و پرارزش که از نفت یا هر کالای دیگر به دست میآید، برای فروش در بازار و تقویت قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه نباید عرضه شود و این ارز برای توسعه و مدیریت اقتصادی در جامعه باید مصرف شود.
10- باور کنیم که قاچاق کالا برای همه و برای همیشه بد است. اینکه تحریم هستیم و دامداران علوفه ندارند و میشنویم که لوازم خانگی لوکس یا کانتینر از مبادی اصلی بدون پرداخت حقوق بازرگانی وارد کشور میشود، یک شرمساری است.
11- باور کنیم که مردم بهطور عموم باگرانی طاقتفرسا روبهرو هستند و محرومان همچنان در محرومیت بقا دارند، باور کنیم که احوال «ایران» خوب نیست و باید به احیای آن و نیز بازسازی تجهیزات مستهلک بپردازیم.
12- باور کنیم که همه باید صرفهجویی را در نهایت آن پیشه کنیم و هرچه ممکن است از مصرف بکاهیم و آنچه را مازاد است برای تأمین ارز صادر کنیم.
13- باور کنیم که همه مردمان کشورمان علاقه دارند ایرانی خوب و سرافراز داشته باشند. آنان را گروه گروه نکنیم و در سرنوشت خودشان شراکت دهیم و عوامل بیتفاوتی آدمها را شناخته و اصلاح کنیم.
14- باور کنیم که جوانان شغل و کار و زندگی و آینده میخواهند. با جملات و کلمات مطنطن چندی میتوان کارسازی کرد اما این جملات و کلمات بهسرعت مستهلک میشوند و به بخار تبدیل میشوند.»
وی افزوده است: «اگر اینها را و البته دیگر باورهایی که ذکر نشد را باور نداشته و به آنها عمل نکنیم، آنگاه باورهای دیگری جانشین آن میشود. 1- باور خواهیم کرد که راه فلاح و رستگاری و خوشبختی و پیشرفت چون مالزی، ژاپن، کره جنوبی و چین در همکاری و خدای ناکرده سازش با آمریکاست. 2- باور خواهیم کرد که نظامهای دیگران که مورد عتاب ماست عملکردی بهتر دارند و به نظام خود بیاعتماد میشویم. 3- باور خواهیم کرد که آنچه در شعار انقلابی دادهایم، عملی نبوده و آنگاه دیگران و شعارهایشان را باور خواهیم کرد. همین سه باور – که خدای نکند به ذهن بیاید- معنای نامناسبی را میدهد. طنابی فولادی و مستحکم را از دو طرف تحت کشش قرار دهید. ابتدا میتواند بهجای خود بازگردد و اما با کشیدن بیشتر به نقطه تسلیم میرسد و مقاومت خود را از دست میدهد و سپس پاره میشود. بیندیشیم که در کدام نقطه از کشش قرار داریم و ضربالمثل «انشاءالله گربه است» را فراموش کنیم. اینک در آستان دولت جدید به باورهای خود بیندیشیم، دلایل عدم تطبیق عملکرد و باورهای خود را ترسیم کنیم و بیندیشیم که باور ما دچار ضعف بوده با عملکرد ما بر باور تطبیق نداشته است. به این اطمینان برسیم که اگر باورهای ما عمیق باشد، توافق یا عدم توافق در وین نمیتواند آن را دگرگون کند، مشروط بر آنکه راه عقل، درستکاری، بازینکردن با کلمات و احترام به مردم را انتخاب کنیم.»
پیشنهادهایی برای مدیریت ارتباط در دولت سیزدهم
سروش سیاری، پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) امروز در یادداشتی برای روزنامه «فرهیختگان» نوشته است: « کاربرد کلیدواژه «بازاریابی رابطهای» به مباحثات علمی ذیل بازاریابی خدمات و صنعتی در دهه1980 بازمیگردد. آنجا که ارزش واقعی ارتباط بین مشتری و تولیدکننده پس از فعل خرید درنظر گرفته میشود. براساس این، تمرکز تولیدکننده باید از صرفِ فروش، به ایجاد رضایت برای مشتری در گذر زمان تغییر کند. ( ...ماهیت آنچه در بازاریابی سیاسی مورد تبادل قرار میگیرد بیش از سایر وجوه حائز اهمیت است. اغلب سیاستمداران وقتی فقط روی موضوعات خاص مانند اقتصادی و فرهنگی متمرکز میشوند بیش از آنکه جامعه هدف را به خود وفادار کنند، تعدادی مصرفکننده سیاسی سطحی تربیت میکنند که حامی موقت آنها هستند. به همین دلیل است که بازاریابی رابطهای سیاسی باید به موضوعات و ارزشها به یک میزان توجه کند، چون دورههای مختلف انتخابات خاصیت ارزشمحوری پیدا کردهاند. ... دو عنصر کلیدی در بازاریابی رابطهای سیاسی، عبارتنداز: وعده و اعتماد.»
وی افزوده است: « درنتیجه میتوان استدلال کرد که بازاریابی رابطهای سیاسی رویکرد مناسبی نهتنها برای کاهش آسیبپذیری انتخاباتی بلکه برای جبران فقدان علاقهمندی شهروندان به سیاست و ارتقای اعتماد عمومی به سیستم سیاسی خواهد بود. کاربرد بازاریابی رابطهای سیاسی را نمیتوان و نباید محدود به چند بازیگر سیاسی دانست بلکه تمامی بازیگران سیاسی که دغدغه بازسازی اعتماد مردم به سیستم سیاسی خود را دارند میتوانند از این رویکرد با درنظر گرفتن شرایط و منابع خود بهره لازم را ببرند. درغیر اینصورت، شاید بتوان مشکلات ناشی از احساس بیتاثیر بودن مردم در جوامع مدرن را بهصورت سطحی و کاذب حل کرد ولی در طولانیمدت آثار منفی خود را به جای خواهد گذاشت. در بازاریابی رابطهای سیاسی، ارزشمحوری اهمیت فراوانی دارد، لذا اگر یک بازیگر سیاسی خلفوعده کند، حسننیتی که از همان ابتدا توسط آن بازیگر سیاسی ساخته شده میتواند تا حد زیادی جبران مافات کند. محرک اصلی بازاریابی رابطهای سیاسی عبارت است از افزایش سطح درگیری بدینصورت که به آرای رایدهندگان در مواقعی غیر از انتخابات نیز اهمیت داده میشود، اعضای حزب تبدیل به ذینفعان میشوند، ملتها نسبت به فرآیند سیاستگذاری آگاهتر شده و پیشنهادهای آنان در این فرآیندها بیش از پیش مدنظر دولتها قرار میگیرد. با این کار، مردم بهصورت کنشی یا واکنشی و همچنین بهصورت خودجوش با نخبگان حکومتی ارتباط برقرار میکنند. همانگونه که قبلا بیان شد، وقتی از رویکرد رابطهای سخن به میان میآید، کلیدواژگانی چون وعده و اعتماد در ادبیات بازاریابی و بازاریابی سیاسی فراوان به چشم میخورند. توجه نکردن لازم به وعدهها و جلب اعتماد عمومی برای دولتها و احزاب سیاسی زیانبار خواهد بود، بهگونهایکه منجر به کاهش مشارکت انتخاباتی، افزایش بدبینی شهروندان به سیاست و سیاستمداران و همچنین کاهش چشمگیر اعتماد عمومی میشود. در چنین شرایطی، نه دولت و احزاب سیاسی و نه مردم بر جنبه رابطهای و بلندمدت ارتباط با یکدیگر تمایلی ندارند. لذا دولتها عملکرد خود را برای بازههای زمانی کوتاهمدت تنظیم میکنند و هیچگونه چشمانداز بلندمدتی را برای بازتنظیم روابط خود با سایر ذینفعان سیاسی متصور نخواهند بود. ازاینرو شایسته است دولت سیزدهم از این حیث نسبت به دولت قبلی ممتاز شود و با توجه به خطر نزدیکبینی سیاسی و سیاستی و برحذر بودن از آن، از مردم، در مردم و برای مردم باقی بماند.»